:
الف: طرح مسأله
در سرزمین هر دولتی دو دسته از افراد شامل اتباع و بیگانگان ساکن هستند. اتباع کسانی هستند که تابعیت کشور مورد نظر را دارند. بیگانگان نیز افرادی هستند که تبعه دولتی که در آن حضور داردند نیستند. برای تعیین حقوق این افراد به تئوری های مختلفی پرداخته شده است که مهمترین آنها عبارتند از رفتار ملی برابر و رفتار حداقل بین المللی. بر اساس نظریه رفتار ملی برابر، بیگانه به جای برخورداری از رفتار یا وضعیت ویژه، از همان حقوق و امتیازات اتباع کشور میزبان برخوردار می شود. یعنی چون بیگانگان باید از قوانین محل اقامت اطاعت کنند و در واقع به شرایط محلی با همه ی منافع و مضرات تسلیم شده اند، پس تنها مجازند انتظار رفتار برابر با اتباع را از کشور میزبان داشته باشند. البته لازم به توضیح است که در اینجا برخی نابرابری ها مجاز است و آن در جایی است که امور مربوط به مصالح ملی و اعمال حاکمیت در میان باشد که برابری بیگانگان و اتباع ممکن است استقلال کشور را در ابعاد مختلف مخدوش سازد.
معیار دیگر رفتار حداقل بین المللی یا معیار حداقل استاندارد بین المللی است که بر این اساس یک کشور باید در قبال بیگانه حداقل رفتار شایسته یک ملت متمدن را داشته باشد. هر چند که این رفتار بیش از رفتاری باشد که این کشور در مورد اتباعش اجرا می کند. بر اساس این معیار موارد خاصی باید رعایت شود، از جمله؛ تمامیت جسمانی بیگانه نباید مورد سوء رفتار قرار گیرد و اموال او نباید در معرض تضییع واقع شود. بیگانه حق آزادی اندیشه و مذهب و سایر حقوقی که برای زندگی خصوصی لازم است را دارد. هیچ بیگانه ای را نباید خودسرانه بازداشت یا زندانی نمود و یا در معرض سوء رفتار قضایی قرار داد. هر بیگانه ای این حق را دارد که مانند اتباع، دادخواستش در دادگاه مستقل، با بی طرفی و به طور علنی رسیدگی شود. دولت پذیرنده در همه حال باید تساوی میان اتباع و بیگانگان را در مقابل قانون مد نظر داشته باشد و تابعیت بیگانه را خودسرانه و بدون رضایت او تغییر ندهد. همچنین دولت محل اقامت نباید بین تبعه ی دول مختلف تبعیض قایل شود.
در پایان نامه ی پیش رو سعی شده است به حقوق بیگانگان پرداخته شود و بررسی گردد کدامیک از تئوری های ذکر شده درست تر و در این خصوص چه منابعی وجود دارد؟ و نیز تعهدات بین المللی دولت ها در برابر حقوق بیگانگان در جهت حمایت از حقوق دسته های آسیب پذیر افراد بیگانه (شامل مهاجرین غیرقانونی و قربانیان قاچاق انسان) چیست و چگونه باید این حقوق به اجرا گذاشته شود تا برخورداری
این افراد از حداقل های حقوق بشر جنبه ی واقعی به خود بگیرد؟
ب) سؤالات تحقیق
در پایان نامه حاضر، پرسش های اصلی ذیل مطرح می باشند:
ج) فرضیات
در پاسخ به پرسش های اصلی این تحقیق، فرضیات زیر پیشنهاد می گردد:
د) سوابق
شکی نیست که در هر یک از زمینه های حقوق جزا و حقوق بشر
تحقیقاتی در زمینه های جرایم قاچاق انسان و قاچاق مهاجرین چه در داخل کشور و چه در کشورهای دیگر به انجام رسیده است که البته حدالامکان در نگارش این پایان نامه مورد استفاده قرار گرفته است. لیکن ویژگی این کار پژوهشی آن است که تأکید خود را بر تعهدات بین المللی دولت ها گذاشته و با یک دیدگاه میان رشته ای سعی شده است از میان بیگانگان به حقوق بشری عده ای از آن ها که در معرض بیشترین موارد نقض قرار می گیرند بپردازد.
ه) اهداف تحقیق
و) روش تحقیق
روش معمول کتابخانه ای است. در یادداشت برداری از منابع دست اول فارسی و خارجی استفاده شده است. همچنین از اسناد و کنوانسیون های بین المللی نظیر کمیته حقوق بشر، کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون ملل متحد بر ضد شکنجه، پروتکل الحاقی به کنوانسیون ملل متحد در ارتباط با جرم سازمان یافته فراملی نسبت به قربانیان قاچاق انسان و مهاجرین غیر قانونی، کنوانسیون حقوق کودک و سایر اسناد در این زمینه استفاده شده است.
به دلیل اهمیت نفت كه یك منبع حیاتی است قراردادهای منعقده نفتی نیز از اهمیت خاصی بر خوردار است، اینكه اكثر قرارداد های نفتی جنبه بین المللی دارد لذا این قرار دادها بویژه با توجه به تحولات سیاسی و اقتصادی در جهان درخور تغییرات و دگرگونیهایی بوده است كه هر كدام از جنبه های خاصی حائز اهمیت و مطالعه می باشد، از بررسی ابتدایی ترین قرار داد های نفتی كه تحت عنوان “امتیاز Concession ” با دولتهای صاحب نفت به امضاء می رسیده تا قرار دادهای متداول امروزی میتواند زوایای مختلف این قرار دادها را مشخص نماید، لذا این رساله بر آن است كه به بررسی تطبیقی قرار دادهای بین المللی نفتی ایران با قرار دادهای نفتی سایر كشور ها بپردازد و ابعاد مهم حقوقی آنها را مشخص و مقایسه نماید، به منظور تحقق واقعی این بررسی تطبیقی ابتدائاً بر آن میباشم كه به تعریف كلی و سپس بررسی ویژگی های قرار دادهای بین المللی نفتی در كلیه مراحل سه گانه اكتشاف، تولید و بهره برداری بپردازم، در راستای نیل به این مقصود به معرفی و بررسی ویژگیهای اقسام قرار داد های بین المللی نفتی ایران اقدام گردیده و از ابتدایی ترین قرار داد امتیاز نفتی كه معروف به قرار داد دارسی منعقده به سال 1901 می باشد تا آخرین نوع قرار دادهایی كه هم اكنون درصنعت نفت ایران متداول گشته و به قرار دادهای“بیع متقابل Buy Back ” موسوم گردیده است را تحلیل نموده لذا بررسی و ارزیابی اینگونه قرار دادهای نفت و گاز از منظر حقوق بین الملل مد نظر قرار گرفته است.
در نگاهی كلی مشاهده می گردد كلیه قرار دادهای بین المللی نفتی ایران در دو دسته اصلی تقسیم بندی و جای می گیرند. دسته اول موسوم به قرار دادهای“ مشاركت در تولید Production Shairing ” میباشند كه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران منعقد می گردیده است و دسته دیگر از قرار دادها كه پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران با تشكیل وزارت نفت و به منظور حفظ، توسعه و بهره برداری ذخایر نفت و گاز انعقاد یافته كه اینگونه از قرار دادهای نفت و گاز عمدتاً در قالب قرار دادهای خرید خدمات پیمانكاری بوده است، برای نمونه می توان به قراردادهای توسعه میدان نفتی پارس جنوبی اشاره نمود فازهای متعدد آن در قالب عقد قرار دادهای بین المللی بیع متقابل تحت اجرا می باشد كه مورد پژوهش و تحلیل قرار می گیرد.لازم به یاد آوری است برخلاف قرار دادهای مشاركت درتولید كه هم اكنون بر اساس قوانین مصوب داخلی انعقاد آن ممنوع می باشد لیكن قرار دادهای خرید خدمات خارجیان موسوم به پیمانكاری كه اولین بار در اوت 1966 ( مرداد ماه 1345 ) تحت عنوان “ اراپ ERAP ” بین شركت ملی نفت ایران و شركت دولتی تحقیقات و فعالیتهای نفتی فرانسه منعقد گردید، هم اكنون نیز مشابه آن به عنوان خرید خدمات پیمانكاری منعقد می گردد، طی فصلهای متعدد علل اصلی عقد در قالب اینگونه قرار دادها و انواع آن ذكر می گردد، مزایا، معایب ویژگیهای این نوع جدید قراردادی كه بیع متقابل نام گرفته است و از گونه قراردادهای خرید خدمات می باشد با قرار دادهایی از این دسته كه تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی تحت عناوین دیگر منعقد می گردید مورد ارزیابی قرار گرفته است.
بیان مساله
نفت ماده سیاه و بدبویی كه آن را در قدیم روغن سنگ مینامیدند بیشتر از هر چیزی تاریخ معاصر ما را تحت تأثیر خود قرار داده است در طول این یكصد سال تاریخ معاصر ایران در برخی مقاطع تاریخ ایران همان تاریخ نفت است این ماده، كه به عقیده برخی طلای سیاه و برخی دیگر بلای سیاه است همواره موجب فراز و نشیبهایی در تاریخ ایران بوده است از اشغال ایران در جنگ جهانی تا دست اندازی شوروی بر آذربایجان و مسئله نفت شمال تا قدرتگیری رژیم شاه در دهه هفتاد میلادی به وسیله دلارهای نفتی تا تأثیر نیازهای پول كشور در دوره
سازندگی و بعد از آن و در تأكید این مسئله همین بس كه در طول این یكصد سال كمتر از سه سال در دوران حكومت مصدق و اندكی زمانی در انقلاب اسلامی جریان تولید نفت متوقف شده است كه در همین دو مورد تأثیرات شگرفی در ساختار جامعه ایران گذاشت اول موجب بیپولی و شكست دولت مصدق شده كه مشهور است كه ایشان گفته بودند اگر فقط چند تن از ما میخریدند دولت سقوط نمیكرد:
در توسعه ایران نفت از اهمیت زیادی برخوردار است چرا كه به دلیل عدم تولید و نبود درآمدهای مالیاتی نفت با درآمد خالص بالایی كه دارد منابع مالی را برای ایجاد زیر ساختهای توسعه ایجاد میكند.
در سند چشمانداز 1404 در بخش صنعت نفت تأكید زیادی بر افزایش حجم تولید چه در بخش گاز و چه در بخش نفت گردیده است برای مثال در سند بیان داشته است كه ایران میبایست تولید كننده 7% از نفت جهان باشد و تا سال هدف ظرفیت تولید میبایست به هفت میلیون بشكه در روز برسد و تولید گاز نیز میبایست به 900 میلیون متر مكعب در روز برسد در اینجاست كه اهمیت نقش منابع نفت و گاز مشترك كه ذخائر تازه كشف شدهای میباشد و از قدرت تولید و فشار بالایی برخوردار هستند و این مسئله میتواند افت فشار در چاهای داخلی را جبران كند. تولید نفت و گاز كشور هم اكنون از 22 مخزن در خشكی و 9 مخزن در دریا میباشد آمار دیگری حكایت از تولید 80% درصد از نفت كشور از 8 میدان بزرگ نفتی در جنوب كشور میكند كه همه آنها در جنوب غربی كشورمان و در خشكی و مرزهای داخلی میباشد.
مسئله قابل تأمل در این موضوع این میباشد كه بهرهبرداری از این منابع كه در داخل سرزمین ایران میباشد در هر زمانی قابل اجرا است اما منابع مشتركی كه ایران در مناطق مرزی دارد و بیش از 15 حوزه نفتی در خلیج و چند حوزه نفتی در شمال كشور میباشد به علت استخراج آنها توسط همسایگانمان در حال از بین رفتن است و این مسئله میپذیرد كه مسئولان كشورمان كه در حوزه سیاستگذاری نفتی هستند بر این منابع تأكید بیشتری داشته باشند چرا كه غفلت موجب تضییع منافع ملی ایران میشود. قراردادهای نفت و گاز در سالهای اخیر به عنوان مهم ترین مشخصه در صنعت نفت و گاز ایران در آمده است و قراردادهای متعددی با کمپانی ها و سرمایه گذاران خارجی تحت این قالب منعقد شده است . یکی از مهم ترین قراردادها که قرارداد بیع متقابل نفتی است به لحاظ حقوقی نوعی قرارداد خرید خدمت پیمانکاری که توسط طرف خارجی فاینانس یا تامین اعتبار می گردد . به موجب این قرارداد سرمایه گذار خارجی موظف است که کلیه عملیات راجع به توسعه و بازیافت یک میدان نفتی یا گازی را با هزینه و سرمایه خود انجام دهد و در مقابل شرکت ملی نفت تعهد می کند تمام هزینه های سرمایه ای ، غیر سرمایه ای ، عملیاتی و غیره … که به طرف خارجی جهت انجام عملیات مزبور متحمل شده است را با بهره مشخص و طی اقساط برابر الزاما از طریق نفت و گاز حاصله از همان عملیات به او پرداخت نماید از مهم ترین شروط مندرج در این قراردادها شرط انتقال تکنولوژی برتر توسط طرف خارجی ، آموزش نیروهای داخلی ، استهلاک کلیه سرمایه هزینه از محل تولیدات پروژه ، نرخ ثابت سود و غیره … می باشد . عدم ایفای تعهد در مورد هر یک از قراردادهای یا شروط قراردادی می تواند هزینه های زیادی را بر طرف قرارداد تحمیل کند .در این نوشتار سعی نگارنده بر این است كه به بررسی عدم ایفای تعهد در قرارداده های بین المللی نفت و گاز با در نظر گرفتن تحریم های بین المللی و چگونگی تبیین رژیم حقوقی حاكم بر این منابع پرداخته و ابعاد آن را مشخص نماید علاوه بر این موضوع به رویه دیگر كشورها و تقسیمبندی دیدگاهای موجود و ریشهیابی و تأثیر هر كدام بر منافع ملی ایران در دریای خزر و خلیج فارس بپردازد و همانطور كه مشاهده شد خواه ناخواه پرداختن به موضوع نفت و گاز ذخائر موجود در مرزها موجب دفاع از منافع ملی در برابر غارت احتمالی این منابع مردم ایران در برابر زیاده خواهیهای دیگران میشود. با تمهید این مقدمات برآنیم که به سوالات مطرح شده پاسخ دهیم .
اهداف تحقیق
هدف کلی :
1-مهم ترین و اصلی ترین منبع درآمد ایران از طریق صادرات و فروش نفت و گاز تامین می شود و مطالعه و بررسی در مورد چگونگی شناسایی تولید و فروش آن در قالب قراردادهای مختلف را لازم و ضروری می نماید.
2- هدف دیگر از این مطالعه، تامین سرمایه برای حفظ منافع کشور ، تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی برای آوردن سرمایه و تامین مصالح کشور و توسعه اقتصادی است . این مطالعه زمانی اهمیت پیدا می کند که همواره بحث قراردادهای نفتی چالش روز و عرصه مخالفت ها و موافقت ها و دیدگاه مختلف متخصصان و حقوقدانان قرار گرفته است .
3- با توجه به این که قراردادهای نفت و گاز در برگیرنده دو قرارداد اصلی ( مانند قرارداد بیع متقابل ) و گاه نیز قراردادهای متعدد فرعی می باشد تعهدات گوناگونی برعهده طرفین قرار می دهد به همین منظور عدم ایفای این تعهدات بر مطالعه و بررسی ضمانت اجراهای گوناگون آن ضروری می نماید .
-اهداف علمی
تلاش جهت بررسی دقیقتر از مطالب گذشتگان در خصوص این موضوع كه باعث تدوین اطلاعات متنوع و مختلفی در این زمینه گردد.
– اهداف كاربردی
این پایاننامه میتواند در وزارت امور خارجه، وزارت نفت و دوایر حقوقی پالایشگاههای مرزی، كشورهای صاحب نفت و گاز مفید و مؤثر واقع شود.
این تحقیق با استناد بر مطالب فیشبرداری شده از كتب و مقالات فارسی و لاتین و منابع اینترنتی انجام میگردد. بنابراین روش گردآوری اطلاعات فیشبرداری از كتب میباشد.
سوالات تحقیق
ضمانت اجرای عدم ایفای تعهد در قراردادهای بین المللی نفت و گاز چیست ؟
عوامل موثر در عدم ایفای تعهد در قراردادهای بین المللی نفت و گاز و آثار آن چیست ؟
اگر اجرای مستقیم قرارداد ممکن نباشد طرف متخلف به کدام جبران خسارت در حق متعهده له محکوم می شود ؟
شرط خاتمه و فسخ قرارداد در قراردادهای بین المللی نفت و گاز به چه صورت می باشد ؟
فرضیهها های تحقیق
فرضیه های اصلی :
در صورت عدم اجرای تعهد ضمانت اجراهای داخلی و بین المللی وجود دارد .
تحریم در قراردادهای بین المللی نفت و گاز موثر است .
[1] -………… ، نشریه مشعل شماره 268، ص7-6.
[2]-………. نفت، گاز پتروشیمی، شماره 24، ص10
[3] – سعید، میرترابی، پیشین، ص252.
تحولات جهان معاصر که از یک سو به تحکیم و توسعه ارزشهای مشترک میان تمامی جوامع بشری منتهی شده، دیوار مرزهای ملی را کوتاه تر و فرهنگ ها را به هم نزدیک ساخته است و از سویی دیگر نیازها و آرمان ها و نگرانی های مشترکی را برای بشر پدید آورده است، از جمله نگرانی های بشریت در قرن حاضر، جرایم سازمان یافته فراملی می باشد که این دسته از جرایم امنیت ملت ها، دولت ها و به طور کلی بشریت را تهدید می کند. از جمله جرایم سازمان یافته فراملی می توان به جرم قاچاق انسان اشاره نمود که از ابتدای دهه 1990 میلادی این پدیده شوم ابعاد وسیعی پیدا کرده است.
با عنایت به اینکه قاچاق انسان، به طور مستقیم به کرامت انسانی لطمه می زند و از سوی دیگر کلیه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورها به ویژه کشورهای جهان سوم و در حال توسعه را تهدید می کند، رسیدگی و توجه به این جرم را نسبت به دیگر جرایم از اهمیت خاصی برخوردار نموده است تا جایی که اراده ای بین المللی را در جهت مبارزه جدی تر با این پدیده شوم به وجود آورده است. کشور ما نیز از این معضل جهانی مستثنی نبوده و به ویژه به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی و هم چنین وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی فاحش با کشور های همسایه خود، باعث گردیده که بیشتر در معرض این جرم قرار گیرد.
الف) بیان مسئله
تحولات نوینی که در عصر حاضر در روابط جهانی و منطقه ای پدیدار شده، مرزهای محدود جغرافیایی را در نوردیده و زمینه بروز جرایمی را که در قالب شبکه های هدفمند و برنامه ریزی شده فعالیت دارند بیش از گذشته هموار ساخته است. تسهیل و تسریع ارتباطات،
دسترسی به تجهیزات و وسایل مدرن، گسترش روابط مجازی رایانه ای ( اینترنتی و…. ) سیر ناموزون مهاجرت و بالاخره تبعیض ها و بی عدالتی ها و فقدان توسعه فراگیر و همه جانبه در کشورها و به تبع آن مشکلات فراوان سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جهان معاصر و بسیاری مسائل دیگر، به تکثیر و توسعه برخی از انواع نوین جرایم از جمله قاچاق انسان در گستره منطقه ای و فرا منطقه ای دامن زده است.
قاچاق انسان یکی از معضلاتی است که بویژه در دهه های اخیر و در کنار قاچاق مواد مخدر و کالا گریبانگیر جامعه بشری بوده است. قاچاق انسان به منظور استفاده از نیروی کار، بهره برداری جنسی، فروش اعضای بدن و مواردی از این قبیل کشورهای جهان را به تامل بیشتر در این زمینه فرا می خواند قاچاق انسان حیثیت و کرامت انسانی نوع بشر را بصورت جدی تهدید می کند. گستره دامنه فعالیت شبکه های مجرمانه و بروز صبغه فراملی برخی از آنها، امروز در غالب تهدیدی علیه امنیت و سلامت جوامع در سطح ملی و فرا ملی خود نمایی می کند، بنابراین بررسی و تحلیل اسناد و کنوانسیونهای بین المللی مرتبط با قاچاق انسان و قانون داخلی ایران به عنوان عضوی از جامعه جهانی امر بسیار مهمی در مسیر پیگیری و مبارزه با پدیده قاچاق انسان به شمار می رود.
بی تردید وجود قوانین و مقررات جامع نقش بسزایی در کاهش جرایم دارد و قاچاق انسان نیز از این قائده مستثنی نیست در حال حاضر با عنایت به تصویب پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق انسان در سال 2000 و هم چنین قانون مبارزه با قاچاق انسان در ایران (مصوب 1383) انجام تحقیقی تطبیقی به منظور روشن شدن دیدگاه اسناد بین المللی و قانون داخلی ایران در خصوص قاچاق انسان ضرورت دارد.
علل ریشه ای این معضل از یک سو، مطالعه مفاد کنوانسیونهای بین المللی و اقدامات انجام گرفته در سطح بین المللی و منطقه ای و داخلی و راهکارهای ارائه شده توسط آنها از سوی دیگر ما را در فهم نواقص و خلاء های قوانین مذکور و اتخاذ تدابیر صحیح و کارآمد یاری می نماید.
ب) سوالات تحقیق
1- در پروتکل مربوط به پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان اضافه شده به کنوانسیون پالرمو چه تدابیری بر ضد جرم قاچاق انسان یا در ارتباط با بزه مذکور در نظر گرفته شده است؟
2- حقوق داخلی ایران به ویژه قانون مبارزه با قاچاق انسان، چه نقاط قوت و ضعفی دارد و تا چه اندازه خلاء نپیوستن ایران به پروتکل مربوطه ( الحاقی به کنوانسیون پالرمو ) را جبران می نماید ؟
3- آیا بین قوانین داخلی ایران و کنوانسیونهای بین المللی در زمینه قاچاق انسان هماهنگی و انطباق کافی وجود دارد؟
پ) فرضیه های تحقیق
1- تدابیر عمومی پیش بینی شده در کنوانسیون پالرمو که ناظر بر کلیه جرایم سازمان یافته است در کنار تدابیر اختصاصی پیش بینی شده در پروتکل اضافه شده به کنوانسیون در خصوص قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان، شامل مواردی چون جرم انگاری، همکاری های بین المللی، تدابیر پیشگیرانه، ضمانت اجراهای بازدارنده، ضبط عواید حاصل از جرم و حمایت از بزه دیدگان می باشد.
2- ابهامات مربوط به نحوه تعیین مجازات به ویژه مجازاتهای مالی از نقاط ضعف قانون مبارزه با قاچاق انسان و تعریف جامع این جرم ( البته با وجود برخی از ابهامات ) از نقاط قوت این قانون است لیکن خلاء نپیوستن به پروتکل سازمان ملل متحد را نمی تواند جبران کند.
هدف: با توجه به عوارض خطرناک ناشی از مصرف آبهای آلوده به فلزات سنگین،نیترات، نیتریت وباکتری های مضر در بدن انسان و روی آوری جوامع امروزی به استفاده نسبتا وسیع از آبهای بطری شده بررسی و تحقیق در مورد میزان این آلودگی ها از اهمیت زیادی برخوردار است.استان مازندران به علت دارا بودن منابع آبی فراوان یکی از منابع اصلی تولید آب های بسته بندی در ایران می باشد.بنابراین در این تحقیق میزان آلودگی شیمیایی و میکروبی آب آشامیدنی بطری شده در فصول مختلف بررسی می شود.
مواد و روشها: تعداد 60 نمونه آب آشامیدنی و 72 نمونه آب معدنی تولید استان مازندران در چهار فصل از سطح عرضه نمونه برداری شد. باقیمانده فلزات سنگین به روش طیف سنجی جذب اتمی/کوره گرافیتی و نیتریت و نیترات به روش فتومتری اندازه گیری گردید. آزمون های میکربی به روش فیلتراسیون و کشت انجام شد.
یافته ها و نتایج: در آب های آشامیدنی باقیمانده منگنز کمتر از حد مجاز استاندارد بود و هم چنین تاثیر فصول بر روی باقیمانده آن ها معنادار نبود؛ اما بیشترین باقیمانده مس در فصل زمستان(µg/Lit 206.20 ) به دست آمد که بیشتر از حد مجاز (µg/Lit 100) می باشد اما اثر فصول بر روی آن معنادار نبود. هم چنین بیشترین مقدار نیتریت در فصل تابستان(mg/Lit 0.0288 ) به دست آمد که بیشتر از حد مجاز (mg/Lit 0.02)بود ولی اثر فصول بر روی آن معنادار نبود. در مورد نیترات هر چند بیشترین مقدار در فصل بهار(mg/Lit 8.530 ) به دست آمد که کمتر از حد مجاز (mg/Lit 50) می باشد اما اثر فصول بر روی باقیمانده نیترات در آب آشامیدنی معنادار بوده است(05/0>p).
در آب های معدنی باقیمانده آلاینده های مس، نیتریت، نیترات، کادمیوم، کروم و آرسنیک کمتر از حد مجاز استاندارد تعیین شده بود و هم چنین تاثیر فصول بر روی باقیمانده آن ها معنادار نبود. بیشترین مقدار نیکل در فصل بهار (µg/Lit 60) به دست آمد که بیشتر از حد مجاز (µg/Lit 10) بود و اثر فصول بر روی آن معنادار بود(05/0>p). بیشترین مقدار سرب در فصل بهار (µg/Lit 172.33) به دست آمد که بیشتر از حد مجاز (µg/Lit 10) بود و اثر فصول بر روی آن معنادار بود(01/0>p). در مورد منگنز هر چند اثر فصول بر روی آن معنادار بود(05/0>p)، اما بیشترین مقدار آن در فصل تابستان (µg/Lit 13.03) دست آمد که بسیار پایین تر از حد مجاز µg/Lit 500 می باشد.
هم چنین هم در آب های آشامیدنی و هم در آب های معدنی از نظر کلی فرم، اشرشیا کلی، انترو کوک های روده ای و سودو موناس آئرو ژینوزا آلودگی مشاهده نشد.
کلید واژه: آب آشامیدنی بطری شده، آب معدنی، فلزات سنگین، نیتریت، نیترات، آلودگی میکربی
1-1 آب آشامیدنی:
انسان در طول حیات به علت تغییرات محیطی که ممکن است به دلیل فعالیت خود انسان باشد همیشه در معرض خطرات مختلف قرار داشته است. در عصر ما رابطه انسان با محیط زیست خود دستخوش بحران است و این بحران حاصل از دستکاری نامعقول وتخریب سودجویانه است. بنابراین مسایل نگران کننده ای مثل آلودگی آب ها و تغییر ترکیب طبیعی اتمسفر، گرم شدن تدریجی زمین، نابودی پوشش گیاهی و پراکنش روز افزون پسماندهای شیمیایی و غیره بروز می کند.
در طول تاریخ مقدار وکیفیت آب و غذایی که در دسترس انسان ها بوده است عوامل حیاتی در تعیین سطح آسایش آن ها بوده است و کمبود ناشی از آنها در اثر پدید آمدن تغییر در شرایط آب و هوا باعث نابودی کامل تمدن ها گردیده است. صنعتی شدن جوامع گر چه رفاه بشر را به وجود می آورد ولی همواره دارای معایبی نیز می باشد که گاه این معایب اندک و گاهی آنچنان مهم هستند که تاثیرات سوء آن روی
زندگی بشر بیشتر از ایجاد رفاه است. یکی از عوارض مهم صنعتی شدن جوامع آلودگی محیط زیست می باشد که قسمتی از آلودگی توسط هوا، آب وغذا به انسان منتقل می شود. (حاتمی و همکاران، 1383)
آب به عنوان یكی از نیازهای اساسی روزمره انسان بوده و موجب استمرار حیات می باشد. میزان متوسط نیاز هر فرد یك تا دو لیتر آب در روز می باشد كه بسته به شرایط آب و هوایی، سن و وزن هر فرد متفاوت می باشد. استفاده از آب آشامیدنی سالم و گوارا یكی از مهمترین الزامات مصرف آب می باشد كه از سالیان بسیار دور به آن توجه شده است. با این وجود، علت ابتلا به بیماریهای عفونی و انگلی عدم دسترسی انسان به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی می باشد. واقعیت آن است كه آب گوارا و سالم كمیاب و گرانبها می باشد و وجود آلودگی ها ی مختلف تغییرات نامطلوب در خواص فیزیكی، شیمیایی و بیولوژیكی ایجاد نموده و باعث كاهش سطح كیفیت آب می شود. (استاندارد4403) آب یکی از فراوانترین و پایدار ترین ترکیباتی است که در طبیعت یافت شده و اساسی ترین تشکیل دهنده بافت های بدن بوده و به عنوان ضروری ترین عامل حیات شناخته شده که بدون آن اعمال فیزیولوژی بدن ممکن نمی باشد. آب حدود 70% وزن بدن انسان را تشکیل داده است.حجم آب موجود در جهان به میزان ۱٫۲ میلیارد کیلومتر مکعب برآورد شده است که ۹۸ درصد آن در اقیانوسها و دریاها قرار دارد و شور است و بخش اعظم آب شیرین زمین در کلاهکهای یخی قطبی ذخیره شده و تنها کمتر از یکدرصد آن به صورت منابع آبی در دسترس انسان قرار دارد که برای کشاورزی و شرب قابل مصرف است. (خدادادی، 1386)
مهمترین منابع آب در کره زمین عبارتند از: آبهای سطحی( رودخانه ها، دریاچه ها و دریاها و اقیانوس ها )، آبهای زیرزمینی (چاه، چشمه و قنات)، وآبهای جاری (باران و برف ). همچنین بخشی از آب موجود در کره زمین بصورت بخار در اتمسفر و بخش دیگری نیز بصورت جامد در یخچالهای طبیعی وجود دارد.
در حال حاضر 9 کشور جهان شامل کانادا، چین، کلمبیا، پرو، برزیل، روسیه، ایالات متحده آمریکا، اندونزی و هند حدود 60 % از کل منابع آب شیرین را به خود اختصاص می دهند و این در حالی است که 80 کشور با کمبود آب مواجه اند که برخی از آنها تقریبا به هیچ منبع آب شیرین قابل توجهی دسترس ندارند. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و توسعه صنایع و افزایش آلودگی منابع آب شیرین، دسترسی به آب سالم و مناسب در اکثر کشورها به یک بحران جدی تبدیل شده است.
دلایل استفاده از آب های زیر زمینی و مزایای آن نسبت به آب های سطحی نظیر رودخانه های بزرگ و کوچک و دریاچه ها که ممکن است بوسیله سد جمع آوری شوند عبارت است از اینکه آن ها کیفیت متفاوتی دارند و ممکن است رنگ، مزه و بوی نا مطلوبی داشته باشند. آبهای سطحی در معرض آلودگی با فاضلاب شهری، صنایع، سیلاب های کشاورزی و پس مانده های حیوانات و گیاهان قرار دارد. از طرفی آبهای زیرزمینی نیز در معرض آلودگی قرار دارند ولی اغلب صاف و بی رنگ بوده و مقدار مواد آلی میکروارگانیسم آنها کمتر از آب های سطحی است زیرا که آب ضمن عبور از لایه های مختلف خاک تا حدی تصفیه می شود، بر عکس سختی آن شامل یون های کلسیم و منیزیم بیشتر خواهد بود.(حاتمی و همکاران، 1383)
در جوامع صنعتی امروز، سرچشمه های گوناگونی برای ورود آلودگی شیمیایی به درون منابع آبی و غذایی وجود دارد. از آن جمله می توان به پسابهای ناشی از صنایع شیمیایی وآبهایی که به عنوان زه آب از زمینهای کشاورزی عبور کرده و به آفت کشها یا کودهای شیمیایی آلوده شده اند و نیز به فاضلاب شهری و نقاط دفع فضولات شیمیایی اشاره کرد که از منابع جدی آلودگی هستند. آگاهی از منابع آلودگی و نحوه انتقال آنها به انسان و آثار ناشی از ورود آلاینده ها به آب برای کنترل این آلودگی ها، جهت حفظ بهداشت عمومی و جلوگیری از خطرات زیست محیطی ضروری به نظر می رسد. این عوامل عبارتند از:
1-3 میزان مصرف آب در جهان:
اگر امكانات بالقوه منابع آب نسبت به جمعیت مورد توجه قرار گیرد سهم هر نفر از جمعیت 5 میلیارد و 300 میلیونی دنیا به طور متوسط 7600 مترمكعب در سال خواهد بود. توزیع نامتعادل امكانات بالقوه منابع آب در سطح كشور به ویژه در مورد جریانهای سطحی، مشكل كنترل و انتقال آب از نقطه ای به نقطه دیگر را نیز به موانع ذكر شده اضافه می نماید.
سهم اندك ایران از موجودی آب های شیرین كره زمین و مشكلات بهره برداری از آن این واقعیت را مطرح می سازد كه علاوه بر ضرورت صرفه جوئی باید روشهای مناسب استفاده از آب شناسایی و به كار گرفته شود و از حداكثر پتانسیل آب موجود به صورت بهینه با الگوهای جدید استفاده نمود.
در انگلستان میزان مصرف آب آشامیدنی در سال 1975 بیش از 5 میلیون لیتر که این میزان در سال 2000 به حدود 38/1 بیلیون لیتر در سال رسید(بیتون، 2005).[1]
1-4 آب آشامیدنی بطری شده و مزایای آن:
افزایش جمعیت و رشد مصارف آب شرب و کمبود آب در کشور های خشک و نیمه خشک مانند ایران باعث شده تا استفاده بهینه از این ماده حیاتی در مصارف مختلف صورت گیرد. این محدودیت ها و توجه به کیفیت آب از سوی دیگر باعث شده تا استفاده از آب بطری شده به عنوان یک راهکار جدی در توزیع عادلانه وبهداشتی آب مورد توجه قرار گیرد(مراغه چی و همکاران،1387). به همین علت در بسیاری از کشورها از آب های بطری شده به علت سهولت دسترسی، هزینه نسبتا پایین، طعم بهتر و کم بودن میزان ناخالصی ها استفاده می شود(اوا، 2000)[2].
در دهه گذشته، توجه پژوهشگران بیشتر به شاخصهای التهابی به عنوان عوامل مستقل پیشگوییکننده بیماریهای قلبی عروقی معطوف شده است که برخی از این شاخصهای التهابی شامل فیبرینوژن، پروتئین واکنشی C و اینترلوکین 6 می باشند. پروتئین واکنشیC به عنوان یکی از پروتئینهای مرحله حاد، شاخصی حساس در التهاب سیستمی است که در اثر تحریک سایتوکینهایی مانند اینترلوکین 6، اینترلوکین 1 و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا از کبد ترشح و در جریان خون رها میشود. بعلاوه افزایش تولید آن پاسخی به بیماریهای عفونی، التهابها یا آسیبهای بافتی محسوب می شود (هیو و همکاران ،2004). از طرفی دیگر، در عوامل خطرزای متعددی که با چاقی همراه می باشند، به اختلالات لیپیدی و التهابی نیز اشاره شده است (متیو و همکاران، 2009). اگرچه افزایش کلسترول لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C) و کاهش کلسترول لیپوپروتئین پرچگال (HDL-C) شاخصهای اصلی و عامل خطرزای بیماریهای قلبی عروقی محسوب میشوند، ولی گزارشها نشان میدهند افرادی که به بیماریهای قلبی عروقی مبتلا بودهاند، سطوح لیپوپروتئین های کم چگال و پرچگال در میزان طبیعی بوده است(ابرامسون و وکانو، 2002بلاک وریدکر 2002)؛ مطالعات جدید نشان دادهاند که در پیشگویی حوادث قلبی-عروقی، پروتئین واکنشی Cشاخص قویتری نسبت به لیپوپروتئین کم چگال میباشد(سروقدی و همکاران،2007).
فیبرینوژن پلاسما، یک پروتئین واکنشی فاز حاد است که دگرانوله شدن پلاکت ها را در پاسخ به ADP تقویت می کند. بنابراین افزایش سطوح آن شاید پاسخ ثانویه به التهاب یا عفونت باشد که تا حدی به واسطه واکنش پذیری پلاکت ها القا می شود. هم چنین نقش اساسی در تعدادی از پروسه های بدن مانند التهاب، آتروژنز و ترومبوژنز ایفا می کند. این پروتئین التهابی در مکانیسم های آتروترومبوژنیک شامل فیلتراسیون دیواره عروقی به واسطه فیرینوژن، اثرات همورولوژیکی ناشی از افزایش ویسکوزیته خون، افزایش تجمع پلاکت و تشکیل ترومبوز می باشند(کاماس و لیپ، 2003). بعلاوه پروتئین واکنشی C یک پروتئین فاز حاد است که در حین عفونت، التهاب و آسیب بافتی، بطور چشمگیری افزایش می یابد(هاتوری و همکاران، 2007). این پروتئین اغلب از طریق کبد در پاسخ به میانجی های التهابی خونی ساخته و در خون ترشح می شود( لی و گلدفاین، 2006). از بین پروتئین های فاز حاد، اندازه گیری پروتئین واکنشی C به علت افزایش سریع آن در آغاز ضایعه بافتی و کاهش سریع آن به محض بهبودی، بهترین راه تشخیص ضایعات بافتی است(سیموپولوس،2006)
در بسیاری از تحقیقات اپیدیمولوژی و پژوهش هایی با گروه های کنترل شده، تایید گردید که فعالیت ورزشی با شدت، مدت و تکرار مناسب، منتج به تغییرات مستقل و مطلوبی در نیمرخ چربی و لیپوپروتئین های افراد سالم و مبتلا به دیس لیپیدمی می شود( کوکینوس و فرن هال، 1999؛ لئون و سنچز، 2001). در اکثر این یافته ها تاثیر فعالیت ورزشی بر افزایش کلسترول لیپوپروتئین پرچگال و کاهش کمتر در کلسترول تام، تری گلیسیرید و کلسترول لیپوپروتئین کم چگال مشاهده شد(لئون و سنچز، 2001). بعلاوه ترکیب فعالیت ورزشی و رژیم غذایی منجر به کاهش بیشتر کلسترول لیپوپروتئین کم چگال در مقایسه به هر کدام از مداخله های صرف بود(استفانیک و همکاران،
1998).
فعالیت ورزشی به عنوان یک مداخله غیر دارویی برای مهار اولیه و ثانویه بیماری های قلبی عروقی مورد توصیه است(فلتچر و همکارن، 2001). در راهبرد های امروزی بر شرکت در فعالیت ورزشی هوازی متوسط تا برای افزایش و یا حفظ سلامتی توصیه شده است(جیانوزی و همکاران، 2003؛ هاس کیل و همکاران، 2007) علی رغم این، فعالیت ورزشی با شدت زیاد، شکل دیگری از فعالیت های ورزش است که فقط گاهی اوقات در ورزش های بازتوانی مورد استفاده قرار گرفته است و شامل مراحل تکراری 30 تا 300 ثانیه ای فعالیت هوازی است که در دامنه ای با شدت 95 تا 100 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی با دوره های ریکاوری مساوی، کوتاه تر و یا طولانی تر از مدت فعالیت ورزشی انجام می شود(می یر و همکاران، 1998). این نوع فعالیت ورزشی با شدت زیاد دارای اثرات بیشتری در افزایش سلامتی( داسین و همکاران، 2007؛هل گرود و همکاران،2007) و در بیماران کرونری(الدریج و همکاران،1988؛ راگن مو و همکاران، 2004)می باشند. از این جهت تحقیق حاضر به منظور بررسی و مقایسه پاسخ فیبرینوژن و پروتئین واکنشی C به دو شیوه تمرین حاد تداومی و تناوبی در زنان غیرفعال انجام شد.
بیماری قلبی و عروقی یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در جهان شناخته شده است. دیس لیپیدمی و وضعیت انعقادی افزایش یافته در توسعه بیماری قلبی و عروقی دخالت دارند. بعلاوه هایپرکلسترومی نیز با آترواسکلروزیس همراه است، روندی که به عنوان یک التهاب مزمن در دیواره عروقی محسوب می شود و منجر به اختلال عملکرد اندوتلیال می شود(لوتس،2004). پروتئین واکنشیC و فیبرینوژن از جمله فاکتورهای خطرزای بیماری های قلبی عروقی هستند که به طورمستقل و قوی، خطر بروز این بیماری ها را پیشگویی می کنند(لیبی و همکاران ، 2007). پروتئین واکنشیC اساسا در کبد و در پاسخ به واسطههای التهابی ساخته میشود و بخشی از پاسخ ایمنی ذاتی بدن میباشد. سطوح بالای آن نشانهای از خطر بیماری قلبی عروقی بوده و حوادث قلبی عروقی و مرگ و میر آینده را پیشبینی میکند (پافن و همکاران، 2006). پروتئین واکنشیC از طریق القا اینترلوکین6 و لپتین در بافت چربی و شریانی سنتز می شود و بیان سایتوکاین های التهابی مانند اینترلوکین 6 را القا می کند. هم چنین سیستم کمپلمانت را فعال می سازد و میزان لیپوپروتئین کم چگال را از طریق فاگوسیتوز تنظیم نموده و بیان نیتریک اکسید سنتاز را کاهش می دهد(هاگس و همکاران، 2003). افزایش فیبرینوژن با خطرات التها بی و لخته زایی همراه است (بست و همکاران، 2008) که به عنوان شاخص التهابی و عامل خطرزای مستقل پیشگویی کننده مرگ در افراد مبتلا به بیماری شریان محیطی، مورد توجه می باشد (چک و همکاران، 2005). میزان بیوسنتز و بازگردش فیبرینوژن پلاسمایی شاخص پیامدهی متابولیکی در فرایند پیری و بروز بیماری های مختلف شناخته شده است (پیلگرام، 2010). افزایش یک گرم در لیتر غلظت فیبرینوژن مستقل از عوامل دیگر، ممکن است خطر بیماری های کرونر قلبی تا 8/1 برابر افزایش دهد(پالمیری و همکاران، 2003). سطوح فیبرینوژن پلاسمایی ارتباط مثبتی با شاخص جرم بدن در هر دو جنس و رابطه منفی با فعالیت ورزشی در مردان دارد (ساکاکی برا و همکاران، 2004) و کاهش وزن حاصل از اجرای تمرینات ورزشی، عامل مهم تری برای کاهش غلظت ها ی شاخص ها ی التها بی نسبت به توسعه آمادگی جسمانی است (نیکلاس و بی اورس، 2010). تمرینات ورزشی با شدت متوسط روشی مطمئن برای کاهش بیماری ها ی قلبی عروقی هستند. یک جلسه فعالیت متوسط با شدت متوسط 50 تا 74 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی ضمن سرکوبی واکنش پذیری پلاکت ها و توسعه فعالیت فیبرینولتیکی، منجر به عدم تغییر سیستم انعقادی می شود و تمرینات شدید حاد به طور همزمان فعالیت فیبرینولتیکی، انعقادی و واکنش پذیری پلاکت ها را توسعه می بخشد(وانگ، 2006) نتایج تحقیقات موجود بیانگر اثرات متغیرهای مختلفی مانند تعداد آزمودنی ها، نوع، شدت، مدت، حاد و مزمن بودن فعالیت های ورزشی بر پاسخ این پروتئین است(موسوی و حبیبیان، 1390). به طوری که افزایش معنی دار سطوح پروتئین واکنشیC و عدم تغییر در سطوح فیبرینوژن پلاسمایی مردان مسن متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی دایره ای، عدم تغییر معنی دار سطوح فیبرینوژن متعاقب یک جلسه فعالیت حاد( تست ورزشی بروس فزاینده حداکثر) تمرین در صبح و عصر (صبوری سارئین و همکاران، 2012) و افزایش بیشتر سطوح فیبرینوژن پس از یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت ٨٠ درصد یک تکرار بیشینه در مقایسه با یک جلسه تمرین هوازی وامانده ساز با شدت متوسط در مطالعات قبلی گزارش شده است (موسوی و حبیبیان، 1390).
بیژه و همکاران(2011) نشان دادند که یک جلسه تمرین مقاومتی دایره ای ( شامل 10 تمرین با شدت 35% یک تکرار بیشینه) با افزایش معنی دار سطوح پروتئین واکنشی C و عدم تغییر در سطوح فیبرینوژن پلاسمایی مردان مسن همراه بود. در حالی که عدم تغییر معنی دار سطوح فیبرینوژن متعاقب یک جلسه فعالیت حاد( تست ورزشی بروس فزاینده حداکثر) تمرین در صبح و عصر (صبوری سارئین و همکاران، 2012) و افزایش بیشتر سطوح فیبرینوژن پس از یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت ٨٠ درصد یک تکرار بیشینه در مقایسه با یک جلسه تمرین هوازی وامانده ساز با شدت متوسط در مطالعات قبلی گزارش شده است(موسوی و حبیبیان، 1390). بعلاوه نورمن دین و همکاران(2013) نشان دادند سطح پروتئین واکنشی C، 20 دقیقه بلافاصله و 24 ساعت پس از هر دو نوع ورزش حاد تناوبی با شدت بالا (دو تمرین تناوبی 8 دقیقه ای شامل ثانیه 30 فعالیت با شدت 100% توان اوج و 30 ثانیه ریکاوری غیر فعال) و تمرین مداوم با شدت متوسط (22 دقیقه تمرین با شدت 60% توان اوج) در بیماران مبتلا به ناتوانی قلبی(61 سال) افزایش معنی داری نیافت.
از سوی دیگر شوا هد نشان می دهند که بین کاهش خطر بیماری های قلبی عروقی و فعالیت ورزشی ارتباط مثبتی وجود دارد و تغییرات احتمالی در شکسته شدن لیپوپروتئین ناشی از فعالیت ورزشی ممکن است توجیهی برای این ارتباط مهم باشد. لیپوپروتئین با دانسیته زیاد مهم ترین فاکتور خطرزای بیماری های قلبی عروقی است و کاهش سطوح آن با افزایش خطر بروز بیماری قلبی عروقی همراه است. در افراد تمرین کرده استقامتی سطوح لیپوپروتئین با دانسیته زیاد در مقایسه با افراد غیرفعال به طور قابل ملاحظه ای بالاتر است . اما این که چه نوع ورزشی این پاسخ ها را تحریک می کند و چه میزانی (دوزی) از ورزش سطوح لیپوپروتئین با دانسیته زیاد را افزایش می بخشد، مورد بحث است. بنابر این پاسخ به این سوالات می تواند اهمیت زیادی در کاهش بیماری های قلبی عروقی داشته باشد و انجام تحقیقات بیشتر به منظور بررسی نقش انواع پروتکل های ورزشی بر نیمرخ لیپیدی ضروری به نظر می رسد(مدرسن،2004).