نیازسنجی فرآیندی نظامدار برای تعیین اهداف، شناسایی فاصله بین وضع موجود و هدفها ونهایتا تعیین اولویتها برای عمل میباشد. باید توجه داشت كه فرآیند جمعآوری و تحلیل اطلاعات است كه منجر به شناسایی نیازهای افراد، گروهها، موسسات و جامعه میشود. بنابراین بهطوركلی میتوان عنوان نمود، نیاز سنجی، فرآیند شناسایی نیازهای مهم و فراهمكردن زمینه جهت رفع آن نیازها میباشد.
نیازسنجی در واقع فرآیند جمعآوری و تحلیل اطلاعات است كه براساس آن نیازهای افراد، گروهها، سازمانها و جوامع مورد شناسایی قرار میگیرد. معمولاً هر برنامهآموزشی برای ایجاد تحول و تغییر در وضعیت موجود، طراحی و سپس بهاجرا گذاشته میشود. از اینرو گام آغازین در یک نیازسنجی، اجرای فرآیند برنامهریزی، شناسایی هدفها و نقاط مطلوب است. زیرا هدفها عموماً ریشه در نیازها دارند. بههمیندلیل برای طراحی و اجرای برنامههای واقعبینانه و اثربخش، ضرورت دارد تا نیازها دقیقاً سنجیده و براساس نیازها، اهداف ویژه هربرنامه تدوین شده و سپس مجموعه اقدامات و وسایلی كه به بهترینوجه نیازها را محقق میسازند، پیشبینی گردند. شناخت و تحلیل اثربخش نیازهای آموزشی، پیشنیاز یك سیستم آموزشی موفق است.
از سوی دیگر، هدف نیازسنجی آموزشی، شناخت و کشف کمبودهای مهارتی، دانشها و بینشهایی است که برای اجرای موفقیتآمیز شغل لازم است. برای رسیدن به این هدف باید عواملی را که وقوع آنها ضرورت و نیاز آموزشی خاصی را سبب میشود شناسائی و بررسی نمود. نتایج نیازسنجی به مدیران و مسئولان اجازه میدهد تا به دو سوال اساسی پاسخ مناسب دهند، ابتدا تلاش برای پاسخ به این موضوع که چه كسی به آموزش نیاز دارد؟ و در ادامه پاسخ به این موضوع که چه آموزشی موردنیاز میباشد؟
بررسیهای انجام شده از تحقیقات بهعمل آمده، نشان میدهد حوزه تحقیقات درخصوص نیازسنجی آموزشی در بیشتر موارد بصورت خاص برای سازمانها انجام شده و یا درخصوص اهمیت، ضرورت و الزامات مرتبط با استقرار سیستم نیاز سنجی آموزش بوده است. تحقیقاتی نظیر: مدل کافمن و هرمن (1996)، کریگ (1987)، گلدستاین(1992)، سینجر (1990) استوت (1993)، سورینا (1997)، اندرسون (1994 و 1993)، انرسون (1993)، الگوی شورای همکاری (1997)، گریفث و ویلیامز (1998)، ادگار شاین (1980)، ترولو (1997)، وودال و وینستنتلی (1998) به ارائه طرحها و الگوهای مناسب و مورد نیاز سازمانی، جهت سنجش نیازهای آموزشی پرداختهاند و تحقیقاتی توسط، باقری و شهبازی (1381)، قنبری و برقی (1388)، زرافشانی و همکاران (1390)، پیدایی (1388)، میرگوهر و موحد محمدی (1387)، درحوزه روستایی و پورصادق (1391)، بذر افکن و همکاران (1388)، پزشکی راد (1387)، رضایی (1390)، ندایی و همکاران(1390)، خدایاری (1390)، جلیلیان (1389)، محمدی (1389)، غزانی (1388)، خیرمند و همکاران (1389)، اسمعیلی (1386)، میر رحیمی و زمانی (1381)، عابدی (1387)، مهر نگار و حسینی نیا (1388)، مجتهد و همکاران (1387)، فرهمندخواه (1389)، به بررسی نیازسنجی آموزشی در سازمانها و یا جامعه هدف مربوط به تحقیق خود پرداختهاند. از اینرو بررسی نیازهای آموزشی با رویكرد ترویج اهداف مرتبط با آموزش بهطور خاص برای یك بخش از فعالان اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. تحقیق و بررسی شرایط مورد نیاز برای آموزشهای لازم، نحوه اجرا، الزامات و فصول مورد نیاز آموزشی مرتبط با جامعه روستایی، رویکرد ارائه روشهای علمی در این حوزه به منظور ارتقای سطح آموزش در روستا بهخصوص در بین جوانان روستایی به منظور حرکت به سمت توسعه پایدار و ارتقای همهجانبه در روستا از اهمیت بالایی برخوردار میباشد.
در این پژوهش، منظور از جوان روستایی، جوانان سنین زیر 30 سال مدنظر میباشد که سازندگان فرهنگ و اقتصاد آینده جامعه بوده و بخش عمدهای از آنان نیروهای مولد آینده در بخش کشاورزی و صنعت را به خود اختصاص میدهند. نظر بهاینکه آینده توسعه کشاورزی متکی بر جوانان روستایی است، جوانان روستایی پتانسیلهای بالقوه جهت مشارکت در برنامههای سازندگی روستایی بهشمار آمده و برای خانوار روستایی هر جوان به عنوان یک نیروی بالفعل محسوب میگردد. اهمیت جوانان روستایی براساس نقشهایی است در پیشبرد فعالیتهای اقتصادی خانوار ایفا میکنند. آنان نیروی مولد جامعه خود بهشمار آمده و در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها موثر میباشند. این بخش از جمعیت نیازمند، آموزش مهارتهای لازم برای اشتغال، فراهم نمودن بسترهای لازم برای مشارکت، ایجاد فرصتهای برابر آموزش و تقویت و تعلقخاطر به محیط روستا میباشند. از اینرو ارائه راهکارهای مناسب درخصوص دستیابی به موارد فوق از اهمیت بالایی برخوردار بوده و یکی از مهمترین این راهکارها ارائه آموزشهای کارآفرینی در این حوزه می باشد.
آنچه که از بر مطالعات و تحقیقات گذشته برمیآید، میتوان عنوان نمود، تحقیق حاضر تحت عنوان نیاز سنجی آموزشی ترویجی برای جوانان
روستایی ارائه دهنده موضوع جدید درخصوص ارتقای سطوح مورد نظر در بین جامعه هدف بوده و با نوع تحقیقات گذشته با توجه به تمرکز بر جوانان روستایی از طریق ارائه روش مناسب آموزشی ترویجی متفاوت میباشد.
انتظار میرود نتایج حاصل از تحقیق حاضر که بهطور مشخص به بررسی نیازسنجی آموزشی، ترویجی در بین جوانان روستایی درجهت توسعه فعالیتهای كارآفرینانه كشاورزی در استان گیلان میپردازد، مورد استفاده مدیران،کارشناسان و کارکنان سازمان جهاد کشاورزی و تمامی کارشناسان دستگاههای اجرایی و دانشجویان و محققین قرارگیرد.
1-2- بیان مساله
جمعیت استان گیلان براساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390 به تعداد 2480874 نفر بوده که از این تعداد 983701 نفر در روستاها زندگی میکنند. با توجه به آمارهای موجود، از تعداد افراد ساکن در روستاها 275436 نفر در سن 15 تا 30 سال میباشند که جامعه هدف این تحقیق را تشکیل میدهند.
مسائل و مشكلات فراوان اقتصادی- اجتماعی حاكم بر بخش روستایی، همچون کمبود درآمد، فصلی بودن مشاغل روستایی، افزایش بیكاری و نیز كاركردهای نامطلوب از منابع موجود و از سویی دیگر، نزدیکی روستاها به شهرها در استان و ایجاد پدیده مهاجرت و حاشیه نشینی، اجرای برنامههای دقیق و هدفمند توسعه را دوچندان می نماید.
بررسیهای انجامشده نشان دادهاست، با نوجه وجود مشکلات اقتصادی در روستاهای استان، نقش كارآفرینی روستایی و استفاده و بکارگیری از كارآفرینان ساكن درمحیطهای روستایی به منظور یکی از راههای توسعه و ارتقای سطوح اجتماعی و اقتصادی در روستاها، مورد شناسایی و ارزیابی دقیقی قرار نگرفته است. به همین منظورتوسعه فعالیتهای كارآفرینانه كشاورزی در استان گیلان از طریق نیازسنجی آموزشی- ترویجی در بین جوانان روستایی به عنوان هدف این تحقیق مورد توجه قرار گرفت. با توجه به موارد فوق، سوال اساسی این است که چگونه میتوان از طریق نیازسنجی آموزشی- ترویجی، بهترین نوع آموزش را با توجه به نیاز افراد جهت ارتقای فعالیتهای کارآفرینانه در بین جوانان روستایی ارائه نمود.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
موقعیت جغرافیایی استان با توجه به آب و هوا و ساختار معیشتی خانوارها، بهنوعی به بخش کشاورزی نزدیکتر بوده و به همین دلیل، نگاه ویژه برنامهریزان و تصمیمسازان را به سمت حوزههای مرتبط با این بخش معطوف نمودهاست. ایجاد شرایط مناسب در روستاها از طریق تامین زیرساختهای اولیه و حیاتی از یک طرف و مرتفع نمودن سایر نیازهای این بخش از جمعیت بهخصوص در بخش آموزشهای مورد نیاز کارآفرینانه از اقدامات موثر و پیشتاز دولت در اغلب برنامههای توسعه بوده است. روشن است که مفاهیم کارآفرینی و وجود کارآفرینان به عنوان یكی از راهبردهای توسعه و شكوفایی جوامع انسانی به جایگزین بیبدیلی تبدیل شدهاست. موضوعی كه در خصوص اهمیت كارآفرینی و ارتباط مستقیم آن با توسعه ملی باید جدی تلقی گردد، اهمیتدادن به نقش كارآفرینی روستایی و كارآفرینان ساكن درمحیطهای روستایی است. زیرا كارآفرین روستایی با توجه به تعریف و مفهوم کارآفرینی، در پی یافتن تركیبی مناسب از منابع برای فعالیتهای اقتصادی اعم از كشاورزی و غیركشاورزی و دستیابی به بیشترین سود ممكن است. از اینرو بهمنظور دستیابی به موضوع فوق، باید الزامات، چالشها و اهداف كارآفرینی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به موارد ذکرشده میتوان اذعاننمود، اصلیترین الزامات استقرار و توسعه كارآفرینی در روستاها توسعهفرهنگ كارآفرینی، آموزش و ترویج فعالیتهای كارآفرینانه، توسعه زیرساختهای و آمادهسازی محیط از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی روستاها برای نگهداشت و حتی جذب نیروی انسانی جوان، متخصص و ماهر است.
بررسی پیشینه تحقیقات و منابع و پشنگاشتههای محققین نشان دادهاست كه با توجه به تایید اهمیت آموزش و لزوم نیازسنجیهای علمی، تا كنون پژوهش و تحقیقی برای نیازسنجی آموزشی-ترویجی متناسب با جوانان روستایی، مورد بررسی قرار نگرفته است و این امر نیاز و ضرورت یک تحقیق علمی در این خصوص را ایجاب مینماید. شناسایی عوامل موثر در نیازسنجی آموزشی- ترویجی در جهت توسعه فعالیتهای كارآفرینانه از یک سو و بسترسازی شرایط بهمنظور ایجاد و تقویت موارد مرتبط با این حوزه از سوییدیگر ضرورت انجام چنین تحقیقی را اجتنابناپذیر ساختهاست. در راستای این هدف، تحقیق حاضر به بررسی نیازسنجی آموزشی- ترویجی در بین جوانان روستایی در جهت توسعه فعالیتهای كارآفرینانه كشاورزی در استان گیلان پرداخته است.
1-4- اهداف و سوالات تحقیق
الف- هدف اصلی تحقیق
هدف اصلی این تحقیق نیازسنجی آموزشی- ترویجی در بین جوانان روستایی در جهت توسعه فعالیتهای كارآفرینانه كشاورزی در استان گیلان میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...