وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" دانلود پروژه و پایان نامه – ۲-۱-۱۶-آموزش انگیزه پیشرفت – 1 "

 
تاریخ: 21-09-01
نویسنده: نجفی زهرا

 

۱۳-مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .

 

۱۴-به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود . کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .

 

۱۵-از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید .

 

۱۶-قدردانی از کار دانش آموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .

 

۱۷-برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می‌باشد .

 

۱۸-بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش ، دانش آموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .

 

۱۹-استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین می‌توانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .

 

۲۰-مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود . مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .

 

۲۱-انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می‌کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می‌شوند .

 

۲۲-تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان

 

۲۳-آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آن ها ‌در تهیه برنامه

 

۲۴-در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش آموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می‌سازد . (شهرآرای، ۱۳۷۸)

 

۲-۱-۱۶-آموزش انگیزه پیشرفت

 

مک کللند (۱۹۶۵) اعتقاد داشت که انگیزه پیشرفت خصوصیتی است که می شود به وسیله آموزش آن را افزایش داد و تعلیم و تربیت، محیط خانوادگی و اجتماعی در تکوین آن نقش اساسی دارند. بر این اساس به نظر وی انگیزه پیشرفت یک خصوصیت ارثی نیست. آن چه مک کللند را ‌به این دیدگاه رهنمون ساخت تحقیقی بود که وی در سال ۱۹۶۰ برای آموزش انگیزش پیشرفت به صورت دوره های آموزشی برگزار کرد. این دوره های آموزشی در چندین کشور از جمله کشور هندوستان برای مدیران اجرایی برگزار شد. نتایج این بررسی ها نشان داد که همه مدیرانی که دوره های آموزشی را برای ارتقا انگیزه پیشرفت گذارنده بودند، کارهایشان را بهتر از قبل انجام دادند و موفقیت های بیشتری را کسب نمودند.

 

مک کلند (۱۹۶۵) و مایرون و مک کللند (۱۹۶۷) برنامه آموزش انگیزه پیشرفت را در چهار مرحله تدوین کردند. در این دوره های آموزشی بین ۹ تا ۲۵ نفر زیر نظر مربیان کار آزموده آموزش دیدند. مدت زمان آموزش بین ۷ تا ۱۴ روز طول کشید. چهار مرحله آموزشی به شرح زیر بود.

 

۱)در مرحله اول، موضوع انگیزه پیشرفت طرح می شد شرکت کنندگان با این مطلب آشنا می شدند که انگیزه ها قابل تغییرند.

 

۲) در مرحله دوم، معنی و مفهوم انگیزه پیشرفت و چگونگی سنجش و اندازه گیری انگیزه پیشرفت به شرکت کنندگان آموزش داده می شد.

 

۳) به افرادی که این دوره را می دیدند یاد داده می شد که در مسیر پیشرفت و کسب موفقیت های بزرگ چگونه باید عمل کنند. به آن ها یاد داده می شد موقعیت ها و شرایطی از کار را ترجیح دهند که در آن مسئولیت های فردی وجود داشته باشد، میزان مخاطره در حد متوسط باشد و نتایج عملکرد و باز خورد به سرعت به فرد داده شود. در این مرحله مربی از نمونه های واقعی استفاده می کرد واز آن ها می خواست که با توجه به تجربه های شخصی خود این مفاهیم را توجیه کنند. پس از آن مربی نتیجه عملکرد را به افرادی که از نظر رفتار پیشرفت گرا بودند ارائه می‌داد. این موضوع باعث می شد که هر کس نتیجه عملکرد خود را با نتیجه عملکرد کسی که انگیزه پیشرفت در او بسیار بالا است، مقایسه کند.

 

۴) دوره مذبور این گونه پایان می پذیرفت که از شرکت کنندگان خواسته می­شد تا هدف­ها را تعیین کنند و بگویند که در مسیر کسب موفقیت (برای دستیابی به هدف های تعیین شده) چگونه عمل می‌کنند. این هدف ها نوشته می شدند و به صورت بخشی از برنامه اجرایی در می آمدند. برای ارزیابی پیشرفت، اساس کار هدف هایی بود که تعیین شده بود.

 

۲-۱-۱۷-خود کار آمدی

 

خود کار آمدی عمده ترین و اصلی ترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان به شمار می رود و عبارت است از باور های افراد ‌در مورد لیاقت هایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث مؤثر زندگی (بندورا، ۱۹۹۲). در چهار چوب نظریه خودکارآمدی بندورا چنین عنوان می شود که افراد دارای باورهای قوی ‌در مورد توانایی‌های خود نسبت به افرادی که ‌در مورد توانایی‌های خود تردید دارند ، در انجام تکالیف کوشش و پافشاری می‌کنند و در نتیجه عملکرد آن ها در انجام تکالیف بهتر است . عوامل بسیاری در شکل گیری عوامل انگیزش و شناختی نقش دارند.

 

باور های خود کار آمدی زمینه ی تازه ی در پژوهش های روان شناختی ایجاد ‌کرده‌است. هر پژوهشی در این زمینه می‌تواند جنبه اکتشافی داشته باشد و به شناخت ماهیت و کنش وری آن کمک کند . از لحاظ علمی با توجه به اثرات گسترده امید با باورهای خودکار آمدی تا حدودی اهمیت چنین پژوهشی را نمایان می‌سازد.

 

خود کار آمدی ، یکی از مفاهیم مورد تأکید در نظریه های یادگیری است . خود کار آمدی (به قضاوت فرد ‌در مورد توانایی‌های خود برای انجام ‌موفقیت آمیز یک تکلیف یا کار) گفته می شود . (وولفلک،۲۰۰۴) تئوری خودکار آمدی بندورا، به نقش اعتماد و اطمینان و عزت نفس فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تأکید دارد.(بندورا و آدامز ۲۰۰۲) باورهای خود کار آمدی تعیین می‌کند که افراد تا چه اندازه برای فعالیت خود انرژی صرف می‌کنند و تا چه میزان در برابر موانع مقاومت می نمایند.(پاجارس و شانک،۲۰۰۱) خود کار آمدی بر رفتار فرد بسیار تاثیر گذار است . به عنوان مثال ، دانش آموز دارای خودکارآمدی سطح پایین ممکن است حتی برای یک امتحان خودش را آماده نکند ، زیرا فکر می‌کند که هر اندازه زحمت بکشد ، فایده ای نخواهد داشت.(سانتروک۲۰۰۴)


فرم در حال بارگذاری ...

« " مقالات و پایان نامه ها – انجام کارآمد فعالیت های مورد نظر – 3 "" منابع پایان نامه ها – ۱-۵-۲ فرضیه های ویژه – 5 " »