شیر حدود 87 درصد آب و 13 درصد مواد جامد دارد. مواد جامد شامل پروتئین، کربوهیدرات، ویتامین های محلول در آب و مواد معدنی است. شیر منبع مهم کلسیم، فسفر، منیزیم، پتاسیم و منبع غنی از ویتامین B2 میباشد(گانش،2006).
شیر و فرآوردههای تخمیری آن با داشتن ویژگیهای تغذیهای و تکنولوژیکی خاص، به عنوان حاملان باکتریهای پروبیوتیک، امروزه هدف تحقیق و توجه بسیار واقع شدهاند. شیرعلاوه بر ایجاد محیطی مناسب جهت رشد و بقاء باکتریهای سودمندی موسوم به پروبیوتیکها، با داشتن خواص تغذیهای ویژه خود، فرآوردهای با ارزش را به مصرف کننده عرضه میکند. از آنجا که شیر و فرآوردههای تخمیری آن، از زمان های دور به عنوان ناقلین باکتریهای اسید لاکتیک مورد پذیرش بشر بودهاند، کاربرد آنها به عنوان حامل باکتریهای پروبیوتیک چندان دور از ذهن نبود و قرار گرفتن این باکتریها در این پایه، مقبولیت مصرف آن را برای مصرف کننده بهبود میبخشد (خسروی دارانی و کوشکی،1387؛ شاه،2004؛ هارلاک،2002).
1-2- محصولات لبنی تخمیری
طبق تعریف فدراسیون بین المللی شیر و فرآوردههای آن (IDF)، شیرهای تخمیری فرآوردههایی هستند که از تخمیر شیر به وسیله فعالیت میکروارگانیسمهای خاص، حاصل میشوند. این میکروارگانیسمها باید در هنگام عرضه و مصرف به صورت زنده، فعال و در مقادیر نسبتاً زیاد موجود باشند. در ضمن بعد از تخمیر، جدا شدن فاز نباید در فرآورده مشاهده شود (کاناواجا و کورانا،2007؛ خسروی دارانی و کوشکی،1387).
در شیرهای تخمیری مایع، دامنه pH میتواند از 2/3 تا 9/4 متغیر باشد. این نکته قابل توجه است که تفاوت شیرهای تخمیری مایع و ماست پروبیوتیک در متفاوت بودن خواص فیزیکوشیمیایی و رئولوژیکی آنها است نه در ترکیب کشت پروبیوتیک(مرتضویان و سهراب وندی،1385).
شیرهای تخمیری نظیر ماست، از این جنبه با پنیر متفاوتند که در تولید آنها آنزیم رنین مورد استفاده قرار نمیگیرد و حالت قوام ایجاد شده در آنها ناشی از اسیدی شدن شیر توسط باکتریهای اسید لاکتیک است. ماست امروزه رایجترین و پرمصرفترین محصول لبنی تخمیری است (مرتضوی و صادقی ماهونک،1385؛ کاناواجا و کورانا2007؛ کریتندن و همکاران 2005؛ مهدیان و طاهرانی،2007).
بسیاری از محصولات تخمیری شیر، محتوی میکروارگانیسمهای زنده میباشند. شیر اسیدوفیلوس، ماست و کفیر از شیرهای تخمیری محتوی باکتریهای اسیدلاکتیک به تنهایی یا به همراه مخمرها و دیگر باکتریهای تولیدکننده اسید لاکتیک و الکل میباشند. در آسیا، بسیاری از شیرهای تخمیری با استفاده از قارچهایی نظیر آسپرژیلوس، ریزوپوس، موکور، نوروسپورا و موناسکوس تولید میشوند. گزارش شده که در شیرهای تخمیری مقدار اسیدفولیک افزایش و مقدار ویتامین B12 کاهش مییابد(بونزار و همکاران،2002).
نژاد میکروارگانیسم بهکار رفته در شیرهای تخمیری روی ویژگیهای مختلف این محصولات اثرمیگذارد. عدهای از محققین اثرات فاکتورهای خاص روی ویژگیهای رئولوژیکی محصولات شیری تخمیری را ارزیابی کردند. نتایج نشان داد که نوع نژاد کشتهای آغازگر
تجاری اثر معنیداری روی سختی، چسبندگی و ویژگی صمغی بودن فرآورده نهایی دارد(محبی و همکاران،2002 ؛ بونزار و همکاران،2008).
طبق گزارشات اولیورا و همکاران(2002) در بسیاری از کشورهای آمریکای شمالی، اروپا و شرق آسیا طیف وسیعی از محصولات شیری تخمیری حاوی حداقل cfu/g 106 از بیفیدوباکتریومها تولید میشود. بررسیها نشان داده که مصرف روزانه محصولات شیری تخمیری به مدت حداقل 6 ماه، مقدار لیپوپروتئین با دانسیته بالا(HDL) را افزایش و موجب بهبود نسبت HDL به لیپوپروتئین با دانسیته پائین (LDL) میشود(ابرینگر و همکاران،2008؛ کیسلینگ و همکاران،2002).
از مزایای دیگر شیرهای تخمیری، بهبود هضم لاکتوز، جلوگیری از اسهال، تنظیم سیستم ایمنی بدن، کاهش کلسترول خون و اثرات ضد سرطانی میباشد.همچنین مشخص گردیده که باکتریهای موجود در شیرهای تخمیری اثرات آنتیاکسیدانی روی انسان دارند(گانش،2006؛ سونگیسپ و همکاران،2005).
سیتوکینها در واکنشهای بین باکتریهای اسید لاکتیک و سیستم ایمنی بدن نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. برخی از گونههای پروبیوتیک نظیر لاکتوباسیلوس کازئی، لاکتوباسیلوس رامنوزوس، لاکتوباسیلوس لاکتیس و لاکتوباسیلوس پلنتاروم موجب افزایش سیتوکینها1 میشوند(مولر و ورس،2003).
1-3- ماست
ماست یک محصول تخمیر شده لبنی است که از تخمیر شیر به وسیله استرپتوکوکوس ترموفیلوس و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس بهدست میآید(کاراساکوپت و همکاران،2008؛ سایتو،2004).
بر طبق تعریف استاندارد، ماست فرآورده منعقد شدهای است که از تخمیر اسید شیر پاستوریزه به وسیله باکتریهای اختصاصی لاکتیک به میزان معین و در درجه حرارت و زمان مشخص بهدست میآید( بینام ،1377).
ماست با استفاده از افزودن کشتهای آغازگر لاکتوباسیلوس دلبروکی زیرگونه باکتریهای بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس به شیر بهدست میآید(تمیم و مارشال،1997).
فعال سازی هضم گلوسیدها و پروتئینها، سنتز گروههای ویتامین B و ویتامین K، اسیدهای مختلف و لذا جلوگیری از گسترش فعالیت باکتریهای بیماری زا1 ، سنتز آنتی بیوتیکها، جلوگیری از انواع سرطانها، توقف رشد دیسانتری، تولید دوباره باکتریهای فلور رودهای در طول و بعد از درمان با آنتی بیوتیک، بهبود اگزمای پوستی، بهبود زخم ها، تسکین پوست، کمک به مشکلات گاستروانتریت، جبران کمبود ویتامینها، رفع مشکل هضم لاکتوز در افراد مبتلا به عدم تحمل لاکتوز، رفع حساسیتهای مربوط به شیر، کاهش استرس و اضطراب، بهبود هپاتیت، آنفلوآنزا، سرخک، صرع، تشنج و دیفتری، افزایش جذب فیبرها و تقویت حافظه از مزایای استفاده از ماست میباشد(ال ـ وابل و همکاران،2008.،هارلی و همکاران،2008).
1-3-1- تولید ماست
یکی از نکات مهم در تولید ماست، انتخاب مواد اولیه میباشد که عمدتاً شامل شیر و شیرخشک است که همین امر ضامن حفظ کیفیت در محصول نهایی است. شیر مورد استفاده باید خالص، تازه و عاری از هرگونه مواد افزودنی و بازدارنده فعالیت باکتریهای لاکتیکی از جمله آنتی بیوتیکها، باکتریوفاژها و باقی مانده مواد شستشو دهنده باشد. همچنین فاقد اسید لاکتیک بوده و میزان کازئین و پروتئینهای محلول آن در حد مجاز باشد(استاندارد ملی ایران شماره 164).
خلاصه مراحل تولید ماست شامل استاندارد کردن چربی شیر، استاندارد کردن میزان مواد جامد بدون چربی شیر، هموژن کردن، فرآیند حرارتی، پاستوریزاسیون به روش مداوم با اِعمال دمای بالا و زمان کوتاه2، استریلیزاسیون فرادما، تلقیح باکتریهای آغازگر(استارتر) ماست، فرآیند تخمیر، سرد کردن و بسته بندی است(فرهنودی،1377؛ کریم،1386؛تمیم و رابینسون1999).
1-3-2- مشکلات و معایب ماست و راه حل های اصلاح آن
1-3-2-1- طعم تلخی
بهدلیل افزودن بیش از حد آغازگر و یا به هم خوردن تناسب در باکتری آغازگر ماست حاصل میشود که برای رفع آن، اضافه کردن آغازگر در حد 2 درصد وزنی پیشنهاد میگردد(خسروی دارانی و کوشکی،1387).
1-3-2-2- طعم ماستی ـ مخمری
این طعم به دلیل آلوده شدن آغازگر و یا آلوده بودن محیط تولید به مخمر بروز می کند که از بین بردن آلودگی از محیط تولید و سالن کشت آغازگر برای رفع این عیب پیشنهاد میگردد(خسروی دارانی و کوشکی،1387).
مواد افزودنی مهمترین منبع فساد بوده و در حالات شدید، سلامتی مصرف کننده را به مخاطره میاندازد. رایج ترین فساد ماست، از طریق مخمرها بوجود میآید که این میکروارگانیسمها به همراه مواد افزودنی و معمولاً از طریق میوه، به محصول راه یافته و قند را تخمیر می کنند. مهمترین نشانه این نوع فساد، ایجاد گاز و در نتیجه متورم شدن و گاهی ترک خوردن و شکستن ظروف بسته بندی است. این گونه فسادها در حین باز کردن ظروف بسته بندی از بوی نامطبوع مخمری، قابل تشخیص هستند. ماستهایی که به صورت اسپتیک بسته بندی میشوند، در شرایط محیطی پایدار بوده و زمان ماندگاری طولانی دارند. این گونه فرآوردهها ممکن است مستعد فساد کپکی باشند که این موضوع میتواند هم به علت آلودگی پس از فرآیند پاستوریزاسیون و هم به دلیل آلوده شدن به گونههای مقاوم به حرارت این نوع میکروارگانیسمها باشد که در اثر اضافه کردن میوه به این فرآوردهها راه مییابند(مرتضوی و همکاران،1389).
چنانچه فرآیند حرارتی استریلیزاسیون با دمای بالا در مورد شیر اِعمال گردد، سطح آلودگی میکروبی آن به شدت کاهش مییابد(مرتضوی و همکاران،1389).
1-3-2-3-کپک زدگی
کپک زدگی سطح ماست، یکی از عوامل فساد است که در اثر تولید در محیط آلوده، بسته بندی نامناسب و ورود هوا به داخل بسته ایجاد میشود. کپکها در محیط اسیدی ماست میتوانند رشد کنند و با کاهش اسیدیته، زمینه مساعدی را برای رشد مخمرها و باکتریها فراهم کنند(حصاری و مفید،1389).
1-3-2-4- ترش شدن ماست
چنانچه مدت زمان گرمخانه گذاری ماست طولانی باشد و یا ماست در دمای یخچال نگهداری نشود و یا اینکه نگهداری آن بیش از حد معین(2 الی 3 هفته در یخچال) طول بکشد، به علت تولید اسیدیته بالا، طعم ماست ترش و نامطلوب خواهد شد. برای کنترل این امر توصیه شده که اسیدیته ماست از 150 درجه دورنیک بیشتر نشود(حصاری و مفید،1389.،خسروی دارانی و کوشکی،1387).
در مورد ماست می توان از این روش برای طولانی تر کردن زمان نگهداری استفاده نمود. آزمایشات معمول محصول نهایی ممکن است دادههای معنی داری برای آلودگی به کپک نشان ندهد بنابراین برای ایمنی محصول ضروری است اطمینان حاصل شود که افزودنیهای مورد استفاده عاری از عوامل آلوده کننده هستند و برای این منظور سنجش افزودنی از لحاظ وجود کلی فرمها، مخمرها و کپکها پیشنهاد میشود(مرتضوی و همکاران،1389).
:
اهمیت موضوع تحقیق
بحث اشتباه و تاثیر آن بر مسئولیت کیفری مرتکب از موضوعات و مباحث مهم و دقیق و در عین حال بحث برانگیز حقوق جزای عمومی به شمار میآید. عموماً حقوقدانان جزایی اشتباه را یکی از عوامل رافع مسئولیت کیفری میشناسند. منظور و نظر حقوقدانان از اشتباه به عنوان یکی از عوامل رافع مسئولیت، بیشتر اشتباه موضوعی است چرا که با پذیرش و حاکمیت قاعده معروف «جهل به قانون رافع مسئولیت نیست» عملاً جایی برای بحث درباره اشتباه حکمی پیش نمیآید هرچند که بعضاً چه در قوانین جزایی ایران و چه قوانین برخی کشورها مواردی از قاعده مذکور استثناء شدهاند. قاعده جهل به قانون رفع تکلیف نمیکند یک قاعده پذیرفته شده بوده و به عنوان یک اصل مورد پذیرش میباشد.
همانطور که میدانیم طرح یا لایحه بعد از تصویب در مجلس شورای اسلامی و تبدیل شدن آن به قانون و تایید آن در شورای نگهبان و پس از امضای رئیس جمهور و انتشار در روزنامه رسمی کشور، رعایت آن بر همه مردم لازم است و از آن پس مفاد قانون از قواعد زندگی در اجتماع در میآید و اشخاص ناچار به تنظیم روابط خود بر طبق آن میباشند. با توجه به رعایت احترام و حفظ کرامت و حقوق انسانها و جایگاه ویژه و رفیع آن در تعالیم حیات بخش اسلامی که بیش از هر چیز در صدد حراست از ابعاد مختلف شخصیت انسان و ارج نهادن به قدر و منزلت و سرنوشت او میباشد و با توجه به رسالت و هدف حقوق جزا که در صدد حفظ و تامین ارزشهای حیاتی و مورد قبول جامعه از طریق اعمال ضمانت اجراهای کیفری میباشد و از طرفی این کیفرها که غالباً با حقوق اساسی، آزادی و سرنوشت انسانها برخورد جدی داشته و با نظر به اینکه اعمال مجازات بدون توجه به اوضاع و احوال موثر در وقوع جرم و مجرمیت و استحقاق متهمین خلاف عدالت و انصاف میباشد. با عنایت به مراتب فوق الذکر لازم است که آثار اشتباه در مسئولیت کیفری را مورد مطالعه قرار داده و میزان مسئولیت افرادی را که به دلیل خطا، اشتباه و عدم آگاهی و اطلاع از مجرمانه بودن عمل ارتکابی، متهم به ارتکاب جرمی هستند را مورد بررسی قرار میدهیم و این مطالعه و بررسی از این جهت که محرومیتها و معذوریتهای مرتکب عمل مجرمانه را مدنظر قرار داده در خور توجه و عنایت میباشد. ضرورت انجام این تحقیق زمانی جلوه بیشتری مییابد که ممکن است شخص قاضی در مواجهه با ادعای جهل از ناحیه مرتکب دچار اشتباه شود.
اهداف تحقیق
اعمال مجازات کورکورانه و بدون التفات به اوضاع و احوال و شرایط موثر در وقوع جرم عملی ناعادلانه و بیحاصل و عبث میباشد. اشتباه و عدم آگاهی از قوانین یکی از این اوضاع و احوال و شرایط میباشد و مجازات متهمینی که در اثر عدم آگاهی و اشتباه مرتکب جرم شدهاند با عدل و انصاف و یا اهداف موردنظر از اجراء کیفر منافات داشته و اعمال کیفر نسبت به اینگونه متهمین که در واقع مجرم نبوده و جاذبهها و کششهای مجرمانه در آنها وجود ندارد خلاف عدالت و انصاف به نظر میرسد چرا که میتوان گفت اینگونه افراد نیاز به اصلاح و درمان ندارند. اگر اشتباه و جهل را به عنوان علت رافع مسئولیت بپذیریم، بررسی مسئولیت شخص جاهل و اشتباه کننده واجد این اهمیت است که تا حد زیادی نوع جرایم و مجازاتها تغییر میکند. مثلاً جرایم حدی با قبول اشتباه و جهل به عنوان عامل رافع مسئولیت کیفری از حالت حد خارج میشوند و مجازاتهای تعزیری نیز دچار تغییرات میشوند. حتی در جرایم مشمول حکم قصاص، مجازات قصاص منتفی میگردد ولی اگر به عدم تاثیر جهل و اشتباه بر مسئولیت مرتکب قائل باشیم قاتل مستحق قصاص و مجرم مستحق مجازات خواهد بود. در مجموع نتایج این تحقیق میتواند یاری کننده قانونگذار در امر قانونگذاری در موضوع مطروحه و اصلاح و تغییر و تکمیل قوانین و همچنین موجب اصلاح و تعدیل رویکرد قضات محترم دادگستری در ما نحن فیه باشد.
پرسشهای تحقیق
– آیا قاعده جهل به قانون رافع مسئولیت کیفری نیست، به طور مطلق در آرای دادگاهها رعایت میشود؟
– دادگاهها تا چه اندازه به ادعای جهل به قانون مرتکب توجه نموده و وی را مبری از مسئولیت دانسته و مجازات وی را تخفیف میدهند؟
– کدام قسم از اقسام اشتباه و جهل تاثیر بیشتری در رفع مسئولیت کیفری دارند؟
– قاعده جهل به قانون رافع مسئولیت کیفری نیست تا چه اندازه مورد پذیرش تحولات جدید حقوق کیفری بوده است؟
فرضیههای تحقیق
– این قاعده به طور مطلق در آرای دادگاهها رعایت نمیشود.
– ادعای به جهل به قانون در جرایم مستوجب حد از سوی مرتکب بیشتر از سایر جرایم مورد توجه دادگاهها بوده و مسئولیت کیفری را از مرتکب سلب مینماید برخلاف سایر جرایم که کمتر این ادعا مورد قبول و توجه دادگاهها واقع میشود.
– به نظر میرسد از انواع جهل و اشتباه، جهل به موضوع تاثیر بیشتری در رفع مسئولیت کیفری دارد چرا که فقدان علم به موضوع، مانع از تحقق سوء نیت عام مرتکب میشود.
– این قاعده (جهل به قانون رافع مسئولیت کیفری نیست) را نمیتوان با تحولات حقوق کیفری امروزی مطابقت داد و تحولات جدید حقوق
کیفری تمایلی به پذیرش این قاعده ندارد.
روش تحقیق
روش تدوین و تحقیق این رساله به صورت توصیفی و تحلیل از طریق مراجعه مستقیم به منابع کتابخانهای و مطالعه و بررسی پایان نامهها و مقالات مرتبط با موضوع تحقیق بوده است. مطالب مربوط به دقت مطالعه سپس آنچه قابل استفاده بوده یادداشت و مورد استفاده قرار گرفتند.
سازماندهی تحقیق
پایان نامه حاضر مشتمل بر دو فصل میباشد.فصل نخست با عنوان مفاهیم ، اقسام اشتباه و درآمدی بر جایگاه قاعده درء در جرایم مستوجب حد ، از سه مبحث تشکیل شده است. در مبحث نخست در سه گفتار مفهوم اشتباه و مسئولیت کیفری مورد بحث و بررسی واقع و همچنین واژه اشتباه با مفاهیم مشابه مقایسه می گردد. در مبحث دوم در دو گفتار از اقسام اشتباه و تاثیرگذاری آنها بر مسئولیت کیفری بحث می شود. در مبحث سوم با عنوان جایگاه قاعده درء در مسئولیت ناشی از جرایم حدی در سه گفتار پیرامون مبنا و مفهوم قاعده درء ، دلالت قاعده و جایگاه قاعده در قانون جزایی ایران مطالبی عنوان می شود.
در ادامه فصل دوم متشکل از دو مبحث با عنوان جایگاه اشتباه در متون قانونی جرایم حدی و درآمدی بر دلایل تاثیر یا عدم تاثیر آن در مسئولیت کیفری مطرح میشود.مبحث نخست در سه گفتار به جایگاه اشتباه در متون قانونی ایران و در سه قانون 1) حدود و قصاص 2) قانون مجازات اسلامی سابق ( مصوب سال 75) و 3) قانون جدید مجازات اسلامی مصوب اردیبهشت ماه 92 می پردازد.در مبحث دوم نیز در دو گفتار به ادله تاثیر یا عدم تاثیر اشتباه در مسئولیت کیفری پرداخته میشود.
شایان ذکر است در جمع آوری مطالب این رساله با مراجعه به کتابخانه ها از کتب حقوقی و فقهی و آراء محاکم استفاده گردیده است.
فصل نخست: مفاهیم، اقسام اشتباه و درآمدی بر جایگاه قاعده در جرایم مستوجب حد
در این فصل مفاهیم ، اقسام اشتباه ، مسئولیت کیفری و مفهوم و مبانی قاعده درء و جایگاه آن در قانون جزایی ایران طی سه مبحث مورد شرح و تفصیل واقع میشود.
مبحث نخست : مفاهیم
در این مبحث و در گفتار اول ابتدا به مفهوم لغوی و اصطلاحی اشتباه می پردازیم.سپس در گفتار دوم مفهوم مسئولیت کیفری و ارکان آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در گفتار سوم واژه اشتباه با مفاهیم مشابهی همچون جهل ، خطا و نسیان مقایسه می شود.
گفتار نخست: اشتباه
1) مفهوم لغوی
واژه اشتباه در کتب لغت به معنای مانند شدن و یا چیزی یا کسی را به جای چیزی یا کسی گرفتن. شک و شبهه و سهو و خطا و … آمده است.
اشتباه از ریشه شبهه و در لغت به معنای مانند شدن و یا چیزی یا کسی را به جای چیزی یا کسی گرفتن آمده است[1] و آن عبارت است از تصور خلاف انسان از واقع چندانکه امر موهومی را موجود و یا موجودی را موهوم پندارد. معمولاً اشتباه انسان از ناآگاهی و جهل او به امور وقایع مایه میگیرد و خود ممکن است از بیدقتی و بیمبالاتی و نداشتن توجه کامل به امور ناشی شود.
اشتباه در فرهنگ عمید معنا شده است به مانند شدن چیزی به چیز دیگر در نظر انسان، یکی را به جای دیگری گرفتن یا کاری به غلط انجام دادن، پوشیده شدن کار و مانند آن.[2] برخی معتقدند این کلمه در متون فقهی و حقوقی دو کاربرد کاملاً متفاوت دارد یکی در زبان عربی است که معادل شک، بدگمانی و التباس و کاربرد دیگر اشتباه در زبان فارسی در کتب حقوقی و قانون مدنی است که معادل آن در زبان عربی بویژه در کتب حقوقی معاصرین، کلمه «غلط» به کار رفته است، حقوقدانان در تعریف اصطلاحی اشتباه میگویند. «اشتباه تصور نادرستی است که آدمی از چیزی دارد …» یا گفتهاند «اشتباه عبارت است از تصور خلاف واقع از اشیا» و یا «اشتباه عبارت است از تصور خلاف حقیقت و واقعیت انسان از یک شئ»
آنچه از تدقیق در مفاهیم شک، ظن، وهم میتوان استنباط کرد عبارت از این است که ذاتاً ماهیت آنها مبتنی بر علم است و لو اینکه علم اجمالی باشد، زیرا شخص در حدوث هریک از حالات نفسانی سهگانه (وهم، شک، ظن) بین دو یا چند احتمال دچار تردید میگردد مثلاً شخص شاک میداند که یکی از دو شئ حرام یا حلال است لکن نمیداند این احکام بر کدام یک بار میشود و در حقیقت به جهل و عدم آگاهی خود التفات و آگاهی دارد و اگر شخص میان اطراف امری به نحو مساوی مردد باشد و نتواند یک طرف را بر دیگری ترجیح دهد گفته شد که دچار شک گردیده است و اگر حالت نفسانی بالاتر از شک بود جانب راجح از دو طرف تردید در ذهن را ظن و جانب مرجوح را وهم میگویند. و در هر سه حالت نفسانی شخص مردد علم اجمالی دارد حال آنکه همانطور که اکثر لغویون علی الخصوص متقدمین فن لغت بیان داشتهاند شبهه عبارت از التباس شدید است به نحوی که شخص مشتبه امر باطل را صحیح و حرام را مباح میداند و با حقیقت پنداشتن این داشته غلط به آن ایمان و اعتقاد دارد و با قطع و یقین عمل میکند یعنی در مقابل شخص مشتبه دو یا چند احتمال وجود ندارد بلکه یک امر غلطی که ملتبس به صحت یا حرمتی که ملتبس به حلیت است در مقابل او وجود دارد لکن او به صحت و حلیت یقین دارد حال آنکه واقعیت چیز دیگری است فلذا معلوم میشود که پایه و اساس شبهه بر جهل استوار است یعنی شخص جاهل است و بر جهل خود هم هیچ التفاتی ندارد و این مفهوم با جهل مرکب که در آن شخص با قطع و یقین و اعتقاد جازم اما غیر واقع نظر بر جواز عملی دارد مطابقت میکند. فلذا آشکار میشود که باید پذیرفت ماهیت شک و ظن و وهم علم است و صد البته که علم اجمالی نه تفصیلی[3] و ماهیت شبهه جهل و جهل مرکب است.[4]
لذا از بعد منطقی رابطه بین شک و ظن، وهم با شبهه از نسبت اربعه، تباین است و به هیچ وجه این اصطلاحات با هم مترادف نیستند. موید این سخن مفهوم شبهه در محاورات قرآنی است که به بررسی آن میپردازیم.
واژه شبهه در قرآن مجید در ضمن شش سوره و نه آیه به کارگرفته شده است چنانچه در سوره رعد آیه 16 آمده است «… ام جعلوا الله شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم ..» یعنی با آن که این مشرکان شریکانی برای خدا قرار دادند که آنها هم مانند خدا چیزی خلق کردند و بر مشرکان، خلق خدا و خلق شریکان خدا مشتبه گردید. یا در سوره بقره آیه 118 آمده است «… تشابهت قلوبهم قدبینا الایات لقوم یوقنون …» یعنی دلهای ایشان در (جهل و عناد) به هم شبیه است ما ادله (رسالت و علائم رسولان حق را) برای اهل یقین به خوبی روشن گردانیدیم.[5]
با مداقه در جمیع آیاتی که در آنها لفظ شبهه آمده است به هیچ عنوان نمیتوان از واژه مارالذکر معنی ظن و گمان یا شک و تردید را بدست آورد. و عموماً در معنی التباس حق و باطل استعمال گردیده است و در لحظه ارتکاب با توجه به حالت فاعل، اساساً شک و تردید بر فاعل عارض نگردیده و امکان احراز حق از ناحق و باطل از صحیح غیرممکن بوده است چنانچه در آیه 157 سوره نساء آمده است «… وما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم…» در این آیه نشان داده میشود که مشتبه بودن اصلاً هیچ سنخیتی با دچار شک و گمان ظن ندارد زیرا فرد مشتبه به یک واقعیت غلط ایمان دارد و در آیه مذکور نیز مقتول و مصلوب شدن حضرت عیسی (ع) تنها پندار و تصور عاملین بوده است و به تصور غلط خود یعنی مصلوب و مقتول کردن حضرت عیسی (ع) معتقد بودند و مسلماً شک و گمان که دو طرف دارد (یعنی در آن واحد نه اعتقاد قطعی به وقوع مصلوب و مقتول شدن وجود دارد و نه عدم آن) در اینجا مصداق ندارد و همین حقیقت قرآنی میتواند دلالت متقنی بر مغایر بودن مفهوم شبهه از سایر مشترکات خود که در بحث پیشین بیان گردید باشد. علی ایحال از مجموع بحث شبهه در نزد لغویان و در قرآن میتوان به چند نکته اساسی دست پیدا کرد. اولاً: برای تحقق شبهه، جهل اعم از اینکه ناشی از تقصیر باشد یا قصور لازم و ملاک است و نه علم؛ چرا که با وجود علم اجمالی میتوان با توسل به اصول عملیه بر شک و تردید فائق آمده و تکلیف را به سرانجام رساند. دوماً: از حقایق قرآنی این امر قابل استنتاج است که شبهه منحصراً در شخص فاعل قابل جمع است زیرا فرد مشتبه با یقین و ایمان به درستی عمل غلط خود، مرتکب آن میشود لذا تصور حدوث شبهه از جانب غیرعامل بلاوجه خواهد بود. ثانیاً: شخص جاهل میبایستی علاوه بر اینکه التفاتی به جهل خود ندارد، اعتقاد به جایز بودن عمل خود نیز داشته باشد.
باتوجه به نگرانی های عمومی در خصوص عوارض نگهدارنده های شیمیایی ، تمایل به مصرف محصولاتی که فاقد نگهدارنده هستند و یا درآنها از نگهدارنده طبیعی استفاده شده است ، روبه فزونی است . باریجه با نام علمی Ferula gumasa Boiss گیاهی است از خانواده چتریان می باشد . اسانس صمغ باریجه حاوی ترکیباتی از جمله هیدروکربنها ترپنی (آلفا و بتاپینن) وهیدروکربنها با اسکلت غیر ترپنی (استرهای تیول ، پیرازین) و غیره است . هدف بررسی خاصیت آنتی باکتریال و فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس و عصاره صمغ باریجه است .
روش بررسی : تهیه اسانس به روش تقطیر با آب توسط دستگاه کلونجر و شناسایی ترکیبات با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی با طیف سنج جرمی (GC-MASS) انجام گرفت . تهیه عصاره های آبی ، اتانولی و متانولی نیز با استفاده از روش ماسراسیون (خیساندن ) انجام شد . آزمون ضد باکتریایی به روش رقت سازی (محیط کشت مولر هینتون براث) و انتشار دیسک انجام گرفت و حداقل غلظت مهار کنندگی (MIC) پس از 24 ساعت مشخص و با گروه آنتی بیوتیک پنی سیلین علیه استافیلوکوکوس اورائوس و اشیرشیاکلی مقایسه گردید .
نتایج : مهمترین ترکیبات تشکیل دهنده اسانس صمغ باریجه ، آلفا پینن و بتا پینن بود .اثر ضد باکتریایی اسانس صمغ باریجه بر روی باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس مشاهده گردید بطوریکه در mg/ml 0.03 MIC= اثر مهار کنندگی بر این باکتری داشت ، این اثر بر اشیرشیاکلی ضعیف تر بود. در حالیکه عصاره های اتانولی ، متانولی و آبی هیچگونه اثر ضد باکتریای از خود نشان ندادند . ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره های اتانولی ومتانولی صمغ باریجه بیش از اسانس بوده است .
کلمات کلیدی : اسانس ، آنتی باکتریال ، آنتی اکسیدانی ، صمغ باریجه ، عصاره آبی ، عصاره متانولی ،عصاره اتانولی .
1-1- پیش زمینه تحقیق
بی شک توسل به گیاهان داروئی کهن ترین رهیافت بشر برای درمان بیماری ها بوده است و در خلال توسعه تمامی تمدن های بشری همواره ارتباط تنگاتنگ و نزدیک میان آدمی و گیاه وجود داشته است، با این حال هنوز بیشتر گونه های گیاهی بررسی نشده و ناشناخته مانده اند و هنوز زمان زیادی مانده است تا منابع جدید و با ارزش گیاهی کشف شود، به این ترتیب گیاهان را می توان به عنوان منبعی از مواد شیمیایی بالقوه مفید دانست که تنها بخشی از آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.
این مواد شیمیایی بالقوه را می توان نه تنها به عنوان دارو بلکه به عنوان الگویی بی نظیر به صورت نقطه شروعی برای ساخت آنالوگ های دارویی به کار برد و همچنین به عنوان ابزاری جالب به منظور فهم و درک بیشتروبهترپدیده های زیست شناختی به کمک گرفت. (اسکالتسا[1] ، دیگراک[2] و همکاران، 1999،2001)
گیاهان داروئی، از ارزش و جایگاه ویژه ای در تأمین بهداشت و سلامت جوامع هم به لحاظ درمان و هم پیشگیری برخوردار بوده و هستند. در قرن حاضر تحقیقات گسترده ای بر روی گیاهان داروئی انجام پذیرفته و داروهایی با ترکیب های موثره طبیعی افق های جدیدی را برای جامعه پزشکان و داروسازان پژوهشگر سراسر دنیا گشوده اند. به طوری که در حال حاضر حدود یک سوم داروهای مورد استفاده در جوامع انسانی را داروهایی با منشأ طبیعی و گیاهی تشکیل می دهند و صنایع داروسازان جهان تلاش می کنند ساخت شیمیایی اقلام مربوطه به دو سوم بقیه داروها نیز به تدریج منسوخ و به منابع گیاهی متکی گردد. از این رو صنایع داروسازی و گروه های تحقیقاتی بسیاری از کشورها توجه خود را به کشت و تولید گیاهان داروئی معطوف داشته اند. (امید بیگی، 1384)
همچنین با توجه به افزایش سطح آگاهی مصرف کنندگان نسبت به اثرات جانبی نامطلوب داروهای سنتزی و تمایل بشر به استفاده هرچه بیشتر از محصولات طبیعی به منظور حفظ سلامت خویش، همچنین مشکلات مستقیم داروئی مدرن مانند هزینه های بالا، استفاده از منابع تجدید ناپذیر مانند منابع فسیلی آلوده کننده محیط زیست توسط صنایع داروئی و ناتوانی بشر جهت ساخت برخی از ترکیب های داروئی سبب شد که استفاده از گیاهان داروئی در تولید دارو و جایگزین آنان با ترکیب شیمیایی روندی رو به گسترش از خود نشان دهد که این امر در کشورهای اروپایی به وضوح قابل مشاهده است. (صدرایی منجینی، 1382)
علاوه بر این توصیه های سازمان بهداشت جهانی [3](WHO) در استفاده از فرآورده های طبیعی، به نوبه خود باعث شده است که تولید و تجارت این گونه محصولات از رونق قابل توجهی در جهان برخوردار باشد. هم اکنون، کشورهای مختلف تلاش می کنند تا سهم مناسبی از این بازار در حال رشد را به خود اختصاص دهند (هینبرگ[4] و همکاران، 2006).
بسیاری از این گونه گیاهان علاوه بر خواص دارویی، یه عنوان نگهدارنده، محافظت کننده و طعم دهنده نیز در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می گیرند.بسیاری از این گیاهان طعم دهنده به جهت حضور روغن های ضروری دارای منبع بسیار مهمی از ترکیب های فنلیک هستند که فعالیت آنتی باکتری مناسبی از خود نشان می دهند . با نگاهی اجمالی به فرهنگ مصرف داروهای گیاهی در ایران، میراث گرانقدر شناسایی و مصرف این گیاهان در طب غنی سنتی ایران مشاهده می گردد. از طرفی، فلات وسیع ایران در قسمتهای مختلف خود از شرایط آب و هوایی گوناگون برخوردار است و به همین دلیل، فراوانی و گوناگونی گونه های مختلف این گیاهان در پهنه دشت ها و کوه های ایران بیش از 7500 گونه گیاهی (حدود ده برابر تعداد گونه های هریک از کشورهای اروپایی) می رسد که بخش قابل ملاحظه ای از آنها حاوی ذخایر متابولیتی با ارزشی می باشند، از این رو به حق قابلیت فلور ایران را یکی از منابع داروخیز جهان دانست (امید بیگی،1384)
عصاره های گیاهی و ترکیبات موجود در آن دارای اثرات شناخته شده ضد باکتریایی می باشند و از آنها به عنوان نگهدارنده های غذایی می توان استفاده نمود. چون کاربرد زیادی در کنترل رشد باکتری های عامل فساد دارند (مهدی علیپور و همکاران،1388)
استقبال از این موضوع از یک طرف به علت رویکرد جدید عموم مردم و از طرف دیگر توصیه سازمان های بین المللی و ملی ذی صلاح در امر بهداشت مواد غذایی در استفاده از نگهدارنده های طبیعی مختلف به جای مواد شیمیایی می باشند. به طور کلی عصاره های گیاهی کاربرد داروئی و طعم دهنده در غذا دارند (انکری[5] و همکاران 1999).
بیماری های حاصل از مصرف غذاهای آلوده به با کتریهای پاتوژن از اهمیت فراوانی در بهداشت عمومی برخوردار بوده و سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی را به جواع تحمیل می نماید (شارون[6]، براونلا و همکاران 2001)
در سال 1999 مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ها اعلام کرد که سالانه 76 میلیون نفر در ایالات متحده بر اثر پاتوژن های مواد غذایی بیماری می شوند، چنین بیماریهایی سالانه منجر به 225000 مورد بستری در بیمارستانها و 5000 مورد مرگ می گردند. مطابق ارزیابی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده USDA هزینه های پزشکی در زیان های اقتصادی ناشی از دورریزی مواد غذایی ایجاد کننده بیماری غذایی در محدوده 5/6 تا 9/34 بیلیون دلار در هر سال است (وحیدی و همکاران، 2002).
1-2-اهمیت تحقیق
کاهش تعداد میکرو ارگانیسم ها در مواد غذایی از نظر صنایع غذایی و کنترل کیفیت و هم از نظر بهداشت و سلامت عمومی حائز اهمیت فراوان است. یکی از راه های کنترل رشد باکتری های پاتوژن مواد غذایی استفاده از نگهدارنده ها و ترکیبات ضد میکروبی می باشد .افزودن مواد شیمیایی به منظور نگهداری مواد غذایی معمولاً بر مبنای جلوگیری از رشد میکروبی و یا کشتن و از بین بردن گروه هایی از میکرو ارگانیسم های مضر می باشد. کارخانجات مواد غذایی همواره به دنبال تولید محصولاتی با کیفیت عالی، قوام خوب و رنگ و بو و طعم مطلوب هستند علاوه بر آن ارزش غذایی و زمان ماندگاری محصول نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. (نایر[7] و همکاران، 2007)
از جمله در تحقیقات متعددی اثرات ضد میکروبی گیاهان مختلف خانواده نعناع به اثبات رسیده است که برخی از آنها به علت وجود ترپنوتیدها می باشد(امید بیگی وهمکاران، 1379 )
هو و همکاران در سال 2000 گزارش کردند که رزماری خشک در غذاهای فراوری شده به میزان گسترده جهت پایداری چربی مورد استفاده قرار گرفته و بنابراین طبق آزمایشات می تواند به عنوان جایگزین آنتی اکسیدانهای سنتیک مانند بوتیلید هیدروکسی آنیزول (BHA[8])، بوتیلید هیدروکسی تولوئن [9](BHT) و پروپیل گالات [10](PG) به کار رود. این مشاهدات توجه بیشتر را معطوف گیاهانی کرد که در اثر افزوده شدن در مقادیر زیاد، خواص حسی را کمتر تغییر می دارند (بندونین[11] و همکاران، 2002)
بنابراین از دیدگاه صنعتی و تغذیه ای، اضافه کردن یک ماده برای کنترل فرآیند اکسیداسیون و بهبود کیفیت محصولات غذایی ضروری به نظر می رسد. در این رابطه آنتی اکسیدانها ترکیباتی هستند که با به تأخیر انداختن فرآیند اکسیداسیون باعث افزایش عمر ماندگاری چربیها می شوند، مطالعات نشان می دهند که دلیل محافظت آنتی اکسیدانها از چربیها احتمالاً به خاطر توانایی این ترکیبات در گیرندگی رادیکال آزاد است، در حقیقت آنتی اکسیدانها به وسیله واکنش با رادیکال های آزاد قبل از آنکه با اسیدهای چرب واکنش دهند و یا به وسیله واکنش دادن با فلزات، از اکسیداسیون ممانعت می کنند (چونگ[12] و همکاران 2003).
به دلایل ذکر شده بیش از 50 سال است که از آنتی اکسیدانهای سنتزی برای حفظ مواد غذایی به خصوص روغن ها و چربی ها در برابر اکسایش استفاده می شود (ایرواندی و همکاران 2000)
رایج ترین آنتی اکسیدانهای سنتزی مورد استفاده در صنایع غذایی، هیدروکسی آنیزول (BHA)، بوتیلید هیدروکسی تولوئن (BHT) و ترشیو بوتیل هیدروکینون [13](TBHQ) می باشند (ایتو[14] و همکاران، 1985).
این ترکیبات ارزان قیمت بوده و به خوبی در روغن حل می شوند و مدت زمان نگهداری مواد غذایی را افزایش می دهند اما استفاده از این آنتی اکسیدانهای سنتزی به دلیل سمیت آنها و گزارشاتی مبنی بر سرطان زائی و اثر بر فعالیت های آنزیمی کبد محدود شده است (مهدوی و همکاران 1995).
همچنین این آنتی اکسیدانها ممکن است باعث ایجاد و یا گسترش فعالیت تومورهای بدخیم در بدن شوند (بوتروک[15] و همکاران 2000)، بنابراین در سالهای اخیر تلاش برای شناخت آنتی اکسیدان های طبیعی با منشأ گیاهی افزایش یافته است زیرا آنتی اکسیدانهای طبیعی علاوه بر داشتن خصوصیات آنتی اکسیدانی می توانند در کاهش سرطان های بیماری های قلبی و سایر مشکلات حادی که با پیری در ارتباط هستند تاثیر داشته باشند(زینول[16] و همکاران،2003)
اعمال خشونت علیه زنان و بدرفتاری با آنها از رایجترین جرایم اجتماعی و از عریانترین جلوه های اقتدار مرد سالاری در جهان امروز است که در تمام اقلیت ها، طبقات و گروه های اجتماعی به چشم میخورد. در اغلب جوامع امروزی خشونت در خارج از خانواده جرم به شمار می رود، اما به محض اعمال خشونت در خانواده قوانین و اخلاقیات حاکم با سکوت و بی توجهی به تداوم آن یاری می رساتد.
در نتیجه چنین خشونت هایی علیه این قشر از جامعه بود که به تدریج جنبشی با عقیده برابری زن و مرد، هواداری از آزادی زنان و مبارزه با خشونت در غالب یکی از ایسم ها و اید ئولوژیهای قرن بیستمی پا به عرصه ی وجود گذاشت «فمینیسم» نامیده شد، «این واژاه که از ریشه ی feminsme به مفهوم زن اخذ شده به نظریه ای گفته می شود که معتقد به برابری زن و مرد است، در عربی «نسوَیه» و در فارسی «زن گرایی یا زن باوری» ترجمه شده و البته این واژه به فعالیتهای سازمان یافته ای که برای احقاق حقوق زنان در قرن 19و20 میلادی شکل گرفت نیز اطلاق می شود که دراین صورت به نهضت زنان قابل ترجمه است .» این نظریه انتقادی است کلی از روابط اجتماعی مربوط به سلطه جویی و سلطه پذیری که عامل جنسیت در آن دخیل است.
مبارزات زنان همیشه متضمن این امر بوده که بانوان در هر زمان و مکان و موقعیتی که باشند به دلیل جنسیت خود گرفتار خشونت اند، و هدف تمام این گرایشها، مبارزه با فرودستی های زنانه است که در این میان متناسب با تعلق نگارنده به جامعه اسلامی، میتوان گفت که فمینیسم اسلامی بهترین نسخه و دارای جامع ترین راه حل فرهنگی برای زنان خشونت دیده ایرانی است، فمینیسم اسلامی یا تعبیر زن مدارانه ی مبتنی برآموزه های اسلامی با تأکید بر ظرفیت کافی و پویایی دین معتقد به استخراج احکام اصلی از فرع است اما در مرحله تعیین موضوع معتقد به استمداد از عرف خاص و اخذ نظریه کارشناس امر مطا بق با نیازهای روز زنان مسلمان می باشد تا بتواند به ارائه الگویی از اسلام بپردازد که ضدیتی با کتاب و سنت ندارد و خواهان توسل به اجتهاد پویا و اسلام اجتماعی ( حضور پر رنگ دین در جامعه ) برای ا صلاح قوانین تبعیض آمیز و خشونت گرای مدنی و جزایی به نفع زنان می باشد تا تصویری از اسلام حقیقی را که خود مدافع اصلی زنان است به نمایش گذارد.
سرچشمه خشونت های روا شده علیه زنان در عدم به رسمیت شناختن حقوق انسانی است، شناسایی زن و مرد و درک تفاوتها و شباهت های آنان و ضرورت اعطای حقوق انسانی برابر صرف نظر از جنسیتشان از پیش گامهای موثری است که می بایست در مسیر مبارزه با خشونت علیه زنان برداشته شود، زیرا آینده حقوق بشری برای همگان وابسته به احترام به حقوق انسانی زنان است، زیرا اگر حقوق انسانی نیمی از بشریت را بتوان دست کم گرفت، نه تنها از بابت آن زیان خواهند دید بلکه حقوق انسانی هم برای همگان رو به فنا میرود.
حقوق زنان جدا از حقوق بشر نیست و پسوند زنان در کنار آن برای تاکید بر محرومیت زنان و وجود مرزبندی های جنسیتی در دست یابی به حقوق انسانی است. پا فشاری بر نابرابری، برتر دانستن انسانهای ذکور و عدم اعطای حقوق حقه ی زنان، نتیجه ای جز قرار گرفتن زنان در
فرایند خشونت نخواهد داشت ، خشونت همان اندازه که برای مردان غیر قابل تحمل است برای زنان نیز خارج از تحمل خواهد بود، پس عدالت اقتضا می کند که همه افراد بشر با در نظر گرفتن تفاوتهای زیستی و روانی شان از برابری در حقوق ، نه تشابه مطلق، برخوردار باشند.
زیرا برابری در حقوق و تکالیف از تشابه محض جداست شرایط طبیعی و تفاوتهای جنسیتی زنان و مردان اقتضا می کند که علیرغم برخی اشتراکات در حقوق اولیه انسانی، گاه تفاوتهایی نیز در برخی حقوق داشته باشند. اما مهم آن است که زنان را از حقوقی که مستلزم انسانیتشان است و ارتباطی به زنانگی شان ندارد محروم نسازیم بلکه برای آنان همانند مردان، برابری در حق حیات، حق آموزش، بهداشت و سلامتی ، ازدواج، آزادی بیان و اندیشه و سایر حقوق خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را قائل شویم و البته که تفاوت در این خصوص نیز تا آنجا که انسانیت زن را پایمال نکرده و او را موضوع برخوردهای شی مآبانه قرار ندهد، پذیرفتنی و غیر قابل انکار خواهد بود.
امروزه در کشورهای مختلف برای زنان بزه دیده اعمال خشونت آمیز قوانین مقرر شده است ، در کشور ما نیز قوانین کیفری متعددی پیرامون حمایت از زنان در برابر اشکال مختلف خشونت به تصویب رسیده است که در مواردی تبعیض آمیز و در برخی موارد حتی بسیار پیشرفته تر از موارد مقرر در اسناد بین المللی می باشد.
این قوانین را می توان تحت سه دسته کلی تقسیم بندی نمود که عبارتند از:
– حمایت از زنان در برابر جرایم علیه تمامیت جسمانی، شامل کلیه اشکال خشونت جسمی مانند: قتل، ضرب و جرح و سقط جنین و….را شامل می شود.
– حمایت از زنان در برابر جرایم علیه تمامیت معنوی، شامل کلیه اشکال خشونت های جنسی و روانی مانند: توهین، تجاوز به عنف، هرزه نگاری، قاچاق زنان به منظور بهره کشی جنسی می گردد.
– حمایت از زنان در برابر جرایم خانگی نظیر خشونت خانوادگی همسر و اقارب نسبی و….را شامل می شود.
کشور ما اکثر اسناد بین المللی به خصوص اسناد مربوط به حمایت از زنان در برابر جرایم جنسی را پذیرفته و تحت تاثیر آن قوانینی را تدوین و اصلاح نموده است اما اسنادی را نیز به دلیل تعارض با موازین شرعی نپذیرفته است که اتخاذ اقداماتی در انطباق اصول مقرر در این اسناد با موازین شرعی لازم و ضروری است.
الف) بیان موضوع
در این پژوهش به « بررسی خشونت علیه زنان در جرایم جنسی و خشونت خانگی در حقوق کیفری ایران » پرداخته شده و در پی آن هستیم تا پاسخی درخور و مناسب برای سوالاتی چند که در این خصوص مطرح شده بیابیم با توجه به ملاک آسیب شناسانه جنسیت نسبت به زنان بزه دیده و هم چنین جرایم خاصی که علیه این گروه به وقوع می پیوندد و وجود خلأ قانونی و کاستی های موجود در دستگاه قضایی و سایر نهادهای مرتبط با آن و لزوم حمایت از این قشر آسیب پذیر جامعه ضرورت تحقیق در این موضوع را مشخص می نماید.
ب)سوالات تحقیق
پ) فرضیه های تحقیق
برای پاسخ به پرسشهای تحقیق فرضیه هایی در نظر گرفته شده است که در طول این تحقیق درصدد سنجش درستی یا نادرستی آن خواهیم بود، این فرضیه ها عبارتند از:
ج)اهداف و کاربردها
قارچ های سیاه به صورت گندروی بر روی مواد گیاهی زنده یا مرده ساکن هستند اما بیشتر آنها ساکن خاک می باشند. بیش از 150 گونه و 70 جنس از قارچ های سیاه در بیماری های انسان و حیوان دخالت دارند سندرم های بالینی متنوعی توسط قارچ های سیاه براساس یافته های بافت شناختی ایجاد می شوند که شامل کروموبلاستومایکوزیس،فئوهایفومایستوما و فئوهایفومایکوزیس می باشند.
فئوهایفومایکوزیس به بیماری های ایجاد شده توسط قارچ های تیره از جنس های مختلف اطلاق می شود که شامل: بیماری آلرژیک، عفونت سطحی، عفونت موضعی عمقی، عفونت ریوی،عفونت سیستم عصبی مرکزی و عفونت منتشره میباشند. عفونت سیستم عصبی مرکزی به عنوان فرم کشنده فئوهایفومایکوزیس در افراد با ایمنی سالم به شمار می رود. مهم ترین قارچ های سیاه دارای اهمیت پزشکی، در راسته کتوتریال ها قرار دارند مثل گونه های اگزوفیالا، گونه های کلادوفیالوفورا و گونه های رینوکلادیلا . روش های استاندارد و رایج جهت تشخیص شامل : آزمایش میکروسکوپی مستقیم، رنگ آمیزی های هسیتوپاتولوژی جهت اثبات تهاجم بافتی،یافته های رادیوگرافی و سی تی اسکن می باشد. اخیراً برای تشخیص سریع تر عفونت های قارچی تهاجمی با حساسیت و اختصاصیت بالا ، روش های مولکولی بر پایه PCR توصیه شده است . درمان بسیاری از این عفونت ها با استفاده از داروهای تری آزول جدید مثل وریکونازول که بیشترین فعالیت in vitro علیه این قارچ ها را دارند انجام می گیرد.
قارچ های تیره یا سیاه به طور گسترده ای در طبیعت پراکنده اند و گاهی می توانند در انسان ایجاد عفونت کنند. این قارچ ها دارای ویرولانس نسبتاً پایینی می باشند و طیف وسیعی از بیماری های را که ایجاد
می کنند به فاکتورهای میزبان وابسته است . عفونت هایی که توسط این قار چ ها ایجاد می شود عبارتند از: فئوهایفومایستوما با گرانول سیاه رنگ، کروموبلاستومایکوزیس، سینوزیت و فئوهایفومایکوزیس های سطحی، جلدی، زیر جلدی و سیستمیک. فئو، یک کلمه یونانی به معنی تیره می باشد و عفونت های حاصل از قارچ های با دیواره تیره را فئوهایفومایکوزیس گویند عبارت های دماتیاسئوس ، فائوئید ، تیره و ملانیزه ، به طور متناوب به جای یکدیگر به کار می روند قارچ های تیره به طور عادی در محیط حضور دارند و اغلب از آزمایشگاه های میکروب شناسی به عنوان آلوده کننده محیط جدا می شوند . در حقیقت فقط 10 درصد از ایزوله های قارچی سیاه در آزمایشگاه با ایزوله های مهم بالینی مشابهند . بیماری های بالینی ایجاد شده توسط این قارچ غیر معمول است و به طور تخمینی در یک شهر بزرگ 1000000/1 مورد در سال می باشد. با وجود این قارچ های تیره به طور فزاینده ای به عنوان پاتوژن های مهم به ویژه در بیماران با ضعف سیستم ایمنی
شناخته می شوند، اگر چه در افراد به ظاهر سالم سیستم ایمنی نیز گزارشاتی از عفونت های تهاجمی و اغلب کشنده در دست است، سندرم های بالینی که توسط این قارچ ها ایجاد شده است از طریق یافته های بافت شناختی در فئوهایفومایستوما، کروموبلاستومایکوزیس و فئوهایفومایکوزیس تمایز داده می شوند. فئوهایفومایکوزیس عبارت کلی است که برای سندرم های بالینی ایجاد شده توسط قارچ های تیره به کار رفته است .
قارچ های سیاه یا تیره به طور متناوب به صورت گندروی بر روی مواد آلی در حال فساد یا مواد گیاهی زنده یا مرده ساکن هستند اما بیشتر آن ها ساکن خاک می باشند. شناسایی عوامل اتیولوژیک که باعث ایجاد بیماری در انسان و حیوان می شوند طبق روش های سنتی از طریق ویژگی های فنوتیپیک ایزوله های جدا شده ا ز کشت می باشد. اخیراً ، بیشتر روش های مولکولی برای تقسیم بندی از نظر فیلوژنی و تاکسونومی این قارچ ها به کار گرفته شده است و این باعث می شود که تحقیقات بر روی آن ها آسانتر صورت گیرد. تشخیص فنوتیپیک قارچ های سیاه براساس روش های ریخت شناسی ما کروسکوپی )رنگ کلنی، میزان رشد و مشخصه رشد روی محیط استاندارد) و ریخت شناسی میکروسکوپی (هایفا، سلول های کونیدی زا و کونیدی غیرجنسی و … ) و همچنین تعدادی ویژگی های فیزیولوژیک انجام می گیرد. این روش ها جهت شناسایی قارچ در حد جنس برای ما کاربرد دارد.(1،2،4)
1-1-1-1-مشخصات ریز بینی
ساختمان های مختلفی که در ریزبینی این قارچ ها وجود دارد به خاصیت چند شکل بودن آن ها برمی گردد . بعضی از این قارچ ها ممکن است که در ابتدای رشد به فرم شبه مخمری سیاه باشند اما در ادامه به فرم رشته ای رشد می کنند این خصوصیت بیشتر در اگزوفیالا و جنس های وابسته به آن دیده می شود اکثر قارچ های سیاه بالینی، آسکومایست های هتروتالیک می باشند. روش های کونیدی زایی به صورت های بلاستیک )تولید بلاستوکنیدی های قهوه ای رنگ) که دراکثر جنس ها دیده می شود و یا تالیک که تشکیل شده از هایفایی که از قبل وجود دارد و یا آرتروکونیدی ها مثل نئوسیتالیدیوم می باشد. سلول های کونیدیزای نوع بلاستیک(انتروبلاستیک(به دو صورت آنلیدیک مثل هورتا و اگزوفیالا و فیالیدیک مثل فیالوفورا (در بسیاری از جنس ها) می باشند . این ویژگی های مورفولوژیک بیشتر برای شناسایی گونه های آنامورف استفاده می شود در حالی که برای تلئومورف نمی توان از این طریق جایگاه فیلوژنی تعیین کرد .(2،4،6)
1-1-1-2-ویژگیهای فیزیولوژیک
مشخصات فیزیولوژیک نیز ممکن است برای جداسازی جنس و گونه های مختلف کمک کننده باشد . مواردی مثل توانایی یا عدم توانایی ایزوله ها در رشد روی محیط حاوی سیکلوهگزامید(مقاومت به سیکلوهگزامید)،جذب و تخمیر قندها ،جذب نیترات،جذب ترکیبات منو آروماتیکی، فعالیت اوره آز،مقاومت به نمک به ویژه برای استرین های نمک دوست می توانند در کنار آزمایشات مورفولوژیک کمک کننده باشند. مقاومت به حرارت نیز برای جداسازی پاتوژن های بالقوه می تواند مفید باشد . بعضی از کپک های سیاه که از نظر بالینی اهمیت دارند به حرارت مقاومند و در حرارت 45°c یا بیشتر نیز رشد می کنند . بعضی از این قارچ ها مثل: اگزوفیالا درماتیتیدیس، کلادوفیالوفورا بانتیانا، رینوکلادیلا ماکنزی، اُکروکونیس گالوپاوا، آکروفیالوفورا فوزیسپورا و فونسکا مونوفورا، گونه های نوروتروپیک هستند و به سیستم عصبی علاقه مندند . (2،4،6)
1-1-1-3-ویژگی های مولکولی
شناسایی مولکولی اکثر گونه ها متکی بر تعیین توالی ژن های ریبوزومال و مقایسه آن ها با پایگاه داده های منتشر شده می باشد مثل بانک ژنی، هر چند که بیش از 10 درصد این داده ها ممکن است نادرست باشد. پایگاه داده های اختصاصی همچنین گاهی اوقات برای جنس های به خصوص مورد استفاده قرار می گیرد هر چند که دسترسی به این ها مشکل است ممکن است حتی شامل داده های نادرِستی که در آن جا ذخیره شده، باشد. حتی ژن ها و نواحی ژنی مختلفی مثل (ITS1-5.8S-ITS2) ITS rDNA و حیطه D1/D2 ، بتا- توبولین، آکتین، کالمودولین، منگنز سوپر اکسید دیسموتاز ، ATPase زیر واحد 6، کیتین سنتاز، زیر واحد کوچک میتوکندریال(ssu) RNA ، فاکتور افزا یش دهنده ترجمه 1 آلفا و موارد دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.