وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | تضمین های ناظر به دادرسی منصفانه اطفال بزهکار در مرحله ضمن و پس از محاکمه – 5 "

 

‌بر اساس بند ۲ اصل ۳۲ مجموعه اصول، حکومت ها ملزم شده اند تا روش های دادرسی را برای اعتراض به اعتبار بازداشت از لحاظ قانونی و تحصیل آزادی چنانچه بازداشت غیرقانونی باشد مقرر کنند. چنین تشریفات رسیدگی باید ساده و سریع باشد و چنانچه فرد بازداشت شده استطاعت مالی نداشت به صورت رایگان این امکان را فراهم آورند.

 

دادگاه اروپایی حقوق بشر، امکان تجدید نظر از قرار بازداشت موقت را یک ماه پس از نخستین اعتراض به رسمیت می شناسد و چنانچه مشخص شد که بازداشت فرد غیر قانونی است وی حق جبران خسارت دارد.[۱۶۷]

 

در بند ط ماده ۳ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب پس از آنکه امکان ابقاء قرار بازداشت بیشتر از مدت قانونی با ذکر علل و جهات مذبور پیش‌بینی شده است به متهم این حق را می‌دهد «که از این تصمیم ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ به وی حسب مورد به دادگاه عمومی یا انقلاب محل شکایت نمایند.» همچنین ماده ۳۳ قانون آئین دادرسی کیفری مقرر داشته است: «قرار بازداشت موقت توسط قاضی صادر و به تأیید رئیس حوزه قضایی محل یا معاون وی می‌رسد و قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان ظرف مدت ده روز می‌باشد. رسیدگی دادگاه تجدید نظر خارج از نوبت خواهد بود در هر صورت ظرف مدت ‌یک‌ماه باید وضعیت متهم روشن شود. در صورتی که دادگاه تجدید نظر اعتراض متهم را وارد تشخیص دهد قرار بازداشت موقت را فسخ و پرونده به منظور اخذ تأمین مناسب دیگر به دادگاه صادر کننده قرار اعاده می‌گردد».

 

گفتار هشتم: حق برخورداری از وکیل قانونی

 

هر فردی که در بازداشتگاه به سر می‌برد یا متهم به جرم کیفری است حق دارد از مساعدت وکیلی که خود انتخاب کرده جهت حمایت از حقوقش و کمک برای ارائه دفاع بهره مند شود حق استفاده از معاضدت وکیل با توجه به ترافعی یا تفتیشی بودن نظام های دادرسی مورد احترام قرار می‌گیرد. هرقدر که سیستم ترافعی تر باشد این حق بیشتر رعایت شده و نه تنها در مرحله دادرسی در دادگاه، بلکه در مرحله تحقیقات مقدماتی هم مورد احترام قرار می‌گیرد.

 

دخالت وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی دارای ویژگی‌های ذیل می‌باشد:

 

قانون‌گذار علاوه بر قبول ضرورت مداخله وکیل در این مرحله، بازپرس و یا سایر قضات تحقیق را مکلف نموده است. حق استفاده از معاضدت وکیل را به متهم اعلام نماید.

 

در مواردی که برای متهم امکان تعیین و معرفی وکیل وجود نداشته باشد، همانند دادگاه استفاده از معاضدت وکیل تسخیری در دادسرا برای متهم در قوانین پیش‌بینی شده است.

 

با افزایش اختیارات وکیل مدافع در دادسرا، بر ترافعی شدن هرچه بیشتر رسیدگی در این مرحله تأکید می شود.

 

حضور وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی مانع رفتارهای غیرانسانی و یا ادعای کذب متهم مبنی بر شکنجه می‌باشد.[۱۶۸]

 

مجموعه قواعد پکن این حق را به طور خاص برای اطفال بزهکار شناسایی کرده و بیان داشته است در طول مراحل دادرسی، نوجوان حق استفاده از وکیل خواهد داشت و نیز حق دارد تقاضای کمک حقوقی رایگان در مواردی که چنین خدماتی در کشور وجود داشته باشد، کند.

 

کنوانسیون حقوق کودک نیز دولت‌ها را ملزم می‌کند که تضمین کنند کودکان برای تهیه و ارائه دفاعیه خود از کمک حقوقی یا دیگر کمک های مقتضی برخوردار شوند.

 

این کنوانسیون دادرسی عادلانه کودک را منوط به وجود کمک حقوقی یا دیگر کمک های مقتضی به شرط مغایر نبودن با منافع عالیه کودک و با توجه به سن و وضعیت کودک می‌داند.[۱۶۹]

 

کمیته حقوق کودک نیز این حق را مورد تأکید قرار داده و تصریح می‌کند وکیل اطفال بزهکار باید اطلاعات و آگاهی کافی از پروسه دادرسی نوجوانان داشته باشد و آموزش لازم برای مواجهه و برخورد با این کودکان را دیده باشد. کمیته محرمانه بودن کامل ارتباطات طفل بزهکار و وکیلش را هم به صورت کتبی و هم شفاهی مورد اشاره قرار داده و دولت ها را ملزم به رعایت آن می‌داند.[۱۷۰]

 

کمیته تأکید می‌کند که در طی مراحل دادرسی، باید مشاوره حقوقی و سایر کمک ها وجود داشته باشد و حضور و استفاده از وکیل و معاضدت حقوقی نباید محدود به مرحله دادرسی در دادگاه شود، بلکه در همه مراحل رسیدگی، از شروع بازرسی و دستگیری کودک توسط پلیس تا انتهای دادرسی این معاضدت باید وجود داشته باشد.[۱۷۱]

 

 

کمیته با اشاره به حق تحفظ برخی از کشورها نسبت به حق دسترسی کودکان به معاضدت مشاوره قانونی و اظهار تأسف از این امر از چنین دولتهایی می‌خواهد که با توجه به اهمیت موضوع این حق شرط ها را بازپس گیرند.[۱۷۲]

 

‌بر اساس اصل ۳۵ قانون اساسی «در همه دادگاه ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آن ها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.»

 

‌بر اساس ماده ۱۲۸ قانون آئین دادرسی کیفری متهم می‌تواند یک نفر وکیل همراه خود داشته باشد. وکیل متهم بدون مداخله در امر تحقیق پس از خاتمه تحقیقات مطلبی را که برای کشف حقیقت و دفاع از متهم و یا اجرای قوانین لازم بداند به قاضی اعلام می کند. اظهارات وکیل در صورتجلسه منعکس می شود.

 

تبصره: در مورادی که موضوع جنبه محرمانه دارد یا حضور غیر متهم به تشخیص قاضی موجب فساد می‌گردد و همچنین در خصوص جرایم علیه امنیت کشور حضور وکیل در مرحله تحقیق با اجازه دادگاه خواهد بود. با توجه به اینکه این ماده ناظر به مرحله بازجویی از متهم است متأسفانه مشهود است که تنها امکان داشتن وکیل پیش‌بینی شده است که آن نیز مطلق نیست و قابل محدود شدن است. لذا نه تنها داشتن وکیل تسخیری مطرح نمی‌باشد، بلکه قانون هیچ تکلیفی برای اعلام حق داشتن وکیل به متهم مقرر نکرده است.

 

بر طبق ماده ۱۷۴ آئین نامه سازمان زندان ها نیز محرز است که امکان ممنوع نمودن ملاقات متهم با وکیل در بازداشت موقت وجود دارد. ‌بنابرین‏ حق برخورداری از وکیل قانونی به طور کامل شناسایی نشده است و در همان حد موجود قابل محدود شدن می‌باشد. درخصوص اطفال بزهکار هیچ ماده ای علاوه بر ماده

 

۱۲۸ که به طور مطلق شامل نوجوانان و بزرگسالان می‌باشد ذکر نگردیده است. در لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان اگرچه در مواردی خاص حق داشتن وکیل لحاظ گردیده است اما این حق را ناظر به مرحله محاکمه در دادگاه دانسته و نسبت به مرحله بازداشت موقت سکوت اختیار نموده است.

 

فصل سوم

 

تضمین های ناظر به دادرسی منصفانه اطفال بزهکار در مرحله ضمن و پس از محاکمه

 

پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی و تامین دلیل توسط مقام تحقیق در صورت کافی بودن دلایل انتساب جرم به متهم با صدور قرار مجرمیت و تنظیم کیفر خواست توسط دادستان و یا تصمیم مقام دیگری همچون قاضی تحقیقات ابتدایی پرونده به دادگاه ارسال می‌گردد تا قاضی به اتهامات مندرج در آن رسیدگی کند.

 

رسیدگی در دادگاه و صدور حکم و اجرای آن نیز مستلزم رعایت ضمانت هایی برای تحقق دادرسی منصفانه می‌باشد. حق دادرسی منصفانه و تضمین های ناظر به آن در مرحله ضمن و پس از محاکمه در اسناد بین‌المللی به طور عام از جمله ماده ۱۴ میثاق حقوق مدنی و سیاسی مورد اشاره قرار گرفت. این حق به طور خاص در خصوص اطفال بزهکار نیز، در ماده ۴۰ کنواسیون حقوق کودک مورد تأکید می‌باشد.


فرم در حال بارگذاری ...

" مقاله های علمی- دانشگاهی | بند دوم : بیمه به عنوان یک قرارداد غیر معین (مستقل) – 5 "

 

در فقه برخی برخی از فقیهان و حقوق ‌دانان اسلامی یا به دلیل اینکه ادله صحت عقود را نسبت به عقود مستحدث از جمله عقد بیمه، شامل نمی­دانند و یا به جهت اینکه اشکالاتی مانند غرر و جهالت و تعلیق که نسبت به عقد بیمه گرفته شده به نظر ایشان قابل دفع نیست، سعی کرده ­اند عقد بیمه را با سایر عقود معهود فقهی مانند ضمان، صلح، جعاله و هبه مشروط مقایسه کرده و از راه انطباق عقد بیمه با آن عقود، عقد بیمه را تصحیح نمایند، زیرا اعتبار این عقود قطعی است و شروط شرعی نیز در این عقود، سهل­تر هستند.

 

برای مثال علامه مطهری اگرچه معتقد به حصر عقود نمی ­باشد، معهذا در این زمینه بررسی جالبی کرده ­اند که نتیجه آن شناختن بیمه به عنوان یک نوع ضمان عین است؛ ‌به این معنی که در قرارداد بیمه، بیمه­گر تضمین می­ کند که عین مال مورد نظر را تا انقضای مدت معین سالم و بی­ عیب باقی بماند و اگر عیب و یا نقصی در آن ظاهر شود متعهد به جبران آن خواهد بود. بیمه­گذار در مقابل این ضمان وجهی به عنوان حق­بیمه می ­پردازد. [۲۲]

 

بند دوم : بیمه به عنوان یک قرارداد غیر معین (مستقل)

 

نظر مشهور بیمه را عقد مستقل دانسته و با استناد به عمومات و ادله صحت عقود و معاملات، بر صحت و استقلال عقد بیمه استدلال نموده و معتقدند که برای صحت عقد شرایطی معین شده است، هر رابطه­ای که دارای تمام این شرایط باشد، عقد است؛ اعم از این که عین این رابطه درصدر اسلام موجود بوده یا بعدا تأسيس شده باشد.

 

قائلین ‌به این نظر با استناد المؤمنون عند شروطهم و اوفوا بالعقود، بر این تأکید کرده ‏اند که «عقد بیمه، عقدی مستقل است‏ و صلح یا هبه معوضه نمی‏باشد، از باب ضمان عهده‏ هم به شمار نمی‏آید، اگر چه ممکن است به صورت صلح‏ و هبه معوضه و ضمان معوض هم واقع شود. عقد بیمه، در هر نوعی صحیح و عقدی لازم است… .»[۲۳]

 

اگر چه بیمه از جهاتی شباهت به عناوین دیگر از قبیل هبه، صلح و یا ضمان دارد، ولی هر یک از عناوین فوق در اصطلاح و عرف جامعه معنا و شرایط خاص خود را داشته و تفاوت­هایی با دیگر عقود دارند که حدود هر یک را مشخص می ‏کند. اینکه این نوع قرارداد در زمان صدر اسلام وجود نداشته، موجب نمی‏ شود که ادله عامه مانند اوفوا بالعقود، شامل آن نشود؛ زیرا این قاعده فراگیر بوده و شامل هر عقد و قراردادی می‏ شود، مگر عقدی که به جهتی از جهات دیگر فسادی داشته و از قلمرو قاعده خارج شود.[۲۴]

 

در نهایت به نظر می­رسد که نظر صحیح­تر این باشد که بیمه خود قرارداد مستقلی است که در عرف جامعه ارتباطی با عناوین دیگر فقهی ندارد، بلکه یک قرارداد رسمی و مستقل است که بیمه‏گر و بیمه‏گذار با شرایط ویژه‏ای بین خود منعقد کرده و ملتزم به رعایت آن می‏ باشند. همانند سایر عقود طرفین علاوه بر رعایت شرایط اختصاصی عقد بیمه، باید شرایط عمومی صحت قراردادها را نیز در انعقاد قرارداد بیمه رعایت نمایند.[۲۵]

 

گفتار دوم : شرایط ماهوی صحت بیمه

 

حقوق بیمه به عنوان یکی از رشته‏ها حقوق خصوصی در مقایسه با سایر عقود پیشینه دراز مدتی ندارد، در حقیقت با تصویب قانون بیمه ۱۳۱۶ بود که قواعد و ضوابط بیمه‏ شکل گرفته و همگام با رشد و تحول اقتصادی و اجتماعی به تدریج در جامعه ‏رواج یافت. حقوق بیمه اگر چه در کلیت خود از قواعد عمومی قراردادها پیروی می ‏کند، با این همه دارای ویژگی­هایی است که به آن اصالت و استقلال می‏بخشد. ‌بنابرین‏ شرایط صحت عقد بیمه در دو عنوان شرایط عمومی و شرایط اختصاصی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

بند اول : شرایط عمومی صحت قرارداد بیمه

 

درستی و اعتبار قرارداد بیمه ‏تابع شرایط صحت معاملات مندرج در ماده ۱۹۰ قانون مدنی است که‏ در برگیرنده چهار عنوان قصد و رضا، اهلیت‏، موضوع معین مورد معامله و مشروعیت جهت معامله بوده و رعایت آن ها در قرارداد بیمه، مانند سایر عقود الزامی است و فقدان یک یا چند مورد از آن ها اعتبار قرارداد بیمه را مخدوش خواهد کرد.

 

  1. قصد و رضا

قصد و رضا دو چهره بنیادی اراده در تشکیل ساختمان عقد به­شمار می­روند. برای اینکه عقدی منعقد شود باید هر دو طرف قصد انشا داشته باشند. این قصد باید همراه با رضایت و تمایل باشد. ‌بنابرین‏ هرگاه اراده سالم نباشد و از روی اشتباه یا اکراه ابراز شود، عقد باطل یا غیر نافذ خواهد بود.[۲۶]

 

بیمه نیز مانند سایر عقود متضمن ایجاب و قبول است. ایجاب عقد بیمه از طرف بیمه گذار می ­تواند به صورت شفاهی یا کتبی باشد. در رویه شرکت­های بیمه معمولا این عمل با تکمیل فرم چاپی که از طرف نماینده بیمه­گر در اختیار متقاضی قرار داده می­ شود، صورت ‌می‌گیرد، تا با تکمیل آن و تعیین ماهیت و شدت خطر اطلاعات مورد نیاز در اختیار بیمه­گر قرار گرفته و او بتواند به طور صحیح خطر را ارزیابی نموده و بر اساس تقاضای بیمه­گذار بیمه­نامه مورد نظر وی را صادر نماید.[۲۷]

 

اصل این است که قرارداد برای شخصی که آن را انشا می­ کند منعقد می­ شود و آثار آن نسبت به او جریان پیدا می­ کند. اگر پیشنهاد دهنده تصریح به نمایندگی خود نماید، در صورت قبول از سوی بیمه­گر عقد بیمه برای اصیل منعقد شده و اصیل طرف حقوق و تعهدات ناشی از قرارداد قرار ‌می‌گیرد. اما اگر تصریح به نمایندگی نشود، پیشنهاد دهنده طرف قرارداد محسوب می­ شود.[۲۸]

 

به موجب قواعد عمومی قراردادها رضایت شرط اعتبار و نفوذ قرارداد است و ضمانت اجرای فقدان آن عدم نفوذ عقد است. مثلا اگر شخصی به انعقاد قرارداد بیمه اکراه شود، رضایت او پس از زوال اکراه سبب تنفیذ عقد است. البته هرگاه بعضی از انواع بیمه توسط قانون­گذار اجباری شناخته شوند، این موارد از شمول احکام معاملات اکراهی خارج می­شوند.[۲۹]

 

اظهار نظر شده است که ضمانت اجراهای مندرج در مواد ۱۱ ، ۱۲ و ۱۳ قانون بیمه[۳۰]، در اثر معلول بودن رضای بیمه­گر در نظر گرفته شده است.[۳۱] اما به نظر می­رسد که در شرایط مواد مذکور رضای بیمه­گر در زمان انعقاد قرارداد موجود بوده است، اما قانون‌گذار به خاطر عدم رعایت یکی از اصول اساسی بیمه یعنی اصل حسن­نیت و نقض تکلیف افشای حقایق، ضمانت اجراهای خاصی را با توجه به ماهیت خاص عقد بیمه مقرر نموده است. در فصل­های آتی تفصیلا ‌به این موضوع پرداخته می­ شود.

 

  1. اهلیت

به موجب ماده ۲۱۰ قانون مدنی متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند. به موجب ماده ۲۱۱ برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند، باید بالغ، عاقل و رشید باشند.


فرم در حال بارگذاری ...

" مقاله-پروژه و پایان نامه | قسمت 2 – 8 "




فقدان توانایی تنظیم هیجان می‌تواند منجر به برانگیختگی های هیجانی زیان آور، نا سازگاری و عدم هدایت هیجان شود و بدین ترتیب مانع از داشتن توانایی عملکرد سازش یافته و شایسته گردد (مولائی، ۱۳۸۹). افرادی که در تنظیم هیجان های خود مهارت ندارند قادر نخواهند بود از خود در مقابل تنیدگی محافظت نمایند. چنین افرادی، افسردگی، نا امیدی و اندیشه پردازی خودکشی بیشتری را گزارش می‌دهند (تاج دهقانی، ۱۳۹۱).


‌بنابرین‏ مدیریت و سازماندهی هیجان‌ها به فرد کمک می‌کند تا در شرایط استرس زا از راهبرد‎های سازش یافته، کار آمد و مثبت تنظیم هیجان استفاده کند و بر عکس، هر چه مدیریت و سازماندهی هیجانی ضعیف تر باشد، احتمال بروز بحران های هیجانی در شرایط استرس زا و استفاده از راهبرد های سازش نا یافته تر و نا کار آمد تر مثل راهبرد های هیجان مدار منفی، افزایش می‎یابد.


به باور گارنفسکی و کرایچ[۳۱] (۲۰۰۶)، استراتژی های تنظیم شناختی هیجان، کنش هایی هستند که نشانگر راه های کنار آمدن فرد با شرایط استرس زا و یا اتفاقات ناگوار است یا به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیب زا اطلاق می‌گردد. از جمله رایج ترین این راهکارهای شناختی می توان به سرزنش خود[۳۲]، سرزنش دیگران[۳۳]، نشخوار فکری[۳۴]،
تلقی فاجـعه آمیز[۳۵]، توسـعه ی چشم انداز[۳۶] (دیدگاه گیری)، تمرکز مجدد مثبت[۳۷]، ارزیابی مجدد مثبت[۳۸]، پذیرش شرایط[۳۹] و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی[۴۰] اشاره نمود (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۹). به لحاظ نظری راهبردهای سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، تلقی فاجعه آمیز به عنوان راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان در نظر گرفته می‌شوند، در حالی که راهبردهای پذیرش شرایط، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و توسعه ی چشم انداز، تحت عنوان راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان مطرح می‌شوند (گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون[۴۱]، ۲۰۰۱).

به نظر می‌رسد مانند هر مقوله روان شناختی، هیجان و تنظیم آن هم، از عوامل موقعیتی و عوامل فردی تأثیر می پذیرد. علی‌رغم این که ظرفیت شناختی تنظیم هیجان، کلی و جهان شمول است اما نمی توان تفاوت های فردی را در افکار و روش هایی که هر فرد در هیجان، خود را تنظیم می‌کند نادیده گرفت. صفات شخصیت، سبک ها و ابعاد دلبستگی در چارچوب عوامل فردی از جمله عناصری هستند که در پژوهش حاضر در کنترل و تنظیم هیجان مورد توجه قرار گرفته اند.

شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روان شناسی دانست، زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یادگیری، انگیزه، ادراک، تفکر، عواطف، احساسات، هوش و مواردی از این قبیل است (شاملو، ۱۳۸۲). شخصیت، یک سازه ی کلی است که از مجموعه ویژگی های فردی تشکیل می شود و به سه عامل تفکر، عواطف و رفتارهای بیرونی قابل مشاهده که در تعامل با عناصر محیط ایفای نقش می کند، اشاره دارد (نجمی و حسن زاده، ۱۳۸۹).

در سال های گذشته، تحقیقات شخصیت فاقد یک چهارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصیتی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است. با این وجود امروزه توافق حاصل شده است که مدل پنج عاملی شخصیت که اغلب «پنج بزرگ[۴۲]» نامیده می شود می‌تواند برای توصیف بیشتر جنبه‌های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد (نیک بخش، جوادی و مظفری، ۱۳۸۶).

مک کری و کاستا[۴۳] (۱۹۸۷) با بهره گرفتن از تحلیل عاملی ‌به این نتیجه رسیدند که می توان بین تفاوت ها ی فردی در خصوصیات شخصیتی پنج بعد عمده را منظور نمود. روان رنجور خویی[۴۴](N) به تمایل فرد برای تجربه اضطراب، تنش، ترحم جویی، خصومت، تکانشوری، افسردگی و عزت نفس پایین بر می‌گردد. در حالی که برون گرایی[۴۵](E) به تمایل فرد برای مثبت بودن، جرات طلبی، پر انرژی بودن و صمیمی بودن اطلاق می‌گردد. تجربه پذیری[۴۶](O) به تمایل فرد برای کنجکاوی، عشق به هنر، هنرمندی، انعطاف پذیری و خردورزی اشاره دارد. در حالی که توافق پذیری[۴۷](A) با تمایل فرد برای بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی و همفکری، نوع دوستی و اعتماد ورزی همراه است. سر انجام اینکه وظیفه شناسی ©[48] به تمایل فرد برای منظم بودن، کارا بودن، قابلیت اعتماد و اتکا، خود نظم بخشی، پیشرفت مداری، منطقی و آرام بودن اطلاق می‎گردد.

تحقیقات اﺧﻴﺮ در ﻣﻮرد ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ (از ﺟﻤﻠﻪ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ واﻟﺪ و ﻓﺮزﻧـﺪ) ﺷـﻜﻞ دﻫﻨـﺪه ﺗﻨﻈـﻴﻢ ﻫﻴﺠﺎن، در ﻧﻈﺮﻳﻪ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﺎﻟﺒﻲ (۱۹۶۹)رﻳﺸﻪ دارﻧـﺪ. از دﻳـﺪ ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﭘـﺮدازان دﻟﺒـﺴﺘﮕﻲ (ﺑـﺎﻟﺒﻲ، ۱۹۶۹؛ ﺷﻴﻮر و ﻣﻴﻜﺎﻟﻴﻨﺴﺮ، ۲۰۰۲) ﻧﻮع ارﺗﺒﺎط ﻓﺮد ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده و در اﻳﻦ ﺑﻴﻦ، ﻛﻴﻔﻴـﺖ دﻟﺒـﺴﺘﮕﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻮاﻣﻞ اﺳﺎﺳﻲ و ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺑﺮ راﻫﻜﺎرﻫﺎی ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.

بدون شک یکی از تحولات بسیار مهم در حوزه روان شناسی معاصر نظریه دلبستگی بالبی است که اهمیت نقش تجارب هیجانی اولیه کودک با مراقب خود را در رشد هیجانی و شناختی فرد برجسته می‌سازد. از نظر بالبی، دلبستگی یکی از نیازهای بنیادین انسان ها می‌باشد (رمضانی، شمس اسفند آباد و طهماسبی، ۱۳۸۵).

‌بر اساس یافته های نظریه دلبستگی، تفاوت های فردی در الگوهای فعال و به تبع آن در
جهت گیری دلبستگی بزرگسالان با الگوهای متمایزی از سبک های کنار آمدن و راهبردهای نظم بخشی هیجانی و شناختی مرتبط است (کافتسیوس[۴۹]، ۲۰۰۴). به عبارت دیگر افراد با سبک های دلبستگی متفاوت، راهکارهای متفاوتی را برای تنظیم عواطف و پردازش اطلاعات هیجانی به کار می‌برند. افراد دارای سبک دلبستگی ایمن[۵۰] برای نظم دهی به هیجان ها از راهبرد هایی سود می جویند که تنیدگی را به حد اقل می رسانند و هیجان های مثبت را فعال می‌سازند (میکالینسر و فلورین[۵۱]، ۲۰۰۱) و افراد واجد سبک های دلبستگی نا ایمن[۵۲] از راهبرد های نظم دهی هیجانی نا مناسب و هیجان های منفی استفاده می‌کنند ( بشارت و شالچی، ۱۳۸۶).

دلبستگی و سبک های آن شالوده رشد عاطفی و اجتماعی سالم و کسب اعتماد نسبت به دیگران است یا به عبارت دیگر عدم تکوین دلبستگی به یک فرد مهم در سال های اولیه زندگی می‌تواند به نا توانی در برقراری رابطه نزدیک و قطع شدن پیوند های عاطفی منجر شود. چنانچه این ویژگی به الگوی ثابت رفتاری تبدیل شود عمیقاً با نحوه ی ادراک و تفسیر فرد از جهان و واکنش او به رویداد های استرس زا و موقعیت های هیجانی مرتبط خواهد شد . این الگو های ثابت در واقع همان ویژگی های شخصیتی می‌باشند، که تأثیرات مثبتی روی نگرش ها و رفتار ها و انگیزش فرد در موقعیت های خاص می‌گذارند (تاج دهقانی، ۱۳۹۱). ‌بنابرین‏ می توان گفت که توانایی‌های هیجانی به نوعی با سبک ها و ابعاد دلبستگی، تعاملات اجتماعی وشکل گیری شخصیت مرتبط می‌باشند .


فرم در حال بارگذاری ...

" دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۱۰-۲ درمان شناختی – رفتاری – 5 "

 

۲-۱۰-۲ درمان شناختی – رفتاری

 

اصطلاح شناختی -رفتاری اغلب با راهبردهای پایه ای شناخت و پذیرش به کار می رود. در برابر اکثر وضعیت های روانپزشکی دوران کودکی مانند اختلال های اضطرابی و افسردگی، درمان شناختی –رفتاری۱ جز راهبردهای رایج اختلالات رفتاری عادتی و یا تکراری نیست. معمولا برخی از راهبردها مانند بازسازی شناختی، تنها به عنوان بخش کوچکی از یک پروتکل درمانی بزرگ در نظر گرفته می‌شوند(فلسنر۲، ۲۰۱۱).

 

درمان شناختی –رفتاری، راهبردی ۱۰ مرحله ای برای تیک ها را شامل می شود که بعد از ارزیابی نهایی توسط درمانگر آغاز می‌شوند. شرح مختصر این راهبردها بدین صورت می‌باشد(کارنر، ۲۰۰۵ ؛ به نقل از قنبری هاشم آبادی و فرحبخش، ۱۳۸۹) :

 

-مرحله اول : آگاهی

 

در این مرحله افراد اطلاعاتی ‌در مورد عادات و تیک ها به دست می آورند و با اهداف درمان آشنا می‌شوند، برنامه در هر زمان یک تیک را مورد هدف قرار می‌دهد.

 

۱- Cognitive Behavioral Therapy

 

۲- Flessner

 

شناسایی تیک اهمیت دارد زیرا شامل مبنایی برای کل درمان محسوب می شود. درمانگر به سوالات فرد درمورد ماهیت برنامه خصوصاً ‌در مورد الگوی یادگیری، پاسخ خواهد داد، زیرا ممکن است مراجع قبلا به دنبال درمان بوده و برای او از روش های عصب-روان شیمیایی استفاده شده باشد. یادگیری ثبت وقایع روزانه در این مرحله آموزش داده می شود که همراه با بررسی نیمرخ تیک انجام می‌گیرد. در این مرحله وقایع ثبت شده به دقت بررسی می‌شوند تا عوامل فعال ساز پرخطر و کم خطر شروع تیک از هم جدا شوند.

 

-مرحله دوم : برنامه افتراق

 

هدف از این مرحله آموزش ‌در مورد تنش ماهیچه و کسب کنترل بیشتر بر عمل انعکاسی تیک می‌باشد که از طریق تفکیک تنش و آرامش ماهیچه در گروه ماهیچه ای درگیر و غیر درگیر انجام می شود. در ابتدای این مرحله باید از شرکت کنندگان پرسید آیا منطق برنامه را درک کرده اید؟ سوالی ندارید؟ آماده اید شروع کنید؟ در صورت عدم آمادگی باید اطلاعات آن ها تکمیل شود. بخش مهم دیگر این است که استفاده از ماهیچه های اطراف ماهیچه مبتلا به تیک، تا حد ممکن محدود گردد و فرد باید به ماهیچه های نامربوط پاسخ ندهد. جدا کردن گروه ماهیچه ای، کاملا امکان پذیر نیست ولی تاثیرات پیرامونی را می توان کاهش داد.

 

-مرحله سوم : تمرینات آرام سازی تریجی

 

آرام سازی یک فرایند یادگیری است، فرد ابتدا آرامش یافتن، تبحر در تنفس آرام، توانایی تشخیص و درک تفاوت بین حالت آرامش و تنش را یاد می‌گیرد، سپس سرعت رسیدن ‌به این مرحله را بالا می‌برد و یاد می‌گیرد آموخته خود را به طور خودکار در زندگی روزمره به کار برد. درنهایت فرد می‌تواند تمرینات را با تصاویر ذهنی خوشایند یا طبیعی تلفیق کند ولی تمرکز همواره بر آرام سازی ماهیچه است. این مرحله یادگیری ایجاد انقباض و انبساط را در تمام عضلات بدن را شامل می شود. به صورتی که فرد از قسمت سر و اعضای صورت شروع کرده تا به پایین ترین قسمت بدن یعنی انگشتان پا برسد و به ترتیب در تک تک آن ها تنش و بعد آرامش و راحتی را ایجاد می‌کند.

 

-مرحله چهارم: کاهش فعال سازی حسی – حرکتی

 

در این مرحله به ابعاد حسی و حرکتی مخصوصا احساساتی که با فعالیت ماهیچه در قسمت های گرفتار تیک تجربه می‌شوند پرداخته می شود.کاهش فعالیت حسی-حرکتی دو شکل دارد، شکل اول با علائم عمومی فعالیت مانند سوزش یا ناراحتی و یا دیگر اشکال جستجوی تحریکات توسط خود فرد سروکار دارد و شکل دوم شامل پیش مراقبتی حسی است که غالبا پیش از شروع تیک واقع می شود.

 

-مرحله پنجم: سبک عمل برنامه ریزی

 

این مرحله مربوط به آشنایی با سرمایه گذاری بیش از حد یا بیش فعالی به مثال های روزانه است، یعنی هنگامی که فرد برای انجام تکلیفی بیش از حد فعالیت می‌کند، درجایی که بیش فعالی واقعا منجر به اضطراب و تنش می شود. نکته مهم این است که انجام فعالیت های بیشتر در حالت بیش فعالی کم نشان از توانایی بالا است نه توانایی پایین، زیرا بیمار آرام تر است و بهتر می‌تواند تکالیف خود را به طور کامل انجام دهد و بیشتر می‌تواند در اینجا و اکنون حاضر باشد. در این مرحله فرد را تشویق می‌کنیم تا با کمترین میزان بیش فعالی، به انجام یک یا دو تکلیف که بنابر عادت بیش فعالی بوده، بپردازد.

-مرحله ششم: بازسازی شناختی

 

چهار دسته از باورها در این مرحله مورد ارزیابی و بازسازی قرار می‌گیرد که عبارتند از : ۱) باورهایی ‌در مورد مفید بودن تیک زدن یا اجتناب ناپذیر بودن آن، ۲) باورهایی درمورد روش عمل در موقعیت های پر خطر تیک، ۳) باورهای کمال گرایانه همه یا هیچ ‌در مورد شیوه سازماندهی اعمال شخصی و ۴) باورها ‌در مورد خودانگاره و قضاوت دیگران ‌در مورد ظاهر عملکرد یا ابراز احساسات فرد. در این مرحله می توان از شیوه های سقراطی، تهیه جدول سه ستونی برای شناسایی افکار غیرمنطقی، افکار جایگزین آن و نشان دادن شواهد علیه باورهای غیرمنطقی استفاده کرد.

 

-مرحله هفتم: بازسازی رفتاری

 

سه بخش اصلی این مرحله شامل بازداری از طریق آرام سازی، تغییر آماده سازی برای یک موقعیت و حذف راهبردهای تولید تنش مانند مخفی کردن آن می شود. در این باره می توان به الگوهای رفتاری در فعالیت های کم خطر که در آن اعمال در حالت کلی شکلی کمتر تنش زا به خود می گیرند مراجعه کرد و برای بازسازی از آن ها الهام گرفت.

 

-مرحله هشتم: بارسازی شناختی-رفتاری

 

مراحل ششم و هفتم در این مرحله ادغام می‌شوند که حاصل آن به کار بردن فعالیت های پرخطر، تلفیق رفتار و شناخت در بازسازی عمل و کاربرد آن برای دیگر فعالیت های بالقوه پر خطر می‌باشد. هدف اصلی جلوگیری یا کاهش حالت فعال سازی پیش از شروع تیک است.

 

-مرحله نهم: تعمیم

 

آنچه در مراحل قبل آموخته می شود اکنون سه شکل به خود می‌گیرد که شامل کاربرد برای دیگر موقعیت های پرخطر، کاربرد برای موقعیت های غیره منتظره و کاربرد برای دیگر تیک ها و رفتارهای استرس آور می شود.

 

-مرحله دهم: بازداری از عود

 

سه دستورالعمل که در این مرحله وجود دارد عبارتند از : تمرین را ادامه دهید و اطلاعات خود را تازه کنید، در صورت عود آن را فاجعه ندانید، تحلیل کنید و بیاموزید و در انتها ابعاد دیگر زندگی را تغییر دهید.

 

‌بنابرین‏، درمان شناختی-رفتاری ترکیبی از چندین تکنیک است که لازم است به صورت هماهنگ اجرا شوند. درمان شناختی-رفتاری ترکیبی از راهبردهای رفتاری مانند آموزش وارونه سازی عادت با مفاهیم شناختی است که برای بازسازی مفاهیم ذهنی و انتظارات وابسته به تیک ها طراحی شده اند.


فرم در حال بارگذاری ...

" خرید متن کامل پایان نامه ارشد | د-. مبارزه با انحصارگرایی‌ها و انحصارطلبی‌ها: – 8 "

 

در نتیجه، بر اساس آموزه‌های دینی، نخستین گام برای مبارزه با فساد اداری و دیگر بیماری‌های اجتماعی مدرن، تزریق جهان‌بینی صحیح در جامعه است؛ همچنین عمل به اصول اسلامی به طور کامل، برای هدایت انسان به سمت صلح و شکوفایی حقیقی باید تشویق شود. پاسخ‌گویی و مسئولیت‌پذیری‌ای که از درون انسان بجوشد، مؤثرتر و ماندگارتر از پاسخ‌گویی‌ است که از نظارت بیرونی ناشی می‌شود.

 

ایمان و پایبندی به آموزه‌های اسلامی، عامل بسیار مهمی در ایجاد خودکنترلی در انسان است. هرچه ایمان به حقایق دینی و باورهای اسلامی قوی باشد، پایبندی به نظام ارزشی ـ که مراقبت درونی جزئی از آن است ـ نیز بیشتر، و در نتیجه خودکنترلی، شدیدتر می‌گردد. (خدمتی و دیگران، ۱۳۸۱، ص ۸۴).

 

ب- کنترل و نظارت اجتماعی (بیرونی)

 

شکی نیست که ایجاد پاسخ‌گویی و مسئولیت‌پذیری درونی که از جهان‌بینی اسلامی ناشی می‌شود، بهترین شیوه برای مبارزه با مفاسد در جوامع مدرن است. نهادینه‌سازی سیستم ارزشی در جوامع امروزی، فرایندی بلندمدت است؛ ‌بنابرین‏، مسئولیت‌پذیری درونی باید با مسئولیت‌پذیری بیرونی مبتنی بر کنترل و نظارت سیستمی تکمیل شود تا افراد را از رفتاری غیرعادلانه با یکدیگر بازدارد.

 

از دیدگاه اسلامی، انسان موجودی اجتماعی است و بسیاری از عوامل رشد و تکامل یا عقب‌ماندگی و سقوط وی، در روابط اجتماعی‌اش با دیگران قرار دارد؛ ازاین‌رو، حساسیت ‌به این روابط، و تلاش در جهت سالم‌سازی جامعه، از وظایف اصلی انسان‌هاست. از این‌روست که آیات و روایات بسیاری، از جهات متعدد و متنوعی، بر این وظیفه اجتماعی، دینی و سیاسی تأکید نموده و ابعاد مختلف آن را گوشزد کرده‌اند. علت برتری امت اسلامی بر امت‌های دیگر، عمل به همین فریضه دانسته شده است: امر به معروف را به‌منزله یک سازوکار نظارت اجتماعی، می‌توان چهار گونه دسته‌بندی کرد:

 

۱٫ نظارت مسئولان بر مردم؛ ۲٫ نظارت مردم بر مسئولان؛ ۳٫ نظارت مردم بر مردم؛ ۴٫ نظارت مسئولان بر مسئولان.

 

در جوامع امروزی برای هریک از انواع نظارت بیرونی، سازوکارهایی وجود دارد. نظارت مسئولان بر مردم، خود را از طریق قوانین و مقررات نشان می‌دهد. نظارت مردم بر مسئولان، بیشتر از طریق مطبوعات و رسانه ها قابل پیگیری است.

 

در انجام وظیفه امر به معروف نسبت‌به مسئولان، می‌توان گفت که در حکومت و نظام اسلامی، مردم دو نقش و وظیفه اساسی دارند: یکی مشورت دادن به مسئولان در تصمیم‌گیرى است که دلیل آن، این آیات قرآن کریم است: «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» و «أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ»؛ نقش دوم جامعه در امور حکومتى نسبت‌به مسئولان نظام اسلامى، مراقبت، پاسدارى و نگهبانى از اجراى قوانین است.مردم موظف‌اند که هرجا خللى در اجراى قانون ببینند، تذکر دهند و اگر مفید واقع نشد، اعتراض کنند. این وظیفه، امر به معروف و نهى از منکر است که خداوند در قرآن صریحاً به آن امر مى‌کند [۳۴].

 

ج- سلامت کارگزاران نظام اداری و حکومتی:

 

هر نظام اداری و حکومتی برای اینکه بتواند امور جامعه خود را به‌درستی اصلاح کند، باید از کارگزاران شایسته و متعهد بهره گیرد. در میان همه حکومت‌ها، تاکنون هیچ حکومتی، مانند حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) درخصوص امور کارگزاران خود حساسیت و دقت به خرج نداده است. این واقعیت را می‌توان از نامه‌ها و خطبه‌های گوناگون حضرت به کارگزاران و والیان حکومتی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و دینی جست‌وجو کرد. در همه نامه‌ها و عهدنامه‌های حضرت به کارگزاران، مسئله رعایت تقوا و ترس از خدا و توجه به آخرت دیده می‌شود.

 

در اندیشه سیاسی اسلام، کسانی که از امکانات و اموال و اختیارات حکومتی بهره‌مند می‌شوند، باید صفات و ویژگی‌هایی داشته باشند تا بتوانند وظیفه خود را به‌درستی انجام دهند؛ در غیر این صورت، باعث تباهی امور می‌شوند. علی(ع) هیچ‌گاه در عزل و نصب‌های خود، مسئله رفاقت و خویشاوندی را مدنظر قرار نمی‌داد و روش سیاستمداران دنیاپرست را که تنها در راستای بقای حکومت خود عمل می‌کردند، نداشت؛ بلکه تنها به رضای خدا می‌اندیشید و مصلحت مردم را در نظر می‌گرفت. در اندیشه سیاسی حضرت، هیچ خطری برای جامعه اسلامی بیشتر از خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت و کم‌صلاحیت نیست.

 

حضرت مرتباً مردم را به مسئله کارگزاران توجه می‌دادند و می‌فرمودند که مبادا زمامداران بی‌اهلیت بر سر کار آیند و جامعه و مردمان را به تباهی کشانند؛ چراکه اگر حساسیت مردم به چگونگی رفتار کارگزاران از بین رود، آن‌گاه افراد بی‌لیاقت و فاقد صلاحیت در مراتب زمامداری قرار می‌گیرند و جامعه را به تباهی می‌کشانند (مجلسی، ۱۴۰۲ق، ‌ج ۶۹، ص ۱۷۶).

 

نتیجه آنکه اگر در نظام اداری و حکومتی از افراد سالم و متعهد استفاده شود، و از طرفی نظارت مستمر برای تداوم حسن سلوک و تعامل مطلوب با مردم نیز حاکم باشد، یقیناً می‌توان به اقامه عدل و قسط در جامعه امیدوار بود. بدیهی است تنها در این صورت است که می‌توان امیدوار بود مردم به نظام حکومتی جامعه اقبال کنند و در رفع فساد و تخلف، با کارگزاران همکاری و همگامی نمایند.

 

د-. مبارزه با انحصارگرایی‌ها و انحصارطلبی‌ها:

 

چنان‌که گفته شد، در بخش عوامل فساد مربوط به حاکمان و قدرتمندان، انحصارطلبی و در قبضه گرفتن قدرت و اقتدار سیاسی و اداری، یکی از عوامل اصلی و گلوگاهی فساد اداری است. ازآنجاکه انحصارگرایی و انحصارطلبی دارای آثار سوء اجتماعی بسیاری است و نقشی برجسته در فساد و سقوط حکومت‌ و نظام اداری دارد، در ادبیات دینی توجه خاصی به آن شده و احادیث فراوانی به جریان‌شناسی شکل‌گیری، آثار و عواقب، و راه‌های مبارزه با آن پرداخته‌اند.

 

نکته قابل توجه اینکه انحصارطلبی ممکن است دو شکل داشته باشد:

 

الف) انحصاری که تجاوز به حقوق دیگران نیست و تنها اقدامی است برخلاف ایثار که ارزشی اخلاقی است؛ ب) انحصاری که افزون بر مخالف بودن با ایثار، تجاوز به حقوق دیگران نیز هست (محمدی ری‌شهری، ۱۳۸۴، ص ۲۰۸).

 

عوامل زیادی در انحصارطلبی انسان‌ها نقش دارند؛ همچون بی‌اعتنایی به حقوق مردم، بی‌رغبتی به مکارم اخلاقی، حرص، بخل و خست؛ اما اصلی‌ترین عوامل و ریشه‌های انحصارطلبی، خودخواهی، بی‌ایمانی یا ضعف ایمان است. اگر ایمان، خودخواهی ذاتی انسان را مهار نکند، انسان به طور طبیعی انحصارطلب می‌شود و همه چیز را برای خود و وابستگان خود می‌خواهد. به فرموده امام علی(ع): «هر کس به فرمان‌روایی رسد، انحصارطلبی پیشه کند» [۳۵].

 

یکی از بهترین روش‌های مبارزه با انحصار طلبی زیردستان، دوری کردن مسئولان رده‌بالا از انحصارطلبی است؛ چنان‌که پیشوایان دینی ما چنین بوده و چنین کرده‌اند.


فرم در حال بارگذاری ...

 

update your browser!