وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد رشته حقوق : بررسی روند تشکیل دولت مستقل فلسطین از دیدگاه حقوق بین الملل

 
تاریخ: 27-10-99
نویسنده: نجفی زهرا

، 4 فصل و نتیجه گیری می باشد با نگاهی حقوقی تشکیل دولت مستقل فلسطینی و موانع بر سر راه آن را مورد بررسی قرار دهیم .

1-2 هدف

هدف از نگارش این پایان نامه این است که :

  • روند سازش و ارائه راهکارها برای ایجاد دولت مستقل فلسطینی
  • ضرورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی بر اساس نقش سازمانهای بین المللی
  • مشکلات و موانع از جمله : آوارگان ، دیوار حائل ، مسئله مرزها و مشخص نبودن مرزها

که هرکدام را بایستی مورد بررسی قرار داد .

1-3 بیان مسئله :

مسئله فلسطین و حق تعیین سرنوشت توسط مردم فلسطین به عنوان یک کشور مستقل که دارای حاکمیت ملی است موضوعی بوده است که نزدیک به یک قرن جامعه جهانی را با چالش مواجه نموده است که در این بین با به وجود آمدن اسرائیل در سرزمین های اشغالی این موضوع را دستخوش حوادث و اتفاقات ناگواری نموده است . در این پژوهش سعی شده است به روند تشکیل دولت مستقل فلسطینی ، مولفه ها ، ابعاد و پیچیدگی ها و مشکلات موجود در آن پرداخت .

1-4 سوال های تحقیق :

در این رساله به این سئوال پاسخ داده می شود که در تشکیل دولت مستقل فلسطینی مولفه های منشأ اثر کدامند ؟ ومهمترین رویدادهای تاریخی در بحران فلسطین چه مواردی بوده است ؟ و سازمانهای بین المللی خصوصا سازمان ملل متحد در تشکیل دولت مستقل فلسطینی چه جایگاهی دارد و نقش آن چیست؟

علاوه بر آن موانع و مشکلات تشکیل دولت مستقل فلسطینی کدامند و موانع موجود را شناسایی نمود و آیا امکان یک دولت مستقل فلسطینی با تکیه بر حق تعیین سرنوشت ( به عنوان یکی از قواعد آمره حقوق بین الملل در سالهای اخیر ) وجود دارد ؟

1-5 فرضیه های تحقیق :

به نظر می رسد، تشکیل دولت فلسطین سازگار با هنجارهای حقوق بین الملل معاصر بوده و حتی می تواند کلاسیک باشد . در این راستا سازمان های بین المللی از قبیل سازمان ملل متحد نقش ایفا نموده اند.

1-6 روش تحقیق :

در این پایان نامه سعی شده است با روش گرد آوری اطلاعات به بررسی سوابق مربوط به گفتگوهای صلح و تأثیر آن بر روند شکل گیری دولت مستقل فلسطینی پرداخته شده است .

1-7 مشکلات تحقیق :

یکی از بزرگترین مشکلات دوری از مراکز اطلاعات و همچنین به دلیل آنکه این بحران ماهیتی سیاسی دارد ، تفکیک بین جنبه های حقوقی و سیاسی یکی دیگر از مسائل حساس برای نگارنده بوده است .

2-1 تاریخچه فلسطین :

تاکنون مسلمانان ، ایرانیان ، مصریان ، رومی ها ، عثمانیها ، انگلیسی ها ، یهودی ها و سلسله های کوچک و بزرگ دیگری در منطقه فلسطین حکمرانی کرده اند که مدت حکمرانی هر کدام متفاوت بوده و در طول تاریخ فلسطین بارها دست به دست شده است .

2-1-1 ساکنان اولیه سرزمین فلسطین چه کسانی بودند ؟

بررسی مستند تاریخی از سابقه حضور اقوام مختلف در فلسطین از ابتدای تاریخ تا امروز نشان می دهد که قدیمی ترین و اولین ساکنان این سرزمین اجداد مردم مسلمانی بودند که امروز برای بیرون راندن بیگانه از خانه و کاشانه به مبارزه برخاسته اند . برای اثبات این ادعا می بایست اعماق تاریخ را مورد کاوش قرار دهیم تا در یابیم کدام اقوام و یا ملتی و یا کدام آیین اعتقادی برای اولین بار که در این سرزمین حضور پیدا نموده به این حضور استمرار بخشیده اند چرا که حق سیاسی به هر سرزمینی بر اساس اصولی چون حق تقدم تصرف ، طول مدت و تداوم حاکمیت ، ویژگی های نژادی و جمعیت فعلی ان سرزمین تعیین میشود .

اسناد و مطالعات باستان شناسی نشان می دهد که سابقه تاریخی فعلی فلسطین به حدود 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح بر میگردد و برای اولین بار قبایلی از کنعانی های جزیره العرب به این سرزمین کوچ کرده و در انجا ساکن شدند باستان شناسان می گویند: « اسکلت ها و شکل های فسیل های بر جای مانده از ساکنان حدود پنجاه هزار تا بیست هزار قبل در این منطقه به خاندان و تبار سام و حام ( فرزندان نوح پیامبر ) تعلق دارد . این مطلب با شرح کتاب مقدس – شامل عهد عتیق و جدید – که کنعانیان اولین ساکنان فلسطین بودند کاملا مطابقت دارد » .

کنعان پسر حام و حام وسام و یافیت سه برادر بودند که بعد از طوفان نوح باقی مانده و همه افراد بشر از نسل آنها هستند .

بنابراین همان گونه که در تاریخ آمده است کنعانی های عرب اولین مردمانی بودند که در این سرزمین ساکن شدند و نام « ارض کنعان » را

دانلود مقاله و پایان نامه

 بر آن نهادند .

در میان قبایل مهاجر کنعانی ، قبیله « یبوس » که مهم ترین آنان بود ، در محل بیت المقدس فعلی سکنی گزید و به همین دلیل ، در تاریخ یکی از اسامی معروف بیت المقدس به نام « یبوس » ثبت شده است . کنعانیان فرمانروایی داشتند به نام ملک صادق ، از آنجا که این حاکم دوستدار صلح،آرامش ،آبادانی، و تمدن سازی بود ، شهر یبوس به احترام وی ، به تدریج نام « اورسالم » یعنی شهر سالم یا شهر صلح و آرامش به خود گرفت . در کتاب عهد عتیق یهودیان آمده است که « اورسالم » یا یورشالم همان « یبوس » است .

پس از ورود کنعانی ها به سرزمین فلسطین فعلی ، اقوام دیگری هم به تدریج راهی این سرزمین شدند . آموریان ، حتبان ، حویان ، فلسطی ها و… اقوامی هستند که پیش از عبرانی ها در این سرزمین سکونت داشتند . یهودیان خود را از نژاد عبرانی به حساب آورده و عبرانی ها هم خود را از اولاد حضرت ابراهیم (ع) می دانند . از میان اقوامی که پیش از عبرانی ها در فلسطین زندگی می کردند قوم فلسطی از اهمیت و ویژگی خاصی برخوردار بود و به همین دلیل ، ارض کنعان به فلسطین تغییر نام داد .

ابرام (حضرت ابراهیم ) و خانواده اش در حالی که ساحل شرقی رودخانه اردن پیش می رفتند ، از رودخانه عبور کردند و وارد کنعان شدند و به شکیم ( بلاطه جدید ، در حدود بیست و هفت مایلی شمال اورشلیم ) رسیدند ، و در آنجا در عالم رویا به او الهام شد که سرزمینی که به آن وارد شده و آن را به عنوان موطن تازه خود برگزیده همان سرزمینی است که از پیش در توصیه های خداوند به او و فرزندانش از آن نام برده شده بود . از آنجا او به سوی جنوب حرکت کرد و از میان سرزمین کوهستانی به سمت نقب پیش رفت و در طی سفر بی شماری را به آیین تازه خود درآورد . در واقع این اقدامی انقلابی و بی سابقه بود ، زیرا مفهوم گرواندن افراد از شرک به ایمان به خدا و حیات مبتنی بر تقوا قبل از ابرام به کلی ناشناخته بود .

ابرام و خانوادش چون از آن سوی رودخانه فرات آمده بودند ، در موطن تازه شان به عبرانیان معروف شدند ، اصطلاحی که معمولا از ریشه ای به نام «آن سو» مأخوذ است ،هر چند هم ریشه بودن این اصطلاح با نام اقوام بیابانگرد habiru یا khabiru ، که بین حدود سال 2000 و قرن یازدهم ق.م در شرق آسیای غربی ظاهر گردیدند ، به هیچ وجه نامحتمل نیست .

پس از اقامتی کوتاه در مصر به سبب قحط سالی در کنعان ، ابرام به نقب بازگشت و سرانجام در دشت ممری در مجاورت شهری که بعدا به حبرون[7] معروف شد ساکن گردید . در آنجا مکاشفه ای تجربه کرد که آنچه را از همان آغاز پیشگویی کرده بود تایید می کرد مبنی بر این که رهایی او از اور ناشی از اراده و مشیت خاص خداوند و در راستای غایت مشخصی بود : « پس وی را گفت من هستم یهوه که تو را از اور کلدانیان بیرون آوردم تا این زمین را به ارثیت به تو بخشم » . این وعده بعدا از طریق میثاق خداوند با ابرام که به واسطه آن بنیا نگذار امتی تازه ( امت برگزیده خدا ) گردید ، تأیید شد – امتی که نه برای سلطه جویی بلکه برای پرستش خداوند برگزیده شده بود .

رسالت ابراهیم برای تحقق وعده های خداوند را پس از او فرزندش اسحاق و پس از اسحاق ، یعقوب ادامه دارد و خدا میثاق خود را با هر دوی آنان با همه وعده هایی که در پی داشت ، از نو تجدید کرد . نام یعقوب پس از تجربه اسرار آمیز کشتی گرفتن با فرشته ای ، به اسراییل تغییر یافت واژه ای که به معنای کسی است که « همراه خدا می جنگد » و این نام ، که اساسا فحوای دینی داشت ، سرانجام جانشین نام « عبری » گردید که ذریه امت ابراهیمی به آن معروف بودند .

به هر حال حضرت ابراهیم (ع) وقتی وارد فلسطین شد ، اورسالم را به عنوان محل اقامت خود انتخاب کرد و باز به همین دلیل ، نام عبری این شهر « یورشالیم » ، « اورشالیم » و یا « اورشلیم » است . پس از مدتی حضرت ابراهیم به دستور خداوند قربانگاه و مکان مقدسی در این شهر ایجاد کرد و آن را « بیت الله » نام نهاد و به حکم همین قداست بود که مسلمانان پس از ورود مسالمت آمیز به آن در سال 15 هجری نام « بیت المقدس» را بر آن نهادند . بدین ترتیب عبرانی ها همچون سایر اقوام مهاجر و بدون آنکه هیچ گونه حاکمیتی بر فلسطین ایجاد کنند ، در این سرزمین ساکن شدند ، تا اینکه به دنبال یک دوره طولانی خشکسالی در فلسطین وبا فراخوان یوسف ، فرزند یعقوب ، که در پی حوادثی در مصر به مقام ریاست رسید بود ، فلسطین را ترک کرده و به مصر مهاجرت کردند . در اینجا بود که جمعیت بنی اسرائیل رو به افزایش نهاد . اما این قوم در دوران پادشاهی رمسس دوم ( فرعون ) در مصر ، به مدت چند دهه تحت تعقیب ، آزار و فشار بیش از حد قرار گرفت .

در انجیل آمده است ، موسی یهودیان یا بخشی از آنان را به خارج از مصر هدایت نمود تحت فرمان یوشع بن نون « رهبر یهودیان پس از رحلت حضرت موسی » ، یهودیان قبایل و شهرهای کنعان را فتح کردند . با توجه به روایات انجیل می توان تخمین زد که داوود 1000 سال قبل از میلاد مسیح بیت المقدس را فتح کرد و امپراطوری خود را در بیشتر سرزمین کنعان ( شامل قسمتی از اردن ) تأسیس کرد . پس از مرگ سلیمان     ( فرزند داوود ) امپراطوری یهود به دو بخش یعنی یهودیه در جنوب و اسرائیل در شمال تقسیم شد و هر وقت یهودیان در سالهای بعدی به حکمرانی می پرداختند ، بیت المقدس مرکز حاکمیت و عبادت یهودیان باقی میماند و این امر تا زمان قیام یهود ( 133 سال پس از میلاد مسیح ) ادامه داشت .

آشورائیان 722 یا 721 سال پیش از میلاد مسیح اسرائیل و بابلیان 586 سال پیش از میلاد مسیح ، یهودیه را فتح کردند . آنها معبد سلیمان در بیت المقدس را ویران کرده و بسیاری از یهودیان را اخراج کردند . 50 سال بعد ، کوروش کبیر ( پادشاه ایران ) بابل را فتح کرد و به تعدادی از یهودیان اجازه داد تا آن شهر را بازسازی کرده و در همانجا زندگی کنند . به هر حال ، تعداد زیادی از یهودیان در بابل باقی مانده و اولین دوران سرگردانی را شکل دادند . پس از تأسیس دولت یا دولت تحت الحمایه یهود ، بابلی ها اخراج شده روابط را با مسئولان آنجا حفظ کردند .

در سال 330 قبل از میلاد ، اسکندر مقدونی بر کل خاورمیانه از جمله فلسطین ، سلطه پیدا کرد . با فوت اسکندر ، اختلاف و کشمکش بین فرماندهان وی بر سر حکومت بر فلسطین منجر به تضعیف و تفرقه در حاکمیت این سرزمین شد . حدودا 200 سال پیش از میلاد مسیح یکی از ژنرالها سلسله جدیدی را تأسیس نموده و کنترل بیشتر قلمرو فلسطین را بدست آورد . در ابتدا حکمرانان جدید « سلوکی ها » به یهودیان اجازه انجام آئین شان را دادند ولی بعدها یکی از پادشاهان بنام انتیوکوس چهارم ، سعی کرد تا این یهودیت را ممنوع کند . در سال 167 پیش از میلاد مسیح ، یهودیان تحت فرمان مکابی ها و با حمایت امپرطوری روم قیام کردند و اختیارات بسیاری را بدست آوردند و بیت المقدس را پایتخت خود کردند . با توجه به اسناد تاریخ نگاران رومی ، وقتی یهودا ( فرزند یعقوب ) با مردم و مجلس سنای روم پیمان دوستی بست ، امپراطوری او نیز در 164 سال پیش از میلاد مسیح تحت حمایت رومی ها در آمد یهودیان در سال 142 قبل از میلاد ، دست به شورش زدند . اما تلاش آنها برای کسب استقلال چندان دوام نیاورد .

در سال 63 قبل از میلاد مسیح ، فلسطین توسط پمبیوس سردار رومی فتح و اورشلیم به ویرانه تبدیل شد که در دوران حاکمیت رومیان بر اورشلیم حضرت مسیح در بیت اللحم دیده به جهان گشود .رومی ها در 70 سال پس از میلاد مسیح و 132 سال پس از میلاد مسیح ، شورشهای یهودیان را سرکوب کرد و در 135 سال پس از میلاد مسیح آنها را از بیت المقدس خارج کردند . در خود بیت المقدس از سال 135 میلادی تا 500 سال بعد از آن فقط 59 نفر یهودی زندگی می کردند .

در همین دوره رومی ها آن منطقه را پلسطینا نامیدند . که این نام از هرودت گرفته شده است . اغلب یهودیانی که به انجام آئین شان ادامه می دادند از فلسطین مهاجرت کرده و یا به زور اخراج شدند و سرانجام دومین دوران سرگردانی آغاز شد و تعدادی از جوامع یهودی در جلیله که در شمالی ترین قسمت فلسطین بود باقی ماندند . تا قرن 4 پس از میلاد مسیح ، فلسطین تحت فرمان امپراطوری روم شرقی بر آن حکمرانی می کرد . در آن زمان مسیحیت تمام فلسطین را فرا گرفته بود . جمعیتی که شامل یهودیت بود به مسیحیت و الحادیون تبدیل شدند .


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد رشته حقوق : برسی ساختارهای نوین در قراردادهای بین المللی نفت و گاز ایرانپایان نامه ارشد رشته حقوق : اتحادیه اروپا و سازمان همکاری اقتصادی اکو »