وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی: بررسی تأثیر معلولیت جسمی و حركتی نوجوانان دختر

 
تاریخ: 27-10-99
نویسنده: نجفی زهرا

:

تردیدی نیست كه مهم‌ترین نقشی كه والدین می‌توانند در تربیت كودكان خود ایفا كنند، پرورش توانایی خلاقیت آنهاست. زیرا خلاقیت به نحوی بلامنازع عامل كلیه پیشرفت‌های بشری است و امكان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارتها وانگیزه خلاقیت در كودكی پرورش یابد، بسیار بیشتر است. شاید از آن مهم‌تر این واقعیت است كه، چنان كه بسیاری از روانشناسان تأكید دارند، خلاقیت و صلاح روح و روان همراه و همگام‌اند. بدین ترتیب شاید به جرأت بتوان گفت خلاقیت كلید طلایی خوشبختی است.

خلاقیت حوزه افراد «تیزهوش» و «با استعداد» نیست. اگرچه آنها استعداد بالقوه بیشتری دارند كه در راه‌های خلاق به كار برند. خلاقیت‌ می‌تواند و باید جزئی از زندگی همه افراد، از جمله افراد تیزهوش، و با استعداد باشد. لیكن مهم‌ترین عامل در خلاقیت، انگیزه برای انجام كارهای خلاق است. استعداد، ویژگی‌های شخصیتی، و مهارت به والدین و مربیان نشان می‌دهد كه كودك چه كاری را می‌تواند انجام دهد ولی انگیزه نشان می‌دهد كه چه كاری انجام خواهد شد. چنانكه خواهیم دید انطباق انگیزه‌ها با استعداد و مهارتهای كودك است كه در خلاقیت كارساز می‌باشد.

برای كودك خود نوعی تصویر ذهنی از آنچه می‌خواهد شود به دست آورید. تصویری از بزرگسالی كودك كه با ویژگی‌های سازگار باشد. تصویی كه او با شور و شوق درونی آن را به مرحله عمل درآورد آنچه باید تأكید گردد، آن است كه تحمیل علائق پدر و مادر بر كودك به هیچ شكل منجر به نیل دستاوردهای اخلاق نخواهد گردید.

به منظور راهنمایی والدین و مربیان در شناسایی خلاقیت كودكان درهر زمینه به تفصیل سه جزء متشكله خلاقیت را كه بعارت از مهارت در زمینه مربوط، مهارتهای تفكر و رفتار و عملكرد خلاق و انگیزه درونی است.

افراد در خلاق‌ترین شرایط خود قرار خواهند داشت اگر در درجه اول به علت علاقه، لذت، رضایت حاصله و چالش كار مبادرت به انجام كاری می‌كنند و نه از طریق فشار خارجی یعنی انگیزه برونی این اصل را اصل انگیزه درونی خلاقیت می‌نامند.

خلاقیت واقعی بدون قدری شور و هیجان غیرممكن است.

(مترجمین: دكتر حسن قاسم‌زاده، پروین عظیمی)

این كودكان و نوجوانان امروز نه تنها باید دست‌آوردهای گذشته و دانش و فرهنگ فعلی جامعه را حفظ كنند بلكه باید استعداد این را نیز داشته باشند كه آنها را به پیش ببرد و تكامل بخشد.

در عصر ما در سطح ملی و بین‌المللی چه از نظر معلم و چه از نظر دانش‌آموز همه‌جا با اندیشه‌های واحدی برخورد می‌كنیم كه همان اقتضای زمان ما یعنی تخیل، اختراع، ابتكار و خلاقیت است. مطمئناً همیشه افراد خلاق وجود داشته‌اند، اما قرن بیستم هم از جهت لزوم آمادگی و هم از جهت حفظ وفاداری به انسان در مقابل دنیای ماشینی چنین ایجاب می‌كند كه تمام قوای خلاقیت سازنده‌ای را كه بالقوه در افراد بشر وجود دارد به كار گرفته شود.

 

پایان نامه

 

بی‌شك یكی از زیباترین ویژگی‌های انسان قدرت آفرینندگی و خلاقیت است به واسطه همین ویژگی است كه انسان می‌تواند اهداف آرمان‌گرایانه خود را پدید آورد و توانایی‌های خود را شكوفا سازد، آنچه پیش از آن در مورد خلاقیت تصور می‌شد، براساس نگرش نبوغ‌آمیز بنا شده بود و طبق این نگرش، خلاقیت به افراد تعلق داشت، افرادی كه نبوغ استثنایی برخوردار بودند و توانایی ذهنی آنان فراتر از مردم عادی به شمار می‌رفت.

بنابراین خلاقیت موهبتی آسمانی پنداشته می‌شد كه صرفاً در اختیار تعداد معدودی از افراد قرار گرفته است و همین افراد خاص كه دارای خلاقیت هستند در شرایط مختلف آن را از خود بروز دهند وهمین افراد هستند كه به اختراعات و اكتشافات نائل می‌شوند. با فراگیر شدن منطق‌گرایی اكثر باورهای انتزاعی و همینطور امور ما بعدالطبیعه دستخوش دگرگونی‌های عدیده‌ای شد.

مقوله‌ی خلاقیت و سایر قابلیت‌های فكری نیز در همین راستا مورد بررسی دقیق دانشمندان قرار گرفت و با بررسی طیف وسیعی از نمونه‌های مختلف نتایج بسیار جالبی بدست آمد كه با آنچه تاكنون پنداشته می‌شد تفاوت عمده‌ای دارد.

در مورد آموزش تا خلاقیت بخش مهمی از دوره‌های (تفكر خلاقانه) است كه این تفكر در نتیجه فرآیندهای استثنایی تفكر بروز می‌كند كه تا حدودی با تفكر عادی كه ما در فعالیت‌های روزانه خود به كار می‌بریم متفاوت است.

احیاء علاقه به روان‌شناسی خلاقیت قبل از هر چیز دلایل عمیق اجتماعی دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد كه فرهنگ امروزی استقلال با رفتار از لحاظ اجتماعی و اگر كمتر تحمل می‌كند و خطرات اجتماعی و فرهنگی همرنگی افراطی در قلمروهای رفتار آشكار ذهنی از طریق نظریه‌های اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته است. پاداش‌هایی كه برای همرنگی وجود دارد و نبودن نسبی پاداش برای تفكر و عمل مستقل یك مانع اجتماعی برای فرد و یك بازدارنده برای «ابراز وجود» است. به همین دلیل روانشناسان و معلمان جامعه ضمن اشاره به خطرات همرنگی افراطی و رفتارهای قالبی در ركوردی كه در نتیجه آن جامعه را از پیشرفت بازمی‌دارد، به اهمیت نوآوری و تفكر خلاق برای جامعه را مورد تأكید قرار داده‌اند. (بودو، آلن، ترجمه خانزاده 1358)

افراد معلول جسمی- حركتی دارای ویژگی‌های شخصیتی معینی هستند كه می‌توانیم تأثیر آن را بر فعالیت‌های روانی آنها از جمله تفكر خلاق این افراد، مورد بررسی قرار دهیم. معلوم شده است كه معلولیت غالباً در خودپنداری افراد اثرات خاصی بر جای می‌گذارد. مثلاً وقتی می‌گوییم خانواده، والدین، دوستان و افراد دیگر در نظر و ادراكی كه فرد از خود دارد موثر است (وابستگی به دیگران، دلسوزی و ترحم نابه‌جای افراد و نظرهای آن بر خودپنداری افراد تأثیر دارد و در افراد معلول امكان بوجود آمدن این شرایط بیشتر است.)

بیان مسئله:

هرچند روان‌شناسان در تمام دوران علمی شدن روان‌شناسی در آثار خود اشاره‌هایی به خلاقیت داشته‌اند ولی از اواسط دهه 1950 تغییری جدی در نگرش روان‌شناسان نسبت به خلاقیت دیده شده و از موضوعی فرعی و گاه حاشیه‌ای به اصلی مهم در روان‌شناسی تبدیل شد.

با اشاره به همین تغییر است كه گالوین تایلور یكی از محققان مسایل خلاقیت این مسأله را مورد تحقیق قرار دارد. در 6 تا 7 دهه قبل از 1950 فقط تعداد بسیار محدودی مقاله پژوهشی در مورد خلاقیت در ادبیات علمی ظاهر شد، وی از سال 1955 از علاقه و فعالیت فزایند‌ای راه‌های پژوهشی بسیاری را گشوده است از آن زمان افزایش فوق‌العاده زیادی در شور و حرارت نسبت به مسایل خلاقیت ظاهر گشته است. (دكتر تیمور آقای نیشانی، 1377).

مشخص شده است كه برای استفاده و پرورش و ظهور این نیروهای خلاق، افراد باید در خلاق بودن هیچ محدودیت اجتماعی نداشته باشند. باید آزاد باشند و برای اندیشه‌ها و نوآوری‌های بكر و مهم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی پاداش گیرند. اندیشه‌های یگانه و مسایل ابتكاری و شیوه‌های جدید حل آنها محصول یك جامعه نوآور است و پیشرفت مداوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی تا حد زیادی به خلاقیت اعضای جامعه بستگی دارد. ولی متأسفانه این جنبه در جامعه ما كمتر مورد بررسی قرار گرفته است و در دبستانها خلاقیت هر روز كمتر از پش مبنای تعلیم و تربیت افراد قرار می‌گیرد. (آلن بودو، ترجمه خانزاده، 1358).

علم جدید روان‌شناسی خلاقیت نیز مانند سایر پدیده‌های روانی بر كثرت عوامل و حقایقی كه به طریقی بر خلاقیت موثر تأكید دارد. یعنی یك سری عوامل بیرونی و درونی بر تفكر خلاق تأثیر می‌گذارند كه مهم‌ترین آنها عبارتند از: عوامل انگیزشی، شخصیتی، روانی و اجتماعی، بررسی های انجام گرفته و روش ساخته است كه این عوامل با نتایج مثبت و منفی بستگی دارد.

در این تحقیق سعی می‌شود تا نحوه تفكر خلاق گروه خاصی از جامعه یعنی معلولان جسمی- حركتی مورد بررسی قرار گیرند. مطالعاتی درباره تأثیر معلولیت جسمی- حركتی افراد با یادگیری و تفكر آنها انجام شده است. به نظر می‌رسد معلولیت جسمی- حركتی بر خلاقیت و قوه ابتكار افراد نیز تأثیر گذارد. بنابراین باید انتظار داشته باشیم كه در این گروه نسبت به افراد غیرمعلول شاهد افت توانایی‌های خلاق باشیم. افراد معلول جسمی حركتی از نظر شخصیتی وضعیت ویژه‌ای را دارا هستند. اغلب آنها احترام به خود پایینی دارند، اعتماد به نفس و اطمینان به خود كمتری را دارا می‌باشند و به طور كلی برداشت غیرواقعی از «خود» دارند. تحقیقاتی در مورد خودپنداری غیرواقعی آنها انجام شده است كه اكثر آنها نشان داده‌اند این افراد در مورد خودشان ارزیابی بیش از حد یا كمتر از حد واقعی دارند (البته در اغلب موارد) به همین دلیل سطح اضطراب آنها بیش از حد معمول است و اغلب آنها احساس درونی بی‌ارزش بودن و ناایمنی را دارا می‌باشند.

با توجه به اهمیتی كه در حال حاضر به رویكرد خلاق در آموزش و پرورش می‌دهد مشخص كردن عوامل موثر بر خلاقیت از جمله خصوصیات معین شخصیتی نقش توجه به «خود» افراد و خودسازی دانش‌آموزان در مدارس را برجسته‌تر می‌سازد. در ضمن توجه به عوامل شخصیتی در آموزش و پرورش وتوانبخشی افراد معلول طرح و اجرای برنامه‌های كار توانی آنها را آسانتر می‌سازد.

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد رشته روانشناسی: بررسی تاثیر كلاس‌های آمادگی دوران بارداری بر كاهش افسردگی پس از زایماندانلود پایان نامه ارشد رشته روانشناسی: بررسی تربیت بدنی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی »