سرمایه گذاران و مدیران سرمایه گذاری در زمان انتخاب و خرید سهام شرکت ها، با فرایند تصمیم گیری روبرو هستند. آنها در این فرایند به دنبال انتخاب سهامی هستند که حداکثر منافع را داشته باشد. اصولا سرمایه گذار در زمان خرید سهام علاوه بر ریسک به دو عامل توجه دارد:
الف) سود حاصله طی دوره ای که آن سهم را در اختیار دارد(بازده سالانه)؛
ب) ارزش فروش سهم در دوره های آتی ( ارزش آتی دارایی).
این دو عامل فوق در معیار بازدهی نهفته است که از طریق محاسبه مقدار آن طی دوره سرمایه گذاری منافع حاصله قابل اندازه گیری است. در صورتی که سرمایه گذار بتواند سهامی را انتخاب نماید که دو ارزش فوق الذکر را با توجه به ریسک قابل قبول ، حداکثر نماید، انتخاب و تصمیم او بهینه خواهد بود که این موضوع هدف اصلی بحث تحلیل سهام می باشد(ستایش و همکاران 1388)
درفرایند سرمایه گذاری، موفقیت و کسب سود بدون تجزیه و تحلیل صحیح و داشتن آشنایی از شرایط سهام و بازار امکان پذیر نمی باشد لذا هر سرمایه گذار می بایست پس از بررسی و تجزیه و تحلیل سهام اقدام به خرید و فروش آن نماید. بطور کلی سه نوع تجزیه و تحلیل بنیادی، تکنیکی و تئوری های نوین پرتفولیو در بازار سهام وجود دارد. در تحلیل بنیادی به ارزش ذاتی سهام توجه می شود، در تحلیل تکنیکی با توجه به روند گذشته قیمت سهام به پیش بینی قیمت سهام می پردازد و در تئوری های نوین پرتفلیو به منظور کاهش ریسک غیر سیستماتیک اقدام به تنوع سازی و ایجاد سبد سهام(پرتفوی) می گردد.
مطالعات صورت گرفته در شرکت های سرمایه گذاری و مدیران سرمایه گذار این شرکت ها به عنوان بزرگترین نهادهای سرمایه گذار در کشور، نشان می دهد که قیمت سهام این شرکت ها به طور کامل نشأت گرفته از پرتفوی سرمایه گذاری آنها نمی باشد بلکه بحث توده واری در این شرکت ها مشاهده شده است و برای خرید و فروش آنها به تجزیه و تحلیل های فراتر از بررسی پرتفوی نیاز می باشد.
تقریبا هیچگونه تحقیقی در خصوص تحلیل تکنیکال برای شرکت های سرمایه گذاری صورت نگرفته است؛ که دلیل آن را نشات گرفتن قیمت سهام این شرکت ها از سایر شرکت های سرمایه پذیر بیان می نمایند، اما این دلیل باعث نمی شود که نتوان این شرکتها را با استفاده از تحلیل تکنیکال تحلیل نمود.یکی از خصیصه هایی که باعث می شود بتوان شرکتی را با استفاده از تحلیل تکنیکال تحلیل نمود حجم معاملات می باشد که اغلب شرکت های سرمایه گذاری بورس تهران این خصیصه را دارا می باشند. به همین منظور در این تحقیق به بررسی تحلیل تکنیکال در شرکت های سرمایه گذاری بورس تهران پرداخته خواهد شد.
2-1اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن
شروع حرکت بازسازی و اصلاح نظام اقتصادی کشور تحولاتی را در بازار سرمایه بوجود آورده، در این میان ضرورت وجود بازار بورس
اوراق بهادار ایران به عنوان یکی از اجزاء با اهمیت بازار سرمایه در موقعیت کنونی اقتصاد کشور بسیار ضروری احساس می شود و با تصمیم دولت مبنی بر واگذاری شرکت های دولتی به بخش خصوصی، بورس به عنوان یکی از کاراترین و مؤثرترین روش های عرضه سهام در فرایند خصوصی سازی مورد توجه و تاکید کارشناسان مالی قرار گرفته است. از طرف دیگر یکی از ضرورت های اولیه توسعه بازار، اصلاح مکانیزم و سیاست های اطلاعاتی بازار سهام است و نوشته های مختلف ادبیات سرمایه گذاری بر نقش اطلاعات در فرایند سرمایه گذاری و نحوه تجزیه و تحلیل این اطلاعات تاکید دارند، بنابراین در تصمیمات سرمایه گذاری، نقش بسیار موثری ایفا می کند و سرمایه گذاران با استفاده از این اطلاعات جزئیات بیشتری را در رابطه به سهام بدست خواهند آورد. اما با توجه به اینکه دستیابی به اطلاعات هزینه زا است.(هم از جنبه مالی و هم از جنبه زمانی) سرمایه گذار بایستی چهارچوبی را تعیین نماید و در قالب این چهارچوب، به جمع اوری اطلاعات بپردازد. بنابراین شناسایی و تدوین چهارچوب مناسب به منسجم شدن نظام اطلاعاتی بازار بورس کمک موثری نموده ودر شرایط کنونی معرفی روش ها و ابزارهای تحلیل سهام به عنوان موضوعی اساسی و مهم تلقی می گردد. بنابراین انجام تحقیقاتی در این زمینه ضمن گسترش فرهنگ سرمایه گذاری، ابزارهایی را جهت تحلیل در اختیار سرمایه گذاران ایرانی قرار خواهد داد.
این تحقیق در راستای کمک به تصمیم گیری سرمایه گذاران جهت انجام معاملات بر روی سهام عادی شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و می تواند راهنمای خوبی جهت اتخاذ تصمیمات هر چه بهتر سرمایه گذاران قلمداد گردد.
3-1اهداف تحقیق
4-1فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: استفاده از روش میانگین های متحرک برای خرید سهام نسبت به روش خرید و نگهداری کارآمدتر است.
فرضیه دوم: استفاده از روش شاخص قدرت اندازه حرکت(RSI) برای خرید سهام نسبت به روش خرید و نگهداری کارآمدتر است.
فرضیه سوم: استفاده از روش ترکیبی میانگین متحرک و شاخص قدرت اندازه حرکت برای خرید سهام نسبت به روش خرید و نگهداری کارآمدتر است.
5-1جامعه آماری و حجم آن
جامعه آماری تحقیق حاضر راشرکت های حاضر در صنعت سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار تهران که از ابتدای سال 1390لغایت انتهای سال 1392حضور دارند تشکیل می دهد.
صنعت سرمایه گذاری های بورس اوراق بهادار به دو بخش سایر واسطه های مالی و سرمایه گذاری ها تقسیم می شوند که در مجموع جامعه آماری 27شرکت می باشند.همچنین شرکت های سرمایه گذاری در صنایع دیگر بورس نیز به این مجموعه اضافه می گردد و در مجموع 36شرکت جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهد.
6-1بر آورد حجم نمونه
با توجه به اینکه تعداد شرکت ها محدود می باشد نیازی به استفاده از روش های نمونه گیری نیست و می توان برای بالابردن اعتبار تحقیق کل جامعه را بررسی نمود البته یکسری از این شرکتها به دلیل وجود محدودیت هایی که باعث تاثیر بر نتایج تحقیق می شوند از جامعه خارج می گردند
قلمرو زمانی تحقیق از فروردین 1390لغایت اسفند 1392می باشد و تمام شرکت ها باید در این محدوده زمانی در بورس اوراق بهادار تهران مورد معامله قرار گرفته باشند.
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
بیان مساله تحقیق :
یکی از عواملی که درجهت دستیابی به هدف رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی نقش اساسی ایفا میکند، توسعه بخش مالی هر کشور است. کشورهای برخوردار از نظام مالی توسعهیافتهتر از آن جهت که باعث میشوند اقتصاد موردنظر، توانایی تجربه نرخهای رشد بالاتر را داشته باشد، در مسیر رشد اقتصادی سریعتر قرار میگیرند.
مطالعات انجام شده نشان میدهد نهادهای مالی بهعنوان یکی از مهمترین زیربناهای اجتماعی، نقش تعیینکنندهای در توضیح تفاوت بهرهوری سرمایه و درنتیجه تفاوت رشد کشورهای مختلف دارد و این اثر بیشتر از طریق تأثیر بهرهوری بالاتر سرمایه است تا تأثیر بر افزایش حجم سرمایه. نظامهای مالی با کارکردهایی ازقبیل کسب اطلاعات درمورد فرصتهای سرمایهگذاری، نظارت بر سرمایهگذاریهای انجام شده توزیع ریسک، تجمیع پساندازها و همچنین تسهیل مبادله کالاها و خدمات، باعث کاهش هزینههای معاملاتی و بهبود تخصیص منابع و درنهایت رشد اقتصادی میشوند. از طرف دیگر ، ارتباط کلان اقتصادی بین سیاست های مالی ، آزادسازی تجاری و رشداقتصادی
همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. مطالعات اقتصادی خاطر نشان می سازد که یک اقتصاد کاملا آزاد به احتمال بسیار قوی نسبت به یک اقتصاد شدیدا مهار شده برتری دارد و می تواند زمینه مناسب رشد اقتصادی را فراهم سازد.
آزادسازی تجاری و سیاست های بهبود بخشهای مالی می تواند ناکارایی در فرایند تولید را کاهش داده و موجب تقویت رشد اقتصادی گردد. این واقعیت از آنجا نشات میگیرد که کشورهایی که از درجه بازبودن اقتصادی بیشتر و همچنین بازارهای مالی توسعه یافتهتری برخوردارند، رشد اقتصادی سریعتری را تجربه نمودهاند. نگرش ساده به بازارهای مالی ، سبب شده است که برخی افراد آن را تنها ، برد و باخت های ناشی از نوسانات قیمت دارایی های مالی بدانند، در حالی که تاثیر ساختار مالی بر ساختار اقتصادی آنچنان مهم است که امروزه اعتقاد بر این است که بدون داشتن یک بخش مالی کارا، نمیتوان به رشد اقتصادی دست یافت. در این راستا اقتصاددانانی مانند هیکس[1] و شومپیتر[2] بر توسعه ساختار مالی تاکید دارند و آن را موتور و جزء جدایی ناپذیر برای رشد اقتصادی بر شمرده اند. در واقع باید گفت که عملکرد بهینه نظام اقتصادی در هر جامعه، وابسته به وجود دو بخش حقیقی و مالی کارا است. فعالیت این دو بخش در کنار یکدیگر، شرط لازم و کافی برای نظام اقتصادی به شمار می رود، چراکه عملکرد هر یک از این دو بخش بر عملکرد بخش دیگر تاثیر می گذارد((معروف،1392،ص9).
در مطالعات صورت گرفته در زمینه توسعه بازارهای مالی ، از شاخص های مختلف و متنوعی برای اندازه گیری عمق مالی استفاده شده است که عبارتند از : میزان اعتبارات پرداختی به بانک ها به GDP ، نسبت معاملات بازار سهام به GDP ، نسبت نقدینگی به GDP ، نسبت نقدینگی به حجم پول ، نسبت معاملات سهام به نقدینگی.در خصوص نحوه تاثیرگذاری شاخص عمق مالی بر رشد اقتصادی می توان چنین اظهار داشت که بهبود شاخص عمق مالی باعث افزایش نقدینگی شده، افزایش نقدینگی به زیاد شدن سرمایه گذاری منجر می شود، نهایتا افزایش سرمایه گذاری باعث رشد اقتصادی می گردد.
در این تحقیق برای بررسی گسترش بازارهای مالی از شاخص عمق مالی که برابر است با نسبت بدهی های نقدی (M3) به تولید ناخالص داخلی[3] استفاده میشود.
1-2 ) اهمیت وضرورت تحقیق:
شومپیتر این عقیده را ابراز کرد که بین بهبود بخش مالی و رشد اقتصادی رابطه نسبی وجود دارد. پس از آن محققان با بکارگیری روشهای مطالعه موردی، شواهدی در این باره که کشورها با نظام مالی بهتر توسعه یافتهتر، نرخ های رشد درآمد بالاتری دارند، ارائه نمودهاند. اخیراً کینگ و لووین (King and Levine, 1993) شواهدی ارائه کردهاند که در آن رابطهای سیستماتیک بین یک مجموعه از شاخصهای مالی و یک مجموعه از شاخصهای رشد وجود دارد. به طور خلاصه کشورها با نظام مالی توسعه یافته تر، سریعتر از کشورها با نظام های مالی توسعه نیافته تر رشد میکنند.
نقش روز افزون بازارهای مالی در نظام اقتصادی کشورها، بررسی نظری و تجربی این بازارها را ضروری و اجتناب ناپذیر نموده است. از سوی دیگر شناخت و اثرگذاری بهبود بخش بازارهای مالی بر رشد اقتصادی میتواند در به کارگیری سیاست های مناسب اقتصادی به ویژه در کشورهای در حال توسعه موثر واقع شود. با وجود آنکه مطالعات اولیه در مورد توسعه بازارهای مالی و رشد اقتصادی بوسیله مک کینون و شاو (1973) به واسطه آزادسازی مالی و اثر آن بر حجم پس اندازها و سرمایه گذاری بیانگر ارتباط مثبت و معناداری بین متغیرها و رشد اقتصادی است، اما همچنان که مباحث و مطالعات نظری و تجربی در زمینه اثرات و ارتباط بازارهای مالی و رشد اقتصادی ادامه دارند شواهد تجربی ارتباط بین بازارهای مالی و رشد اقتصادی قطعی نیست. زیرا تبیین یک ارتباط علت و معلولی ساده و یکطرفه در مورد بهبود بازارهای مالی و رشد اقتصادی دشوار است. بهبود مالی یکی از کلیدهای دستیابی به رشد بلندمدت اقتصاد است و همواره بخش مالی نقش مركزی در رشد اقتصادی دارد، از این رو رابطه میان بهبود بخش مالی و رشد اقتصادی مهم و ضروری به نظر می رسد.
این تحقیق به بررسی و شناسایی و تجزیه و تحلیل تاثیر بهبود بخش مالی و آزاذسازی تجاری بر رشد اقتصادی می پردازد. آزادسازی تجاری و سیاستهای بهبود مالی میتواند ناکارایی در فرایند تولید را کاهش داده و موجب تقویت رشد اقتصادی گردد. این واقعیت از آنجا نشات میگیرد که کشورهایی که از درجه بازبودن اقتصادی بیشتر و همچنین بازارهای مالی توسعه یافته تری برخوردارند، رشد اقتصادی سریع تری را تجربه نموده اند.
1-3 ) هدفهای تحقیق :
بهبود اقتصادی از اهداف مهم کلان اقتصادی هر کشور است. زیرا برای افزایش سطح رفاه افراد هر کشور باید شاخصهای اقتصادی و اجتماعی بهبود یابند که این مهم جز در سایه رشد اقتصادی کشور میّسر نیست. در دنیای امروز که کشورهای در حال توسعه شکاف بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خوبی درک کرده اند، جنبش عظیمیدر کشورهای جهان سوم برای از بین بردن این شکاف اقتصادی بوجود آمده است. در این خصوص، مردم کشورهای صادرکننده نفت همچون ایران خواهان زندگی همانند مردم کشورهای توسعه یافته هستند، بنابراین به این کشورها مهاجرت میکنند یا میکوشند که کشور خود را به سطح کشورهای توسعه یافته برسانند. بنابراین به رشد اقتصادی و در کنار آن به بهبود بخش های مالی اهمیّت زیادی داده میشود. بر این اساس هدف اصلی از انجام این تحقیق تاثیر بهبود بخش مالی و آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی در کشورهای صادر کننده نفت است.در واقع بررسی تاثیر همزمان متغیر توسعه مالی و آزادسازی تجاری بر تولید ناخالص داخلی ضروری به نظر می رسد.
1-4 ) سوالات یا فرضیه های تحقیق:
در این تحقیق تلاش می گردد که به سئوالات زیر پاسخ داده شود .
به منظور پاسخگوئی به سئوالات زیر در این تحقیق فرضیه های زیر نیز مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار می گیرند:
[1] hicks
schumpeter
[3] بدهی های نقدی شامل اسکناس و مسکوک خارج از سیستم بانکی به علاوه حساب های جاری وسایر بدهی های بهره دار بانک ها و واسطه های مالی غیر بانکی است.
وضعیت نابسامان اقتصادی بر میزان حضور انواع مشتریان و مصرف کنندگان ورزشی اعم از تماشاچیان، شرکت کنندگان، خریداران کالاها و … تاثیر بسزایی داشته است. به همین دلیل بررسی رفتار مصرف کنندگان ورزشی[1] از اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است(کاله[2] و همکاران 1996).
بررسی خطر دریافت شده در زمینه رفتار مشتری، توریسم[3] و تفریحات[4] مورد توجه بوده است، اما محققین توجه کمتری نسبت به تاثیر آن بر مصرف ورزشی[5] داشته اند (جیمز و تریل[6]، 2008) و یا محقق از آن بی اطلاع است.
از طرف دیگر تحقیقاتی هم که به بررسی دلایل تماشا[7] و شرکت[8] در رویدادهای ورزشی پرداخته است، غالبا به متغیرهای انگیزه[9] و تقاضای بازار[10] پرداخته اند( جیمز و روز[11]، 2002، کاله و همکاران 1996، کالب و جیمز[12]، 2000). توجه به انگیزه بدون در نظر گرفتن خطر درک شده توسط مشتری نمی تواند به طور کامل به توضیح رفتار مشتری ورزشی بپردازد. انگیزه و موانع شامل خطر ادراک شده دو ساختاری هستند که می توانند بر یکدیگر اثر گذارند، اگر خطر دریافت شده افزایش یابد حضور در میادین ورزشی نیاز به انگیزه بیشتری دارد و اگر خطر دریافت شده کاهش یابد تماشاچی برای حضور نیازمند انگیزه بالایی نیست(جیمز و تریل، 2008). بعلاوه تحقیقات مربوط به حضور در رویدادهای ورزشی نیز بیشتر بر فاکتورهای مربوط به حضور و کمتر به موانع مربوط به حضور در رویدادهای ورزشی پرداخته اند.
در هر سازمان یا شرکت، ارائه محصولات با کیفیت و ایجاد وفاداری در مشتری برای بقا و موفقیت ضروری است (زیدامل و همکاران[13]،
1996). از طرف دیگر تحقیقات نشان داده اند که حفظ مشتریان موجود، سرمایه گذاری بهتری نسبت به جذب مشتریان جدید است(فورنل و ورنل فلت[14]،1987، کوتلر[15]، 2003). بنابراین با افزایش رقابت در بازارهای ورزشی و وضعیت اقتصادی موجود، سازمان های ورزشی نیازمند درک بهتر متغیرهای مربوط به مصرف ورزش هستند تا با حفظ کیفیت محصولات و خدمات و کاهش خطرات موجود در محصولات و محیط های ورزشی، به ارضای موثر تماشاچیان و افزایش شانس حضور مجدد آنها بپردازند.
بنابراین بررسی انواع خطرات ادراک شده توسط تماشاچیان بالقوه ورزشی و تاثیر آن بر انواع رفتارهای مصرف ورزشی حائز اهمیت می باشد.
2.1 بیان مسئله
مدیران ورزشی برای جبران هزینه های بالای برگزاری رویدادهای ورزشی نیازمند روش هایی هستند که به شناسایی عوامل مختلفی بپردازد که می تواند باعث کاهش و ممانعت از حضور تماشاچیان و سایر رفتارهای مصرفی آنها مانند پیشنهاد به دیگران، مصرف رسانه ای و خرید کالاها شود تا در نهایت بتوانند به توسعه استراتژی های بازاریابی با هدف کاهش فرار مشتریان بپردازند. بر اساس میزان زمان و منابع مالی كه افراد به فعالیت های مصرفی ورزش و رویداد اختصاص می دهند، رفتار مصرف كننده ورزشی جنبه مهم و اصلی کار بازاریابان را تشکیل می دهد. در نتیجه، اقدامات بازاریابی[16] باید درك بهتر از تصمیم گیری مصرف كننده را قبل از توسعه هر استراتژی، گسترش دهند(کالب و جیمز، 2000).
اما بر طبق نظر آیزن در نظریه رفتار برنامه ریزی شده(TPB) ، مهمترین تعیین کننده رفتار مصرفی، قصد رفتاری است و هر قدر قصد رفتاری بیشتر شود امکان بروز رفتار بیشتر می شود(آیزن، 1991). بنابراین قصد رفتاری اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد، می تواند به تعیین رفتارهای مصرف کنندگان در آینده بپردازد.
رفتار مصرف کننده بر چرایی و چگونگی انتخاب مشتری برای خرج کردن پول در راستای خرید کالاها و خدمات تمرکز دارد. اما عوامل بسیاری بر رفتار مصرف کنندگان و تصمیمات خرید آنها تاثیر می گذارد. یکی از جامع ترین مدل های توصیف کننده رفتار مصرف کنندگان، مدل سیستماتیک تصمیم گیری مصرف کننده می باشد. مؤلفه های ورودی این مدل تصمیم گیری مصرف کننده، شامل عوامل مؤثر بیرونی می باشند که به عنوان منابع اطلاعاتی مرتبط با یک محصول خاص عمل کرده و بر ارزش ها، نگرش ها و رفتار های مرتبط با محصول از سوی مصرف کننده، تأثیر می گذراند. از جمله مهمترین عوامل بیرونی می توان به فعالیت های بازاریابی سازمان ها در قالب استراتژی های آمیخته بازاریابی(4p) مشخصی، شامل سیر اقدامات ترفیعی، سیاست قیمت گذاری و انتخاب کانال های توزیع برای انتقال محصولات از تولید کننده به مصرف کننده اشاره کرد. ورودی های نوع دوم یا محیط اجتماعی – فرهنگی، عواملی نظیر طبقه اجتماعی، فرهنگ و خرده فرهنگ می باشد و مؤلفه های پردازش در این مدل شامل عوامل اثرگذار درونی مانند انگیزش، ادراک، یادگیری، شخصیت و نگرش ها می باشد. عمل تصمیم گیری مصرف کننده در مرحله پردازش شامل سه مرحله است: 1) تشخیص نیاز، 2) جستجوی قبل از خرید و 3) ارزیابی گزینه ها. پس از این مراحل است که مصرف کننده به خرید و در نهایت خرید مجدد می پردازد(جیمز و تریل، 2008).
در تحقیق حاضر به بررسی دو عامل از عوامل درونی موثر بر مصرف کننده یعنی انگیزه و ادراک مصرف کننده پرداخته می شود و در میان انواع ابعاد ادراک مصرف کننده که شامل کیفیت ادراک شده، قیمت ادراک شده و خطر ادراک شده می باشد بعد سوم موضوع اصلی تحقیق می باشد.
از آنجایی که هر خریدی با مقداری خطر[20] همراه است و این خطر ادراک شده ابعاد مختلفی دارد که شامل خطر مالی- زمانی، عملکردی، روانی- اجتماعی و فیزیکی- محیطی می باشد و از طرف دیگر مقدار خطر ادراک شده[21] توسط مشتری می تواند بر رفتار خرید آنها تاثیر گذارد، محقق در پی آن است که دریابد خطر ادراک شده و انگیزه چه تاثیری بر رفتار مشتریان ورزشی خواهد داشت و ارتباط هر یک از انواع خطرات ادراک شده با انواع مقاصد رفتاری مصرف کنندگان ورزشی چگونه می تواند باشد.
سرمایه گذاران به عنوان اصلی ترین تامین كنندگان منابع شركت ها خواهان اطلاعات كامل و درست از شركت ها هستند تا با استفاده از آن بتوانند عملکرد مدیریت را ارزیابی نموده و حاصل آن را در جهت تصمیم گیری های آتی خود بکار بندند. در بازارهای كارای سرمایه چنین فرض می شود كه كلیه اطلاعات موجود به سرعت به وسیله افراد جذب شده و اثرات آن در قیمت اوراق بهادار منعكس می شود. یعنی قضاوت افراد و تصمیم های آنان در قیمت های اوراق بهادارتجسم می یابد.
محافظه كاری نیز به عنوان یكی از اصول محدود كننده حسابداری سالهاست كه مورد استفاده حسابداران قرار دارد و علیرغم انتقاد های فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. اصل محافظه كاری موجب می شود تا از میان روش های مختلف، روشی اعمال گردد كه حداقل اثر فزاینده را بر سود خالص و جمع دارایی های شركت داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس این اصل، شركت نباید از روش هایی استفاده كند كه درآمد ها و دارایی های خود را بیش از واقع هزینه ها و بدهی های خود را كمتر از واقع نشان دهد(واتز [1]، 2003).
بنابراین آنچه که واضح است اینست که ارزیابی و سنجش عملکرد مدیریت و وجود کارایی اطلاعاتی از عوامل قابل توجه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان می باشند. در این پژوهش به دنبال این پاسخ این سوال خواهیم بود که آیا عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی می تواند بر محافظه کاری(شرطی و غیر شرطی) تاثیر گذار باشد یا خیر.
در این فصل از پژوهش پس از بیان مسئله به ارائه و توضیح در خصوص اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است و در ادامه فرضیه های تحقیق و قلمرو تحقیق مشخص و پس از آن واژه ها و اصطلاحات تحقیق توضیح داده می شود.
1-2- تشریح و بیان مسئله
سیل عظیم رسوایی های مالی اخیر در سطح جهان، از انرون و ورلدکام در آمریکا تا پارلامات در اروپا، سبب شده است که انگشت اتهام به سمت گزارشگری مالی نشانه رود. صورت های مالی هسته اصلی فرآیند گزارش گری مالی را تشکیل میدهند. صورت های مالی و در راس آنها صورت سود و زیان (رقم سود خالص) در کانون توجه سرمایهگذاران قرار دارد. در سال های اخیر مبحث کیفیت سود گزارش شده مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. یکی از جنبههای کیفیت سود محافظهکاری است؛ بدان معنا که هر چه محافظهکاری سود بیشتر باشد، کیفیت آن بالاتر است. مفهوم محافظهکاری در حسابداری سابقه ای طولانی دارد و به قول باسو[2] ( 1997) نفوذ
محافظهکاری در حسابداری حداقل به 500 سال میرسد. حسابداران به طور سنتی محافظهکاری را “قانون پیشی گرفتن زیانها و عدم سبقت سودها” معرفی کرده اند باسومحافظهکاری را تمایل حسابداران به الزام برای داشتن مستندات قوی (درجه بالایی از قابلیت تأیید شوندگی) برای شناسایی اخبارخوب در مقابل شناسایی اخبار بد معرفی میکند. حال در این پژوهش به دنبال بررسی این موضوع هستیم که دو عامل عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی را میتوان از عوامل تاثیر گذار بر محافظه کاری نامید یا این دو متغیر فاقد اثرگذاری بر محافظه کاری می باشند.
ارزیابی عملکرد مدیریت پایه و اساس بسیاری از تصمیمات از قبیل پاداش مدیران، قیمت سهام، ریسك سهام، تصمیم گیری مربوط به سرمایهگذاری و سایر موارد دیگر است و نیز یكی از شاخص های بسیار مهم برای واحد اقتصادی می باشد زیرا در صورت مناسب بودن این شاخص واحد اقتصادی به اهداف خود دست می یابد روشهای اندازه گیری عملكرد مدیریت شركت و یافتن راهكارهای كنترل عملكرد آنها دارای روش های زیاد و همچنین پیچیدگی های خاص خود می باشد اما یكی از مهم ترین این شاخص های نسبت سود خالص بر كل دارایی ها (ROA) می باشد (یوشی ساتو[3]،2012). در مورد عملکرد و كارایی اطلاعاتی می توان گفت مبنای تصمیمگیری مشارکت کنندگان در بازارهای اوراق بهادار، اطلاعاتی است که از سوی بورس، ناشران اوراق بهادار و واسطه های فعال در این بازارها، منتشر می شود. بهرهگیری از این اطلاعات و به عبارتی تصمیمگیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان پذیر است که اطلاعات یاد شده به موقع، مربوط، با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشد. از سوی دیگر، نوع و چگونگی دستیابی به اطلاعات نیز حایز اهمیت است(هلتهایسن و واتز ،2001).
اما مسئله مهم این است كه آیا عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی می توانند به عنوان دو عامل موثر محافظه کاری را تحت تاثیر قرار دهند یا خیر؟ بر همین اساس در این تحقیق با توجه به مبانی نظری مذكور به بررسی رابطه بین عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی با محافظه كاری شرطی و غیر شرطی پرداخته می شود.
1-3- ضرورت انجام پژوهش
از دیدگاه نظری ، محافظه کاری حسابداری رفتار جانبدارانه مدیر در شناسایی سود را به تاخیر
می اندازد. از این رو، محافظه کاری موجب می شود تا مدیر و سایر گروهها نظیر سهامداران مبالغ کمتری از سود را دریافت نمایند. این موضوع موجب افزایش ارزش شرکت می شود. ارزش افزایش یافته شرکت، میان همه گروههای طرف قرارداد شرکت تقسیم و رفاه هر گروه افزایش می یابد.
(واتس، 2003).
تهیه صورت های مالی محافظهكارانه بر قابلیت اتكاء اطلاعات حسابداری می افزاید، محافظهكاری توانایی سود حسابداری برای انعكاس سود اقتصادی (بازده مثبت سهام )و زیان اقتصادی (بازده منفی سهام ) رانشان میدهد. تأكید محافظهكاری بر تمایز قائل شدن بین بازده مثبت و منفی سهام (سود و زیان اقتصادی )است(باسو، 1997). بنابراین شناسایی عوامل موثر بر محافظه کاری می تواند استفاده کنندگان صورتهای مالی را یاری دهد. در واقع این پژوهش از آن جهت ضرورت می یابد که شرکت های خصوصی، بخش قابل توجه از اقتصاد ایران را تشکیل می دهند با توجه با این که روند خصوصی سازی با اجرای اصل 44 قانون اساسی شتاب بیشتری گرفته است، ارزیابی عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی از دید ذینفعان بسیار حائز اهمیت می باشد از طرفی دیگر محافطه كاری نیز یكی از مفاهیم كیفی در گزارشگری مالی می باشد و بر همین اساس ممكن است این ویژگی كیفی از سوی مدیر تغییر كند و در نهایت بتواند بر تصمیم گیری ذینفعان اثر گذار باشد.
روشهای اندازه گیری عملكرد مدیریت شركت و یافتن راهكارهای كنترل عملكرد آنها دارای روشهای زیاد و همچنین پیچیدگی های خاص خود میباشد ، مسئله مهم این است كه تحقیق در آن حوزه، امكان توسعه ثروت و درآمد را برای كشور و بالخصوص برای سرمایهگذاران در شرکتهای بزرگ و کوچک به ارمغان می آورد. در نهایت یافته های منتج از این تحقیق می تواند برای خیل عظیم سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، مدیران و سایر استفاده کنندگان از گزارشهای مالی شرکتها مفید فایده قرار گیرد.
1-4- پرسش پژوهش
در تحقیق حاضر به طور کلی درصدد بررسی این موضوع خواهیم بود که آیا عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی بر محافظه کاری شرطی و غیر شرطی تاثیر می گذارند یا خیر؟
1-5- اهداف پژوهش
اهداف کلی تحقیق را می توان به دوبخش تقسیم و به شرح ذیل بیان نمود:
1-5-1- اهداف علمی پژوهش
هدف اصلی پژوهش همانطور که از عنوان آن بر می آید، اینست که آیا عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی می تواند بر محافظه کاری (که خود به دو صورت شرطی و غیر شرطی قابل سنجش می باشد) تاثیرگذار باشد یا خیر؟ به جهت دستیابی به این هدف به بررسی علمی عملکرد مدیریتی، کارایی اطلاعاتی و همچنین محافظه کاری شرطی و غیر شرطی و عوامل موثر بر آن پرداخته شده است.
1-5-2- اهداف کاربردی پژوهش
اولین كاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته مورد تحقیق می باشد كه زمینه لازم را برای توسعه تئوری های آن رشته و حركت به سمت سیستم های سازگارتر و كاراتر را مهیا می سازد. هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه بین عملکرد مدیریتی و اطلاعاتی با محافظه كاری در شركت های بورس اوارق بهادار تهران می باشد. جهت دستیابی به این هدف كلی، آن را به اهداف جزئی ذیل تفكیك و در طول انجام تحقیق، این اهداف پیگیری می شود.
– تبیین بررسی رابطه بین عملکرد مدیریتی و محافظه كاری.
– تبیین بررسی رابطه بین عملکرد اطلاعاتی و محافظه كاری.
اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن می تواند اهداف کاربردی، برای گروه های زیر داشته باشد:
– تحلیل گران مالی: نتایج این تحقیق می تواند جهت تحلیل شركت هایی كه از سطح عدم كارایی مدیریتی و اطلاعاتی زیادی برخوردار هستند مفید باشد.
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
بیان مسئله
با مطالعه و تحقیق در زمینه عرفان و متون عرفانی ایران به تاثیرپذیری عرفان اسلامی_ ایرانی از آیینها و مذاهب پیش از خود پی میبریم؛ به کیش و آیینهایی چون آیین بودایی، آیین گنوسی، کیش مانوی، دین زرتشتی و مسیحیت و دیگر ادیان و مکاتب. و نکتهی قابل توجه در این است که در میان این مذاهب، آیین گنوسی به دلیل قدمت زمانی بیشترین تاثیر را بر ادیان دیگر و در نتیجه ذهن و تفکر ایرانیان آن روزگار گذاشته است و ما نمیتوانیم اثرپذیری عرفان ایران را از این عقیده انکار کنیم و میبایست ریشههای اعتقادات عرفان اسلامی را در عرفان صدر مسیحیت جستجو کرده و به مقایسهی مبانی و اصول آن بپردازیم و اینهمانیهای آن را بیابیم. اگرچه تا کنون پژوهشهایی در این زمینه صورت گرفته است، ولی باز هم جای تحقیق و بررسی باقی است. این پژوهش در صدد آن است که به بیان تاریخچهی مختصری از آیین گنوسی و تاثیر آن بر عرفان و ادبیات عرفانی ایران بپردازد و همچنین با مطرح کردن و معرفی بنمایههای کیش گنوسی و مقایسه و تطبیق آن با عرفان اسلامی ایران به خصوص اصل مهم تضاد ” نور و ظلمت” که بنمایهی اصلی آیینهای ابتدایی و اسطورهای و به ویژه مکتب گنوسی است، پرداخته و تاثیر این عقیده را بر عارف و شاعر بزرگ ایران، ” مولانا جلالالدین بلخی” در “مثنوی معنوی” بررسی کرده و بیان کند.
1_2 هدف تحقیق
معرفی و شناساندن آیین گنوسی و مقایسهی اصل مهم دو پدیدهی متضاد ” نور و ظلمت” بر آثار عرفانی ایرانی و به خصوص مثنوی معنوی.
1_3 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزههای آن
لزوم شناخت ریشههای عرفان در صدر مسیحیت و مقایسهی بنمایههای آن با عرفان ایرانی و توجه به اصل مهم ” نور و ظلمت” و مقایسه و تطبیق و شناساندن این دو پدیده در آیین گنوسی و مثنوی مولانا.
1_4 سوالات و فرضیههای تحقیق
– مسئلهی مهم ” نور و ظلمت” که در متون هر دو آیین به وفور دیده میشود، چه وجوه اشتراکی با هم دارند؟
– آیا مولانا در بیان مسئلهی ” نور و ظلمت” به این آیین و عقیده توجه داشته است؟
1_5 مدل تحقیق
تحقیقی – تطبیقی
1_6 تعریف عملیاتی متغیرها و واژههای کلیدی
اسطوره: اسطوره تفسیر انسان نخستین از جهان و طبیعت است. و از یک نظر دربارهی جهان شناخت و فرجام شناسی انسان و جهان پیرامونش است و از آن به عنوان سنت قدسی یا مینوی، وحی اصلی و آغازین نزد مورخان ادیان یاد شده است.
گنوستیسیزم: این اصطلاح بیانگر جریان فکری کهنی است که بر آگاهی از رازهای الهی تأکید
میورزد. گنوسیسم مجموعهای از فرق و نحلههای دینی و شبه دینی- اعتقادی است که در سوریه و فلسطین و بینالنهرین و مصر وجود داشته که در دوران مسیحیت به اوج خود رسیده است.
نور: روشنایی است و آن چیز که باعث روشن شدن دیگر اجسام و اشیاء شود. و در تعریف عرفانی آن حقیقت حضرت باری تعالی.
ظلمت: ضد نور، به معنای تاریکی. و در عرفان به معنای هرآنچه که سد راه شناخت حقیقت حضرت حق شود.
1_7 روش تحقیق
اسنادی – کتابخانهای
1_8 قلمروی تحقیق
با تحقیق در پیشینهی نور و ظلمت در اسطوره و ادیان گوناگون و عرفان، جنبههای ارتباطی آن را با مثنوی معنوی بررسی کردهام.
1_9 جامعهی آماری و حجم نمونه
با روش کتابخانهای، مفهوم نور و ظلمت را از دیدگاه آیین گنوسی و همینطور از دیدگاههای عرفانی پیش از اسلام و پس از اسلام مورد بررسی قرار داده، اما به دلیل کمبود منابع موجود در این زمینه، ناگزیر به مطالعه و بررسی حجم زیادی از کتبی در زمینههای مختلف در راستای این موضوع بودهام، تا به جمعبندی منطقی و درستی در این زمینه دست یابم. در آخر نیز با استخراج ابیاتی با این مضامین از مثنوی معنوی به بررسی مقایسه و تطبیق آن با پدیدهی نور و ظلمت پرداختهام.
1_10 محدودیتها و مشکلات
از مهمترین محدودیتها در این تحقیق، میتوان به کمبود منابع موجود دربارهی اسطورهی نور و ظلمت و همچنین در مورد اندیشه و آرای گنوسی اشاره کرد.
مبانی نظری تحقیق
-1- اسطوره
اسطوره در لغت با واژهی (Historia) به معنی ” روایت و تاریخ ” همریشه است؛ در یونانی (Mythos) به معنی شرح، خبر و قصه آمده که با واژهی انگلیسی (Mouth) به معنی دهان، بیان و روایت از یک ریشه است (اسماعیل پور،1387،13).
اسطوره امروزه هم به معنای (Fiction) یا (Iiiusion) بهکار میرود. و هم به معنای سنت قدسی یا مینوی، وحی اصلی یا آغازین، الگوی نمونهوار، که خاصه در نزد قوم شناسان، جامعهشناسان و مورخان ادیان، معمول و مأنوس است (الیاده،1362،10).
اسطوره به زبان یونانی (Muthos) عموماً داستانی است که حقیقی نیست و بهطور معمول با
هستیهای فوق طبیعی یا مخلوقات فوق انسانی درگیر میشود. اسطوره اغلب با آفرینش ارتباط
مییابد و توضیح میدهد که چگونه چیزی به وجود میآید. اسطوره بیانگر یک احساس یا ایده است. مانند پرومته (Promethean) یا هرکول (Herculean) یا ایدهی دیانا (Diana) یا داستان اورفئه (Orpheus) و اریدیس (Eorydice). بسیاری از اسطورهها یا شبهها شرح نظم طبیعی بدوی و نیروهای مربوط به عالم هستیاند (سلاجقه،1387،251).
اسطوره یا Mythology نقل کنندهی سرگذشتی قدسی و مینوی است. راوی واقعه ایست که در زمان اولین، زمان شگرف بدایت همه چیز رخ داده است. بنابراین اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است. یعنی میگوید چگونه چیزی پدید آمده، موجود شده و هستی خود را آغاز کرده است. اسطوره فقط از چیزی که واقعاً روی داده، و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید (الیاده،1362، 14).
هرچند اسطوره در دیدگاههای گوناگون تعاریف و تعابیر متعدد دارد، اما در یک کلام می توان آن را چنین تعریف کرد: اسطوره عبارت است از روایات یا جلوهای نمادین دربارهی ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و بهطور کلی جهانشناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی بهکار میبندد؛ اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که در زمانی ازلی رخ داده و به گونهای نمادین، تخیلی و وهمانگیز میگوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی یافته یا از میان خواهد رفت، و در نهایت، اسطوره به شیوهای تمثیلی کاوشگر هستی است (اسماعیل پور،1387،13).
شکلگیری اساطیر بر اساس انعکاس ساختهای اجتماعی، پدیدههای طبیعت و عکسالعملهای روانی انسان بوده است. تقریبا در اساطیر همهی اقوام، عناصر طبیعت به چشم میخورد، نظیر آسمان، خورشید، زمین، کوه، درخت و آب، که به صورت خدایان ظاهر میشوند. روابط خدایان با یکدیگر و با انسان، انعکاسی از روابط اجتماعی عصر شکل گیری اساطیر است. اما اسطوره تابعی از مسایل روانی انسان است، چه به صورت فردی و چه اجتماعی، نیز هست ( بهار،1386، 258).
اسطوره همچون سرگذشتی و داستانی مینوی و بنابراین حدیثی واقعی قلمداد و تلقی میشود، زیرا همیشه به واقعیتها، رجوع و حواله می دهد. اسطورهی ” آفرینش کیهان (Cosmogonie)” واقعی است، چون که وجود عالم خود واقعیت آن را اثبات میکند. همچنین اسطورهی ” اصل و منشأ مرگ ” نیز واقعی است. زیرا میرایی و مرگ انسان اثبات کنندهی آن است (الیاده،1362،15).
اسطوره با مفهوم دیرند (Duree) پیوندی تنگاتنگ دارد وسپر حفاظی است در برابر زمان و افسردگیاش. اسطوره به تاریخ تقدس میبخشد، ولی با آن در تضاد است، زیرا متعلق به مقولهای دیگر است، یعنی جهان لایزال و جاودانی (الیاده،1381،141).
نقش اسطوره (روایت یا داستان اسطوره) بیدار کردن ماست و شکستن پیوسته یا غلافی که مانع از رؤیت باطنی ماست تا بتوانیم چیزها را همانگونه که هست ببینیم و از جهل و نادانی به درآییم. هم زمان اسطوره ما را در واقعیتی که زمان ما، یعنی زمان گیتیانه، زمان نسبی و میرنده، هر لحظه مستور میدارد، دوباره مستقر میسازد (همان ،142).