سعدی چون پیامبری بود که در یک دوره از تاریخ سیاسی ایران ظهور کرد که جامعهی ایرانی در گرداب پیامدهای ناشی از قتل و غارتهای قوم مغول دست و پا می زد. آنجا که یأس و ناامیدی بر پیکرهی اخلاقی ایرانیان ضربه می زد و آنها را به سوی فلاکت و نابودی سوق میداد.
درآن برهه از تاریخ ایران، هر چند خطهی فارس با تدبیر حاکمان آن از این غارتها در امان مانده بود؛ ولی سعدی میداند که گرد و غبار غم و رنج این فتنه به جای جای ایران پراکنده میشود.
اکنون او به عنوان یک اصلاح گر که افکاری برتر از اندیشههای بشری زمان خود دارد چه وظیفهی خطیری را بر دوش میکشد. چگونه باید عمل کند که امیدی روشن به آینده فرا روی بشر ناامید قرار گیرد.
سعدی سالها در میان اقوام مختلف زیست و با اخلاق گروههای زیادی از مردم آشنا شد و تجربهها آموخت تا با کوله باری از تجربه و احساس قدم به زادگاه خود، شیراز، بگذارد و آنچه را میداند و در اندیشه خود میگذراند در بوستان و گلستان به نگارش در آورد تا آیندگان را بهرهها باشد.
در این پژوهش، نگارنده قصد دارد به کمک اندیشمندان علم و ادب به ویژه استادان بزرگوارم جناب آقای دکتر محمودی و سرکار خانم دکتر نیازکار سیری اخلاقی و پیوندی در بوستان سعدی داشته و از این رهگذر به نمایش جلوههای پیوند انسان با خداوند و آفریدههای او بپردازد. پیوند و ارتباط بنده با خداوند و آفریدههای او در بوستان هدف متعالی است که سعدی با شیوهی تمثیل و حکایات در کلام خود به تصویر میکشد تا رسالتی که در دنیای اندیشهی پربار خود دارد به انجام برساند.
در جلوه گاهاندیشهی سعدی آن چه به روشنی قابل تصور است همه چیز حول محوری استوار که همان آفریدگار است، می چرخد.
سعدی در بوستان بابهایی را بر روی انسان باز میکند که هر کدام دری است برای ایجاد و پیوند و ارتباط با خداوند.
به قول علی دشتی «از همان باب اول که «در تدبیر و عدل رأی» سخن رانده و از نخستین حکایت بوستان، روح انسان دوستی سعدی، مرد اجتماع و اخلاق که عدالت و مردمیرا اساس کشوربانی میداند تجلی میکند.» (دشتی، 1380: 281)
او وقتی از عدل و انصاف میگوید عدالت را که یکی از محورهای ارتباطی جلوههای پیوند با خداست در کاسهی پادشاهان میریزد تا زیردستان و رعیت را سیراب کند.
بر آن باش تا هرچه نیت کنی | نظر در صلاح رعیت کنی… |
240/43
از آن بهره ورتر در آفاق نیست | که در مُلک رانی به انصاف زیست |
246/43
احسان و نیکوکاری فضیلتی که گشایش اخروی را نصیب بنده میکند
کرم کن که فردا که دیوان نهند | منازل به مقدار احسان دهند |
564/56
وقتی عشق و شور آفرینی میکند، هدفش ساختن روحی پاک و هدایت زندگی برای پیوند با حضرت حق است.
اگر میرم امروز در کوی دوست | قیامت زنم خیمه پهلوی دوست |
1733/104
سرفرو آوردن در برابر حکم و رای خداوند و راضی به رضای حق بودن، اندیشهای است که تجلی گاه معرفه الله است.
چو رد می نگردد خدنگ قضا | سپر نیست مر بنده را جز رضا |
2620/141
قناعت پیوندی سعادت بخش که توانگری را به دنبال دارد.
قناعت توانگر کند مرد را | خبر کن حریص جهان گرد را |
2704/145
عالم بوستان جهان تربیت است و اصلاح نفس و دگرگونی اندیشهها برای سلامتی پیوندها.
سخن در صلاح است و تدبیر و خوی | نه در اسب و میدان و چوگان و گوی |
2874/153
در بوستان تفکر در پدیدههای هستی و نعمتهای او انسان را به سپاس گزاری برمی انگیزد تا جلوهای دیگر از پیوندها رقم بخورد.
عطایی است هر موی از او بر تنم | چگونه به هر موی شکری کنم؟ | |
ستایش خداوند بخشنده را | که موجود کرد از عدم بنده را |
3313-3312/171
در اندیشههای سعدی، عنایت خداوند همیشه شامل احوال بندگان است و توبه دروازهای است برای ایجاد پیوندهای دوباره حتی بعد از سالها غفلت.
بیا ای که عمرت به هفتاد رفت | مگر خفته بودی که بر باد رفت؟ | |
همه برگ بودن همی ساختی | به تدبیر رفتن نپرداختی |
3577-3576/183
بر روی هم نمایشگاهی که سعدی در بوستان به عرضه میگذارد، مجموعهای از پیوندهایی است که در چرخهی ارتباطی انسان با خدا و آفریدههای او هر کدام شاه راه و ریسمان محکمی است که میتوان با چنگ زدن به آن با خدا پیوند خورد. به قول دکتر زرین کوب «راههایی است که مخاطب را به کاخ دولت –یعنی سعادت ابدی- ره می نماید» (زرین کوب، 1391: 740)
ابیاتی که در این پایان نامه به عنوان نمونه آورده شده از بوستان سعدی (سعدی نامه) به تصحیح غلام حسین یوسفی است و اعداد که در زیر ابیات آورده شده از چپ به راست به ترتیب بیانگر شماره صفحه و شماره بیت میباشد.
این پایان نامه در پنج فصل به قرار زیر تنظیم شده است.
1- فصل اول: نگاهی به زندگی سعدی و آثارش
که در این فصل مختصری از زندگی سعدی و روزگارش و آثار وی آورده شده است.
2-فصل دوم: جلوههای پیوند انسان با خداوند
در این فصل سعی شده که آنچه در اندیشه سعدی باعث پیوند انسان با خداوند میگردد به صورت عنوانهای جداگانه آورده شود و سپس برای هر عنوان توضیحاتی همراه با نمونه ابیات آورده شود.
3- فصل سوم: پیوند انسان با هم نوعان
در این فصل جلوههایی از پیوند بین انسان و هم نوع خود به ویژه پیوند بین پادشاه و مردم آورده شده که به اعتقاد سعدی عنصرهای اخلاقی هم چون: رعیت پروری، نیکوکاری و غریب نوازی و میهمان نوازی جلوههایی هستند که سبب پیوند انسان با هم نوع خود میگردد.
4- فصل چهارم: پیوند انسان با خویشتن
سعدی باور دارد که انسان نسبت به خودش هم یک مسئولیتی دارد که در این فصل از جلوههایی صحبت شده که در واقع پیوند دهندهی انسان با خویشتن است و سبب خودسازی او میگردد، پیوندهایی هم چون: در غم خویش بودن، پاک دلی، پرهیز از غرور، خودپرستی و…
5- فصل پنجم: پیوند انسان با دیگر جلوههای آفرینش
در بوستان سعدی جلوههایی از آفرینش خداوند وجود دارد که انسان در پیوند و ارتباط با آنهاست. پیوندهایی هم چون: طبیعت، جانوران و… که در این فصل از این جلوهها و چگونگی پیوند انسان با آنها صحبت شده است.
خانواده یک نهاد اجتماعی اولیه و حیاتی است که هم سلامت فرد و هم بقای جامعه را تأمین و تضمین می کند. هیچ جامعه ای بدون داشتن نظامی برای جایگزینی اعضای خویش قادر به ادامه حیات نیست. خانواده امکانی را فراهم می سازد که از طریق آن جایگزینی تحقق یابد. فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی بلکه مهمتر از آن به لحاظ عاطفی، روانی و شخصیتی نیز تحت تأثیر خانواده قرار دارد. زیرا خانواده جایگاهی است که فرد می تواند با تکمیل شخصیت خویش، برای برعهده گرفتن نقش های اجتماعی آماده گردد. نقش همسری (زن یا شوهر بودن) از جمله نقش هایی است که پس از عمل اجتماعی ازدواج به عهده افراد گذاشته می شود (ریاحی و دیگران، 110:1386).
برای اینکه خانواده بتواند کارکردهای اصلی خود را به خوبی ایفا نماید، لازم است امنیت و آرامش در آن وجود داشته باشد. واقعیت این است که در فرآیند چرخه زندگی خانوادگی مسایل و مشکلاتی بوجود می آید که آرامش آن را هر چند برای مدت کوتاهی سلب می کند. این مسایل در سطح خرد مربوط به ساختارها و کارکردهای نهاد خانواده و در سطح کلان مربوط به ساختارهای اجتماعی است. تغییر و تحولاتی که به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع بوجود می آید، نهاد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد (ریتزر[1] و جورج،2004).
دگرگونی های خانواده، رفتار اعضاء آنرا تحت تأثیر قرار داده است. چگونگی تقسیم قدرت در خانواده میان زن و شوهر با کم و کیف خوشبختی زوجها و احساس عادلانه بودن قدرت رابطه دارد (سابین[2]، 2000). تغییرات نهاد خانواده با وجود جنبه های مثبت خود باعث افزایش میزان تعارضات در بین اعضاء خانواده شده است (چافتز[3]، 2003). مخالفت و تعارض، در هر رابطه ای از جمله رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیر است. علی رغم تلاش والدین برای محافظت فرزندانشان از پیامدهای تعارض، کودکان به طور روزمره با تعارضات والدین مواجه می شوند. تحقیقات نشان دهنده رابطه بین مواجه کودک با تعارض والدین و مشکلات عاطفی (افسردگی و اضطراب) و رفتاری (پرخاشگری و بزهکاری) در کودکان بوده است (دیویس و کامینگز[4]،2001؛ گریچ و فین چام[5]،2002). تعارض والدین، کودکان را دچار استرس، ترس و خشم می کند و مواجه مکرر با تجربه تعارض می تواند منجر به مشکلات رفتاری (کامینگز و دیویس،2001) و همچنین مشکلات سلامت جسمی در کودکان شود (الشیخ، هارگر و ویتسون[6]، 2001). رویدادهای استرس زای زندگی یک تهدید بالقوه برای سلامت و رشد سالم کودکان و نوجوانان هستند (چیکتی و توث[7]، 2000). تعارض زناشویی یکی از مشکلاتی است که کودکان همه نقاط زمین با آن مواجه می شوند (کاتز و گاتمن[8]، 2003).
با توجه به اینکه امروزه در بسیاری از خانواده ها میزانی از تعارض بین والدین وجود دارد، تحقیق حاضر بر آن است تا به بررسی میزان تأثیر این تعارض بر روی فرزندان با توجه به سازگاری آنان (پارامترهای عزت نفس، پرخاشگری و سلامت روان) بپردازد. به گونه ای که نتایج حاصل از این تحقیق بتواند مورد استفاده مشاوران خانواده و مشاوران بالینی قرار گیرد و با ارزیابی نتایج این موضوع، در جهت بررسی راهکارهای کاهش تعارضات والدین و یا کاهش تأثیر آن بر فرزندان، قدمی مثبت در جهت افزایش سازگاری فرزندان برداشته شود.
این مطالعه بر روی پدیده تضاد والدین و تأثیرات آن بر سازگاری فرزندان متمرکز شده است، بخصوص به عنوان آنچه که در خانواده رخ می دهد. از آنجایی که در بسیاری از خانواده های ایرانی این موضوع وجود دارد (کار[9]،2002)، مهم است که به بررسی این موضوع پرداخته شود.
خانواده در طول تاریخ تحت تأثیر تحولات گوناگون اقتصادی و اجتماعی دگرگون شده است (عنایت و موحد، 1383). این دگرگونی ها منجر به بروز تعارض در روابط متقابل اعضاء خانواده از حالت خفیف تا حالتهای شدید نظیر خشونت، گشته است. بخشی از این تعارضات در ارتباط با عوامل بیرون از خانواده و بخشی از آنها در ارتباط با عوامل درونی خانواده است. البته میان این دو روابط متقابل وجود دارد. مطالعات متفکران مختلف نشان می دهد که تعارضات خانواده در ارتباط با تعارضات جامعه است (دادلی گرنت[10]، هال پرن[11]،کاسلو[12]،ریس و دیگران[13]، 2004). تضاد به خودی خود یک رفتار منفی است و می تواند بر کیفیت روابط اثر داشته و پیامد های مثبت و یا منفی را نیز داشته باشد. تضاد ممکن است از حالت روانی به اقدامات شفاهی یا غیر شفاهی محدود شود و به صورت خشونت فیزیکی، که فرد دیگری را آسیب می رساند، باشد (گلز [14]، 1999). برخی از پژوهشگران بر این باورند که میزان بالاتر تعارض در خانواده، بیشترین میزان احتمال و بروز تضاد را به همراه دارد. در این پژوهش ها، تضاد به عنوان تعارض شدید مدیریت نشده در نظر گرفته شده است (کلمن و استراوس[15]، 1998؛ استراوس ، گلز و استین متز[16]، 1997؛ وارنر[17]، 1995).
در جوامع امروزی بدون داشتن یک شغل، زندگی کردن امکان پذیر نیست و هر فرد به داشتن شغلی نیازمند است تا بتواند به سازمان اجتماعی وارد شود و در جامعه جایگاه و منزلتی بیابد. اشتغال برای ادامه زندگی و لقای جامعه ضروری و اجتناب ناپذیر است و زندگی هر فرد از راه کار کردن تامین می شود و خود کفایی هر کشور به میزان و نوع عملکرد شاغلان آن بستگی دارد (آریافر،1392). یکی از مباحث مهم در بحث عملکرد شاغلین، استرس شغلی می باشد.
با در نظر گرفتن اهمیت خشنودی شغلی و سلامت فرد؛ وجود منابع متعدد استرس، بر میزان دسترسی کارکنان به سلامت روان و خشنودی اهمیتی بسیار دارد، زیرا استرس زیاد و شدید اصولا سلامت افراد را به مخاطره انداخته و از خشنودی آنها می کاهد(فلانز و اویلی،2006). صرف نظر از این که شغل افراد چه باشد، آنها نسبت به شغل خود، احساسات و نگرش هایی دارند. آنها ممکن است از برخی وجوه کار خود خوشنود و یا ناخشنود باشند و نسبت به مطلوبیت آنچه که انجام می دهند، نظری منفی یا مثبت داشته باشند. کار صرف نظر از تامین مالی، می تواند برخی نیازهای اساسی انسان، نظیر تحرک بدنی ، تماس اجتماعی، احساس خود ارزشمندی، اعتماد و توانمندی را ارضاء کند، اما با این وجود کار می تواند منبع عمده استرس نیز باشد.
در قرن حاضر موضوع فشار روانی و استرس یکی از مهمترین زمینه های پژوهشی در علوم مختلف بوده است و بررسی تاثیرات آن بر زندگی انسانی یکی از گسترده ترین قلمروهای پژوهشی در عصر حاضر را تشکیل می دهد. استرس و اضطراب یکی از اجزای دایم هر روز زندگی هستند. همه ما در هر لحظه با مواردی روبه رو می شویم که ممکن است استرس زا باشند. این موارد شامل شناسایی پریشانی روزمره تا حوادث بزرگ زندگی می شوند و میزان استرس زا بودن هر یک از فردی به فرد دیگر فرق
می کند (تقوی، 1389).
کارکنان ساعات زیادی را در محیط کار سپری می کنند. نارضایتی شغلی و در پی آن استرس ظرف چند سال فرد شاغل را بیمار می کند. برای همین کارشناسان به مدیران پیشنهاد می کنند به مساله استرس در محیط کار اهمیت زیادی بدهند. آنها می توانند افراد دارای استرس را شناسایی کنند و به آنها آموزش دهند. همچنین می توانند در عملی پیشگیرانه عوامل استرس زا را از محیط کار حذف کنند. آیا ترجیح می دهیم کارکنانی شاداب و سالم و راضی داشته باشیم یا کارمندانی که پر از استرس و دچار بیمارهای قلبی، فشار خون و …. هستند (اینالو،1391).
در سال 1970 کارازاک نظریه معروف کنترل تقاضا را ارایه نمود. بر اساس این نظریه استرس شغلی وقتی رخ می دهد که میزان دامنه تصمیم گیری، یا همان کنترل بر روی کار، کم باشد. بدین ترتیب برخی شغل ها دارای استرس بیشتر و برخی کمتر هستند. وی کلیه مشاغل و افراد را به چهار گروه تقسیم نمود: مشاغل با استرس بالا، مشاغل با استرس پایین، مشاغل با استرس فعال و مشاغل با استرس غیر فعال (به نقل از برودنیک و بارنز،2001). انسان ها از بدو پیدایش همواره به دنبال دستیابی به رفاه و آسایش بوده اند (دهنوی،1391) اما با پیشرفت و ارتقای سطح بهداشت جوامع انسانی، توجه به مسایل ذهنی و عینی در مورد رفاه اهمیت زیادی پیدا کرد و واژه طول عمر و درمان در برابر کیفیت زندگی قرار گرفت (فدریکو،2003).
کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ابعاد زندگی را در بر می گیرد. با وجود این مفهوم آن برای هر کس منحصر به فرد و با دیگران متفاوت است. علیرغم اینکه در مورد تعریف کیفیت زندگی چالش های متعددی وجود دارد، ولی متخصصین در محدوده ای از مفاهیم با هم اتفاق نظر دارند. بعضی از متخصصان در مورد ذهنی بودن و پویا بودن این مفهوم توافق دارند. اغلب آنها معتقدند کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی و در برگیرنده حقایق مثبت و منفی زندگی است. از طرفی عده ای ان را در یک مفهوم فردی قلمداد می نمایند. به این معنا که حتما باید توسط خود شخص و بر اساس نظر او تعیین گردد (شکرکن،1381). فرل و ایزدام و وینزل (1989) نظریه ای از کیفیت زندگی ارایه دادند طبق نظریه آنان کیفیت زندگی عبارت است از پیشگیری و آرام کردن ناراحتی روانی و جسمی، حفظ عملکرد روانی و جسمی و داشتن چارچوب حمایتی. طبق این نظریه کیفیت زندگی 4 بعد دارد: بهزیستی جسمی، بهزیستی روان شناختی، بهزیستی اجتماعی و بهزیستی معنوی (به نقل از آریافر،1392).
در حوزه ورزش نیز تحقیقاتی برروی استرس شغلی و کیفیت زندگی انجام گردیده است. نصری و واعظ موسوی(1385) در تحقیق خود به اهمیت کیفیت زندگی اشاره نمودند و اهمیت این مقوله را در موفقیت مربیان خاطر نشان نمودند. محمد زاده و همکاران (1391) در تحقیق خود به نقش استرس بر عملکرد منفی مریبان اشاره نمود. رمضانی نژاد و همکاران (1375) در تحقیق خود ، مربیان تربیت بدنی بیشتر از حد متوسط با عوامل استرس زا روبرو هستند.. با بررسی تحقیقات مشخص می گردد که کیفیت زندگی مفهومی مهم بر عملکرد مربیان می باشد. یکی از عواملی که تاثیر به سزایی بر مربیان می گذارد استرس شغلی می باشد. ماهیت شغلی مربیان وجود استرس شغلی را مهیا می سازد. با توجه به اهمیت مقوله کیفیت زندگی و استرس شغلی تحقیق حاضر سعی در مطالعه این دو مقوله در حوزه ورزش و در بین مربیان ورزش را دارد.
1-2. بیان مساله
کیفیت زندگی[1] یکی از مهمترین مسائل پیش روی جهان امروز و از مباحث اساسی در تکوین سیاستگذاری اجتماعی محسوب میشود که موضوعاتی چون رفاه، ارتقاء کیفیت زندگی سلامت محور، رفع نیازهای اساسی، زندگی رو به رشد و رضایتبخش، نوع دوستی و از خود گذشتگی در میان جماعات را در بر میگیرد.
با توجه به مهم تلقی کردن کیفیت زندگی برای افراد جامعه، تلاش برای ارتقاء آن از اصلی ترین اصول و اولویت های برنامه ریزان و سیاست گذران اجتماعی و مدیران و مسئولان حکومتی در هر جامعه و کشوری است. لذا به جرات می توان گفت کلیه برنامه ها، سیاست ها و عملیات های اجرایی در یک جامعه در راستای ارتقاء کیفیت زندگی مردم آن جامعه است. کیفیت زندگی مفهومی است که احساس خوب بودن را از نظر جسمانی و روانی دربرمی گیرد. ونگر و فربرگ کیفیت زندگی را به عنوان آن دسته خصوصیاتی تعریف می کنند که برای فرد ارزشمند است و حاصل احساس راحتی یا ادراک «خوب بودن» است و در راستای توسعه و حفظ منطقی عملکرد جسمانی، هیجانی و عقلانی است (بوبس و همکاران، 2001). ارزیابی کیفیت زندگی کمک می کند تا مشکلات افراد و بیماران به طور بنیادی تر مورد توجه قرار گرفته و روش های درمانی مورد تجدید نظر قرار گیرند (باری، 2002). نتایج مطالعات كیفیت زندگی می تواند به ارزیابی سیاست ها، رتبه بندی مكان ها، تدوین استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی در هر جامعه ای كمك كرده و درك واولویت بندی مسایل اجتماع برای برنامه ریزان و مدیران آن جامعه را به منظور ارتقای كیفیت زندگی شهروندان تسهیل سازد. همچنین یافته های كیفیت زندگی می تواند برای باز شناسی استراتژی های سیاسی قبلی و طراحی سیاست های برنامه ریزی آینده استفاده شوند (لی، 2008). علاوه بر این، مطالعات كیفیت زندگی می تواند به شناسایی نواحی مسأله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های شهروندان در زندگی، تاثیر فاكتورهای اجتماعی- جمعیتی بر كیفیت زندگی و پایش و ارزیابی كارایی سیاست ها و استراتژی ها در زمینه كیفیت زندگی كمك كند.در رویکردی عملی کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم کلی تعریف می شود که تمام ابعاد زیستی شامل رضایت مادی، نیازهای حیاتی، به علاوه جنبه های انتقالی زندگی نظیر توسعه فردی، خودشناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش می دهد(غفاری و امیدی، 1388). کار نیز جنبه ای از زندگی است که صرف نظر از منابع مالی برخی از نیاز های اساسی آدمی نظیر تحرک روانی و بدنی ، نیاز های اجتماعی و احساسات خود ارزشمندی را ارضاء می کند. با وجود این، کار می تواند منبع فشار روانی نیز باشد. در دهه اخیر موضوع استرس و آثار آن در زندگی انسان مورد توجه بسیار واقع گردیده است (الوانی، 1381). امروزه استرس جز جدایی ناپذیر اکثریت مشاغل از جمله مشاغل ورزشی می باشد.
صنعت ورزش به سرعت جهانی گشته، قلمرو آن همهجا را تسخیر كرده و در سراسر دنیا ریشه دوانیده است، تا میلیاردها انسان از آن بهرهمند شوند. صنعت ورزش با در اختیار داشتن عامل محركی همچون مسابقات بزرگ ورزشی، امكان بهرهگیری از فرصتهای تبلیغاتی و رسانهها را فراهم نموده است؛ كه این موضوع خود موجب ایجاد بستر لازم برای تعامل مابین صنعت، تجارت و ورزش گردیده است (آندروف و همکاران،1380). در سطح بینالمللی، ورزش ششمین رتبه را دربین صنایع عمدهی مختلف را دارا است (آزادان،1391). صنعت ورزش بخشهای نظیر کالاهای ورزشی، بازاریابی، سرپرستی ، اجرا وحمایت مال، ورزش حرفهای، پوشاک ورزشی، رسانههای ورزشی و ورزشهای تفریحی را در بر میگیرد و هر ساله در حال رشد است (احسانی،1387). اقتصاد ورزشی حیطه گستردهای است که با دیگر بخشهای اقتصادی رابطهای تنگاتنگ دارد. ضرورت جهانی شدن ورزش كه از دههی 1980 شروع شد، موجب تغییر نقش ورزش در جامعه شد و فرصتهای درآمدزایی بسیاری را برای افراد، مؤسسات و رسانههای مختلف ایجاد كرد (الهی،1387). افزایش فعالیت در عرصهی تربیتبدنی و ورزش موجب افزایش تقاضای كالا وخدمات مختلف میشود. این مجموعه فعالیتها موجب پیدایش صنعت ورزش میشود (عسکریان،1383). یكی از راههای تأمین بودجهی كافی جهت انجام فعالیتهای ورزشی به ویژه فعالیتهای قهرمانی، جذب سرمایهگذاری شركتها وکارخانجات خصوصی در صنعت ورزش است (کاظم،1381). حمایتمالی ورزشی یكی از مهمترین منابع درآمدی در ورزش امروزی است (سید عامری، 1388). مفهوم حمایت مالی از ورزش یک پدیده جدید به شمار نمیرود. کشاک به نقل از گراتون و تیلور[1] (1985). بیان میدارد که شروع حمایت مالی از ورزش به سال 1850 میلادی باز میگردد که در آن یک شرکت استرالیایی به عنوان حامی مالی مسابقات کریکت انگلستان درآمد و از این طریق سود زیادی را عاید خود و برگزار کنندگان مسابقه مذکور کرد(کشاک،[2]2004). حمایت از یک ورزش، سازمان ورزشی یا رویداد توسط یک شخص یا شرکت برای کسب منافع یا سود دو جانبه برای هر دو طرف قرارداد (کشاک،2004). تا به حال چه در ورزش و چه در دیگر زمینهها، از حمایت تعریف جامع و مختصی نشده است. اما حمایت مالی به
عنوان تدارك كمكهای مالی و مادی به یك فعالیت به وسیلهی یك سازمان تجاری با هدف كسب اهداف تجاری تعریف میشود(جماعت،1386).
شانك[3] حمایت مالی ورزشی را به صورت زیر بیان میكند سرمایهگذاری در موجودیت ورزش (ورزشکار،تیم،لیگ، یا برنامهی ورزشی) برای حمایت از اهداف کلی سازمانی، تجاری و یا استراتژیهای پیشرفته (شانک،1951). گراتون[4](1985). حمایت مالی ورزشی را حمایت از یك ورزش، رویداد ورزشی، سازمان ورزشی یا رقابت توسط یك شخص یا شركت برای كسب منافع یا سود دوجانبه برای هر دو طرف قرارداد، میداند. امروزه شركتهای تجاری و صاحبان صنایع مختلف دریافتهاند كه، حمایت مالی میتواند به منزله یك ابزار تبلیغاتی قدرتمند برای آنها عمل كند. در واقع یکی از مهمترین و موثرترین عناصری که موجب پیوند رویدادهای ورزشی و اقتصاد شده است، موضوع حمایت مالی ورزشی به عنوان یک روش تبلیغاتی برای شرکتهای حامی است (بلوریان،1387). اهمیت حامیان مالی در درآمد زایی بخش ورزش دنیا بعد از امتیاز پخش زندهی تلویزیونی قرار دارد که ارزش آن در المپیك برای شرکتها مانند شرکتهای مك دونالد، كداك، ویزا، آدیداس وکوکاکولا بیش از 170 میلیون دلار بوده است (کاظمی،1386). بنابراین با توجه به اینکه حمایت مالی یکی از زیر مجموعههای بخش بازاریابی است و مسئولین ورزش برای به ثمر بخشیدن و به نتیجه رسیدن اهداف خود در بحث ورزش قهرمانی باید زمینه را برای ورود حامیان در ورزش فراهم کنند. یکی از اولین نیازها جهت ورود حامیان به ورزش شناختن عواملی است که مانع از حمایت مالی در ورزش میشود. از آنجا که جذب حامیان مالی برای ورزش استان فارس نیاز به بررسیهای دقیق و کارشناسانه دارد، لذا محقق برآن است تا با بررسی وتحلیل ورزش این استان موانع حمایت مالی در این حوزه را شناسایی و اولویتبندی کند، و بتواندگامی هر چند کوچک در راه گسترش بیشتر ورزش استان فارس بر دارد.
1-2 بیان مساله
در ابتدای هزاره سوم، جهان ورزش دوران جدید و تازه ای را تجربه می كند. افزایش فعالیت در عرصه تربیت بدنی و ورزش موجب افزایش تقاضا برای كالا و خدمات مختلف شده است. این فعالیت ها به پیدایش صنعت ورزش منجر شده است. برای موفقیت در این صنعت، به كارگیری بازاریابی ورزشی امری ضروری است(پیتس و استولار، 2002).
حمایت مالی از عناصر ارتباطات بازاریابی است كه می تواند در موقعیت های معین، در كنار عناصر دیگر مانند تبلیغات، ارتقای فروش، به عنوان انتخابی سودمند، ابزار لازم ، فروش شخصی، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم را برای تحقق اهداف خاص شركت ها تأمین كند و باعث موفقیت بازاریابان در محیطی آشفته شود(سگون و اورلی[5]،2008). امروزه ورزش از طریق به كارگیری دانش بازاریابی به صنعتی تبدیل شده است كه حمایت ورزشی از ابزارهای اصلی آن به شمار می رود. موفقیت حمایت ورزشی لازمه تصمیم گیری صحیح و اصولی است كه در نظر داشتن عوامل مختلف تاثیرگذار بر آن، هدایت بهتر فعالیت های حمایتی را میسر می كند. در حوزه مدیریت، حمایت ورزشی به عواملی مانند اهداف حمایت ورزشی، ملاك های انتخاب رشته ورزشی، آمیخته ارتباطات بازاریابی و ارزیابی حمایت ورزشی می پردازد كه از فاكتورهای مهم در فرآیند تصمیم گیری حمایت ورزشی محسوب می شوند و به صورت فرآیند انجام می شوند(حسینی و همکاران،1391). حمایت مالی از ورزش از تكنیكهای ارتباط جهانی است كه هدفش سرمایه گذاری در فعالیت های ورزشی، افراد و رویدادها برای بهره برداری بالقوه از مسائل تجاری مربوط به ورزش، ترغیب تماشاچیان در ورزشگاه و تماشاچیان تلویزیونی و ایجاد ارتباط بین حمایت شونده رویداد، تیم ورزشی یا ورزشكار و حمایت كننده است(رهام و همکاران، 1390).
یکی از راه های تامین بودجه کافی جهت انجام فعالیت های ورزشی به ویژه فعالیت های قهرمانی، جذب شرکت ها و سازمان ها جهت حمایت مالی می باشد. امروزه شرکت ها حمایت مالی را به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی محسوب می کنند و تمایل دارند از این طریق آگاهی از خدمات شرکت را افزایش دهند(احسانی و همکاران،1387). سرمایه گذاری جهانی در حمایت مالی، روندی رو به رشد داشته و از حدود 500 میلیون دلار در سال 1982(کلاه[6]،2003)، به 15 میلیارد دلار در سال 2009 رسیده (شانک،2009) و بیش از 70 درصد مبالغ سرمایه گذاری شده برای حمایت مالی، در حوزة ورزش و رویدادهای ورزشی بوده است(کرمپتون،2004).
انسان از دیر باز برای تأمین معیشت و توسعه رفاه فردی و اجتماعی خویش به كار و تلاش جسمی، فكری و اجتماعی مشغول بوده است . در این راستا با گذشت زمان بر پیچیدگی های عرصه كار و تولید افزوده شده و ضرورت تقسیم كار در همه شئون اجتماعی حس شده است. به عبارتی، با رشد و توسعه فن آوری های علمی – صنعتی و خدماتی، تغییر ات بزرگی درعرصه های زندگی بشری رخ داده است . با بروز این تغییرات، ضرورت سازگاری و انطباق آدمی بیش از پیش احساس شده و بشر با اتكا به هوشمندی خویش به تقسیم كار درعرصه های مختلف روی آورده است تا با تخصصی كردن كارها، بازده های تولیدی و خدماتی افزایش یابد. با این حال، آدمی برای انطباق با موقعیت های نوین كاری و شغلی به توانمندی های بیشتری نیازمند بوده تا بتواند پاسخهای مناسب و سالم به درخواست نوین صنعت و مدرنیته ارائه كند چرا كه این درخواستها، فشارهای روزافزونی در محیطهای كاری بركارگزاران وارد نموده و سلامت ایشان را تهدید می نماید(تسای[1]، 2003) .
كار برای انسان درآمد می آورد تا كالاهای اساسی لازم برای بقا و راحتی خودش را تهیه نماید؛ همچنین كار موجب فعالیت ذهنی و فیزیكی هدفمند می شود، عزت نفس و احساس رقابت را افزایش می دهد و در نهایت برخی از نیازهای اجتماعی را از طریق فراهم آوردن فرصت هایی برای ارتباط اجتماعی برآورده می سازد (بیچ، برنز و شفیلد[2]،1982)
هر یك از مشاغل، دارای مشكلات و ویژگی های خاص خودش است . اما یكی از ویژگی های بسیاری از مشاغل این است كه كارمندان و كاركنان را در معرض خواسته ها و یا فشار های زیاد مد یران قرار می دهد و از سوی دیگر،كاركنان چون نمی توانند این خواسته ها را برآورده سازند با ایراد پی در پی مدیران مواجه می شوند و فشار روانی زیادی را متحمل می گردند . تداوم این چرخه در نهایت موجب از هم گسیختگی روانی و جسمانی فرد می شود . موقعیت بالا را زمانی تصور كنید كه كارمند در محیط كاری خود نابرابر ی های اجتماعی زیادی را
نیز تجربه كند. در چنین شرایطی فرد ممكن است با توجه به عوامل مستعد كننده پاسخ های متفاوتی به شرایط كاری فشار زا بدهد . مثلاً دست به بطالت اجتماعی یا كم كاری بزند، مكرراً بیمار شود و به نوعی خود ش را از شرایط كاری فشار زا نجات دهد. سرانجام نیز ممكن است كه فرد دچار فرسودگی شغلی شود.
فرسودگی، به عنوان حالت روان شناختی تعریف میشود كه از سطوح بالای استرس های طولانی مدت در زندگی شغلی ناشی میشود )گرانفلد و همكاران[3]،2000) .
فرسودگی شغلی عبارت است از كاهش قدرت سازگاری فرد در مقابل عوامل استرس زا و كاهش كلی منابع جسمی و ذهنی بر اثر كوشش زیاد جهت دستیابی به اهداف غیر واقع بینانه كار و سندرمی است مركب از فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت، و فقدان موفقیت فردی كه می تواند در میان افرادی كه به نوعی خدمات انسانی انجام می دهند اتفاق بیفتد(حق شناس، 1385) .
استرس های شغلی می توانند از شرایط نامناسب كار، مانند حجم كار( بیش از اندازه زیاد یا كم بودن آن) و یاكیفیت آن (بالاتر یا پایین تر بودن از حد تواناییهای فرد)عدم تناسب ، فقدان امنیت شغلی ورضایت شغلی جاه طلبی شغلی ارضا نشده، رابطه ی نادرست با كاركنان،تعارض بین کار و خانواده ، ابهام و تعارض نقش و… ناشی شوند(براهنی، 1379 ) .
رضایت شغلی از جمله عواملی است که در زندگی افراد تاثیر بسزایی دارد و در صورتی که افراد از شغل خود راضی باشند، با نگرش مثبت تر به زندگی نگاه می کنند. آنها نسبت به زندگی خود خوشبین هستند و معتقدند در صورتی كه تلاش كنند به آن می رسند، اهداف دست نیافتنی در نظر آنان دست یافتنی است. در صورتی كه افرادی كه از شغل خود راضی و خشنود نیستند و در اصل ناراضی هستند از همه چیز گله می كنند و هنگامی كه به اهداف خود دست پیدا نمی كنند آن را به گردن دیگران می اندازند.
با توجه به اهمیتی كه رضایت شغلی در سلامت روحی روانی و بهره وری افراد دارد این پژوهش به منظور تعیین میزان رضایت شغلی زنان شاغل در دانشگاه های یاسوج و عوامل موثر در ایجاد نارضایتی شغلی صورت گرفته است.
نتایج حاصل از این تحقیق می تواند گامی مؤثر در جهت شناخت هر چه بیشتر و بهتر و بالا بردن رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن باشد.
بیان مسئله
یكی از موضوعات مورد توجه در مدیریت نیروی انسانی در سازمان ، تامین نیروهای انسانی و ایجاد انگیزه برای بالا بردن كیفیت كار آنان است . شغل هر فرد باید تامین كننده قسمتی از نیازهای مادی، روانی و اجتماعی او باشد اما برخی از انسانها به علت مشكلات اقتصادی ، ضعف مدیریت ، عدم برنامه ریزی صحیح و به ویژه توجه نكردن به لزوم ارضانیازهای اساسی دچار احساس نارضایتی شغلی میشوند. افزایش رضایت شغلی باعث برانگیخته شدن كاركنان به كاربیشتر می شود و با افزایش رضایت كاركنان می توان خدمات بهتری ارائه نمود ( فلاح مهنه ، اسدیان ، 1384 ).
از دهه 1980 بسیاری از پژوهشگران رفتار سازمانی تلاش كرده اند به این سولات پاسخ دهند كه از میان صفتهای زمینه ای ( افراد ) و عوامل سازمانی ( محل كار ) كدام یك تعیین كننده عمده رضایت شغلی در موقعیت ها و شرایط كاری مختلف به حساب می آیند . رضایت شغلی یعنی نگرش كلی فرد درباره شغلش و بدیهی است كه كارایی و كارآمدی سازمان در گرو در اختیاز داشتن كاركنان كارآمد است (ساعدی ، گرجی ، 1387).
براساس نظریه خشنودی درونی ، نظریه ویژگی های درونی در شرایطی كه انجام دادن وظایف شغلی برایمان لذت بخش باشد میزان خشنودی شغلی ما نیزبیشتر است كه البته تلقی افراد مختلف نسبت به لذت بخش بودن وظایف شغلی با یكدیگر متفاوت است ( ساعتچی ، 1389).
طبق یافته های پژوهشی از جمله عوامل فرسودگی شغلی باعث کاهش رضایت شغلی می شودکه می تواند تاثیر بسیار زیادی در کاهش لذت بخش بودن شغل و تبع آن باعث کاهش خوشنودی شغلی داشته باشد.
update your browser!