امروزه آموزش غیر مستقیم، در تمامی زمینه ها، از مباحث علمی یا تاریخی گرفته تا هنر جایگاهی به مراتب با ارزش تر از گذشته پیدا کرده و به عنوان مکملی برای آموزش آکادمیک محسوب می شود که به درک تجربی و عینی موضوعات می انجامد. فضاهای فرهنگی نظیر گالری ها، موزه ها، سالن های موسیقی و تئاتر از جمله فضاهایی هستند که شخص با حضور در آنها به صورت غیر مستقیم شروع به آموختن می کند؛ آموزشی که تاثیر آن در گرایشات هنری به مراتب بیشتر از خواندن کتب آموزشی و حضور در کلاس های درس می باشد. از این روست که طراحی و ساخت چنین فضاهایی مورد توجه معماران، دولت ها و نهادهای اجتماعی-فرهنگی قرار گرفته است.
بسیاری از منتقدین بر این باورند که امروزه موزه ها، نماد ها و مشخصه های جریان های معماری معاصر بوده و بیشترین نقش را در آشنایی و جلب توجه عموم مردم به هنر معماری دارند؛ نقشی که در سال های نخست قرن بیستم بر عهده آسمانخراش ها بود. اما اکنون تفکرات افراطی و هیجانات اولیه بلند مرتبه سازی در جهان فروکش کرده و توجه به دولت ها، روشنفکران و از همه مهم تر عموم مردم، به اهمیت فضاهای فرهنگی-هنری جلب شده است.
بدین ترتیب معماری چنین فضاهایی نیز بیش از سایر کاربری ها با زندگی روزمره مردم در ارتباط بوده و موفق به جلب نظر آنان به هنر معماری می شود. علاوه بر این، آزادی فرمال معماران در طراحی موزه ها و حضور ثابت معماران بنام بین المللی در این عرصه نیز در اهمیت معماری فضاهای فرهنگی تاثیری به سزا داشته است. حاصل تمامی این اتفاقات مطرح شدن معماری موزه ها به عنوان نماد و شاخصه هزاره سوم می باشد. امروزه جایگاه موزه ها فراتر از محلی صرفا برای حمل، نگهداری و یا نمایش آثار هنری می باشد و حتی در بسیاری از موارد به شاخصه هایی منطقه ای، ملی و بعضا مذهبی و سیاسی تبدیل گردیده اند. جدا از نقش فرهنگی و اجتماعی موزه ها، می توان به نقش اقتصادی آنها در جلب توریست، نظیر تاثیر افزایش ساخت موز ها بر افزایش جمعیت توریست فرهنگی در کشورهایی نظیر آلمان، اسپانیا و ایالات متحده و همچنین نقش سیاسی موزه ها در تبلیغ و القا تفکراتی خاص اشاره نمود.
معماری موزه از وجه دیگری نیز حائز اهمیت می باشد و آن تاثیر و نقشی است که امروزه معماری موزه در موفق یا عدم موفقیت موزه ها دارد. در قرون گذشته موزه ها و گالری ها غالبا در بناهایی قدیمی و تاریخی دایر می شدند که به موزه تغییر کاربری یافته بودند. اما امروزه و با اهمیت یافتن نقش و تغییر جایگاه معماری، پیوندی ناگسستنی ظرف و مظروف (معماری موزه و آثار درون موزه) به وجود آمده و بسیاری از هنرمندان و بنیادهای هنری پی به ارزش های معماری موزه ها برده و سعی دارند تا حداکثر استفاده را از هنر معماری در جهت پیشبرد اهداف خود ببرند.
با وجود احداث انواع متفاوتی از موزه ها در دهه های اخیر همچنان نام موزه پیوندی ناگسستنی با واژه هنر دارد و در تصور بسیاری از مردم موزه ها مکان هایی هسستند که در آنها تنها آثار هنری به نمایش در می آید. مهم ترین دلیل چنین تصوری را می توان ریشه های تاریخی این عملکرد دانست، چرا که نخستین موزه های جهان نظیر موزه کاپیتولاسیون در رم و موزه لوور در پاریس همگی موزه هایی هنری بوده و بخشی از تکامل گالری های هنری قرن هجدهم و نوزدهم می باشند.
در قرن بیستم نیز نیز معروف ترین موزه ها موزه های هنری بوده اند که از لحاظ تعداد و میزان استقبال نیز قابل مقایسه با دیگر انواع موزه نمی باشند. موزه های هنری را نیز می توان به انواع گوناگونی دسته بندی نمود، موزه های هنری- تاریخی، که آثار به نمایش درآمده در آن ها غالبا مربوط به قرن های گذشته می باشند و موزه های هنر مدرن که قدمت زیادی نداشته و به آثار هنرمندان معاصر اختصاص دارند.
1-2-بیان مسئله
از ابتدای خلقت انسان تاکنون، وی همواره به دنبال خلق زیبایی بوده و علاوه بر اینکه محل زندگی و محیط خود را با ذهن خلاقش با نقش و نگاره های زیبا تزیین می کرده است، وسایل زندگی و حتی ابزاری برای شکار از آنها استفاده می کرده است، را بسیار زیبا و شکیل می ساخته است و می توان گفت که هنر همواره جزوئی از زندگی انسان ها و همراه آنان بوده است. پس از آن و با شکل گرفتن هنر و هنرمند در زمان و اهمیت یافتن آنها، هنرمندان درهر برهه ای از زمان به دنبال خلق سبکی نوین و جنبشی جدید در عرصه ی هنر بوده اند. لیکن با وجود نوآوری ها و تغییر و تحولات فراوانی در این عرصه اتفاق افتاد، یک عنصر ثابت در همه ی دوره ها و اعصار تاریخی وجود دارد که ذات و ماهیتش نکرده است و آن «هنر» است.
هنرمندان در هر زمانی از دستآوردهای پیشینیان خود بهره گرفته و بر غنای آن افزوده و هنر زمان خود را ارائه می کنند و به همین خاطر است که بیان می گردد هنر دارای ماهیتی تکاملی است. در این سیر تکاملی هنر، در عصر مدرن و شکل گیری مدرنیسم شاهد بروز هنر مدرن[1] می باشیم. هنر مدرن مکتبی است که در غالب مجموعه ای از جریان های اصلاح طلبانه فرهنگی در هنر، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی، طی دو سه دهه قبل از سال 1914 به وجود آمد.
هنر مدرن، با تاکید بر ایده های نو، خلاقیت و مفهوم گرایی در آثار هنری جدید و گوناگونی در روش های ارائه و کاربرد وسیع از رسانه ها در پی وانهادن قیدهای هنر مدرن بودند. هنر جدید را می توان اینگونه تعریف نمود، گونه ای از هنر معاصر است که هنرمند با استفاده از رسانه های جدید در تلاش برای یافتن مفاهیم تازه ای از موضوع های گوناگون است. در این گونه هنری، هنرمند تقلیدی آگاهانه و بی غرض از آثار گذشتگان داشته و با رجوع آگاهانه می تواند به معانی و پیام های نو در بستری جدید دست یابد.
از طرف دیگر در دنیای امروز و با پیشرفت هایی که صورت گرفته است، با پیشرفت هایی که رخ داده است، بشر با انبوهی از اطلاعات مواجه گشته که از طرق مختلف دریافت می کند. در این راستا رسانه ها مهم ترین و گسترده ترین ابزار این انتقال ها هستند؛ رسانه را می توان وسیله ای فیزیکی تعریف کرد که به کمک آن نظام علائم پیکتوگراف ها، حروف الفبا و غیره برای ثبت ایده ها عملی می شود(دانسی، 1387: 91). همچنین در کتاب رسانه ها و نمادها نوشته ی «دیوید اولسون[2]» رسانه این گونه تعریف می شود: «یک فناوری برای اطلاع دادن، ضبط کردن، اشتراک در نمادها و توزیع نمادها، که معمولا محدود به حواسی خاص و همراه با نوعی شکل گیری اطلاعات است؛ نظیر چاپ، انواع طراحی، ضبط صوت، تلویزیون و مانند آن»(افشار مهاجر،1387: 30).
در یک تقسیم بندی ای که توسط «مارتین اسپرکا[3]» استاد دانشگاه تکنولوژی و فناوری اطلاعات جمهوری اسلواکی، انجام گرفته است، دسته بندی متفاوتی از رسانه ها دیده می شود. او در مقاله ای با عنوان طراحی گرافیک در عصر رسانه های تعاملی، رسانه ها را به دو گروه سنتی و جدید تقسیم می کند. به اعتقاد او رسانه های پیش از عصر رایانه، رسانه های سنتی نام دارند که مبتنی بر کاغذ، رادیو، فیلم و تلویزیون هستند، و رسانه های پس از عصر رایانه، رسانه های جدید نامیده می شوند (اسپرکا،2005). لغت نامه وبستر[4] رسانه جدید را اجتماع رایانه ها، شبکه های رایانه ای و چندرسانه ای ها می داند(وبستر،2007: 402). این اجتماع فراگیر امروزه تعاریف بسیاری را در زمینه رسانه های جدید نتیجه داده و باعث پیدایش شاخه های جدیدی در علم و هنر شده است.
به عبارت دیگر، چندرسانه ای واژه ای است که گستره وسیعی را شامل می شود ولی آنچه به عنوان چندرسانه ای در این پژوهش مورد نظر است، مربوط به چندرسانه ای ها در حوزه رایانه می شود. تعاریفی که از چندرسانه ای در علوم رایانه ای ارائه شده است، همه تقریبا یکسان اند. یکی از این تعاریف در «دایره المعارف انکارتا[5]» بدین شکل ارائه شده است:«چندرسانه ای در علم رایانه عبارت است از: ارائه اطلاعات با استفاده از رسانه های مختلفی همچون تصویر، صدا، متن، تصویر متحرک، فیلم و بالاتر از همه، صفحات پویا، در کنار یکدیگر»(انکارتا،2006).
بنابراین با توجه به ظهور فناوریهای نوین در عصر اطلاعات و ارتباطات، بهرهگیری از علوم مختلف را دستخوش تغییر و تحول اساسی کرده
است. شناخت صحیح و دقیق این پدیدهها و تلاش در جهت بومی سازی آنها و به کارگیری بهینه و مناسب آن در اشاعه اطلاعات و دانش، بهویژه در ارائه هنر اصیل ایرانی و اسلامی، موجب بالندگی هرچه بیشتر هنر، و پیشرفت در این زمینه می شود. از این رو کاربرد چندرسانهای، با هدف نظاممند کردن اشاعه فعالیت های هنری با به کار گیری فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در نظام هنری بسیار مهم و تأثیر گار خواهد بود.
و از آنجایی که بر اساس اساسنامه شورای بین المللی موزه ها، موزه جایی است که به منظور حفظ و بررسی و گسترش مجموعه های هنری، تاریخی، علمی و فنی غیره از راه های گوناگون به ویژه با نمایش آن ها برای همگان در جهت بهره مندی و آموزش بر پا می شود، (نفیسی،1380: 31) می تواند به عنوان مکانی برای حفظ آثار هنر مدرن با توجه به فناوری های نوین در زمینه ی چندرسانه ها، باشد به خصوص در شهری مانند تهران که کمبود موزه هنرهای مدرن در آن احساس می شود.
از دیگر ویژگی های هنرهای مدرن، میرایی آنها است، موزه ها سعی در نگهداری میراث و آثار هنری در صورتی که یکی از شاخص های هنر مدرن میرایی است، از این رو در این پژوهش می خواهیم، موزه هنرهای مدرن تهران با تأکید بر فن آوری های چند رسانه ای را طراحی نماییم. لذا مسئله اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان برای طراحی موزه هنرهای مدرن در تهران از فن آوری های چند رسانه ای بهره جست؟
1-3-فرضیات تحقیق
-فن آوری های چند رسانه هایی می تواند تأثیر گذار در طراحی موزه هنرهای تهران باشد.
-هنرهای مدرن تحت تأثیر شدید فن آوری های چند رسانه ای شکل گرفته است
1-4-اهداف تحقیق
-طراحی موزه هنرهای مدرن تهران با تأکید بر فن آوری های چند رسانه ای
-تدوین اصول و معیارهای طراحی موزه هنرهای مدرن با توجه به فن آوری های چند رسانه ای
-ارائه اصول و معیارهایی در رابطه با طراحی موزه هنرهای مدرن.
1-4-1-هدف کاربردی: ارائه راهکارهایی برای طراحی محیطی مناسب برای ارائه هنرهای مدرن، در موزه هنرهای مدرن با تأکید بر هنرهای چن رسانه ای
از آنجا که در ایران، موزه هنرهای مدرن وجود ندارد و آثار هنری مدرن در موزه هنر های معاصر نگهداری می شود و ذات هنرهای مدرن میرا می باشد، این هنرها نیاز به موزه های اختصاصی دارند. برای مثال سازمان میراث فرهنگی می تواند از نتایج این پژوهش بهره مند شوند.
1-5-روش تحقیق
با توجه به طیف وسیع مطالعه در مبانی نظری و چارچوب نظری از روش توصیفی تحلیلی و در بدنه پژوهش از روش تحلیلی و مقایسه ای استفاده می شود. در بخش مبانی نظری با مراجعه به متون اسناد و کتب و گردآوری اطلاعات به صورت یادداشت برداری و تهیه جدول ها، جمع بندی های مورد نیاز صورت خواهد گرفت. در کنار آن با راجعه به شبکه اینترنت به جمع آوری اطلاعات مربوط و سازمان دهی آنها پرداخته خواهد شد و سپس به نمونه های موردی واجد ارزش می پردازیم. به عبارت دیگر تعاریف مرتبط با موضوع با استنتاج از متون گردآوری و از طریق تحلیل محتوای متن و شفاف سازی متون اصول و معیارهایی از آنها استنتاج می گردد. سپس دیدگاه اندشمندان در رابطه با طراحی هنرهای مدرن بررسی می گردد و اصول و معیارهایی از بررسی دیدگاه ها استنتاج خواهد شد از جمع بندی این مباحث چارچوب نظری پژوهش تدوین خواهد شد. همچنین از ویژگی های هنرهای مدرن و فن آوری های چند رسانه ای در طراحی های طرح استفاده خواهد شد.
1-5-1-ابزارگردآوری اطلاعات
به دلیل گستردگی طرح در مراحل مختلف پژوهش از ابزارهای متفاوتی استفاده خواهد شد، برای مثال استفاده از فیش برای فیش برداری، مشاهده نامه برای ثبت مشاهدات، مصاحبه نامه برای یادداشت نظرات نظریه پردازان و….
1-5-2-روش تجزیه وتحلیل اطلاعات
با استفاده از مباحث بدست آمده از مبانی نظری در رابطه با نمونه موردی مراحل از طریق طراحی شهری دنبال خواهد شد، شامل مراحل شناخت وضع موجود و تدوین هدف و تحلیل و جدول SWOT در سایت انتخابی و نهایتاً بر اساس اصول استنتاج شده از مباحث نظری گزینه های طراحی ارائه می گردد و گزینه های پیشنهادی با اهداف عملیاتی حاصله از جدول SWOT ارزیابی و نهایتاً راه حل نهایی ارائه خواهد شد.
1-6-آشنایی با موزه
موزه های در طول تاریخ، سه نقش مهم را ایفا نموده اند. نقش تفریحی و نقش آموزشی و نقش علمی از مهم ترین وظایف موزه برای برقرار کردن ارتباط فرهنگی بازدید کننده با شی به نمایش درآمده است. در واقع باید تلاش گردد که همان ارتباط و حسی را که بین خالق یک اثر و خود وجود داشته و به نوعی دیگر به بازدید کنندگان منتقل نمود که این امری دور از دسترس نیست. موزه را نبایستی مکانی دانست که در آنجا صرفا آثار تاریخی و باستانی را به نمایش درمی آید، بلکه تمامی نمایشگاه های هنری، علمی، جانوری، پزشکی، نگارخانه ها، کتابخانه و آرشیوها و بیشتر بناهای تاریخی به نوعی موزه هستند. هر شی و اثر به نمایش گذاشته شده در موزه یا نمایشگاه زبان حالی دارد و با بیننده اش ارتباط برقرار می کند که با تعمق و تفکر می توان زبان حال این آثار را دریافت و از دیدگاه های مختلف آن را بررسی نمود.
1-6-1-تعریف موزه
موزه ها دارای نقشی بدیع، ماندگار و مروج ناب ترین پدیده های فرهنگی است. موزه ها از معدود مراکز حافظ یادگاران نسل گذشته و در حقیقت فرزندان هنر وتاریخ هستند. ریشه واژه موزه از لغت یونانی «موزین[6]» به معنای مقر زندگی«موز[7]» الهه هنر و صنایع در اساطیر یونان اقتباس شده است و در زبان انگلیسی تلفظ «میوزیم[8]» و در زبان فرانسه «موزه[9]» را به خود گرفته است(دبیری نژاد، 1383: 22).
در حوالی دهه 1290 هـ.ق تلفظ فرانسه موزه به زبان فارسی نیز راه یافت. پیشینه آن به سفرهای ناصرالدین شاه قاجار به اروپا و دیدن موزه های آن دیار و تصمیم او به ایجاد مشابه آن در ارگ سلطنتی تهران وانتخاب نام موزه برای آن باز می گردد. ایکوم[10] (شورای بین المللی موزه وابسته به سازمان فرهنگی ـ علمی و تربیتی سازمان ملل متحد یونسکو) در بند 3 و 4 اساسنامۀ خود که جامع ترین تعریف موزه است چنین می گویند: «موزه مؤسسه ای است دایمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت می کند.» هدف موزه ها تحقیق در آثار و شواهد بر جای مانده انسان و محیط زیست او گردآوری، حفظ و بهره وری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار به ویژه به نمایش گذاردن آن ها به منظور بررسی و بهره وری معنوی است. علاوه بر این ایکوم موارد مشروحه زیر را نیز مشمول تعریف یاد شده تشخیص می دهند: (صارمی و همکاران، 1372: 13-15).
فرم در حال بارگذاری ...