1 – بیان مسئله
شرکتهای سهامی، گستردهترین شرکتهای تجاری محسوب میگردند و با توجه به اینکه غالب اشخاص جامعه میتوانند به نحوی در زمره اعضاء این شرکتها قرار گیرند، از اقبال زیادی نظر نزد مردم برخوردارند. از طرفی فراوانی این گونه شرکتها خود وسیله جلب اعتماد مردم به اینگونه شرکتهاست. موفقیت نسبی این شرکتها که نمود زیادی در نزد مردم دارد، دلیل دیگر رغبت مردم به اینگونه شرکت هاست. نیاز به سرمایه اندک جهت تاسیس شرکتهای سهامی و مسئولیتهای محدود سهامداران در مقابل اشخاص ثالث مزید علت میشود که مردم با جمع کردن سرمایههای کوچک شروع به فعالیتهای اقتصادی نمایند وسعی در جلب مشتریان بیشتر نمایند. بدیهی است که اعتماد مشتریان به شرکتها اصولابیشتر از اعتمادشان به اشخاص حقیقی است. حمایت قانونگذار هم از این شرکتها با توجه به وضع قوانین نسبتاً مناسب و نیز تعیین مجازات کیفری ویژه و خاص برای اشخاصی که بر خلاف مقررات و قوانین شرکتهای سهامی اقدام به فعالیت مینمایند نیز موجب اعتماد بیشتر مردم به اینگونه شرکتهاست. به طوری که امروزه اینگونه شرکتها نقش مهمی در پیشرفت اقتصادی کشور ایفاء مینمایند.
بدیهی است که پیشرفت هر شرکتی در گرو تصمیمات اصولی صحیح و سازنده و به موقع میباشد. چه بسا تصمیمات نامناسب و غیر اصولی و یا عدم اخذ تصمیمات مناسب در مقاطع خاصی میتواند یک شرکت را به مخاطره بیندازد. لذا میبایستی اعضا شرکتها با آشنائی و درک صحیحی از قوانینی که در راستای محافظت از منافع اعضا وضع گردیده، تلاش نمایند بر فعالیت شرکت مدیریت نموده و در زمان مناسب از تمام ظرفیتهای موجود شرکت استفاده نمایند. علیرغم اهمیت جایگاه شرکت سهامی، یکی از مباحث اساسی در خصوص شرکتهای سهامی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است جایگاه حقوق اکثریت و اقلیت سهامداران میباشد. با توجه به اینکه یکی از اصول بنیادین در شرکتهای سهامی همگام با حقوق غالب شرکتهای دنیا قاعده اکثریت میباشد که در واقع همان دموکراسی حاکم بر شرکتهای سهامی میباشد که مقنن جهت تسریع در اتخاذ تصمیمات در شرکتهای تجاری چنین قاعدهای را پیشبینی نموده است از این قاعده به عنوان ابزاری توصیف میشود که دارندگان اکثریت سهام را به کنترل ساز و کار تصمیم گیری در شرکتها قادر میسازد و شاید به عنوان یکی از مکانیزمهای درونی حل و فصل اختلافات داخلی بین سهامداران باشد بر مبنای این قاعده تصمیمات جمعی در شرکتهای سهامی با رای اکثریت سهامداران اتخاذ و رعایت چنین تصمیماتی برای شرکت و تمامی اعضای آن حتی سهامداران اقلیت که شاید مخالف با آن تصمیم باشند الزامی است با این وجود مسئلهای که مطرح میشود این است که آیا در نظام حقوق شرکتهای سهامی ایران مقرراتی در جهت حمایت از سهامداران اقلیت وجود دارد و یا نه.
1) سوالات تحقیق
با این اوصاف در این پایان نامه به دنبال پاسخ به سوالات ذیل هستیم :
2- آیا نظام حقوق شرکتهای سهامی ایران قواعد خاصی در حمایت از حقوق سهامداران اقلیت پیشبینی نموده است و در صورت پیشبینی این قوانین جهت حفظ حقوق سهامدار اقلیت کافی است؟
2) فرضیات تحقیق
1- قاعده اکثریت در هر شرایطی و نسبت به هر موضوع در شرکتهای سهامی حاکم نیست و در بعضی موارد با محدودیت مواجه است.
2- نظام حقوقی حاکم بر شرکتهای سهامی در مواد محدودی به حمایت از حقوق سهامداران اقلیت پرداخته که کافی نیست.
3- برخورد یکسان با همه سهامداران و افشای اطلاعات دقیق و به موقع از راهکارهای حمایت از حقوق سهامداران است.
3)اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن:
نظر به جایگاه ویژه شرکتهای سهامی در اقتصاد کشور و تعداد روز افزون این شرکت ها، ضرورت تبیین قانون جامع و مناسب در راستاء پیشبرد اهداف شرکت و جلب اعتماد و تامین منافع سهامداران ضروری به نظر میرسد و با توجه به سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و ضرورت خصوصی سازی در کشور، هماهنگی بین قوانین و ایجاد بسترهای لازم در جهت تحقق سیاستهای کلی اصل 44، مطالعه جامع در خصوص قوانین مربوط به شرکتهای سهامی و رفع ابهامات امری مهم تلقی میگردد مضافا به اینکه یکی از الزامات خصوصی سازی وجود مقررات کامل و جامع حقوق شرکتها در باب حمایت از سهامداران میباشد. همین امر ضرورت مطالعه در باب حقوق سهامداران و ارائه راهکارهای جهت حمایت از سهامداران و ایجاد بستر برای برخورد یکسان و منصفانه با سهامداران را توجیه مینماید.
4)هدفهای تحقیق
مطالعه مقررات حاکم بر شرکتهای سهامی در خصوص حقوق دارندگان سهام اکثریت و اقلیت و عنداللزوم ارائه راهکارهای لازم در جهت حمایت از سهامداران اقلیت با مطالعه مقررات موجود
5) روش تحقیق :
در این پایان نامه ابتدا با استفاده از منابع موجود در کتابخانهها و سایتهای اینترنتی مطالب جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و سپس نتیجه گیری لازم به عمل میآید. لذا روش تحقیق، روش توصیفی تحلیلی است.
6) چهارچوب نظری تحقیق :
مطالب این پایان نامه در سه فصل بیان میشود:
فصل اول: بررسی سهام
فصل دوم: حقوق دارندگان سهام اکثریت
فصل سوم حقوق سهامداران اقلیت
مبحث اول: تعریف سهم
تعریف سهم در ماده 24 ل. ا. ق. ت مصوب 1347 آمده است برابر این ماده «سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی است که مشخصا میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی میباشد.. » این تعریف دارای اشکال است. سهم به خودی خود به معنای میزان منافع صاحب سهم در شرکت نیست چه بسا شرکتی بعد از شروع فعالیت با مشکل روبرو شود و اصلاً صاحب منافعی نشود تا به سهم تعلق گیرد به همین دلیل در لایحه تجارت سال 1390 تعریف سهم به موجب ماده 396 آن تغییر کرده است و عبارت «منافع » حذف و به جای آن عبارت «حقوق » آمده است در این ماده آمده است «سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی است که بیانگر میزان مشارکت، حقوق و تعهدات صاحب آن در شرکت سهامی است. »
در بیان ماهیت حقوقی سهام به تعریف دو تن از اساتید محترم حقوق اشاره میشود:
وقتی شخصی مبلغی را جهت خرید سهام شرکتی اختصاص میدهد به اندازه وجوه مزبور در اجزاء اموال شرکت شریک مشاع نمیشود بلکه او بدین وسیله طلبکار شرکت میشود به عبارت دیگر سهامداران با تملیک اموالی از خود به یک شخص حقوقی (شرکت) آنرا مالک اموالی میکنند و در مقابل حقی نسبت به آن شخص حقوقی به دست میآورند. ماهیت این حق که بیشتر به طلب از شرکت میماند چیزی فراتر از آنست یعنی سهامداران به موجب آن دارای حقوق دیگری نیز از جمله حق رای، حق حضور در جلسات مجامع عمومی و مشارکت در سود و زیان شرکت و. .. بدست میآورند به مجموع این حقوق «سهم » گفته میشود که در قالب یک برگ بهاداری به نام ورقه بهادار تجلی مییابد پس با پرداخت مبلغ سهام و خرید آن حق عینی خریدار نسبت به مالش به حق خاصی به نام «سهامدار شرکت بودن » تبدیل میشود[1].
عدهای معتقدند که سهم مال منقولی است که به اعتبار آن نمیتوان سهامدار را مالک مشاع در اجزای دارائی شرکت دانست و نیز نمیتوان ادعا نمود چون در ترازنامه تنظیمی شخص حقوقی، شرکت بدهکار سرمایه میشود سهامدار طلبکار محسوب میگردد بلکه میتوان گفت که سهامدار دارای حقوق یا تعهداتی است که وابسته به سهم بوده ورقه سهم ایجاد شده وسیله شرکت ، معرف این حقوق و یا تعهدات میباشد[2].
در نظریه شماره 2483 مورخ 01/04/1384 اداره حقوقی قوه قضائیه آمده «با توجه به ماده 24 لایحه قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب سال 1347 كه مقرر داشته «سهم قسمتی از سرمایه شركت سهامی كه مشخص كند، میزان مشاركت و تعهدات و منافع صاحب آن در شركت سهامی می باشد.» و نیز مواد 1 و 25 همان قانون، سهم با دارایی و اموال شركت تفاوت دارد، همانطور كه مالكیت آنها هم متمایز و متفاوتند. بدین معنی كه سهم متعلق به سهامدار در حالی كه اموال شركت متعلق به شركت یا شخص حقوقی است بنابراین در صورتی كه دستور موقت مبنی بر نقل و انتقال سهام شركت صادر شده باشد این دستور صرفاً در حدود موضوع آن قابل اعمال است و نمیتوان به استناد آن از نقل و انتقال اموال شركت ممانعت نمود.[3]»
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
طرح موضوع
بررسی و ژرفنگری در آراء وآثار دانشوران مسلمان در حقیقت باز کردن دریچه ای برای باز اندیشی مسائل و پدیده های مختلف اجتماعی است، زیرا باز نگری در نظریه های اصیل، بازگشایی برای طرح گسترده تر مسائل و مشکلاتی است که جزیی از زندگی اجتماعی انسان محسوب می شود. هر نکته و نظریه ای که از اصالت واستحکام برخوردار باشد، میتواند نقطه آغازی باشد برای اندیشیدن. تحول و تکامل علوم و نظریات علمی امری طبیعی، و بررسی و نقد آراء دانشمندان در یک جامعه علمی زنده وپویا، امری ضروری است. بنابراین، بررسی وتحلیل آرای اندیشمندانی که در فضای فرهنگ وتمدن اسلامی رشد کرده وبا افکار بدیع خود، موجب گسترش وتوسعه تفکر گشته اند مورد نیاز جامعه است. از این رو در پژوهش حاضر تلاش می شود تا آرا و اندیشه های فیلسوف بزرگ اسلامی، ابونصر فارابی در حوزه امت و امامت بررسی گشته و زوایای مختلف آن روشن گردد.
موسس فلسفه سیاسی در اسلام، ابونصر فارابی (258-339 ه.ق) – معلم ثانی- از نظریه پردازان اولیه و اصلی در حوزه اندیشه سیاسی و به ویژه دولت و نظام سیاسی بوده و اندیشه او بازتابی از اوضاع و شرایط جهان اسلام در زمانه وی می باشد. بنابراین، ضرورت دارد تا ابعاد
مختلف اندیشه های این دانشمند بزرگ جهان اسلام بررسی و تبیین گردند.
پیشینه تحقیق
با وجود این که درباره اندیشه سیاسی فارابی نوشتارهای فراوانی وجود دارد اما درخصوص جایگاه امت و امامت و حقوق و وظایف جامعه و امام در نظام سیاسی مد نظر معلم ثانی تحقیق جامع و کاملی به عمل نیامده و غالبا مباحث مطروحه در این زمینه نامرتب و پراکنده می باشند. منابعی که در تهیه این پژوهش از نظر گذرانیده شده عبارت اند از:
منابع مورد استفاده :
فارسی
ب: منابع عربی
ج: منابع انگلیسی
2.” Al-Farabi: the history and modernity”, Altayev Jakipbek, 2010.
3.” Philosophy in the Islamic World”, Prof Peter Adamson, 2007.
البته شایان ذکر است که آثار متعددی به زبان فارسی، عربی و انگلیسی پیرامون فلسفه و اندیشه سیاسی فارابی به تحریر در آمده است . و برای نگارش پژوهش حاضر بسیاری از آنها مطالعه و بررسی شده اما به جهت همپوشانی داشتن بسیاری از آثار با یکدیگر، سعی بر آن بوده تا تعداد محدود و معینی از آنها به عنوان ادبیات پژوهش در نظر گرفته شوند.
مفاهیم تحقیق
پژوهش حاضر مفاهیم مختلفی را از گهر اندیشه های فارابی به کار گرفته است. اما اصلی ترین مفاهیم قابل عرضه در آن عبارت اند از:
امت:
امت در اندیشه سیاسی فارابی عبارت است از سطح منطقه ای حکومت که ما بین اجتماع عظمی( معموره ارض) یا همان حکومت جهانی و اجتماع صغری یا همان حکومت ملی می باشد. در واقع، امت شامل مردم یا اعضای اجتماع منطقه ای مد نظر معلم ثانی می باشد.
امامت:
امامت در اندیشه سیاسی فارابی عبارت است از رکن اداره و رهبری جامعه به سمت کمال و سعادت؛ این رهبری از سطوح مختلفی(رئیس اول، رئیس مماثل، رهبری سنت، رهبری افاضل و رهبری روئسای سنت) تشکیل یافته که دو سطح اول آن انحصاری و ایده آل بوده اما سطوح بعدی امامت و رهبری جامعه در غالب رهبری فقهای جامع الشرایط محقق می شود.
اندیشه سیاسی:
اندیشه سیاسی فارابی در واقع تلاش فکری وی است برای پاسخگویی به سوالات سیاسی موجود در جامعه و حل بحران هایی که جامعه را از حالت تعادل خارج ساخته بود.
نظام سیاسی :
نظام سیاسی مد نظر فارابی اجتماعی است که همه اعضا و ارکان آن برای رسیدن به سعادت با یکدیگر تعاون میکنند. در واقع، به دلیل اجماعی بودن انسان، نظام سیاسی راه رسیدن به سعادت را فراهم خواهد کرد.
سوالات تحقیق
سوال اصلی مدنظر نویسنده در پژوهش حاضر این می باشد که:
– امت و امامت چه جایگاهی در اندیشه سیاسی فارابی دارند؟
سوالات فرعی:
– نقش، حقوق و وظایف امت در اندیشه سیاسی فارابی چیست؟
– نقش، حقوق و وظایف امامت در اندیشه سیاسی فارابی چیست؟
– نظام سیاسی چه تاثیری بر امت و امامت بر جای می گذارد؟
حدود500 سال قبل ازمیلاد مسیح ، هراکلیوس فیلسوف یونانی اظهار داشت: «هیچ کس بیش از یک بار نمی تواند در یک رودخانه جاری شنا کند». این نشان می دهد از دیر باز «تغییر» با چنین باریک بینی هایی مورد توجه بوده است. با این وجود آدمی ثبات را دوست دارد، زیرا در تغییر ترس از ناشناخته ها نهفته است. دکارت طبیعت را مادة بی روحی می دانست که کل آن را می توان با تحلیل اجزایش شناخت. (شناخت استقرایی) از نظر نیوتن طبیعت ماشین خوش رفتاری است که خداوند با قوانین معینی آن را به کار انداخته است که اگر، آن قوانین راپیدا کنیم، قادر خواهیم بود آن را تحت اختیار خود درآوریم. در این چارچوب، تغییرات، قابل پیشبینی، قابل محاسبه،قابل برنامهریزی وپیشگیری بوده است. ( اعتباریان،1388)
چرخة دگرگونی امروزی، بی تردید در گذشته سابقه نداشته است. امروزه دگرگونی سریع تر، غیر معمول تر و اساسی تر از هر زمان دیگری در گذشته است. برخورد های تكنولوژیك و فشار های رقابتی و فرهنگی، گردابی را به وجود آورد ه اند كه هر سازمانی را می توانند در خود فرو برند. دگرگونی امروزی، دارای ویژگی هایی از قبیل تلاطم در بازار ها، تلاش سازمان ها و كسب و كار های مختلف در تعریف مجدد خود، تعیین مجدد فعالیت ها، شكل های یك سازمان برای – جدید سازمانی و منسوخ شدن تفكر مدیریت سنتی است (چمپی،1387: 8) .
این كه سازمان بتواند با وضعیتی كه شرح آن گذشت باقی بماند و زندگی كند ناچار به ایجاد تغییر و دگرگونی در خود است ولی دگرگونی در سازمان هرگز تحقق نمی یابد مگر این كه صد ها یا هزاران نفر از افراد سازمان، علاقمند به همكاری باشند و تا حد امكان به فرآیند دگرگونی كمك كنند. كاركنان، مخصوصاً در صورتی كه از وضعیت موجود سازمان خود ناراضی باشند، حاضر به همكاری و از خود گذشتگی و ایثار نیستند مگر به این اعتقاد برسند كه دگرگونی ها مفیدند. بدون ارتباطات معقول، مقبول و دارای اعتبار فراوان، هرگز نمی توان قلب
های توده های كاركنان را تسخیر كرد. همین امر ضرورت دگرگونی فرآیند های سازمان را با عنایت به مسائل منابع انسانی، بیشتر روشن می كند (Hammer ,2013: 30)
1-2 بیان مساله تحقیق
معمولاً تغییرات سازمانی در هر اندازه ای، مقاومت بدنة نیروی انسانی را به دنبال خواهد داشت اما اگر آنها اهداف واقعی تغییر و منافع آن را دریابند، در برابر تغییرات مقاومت كمتری از خود نشان می دهند. (جعفری و همکاران، 1387: 29)
بعد شناختی مقاومت در برابر تغییر که موضوع این پژوهش است بیانگر این است که شناخت، نظام پردازش و ذخیره سازی اطلاعات جذب شده توسط حواس در سیستم عصبی انسانهاست کارکنان با استفاده از طرحواره ها (ساختارهای شناختی که نشانگر دانش سازمان یافته فرد نسبت به یک مفهوم یا یک محرك هستند) رویدادهای سازمانی، مقاومت همچون تغییرات سازمانی را درك و تفسیر میکنند مقاومت شناختی در برابر تغییر زمانی ایجاد میشود که فرد تحت تأثیر طرحواره های خود، تغییر را به گونه ای درك و تفسیر نماید که در قبال اعمال آن، اکراه و عدم تمایل داشته باشد. واتسون[1] 1982 ) ) بر این عقیده است که آنچه اغلب از آن با عنوان مقاومت یاد میشود، چیزی جز همین اکراه و بی میلی نیست. آرمناکیس، هریس و بونتانوم ( 2005 )[2] نیز گرچه مقاومت را به صورت رفتاری تعریف کرده اند، بر تقدم ساحت شناختی آن بر بعد رفتاری اذعان داشته اند.
همچنین بارتلم و لاك[3] ( 1981 ) در تفسیری از اثر کچ و فرنچ، مدعی شده اند چه بسا مشارکت کارکنان مبتواند در مقاومت آن ها در برابر تغییر اثرات شناختی داشته باشد. در مجموع آموزه های ادبیات پژوهش درباره مقاومت کارکنان در برابر تغییر، نشان میدهند که این پدیده دارای ابعاد رفتاری، هیجانی و شناختی است. ظهور رفتاری آن در قالب نیروهای مقاومت کننده در برابر نیروهای اعمال کننده تغییر است؛ بعد هیجانی آن به ناکامی کارکنان در اثر به هم خوردن وضع موجود، ترس از ضرر احتمالی و آینده ای مبهم اشاره دارد؛ و صبغه شناختی آن به نحوه ادراك تغییر توسط کارکنان اشاره دارد، طوری که از اعمال آن اکراه دارند. (هادوی نژاد و همکاران،1388)
بنابراین، ویژگی های شخصیتی فرد نگرش شخص تحت تاثیر تغییر سازمانی قرار می گیرد. و مقابله با استرس ناشی از تغییر سازمانی یک مسئله مهم است که ارزش بررسی دارد. عموم محققان پیشین، نگرش کارمند نسبت به تغییر سازمانی از بینش صفات شخصیتی مطالعات خود را در پنج مدل تبیین کرده اند. (Su et al ,2012)
در این مطالعه ما این موضوع را با استفاده از صفات شخصیت شناختی یعنی ، انعطاف پذیری شناختی، بینش، و خود اندیشی مورد بررسی قرار می دهیم. محققان نشان داده اند که باز بودن نسبت به تجربه رابطه مثبت با خود اندیشی دارد. 2009)، (Lyke
روانرنجوری منفی به بینش مربوط است، وظیفه شناسی مثبت نیز به بینش مربوط می باشد. برونگرایی و سازگاری مثبت، هر دو مربوط به انعطاف پذیری شناختی می باشد. .
(Su et al ,2012)
همچنین رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتار های اختیاری كاركنان است كه جزء وظایف رسمی آنها نیست و مستقیماً توسط سیستم رسمی پاداش سازمان در نظر گرفته نمی شود، ولی میزان اثر بخشی كلی سازمان را افزایش می دهد این رفتارها، شامل رفتارهایی كه فرد در جهت انجام نیازمندی های نقش و یا شرح شغلی از خود نشان میدهد، نیست. مطالعات نشان از آن دارد زمانی كه مدیریت ارشد، تغییر را بپذیرد، برای اجرایی شدن تغییر باید علایق كاركنان مانند مدیران پایینی و میانی در نظر گرفته شود و نیاز به تغییر را در آنها متقاعد كرد. بسیاری از موانع تغییر، ریشه در آمادگی پذیرش تحول سازمانی دارند .
از لحاظ روانشناسی این موانع، نظیر موانع مدیریتی، توسط ناامنی و ترس از نتایج منفی برای افراد میتواند تشریح شود. این علایق بوسیله مشاركت مستقیم یا مشاركت قانونی، دسته بندی و معرفی
می شوند. (رنگریز و مرادی،1391)در این پِژوهش تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر ارتباط بین انعطاف پذیری شناختی و مقاومت در برابر تغییر سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد.
اگر عاملان تغییر در سازمان بهنگام اعمال آن با مقاومت مواجه شوند و به واکنشهای کارکنان توجه نکنند با مخاطره بزرگی روبرو خواهند شد. این مسأله بخصوص زمانی بروز می کند که تغییر مستقیماً از بالای سازمان به سطوح پایین تر اعمال شود. علی رغم چنین توجه و تنبه نظری به موضوع مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی ، خلأ پژوهشی با چنین رویکردی همچنان در این حوزه مشهود است( Su et al ,2012)
پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تلاش برای پر کردن این خلأ پژوهشی، به این پرسش که : آیا انعطاف پذیری شناختی بر مقاومت در برابر تغییر سازمانی در شرکت گاز استان تهران تأثیر گذار است؟ پاسخ گوید.
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
طرح مسئله
برای بیش از نیم قرن، نظم منطقه ای در منطقه آسیا پاسیفیک بر محور مناسبات استراتژیک آمریکا و شرکای آسیایی اش بوده است. این منطقه پس از جنگ جهانی دوم و در خلال جنگ سرد شاهد تحولات گوناگونی شامل جنگ، ناآرامی های سیاسی، دمکراسی سازی، بحران های منطقه ای و توسعه اقتصادی بوده است. در کنار این مسائل یک واقعیت اساسی نیز وجود دارد و آن نظم تحت رهبری آمریکا و مبتنی بر مناسبات آمریکا با شرکای استراتژیکی اش بوده است. بر این اساس کشورهای متحد آمریکا از حمایت امنیتی و دسترسی به بازار این این کشور برخوردار بوده اند و آمریکا نیز در مقابل از شرکای استراتژیک خود در خط مقدم مبارزه با کمونیسم و حضور ژئویولتیک در منطقه بهره برداری نموده است.
سیستم اتحاد آمریکا با کشورهای منطقه آسیا پاسیفیک بویژه معاهده امنیتی آمریکا با ژاپن نقش مهمی در تثبیت امنیت منطقه داشت. اتحاد آمریکا با ژاپن مشکلات امنیتی ژاپن را حل کرد و باعث شد ژاپن از توسعه توان نظامی خود در دوره پس از جنگ دوری گزیند. این شرایط باعث شد همسایگان ژاپن از تهدیدات این کشور در امان باشند و بسیاری از معماهای امنیتی منطقه حل شوند. حتی چین نیز از اتحاد آمریکا و ژاپن منتفع شد و باعث شد دلمشغولی های امنیتی چین درخصوص ظهور دوباره یک ژاپن تهدید کننده، کمتر شود.
در طول جنگ سرد آمریکایی ها همواره این موضوع را عیان کرده اند که امنیت آمریکا از سواحل کالیفرنیا آغاز نمی شود بلکه از سواحل غربی اقیانوس آرام و ماورای آن آغاز می شود. لذا همواره منطقه آسیا پاسیفیک برای آنها از اهمیت بالائی برخوردار بوده و از طریق ترتیبات و سازو کارهای امنیتی بدنبال حضور در این منطقه بوده اند. شرکت در جنگ های منطقه ای در ویتنام و کره، مشارکت در ترتیبات امنیتی در حوزه آسیا پاسیفیک ، اتحاد های امنیتی راهبردی با ژاپن و کره جنوبی، تاسیس پایگاههای نا ژاپن و کره ه اسیا پاسیفیک ، رهای امنیتی بدنبال حضور در این منطقه بوده اند.ظامی در کشورهای منطقه ، دادن تعهدات امنیتی به تایوان و برقراری مناسبات استراتژیک با کشورهای جنوب شرقی آسیا بخشی از اقدامات آمریکا برای تثبیت حضور خود و برقراری توازن قوا در منطقه بوده است. آمریکایی ها همواره بدنبال اطمینان از این امر بوده اند که هیچ قدرتی نتواند توازن قوا را به نفع خود و به ضرر آمریکا در این منطقه به هم بزند.
پایان جنگ سرد باعث بروز آشفتگی در سیاست خارجی آمریکا در منطقه شد. سیاست ایالات متحده در این دوره نسبت به وقایع و رویدادهای بین المللی واکنشی بود و از استراتژی تعریف شده ای تبعیت نمی کرد. این وضعیت درخصوص منطقه آسیا پاسیفیک نیز مصداق داشت. به قدرت رسیدن نومحافظه کاران در سال 2000 و وقایعی که در آغاز هزاره سوم به وقع پیوست، رقم زدن استراتژی کلان نوینی
به وسیله رهبران آمریکا را ضرورت بخشید. لذا مبارزه با کمونیسم که در آغاز دهه 1990 به محاق تاریخ پرتاب شد، در آغازین سال های هزاره جدید با استراتژی کلان مبارزه با تروریسم جایگزین شد. با اتخاذ استراتژی مبارزه با تروریسم، مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا در دهه های آغازین هزاره سوم به خاورمیانه انتقال یافت. این امر پیامدهای زیادی برای سیاست آمریکا در دیگر نقاط دنیا داشت. از جمله مناطقی که تحت تاثیر قرار گرفت منطقه آسیا پاسیفیک بود که از الویت های سیاست خارجی این کشور خارج گردید.
ناکامی بوش در دستیابی به اهداف خود در خاورمیانه، بحران در اقتصاد آمریکا و اوج گیری نارضایتی افکار عمومی نسبت به وضع موجود، موجد دگرگونی دیگری در سیاست خارجی آمریکا گشت و باراک اوباما با وعده تغییر، نماد و نمود این دگرگونی در سیاست گذاری خارجی ایالات متحده شد. پس از انتخاب مجدد باراک اوباما بر مسند ریاست جمهوری شاهد نوعی چرخش محسوس در معطوف شدن نگاه ایالات متحده به آسیای شرقی هستیم. سخن از تمرکز بر آسیا[1] بیان رویکرد نو و متفاوتی را به تصویر می کشد که معانی و مفاهیم گوناگونی در ذهن بازیگران در داخل و خارج آمریکا به وجود آورده که از آن جمله تصور ثقل گرایی آسیایی با ثقل زدایی از خاورمیانه[2] می باشد. اوباما در 5 ژانویه 2012 ، استراتژی جدید نظامی این کشور را تحت عنوان «بازبینی استراتژی دفاعی» اعلام کرد که مهم ترین ویژگی آن تمرکز بر منطقه آسیا پاسیفیک یا ثقل گرایی آسیایی است که به معنای اولویت یافتن مجدد این منطقه در استراتژی آمریکاست.
سیاست بازگشت به آسیا و پاسفیک اوباما، سیاستی چند بعدی است که از ملاحظات اقتصادی، سیاسی و استراتژیک آمریکا در منطقه نشات می گیرد. این استراتژی همچنین در راستای اطمینان بخشی به دوستان و متحدان آمریکا در منطقه است که نگران رشد چین می باشند و بیانگر آن است که قدرت آمریکا بعد از یک دهه درگیر بودن در جنگ عراق و خاورمیانه رو به افول نگذاشته است، بلکه آمریکا با پیاده کردن و دنبال کردن این استراتژی، حضور سیاسی و دیپلماتیک خود در منطقه را افزایش خواهد داد و به تقویت روابط با متحدان و شرکای منطقه ای و تعمیق تعامل با نهادهای چند جانبه و مدیریت روابط با چین خواهد پرداخت. در تحقیق کنونی ابعاد مختلف این استراتژی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در تحقیق کنونی تلاش خواهد شد تا با تکیه بر رویکرد جدید آمریکا به این منطقه که در سیاست بازگشت به آسیا- پاسیفیک اوباما متجلی گردیده است به تبیین جایگاه حوزه آسیا پاسیفیک در استراتژی آینده آمریکا بپردازد.
1-2. علل انتخاب موضوع
تاثیرگذاری منطقه آسیا پاسیفیک بر معادلات امنیتی منطقه ای و بین المللی و بویژه وجود قدرت های نوظهور در منطقه، اهمیت آن را در معادلات امنیتی و خطی مش های استراتژیکی دیگر بازیگران بخصوص آمریکا بیش از پیش افزایش داده است. بررسی تحولات حوزه آسیا-پاسیفیک به لحاظ جایگاه آن منطقه در سیاست خارجی کشورمان نیز از ضرورت غیرقابل انکاری برخوردار می باشد و منافع ملی ما بنحوی با تحولات این حوزه گره خورده است. از آنجائیکه این منطقه جایگاه مهمی در سیاست خارجی کشورمان داشته و بخش مهمی از مبادلات اقتصادی و انرژی ما با این حوزه صورت می پذیرد، لذا توجه به روندهای موجود و چشم انداز تحولات آتی این منطقه برای کشورمان از اهمیت بالائی برخوردار می باشد. ازجمله دلایل دیگر انتخاب موضوع تحقیق پیش رو جدید بودن موضوع و علاقه مندی خاص پژوهشگر به تحولات این منطقه می باشد.
1-3. هدف و ضرورت پژوهش
هدف این پژوهش بررسی جایگاه آسیا پاسیفیک در استراتژی آینده آمریکاست. از آنجائیکه این منطقه بسرعت در حال توسعه بوده و اکثر قریب به اتفاق تحلیل گران، این منطقه را کانون تحولات مربوط به ثروت و قدرت می دانند، لذا بررسی تحولات و روندهای موجود این منطقه و فرایندهای آتی آن از ضرورت غیر قابل انکاری برخوردار است.
1-4. سوالات تحقیق
1-4-1. سوال اصلی
حوزه آسیا پاسیفیک در استراتژی آینده آمریکا از چه جایگاهی برخوردار می باشد؟
1-4-2. سوال فرعی
مبانی نظری استراتژی جدید آمریکا در حوزه آسیاپاسیفیک چه می باشد؟
حوزه آسیا پاسیفیک در معادلات جهانی از چه جایگاهی برخوردار می باشد؟
کشورها و بازیگران کلیدی منطقه آسیا پاسفیک کدامند؟
چه عواملی باعث چرخش دوباره آمریکا به منطقه آسیا پاسیفیک گردیده اند؟
1-5. فرضیه
حوزه آسیا- پاسیفیک با جود قدرت های نوظهور در منطقه و برخورداری از ویژگی های اقتصادی، سیاسی و امنیتی، صحنه بازیگری قدرت های بزرگ و منطقه ای بویژه سه قدرت بزرگ آمریکا ، چین و ژاپن خواهد بود و به نظر می رسد مرکز ثقل استراتژیک جهان در حال حرکت به سوی آسیا پاسیفیک می باشد. لذا این منطقه از اولویت برتر در استراتژی آینده آمریکا برخوردار می باشد.
1-6. متغیرهای تحقیق
متغیر وابسته: استراتژی آینده آمریکا
متغیر مستقل: تحولات حوزه آسیا پاسیفیک
1-7. تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی
آسیا پاسیفیک : منطقه آسیا پاسیفیک بخشی از جهان است که تعاریف متفاوتی دارد. ولی عموماً شامل بخشی از شرق آسیا، جنوب آسیا، آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه می شود. این منطقه ممکن است شامل روسیه و برخی از کشورهای ساحل شرقی اقیانوس آرام مثل کانادا، مکزیک، شیلی و پرو نیز بشود چنانکه در برخی از مطالب منتشره، این کشورها را نیز در قلمرو جغرافیایی این منطقه قرار داده اند. ولی در عین حال مطابق آنچه که در بیشتر متون منتشره در خصوص محدوده جغرافیایی این منطقه آمده کشورهای واقع در شرق و جنوب شرقی آسیا و اقیانوسیه قلمرو اصلی آسیا پاسیفیک را تشکیل می دهند. وجود تنگه ها، مجمع الجزایر، آبراه ها، شبه جزایر، و جزایر متعدد، موقعیت استراتژیک پیچیده ای را برای این منطقه بوجود آورده است(Wikipedia)
توازن قوا: واژه توازن قوا[3]یکی از پرسابقه و پرکاربردترین واژههای مربوط به روابط بینالملل به ویژه در نظریههای واقع گرا میباشد.نظریه توازن قوا بر این اصل استوار است که امنیت بین المللی زمانی افزایش مییابد که قدرت نظامی به نحوی توزیع شده باشد که هیچ دولتی به اندازهای که توانایی تفوق آمدن بر دیگر دولتها را داشته باشد، قدرتمند نباشد(مشیرزاده 1389: 101). این نظریه پیش بینی میکند که اگر یک دولت، قدرت فوق العاده زیادی داشته باشد از قدرت خود استفاده میکند و به کشورهای ضعیف حمله میکند. این امر موجب میشود دولتهایی که در معرض خطر هستند برای پیوستن به ائتلافهای تدافعی انگیزه پیدا کنند. بر اساس گفته مورگنتا از نظریه پردازان واقع گرا، اشتیاق چند کشور برای کسب قدرت که هریک تلاش می کند وضع موجود را حفظ یا برهم زند، ضرورتاً به یک شکل بندی قدرت که موازنه قوا خوانده می شود، می انجامد. به اعتقاد وی سیستم موازنه قوا نه تنها اجتناب ناپذیر بوده بلکه اصولاً عاملی ثبات بخش در روابط بین الملل است(شیهان 1388: 34).
:
پدیده خلاقیت و نوآوری مانند بسیاری از خصوصیات در همه افراد یافت می شود ٬ كه این خصوصیات ممكن است در اثرعوامل محیطی یا عوامل روانی و یا دیگر عوامل باشد.ممكن است بعضی ها به آن توجه نكرده و بعضی دیگر افراد آن را مورد توجه قرارداده وراه پیشرفت خود و جامعه را پیدا كرده و به كارهای بزرگی دست بزنند.اصطلاح خلاقیت راهمه مردم بكار می برند ٬ ولی معنای آن روشن نیست مردم معمولاً هر گونه نوآوری را خلاقیت می دانند٬كه بعضی ازآنها بر فرآیند نوآوری وبرخی به محصول آن توجه می كنند ٬ در هر صورت ویژگی تازگی و تفاوت یا اختلاف یا موجودها مطرح است و همچنین مردم خلاقیت را با تیز هوشی و نبوغ مترادف یا توام می دانند و معتقدند خلاقیت از خصایص افراد تیز هوش و نابغه است و برعكس.انحراف اجتمایی شكلی از اختلالات روانی است كه بیشتر با جرم و جنایت و بزهكاری همراه است و همچنین قبل از ١٥سالگی شروع می شود و هر چه سن بیشتر شود از شدت آن كاسته می شود چون این اختلال با اجتماع سروكار دارد٬ باید بیشتر مورد توجه قرا گیرد و در موردپارانوید هم باید گفت كه بد گمانی و تردید كه مشخصه اصلی آن به شمارمی رود٬ مانعی برای برقراركردن ارتباطات سالم و مفید با هر یک از افراد جامعه مخصوصاً خانواده است٬ حال با توجه به گفته ها ی بالا باید جامعه مخصوصاً خانواده بیشتر این گونه اختلالات را مورد توجه قرار داده و در صدد درمان مفید و سودمند باشند٬ تا با این گونه افراد رفتاری مناسب صورت بگیرد.
بیان مسئله:
به طوركلی خلاقیت فرآیندی است كه طی زمان ادامه داشته و ابتكار،انعطاف پذیری و تحقق از خصوصیات بارزآن به شمار می آیند ،بسیاری از افراد معتقدند كه خلاقیت در نیاز متولد می شود، همان گونه كه بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشكلی خاص،بلكه برای برآوردن نیاز خاص به وجود می آید.
برای تحلیل كامل خلاقیت باید عوامل محیطی و عوامل شخصیتی رادر نظر گرفت،خلاقیت مستلزم تفكر مستقل و نوآوری است ، و ممكن است به تولید چیزی نو و متفاوت و بی نظیر منجر شود كه ممكن است كلامی یا غیر كلامی و یا واقعی و انتزاعی باشد.
افراد دارای اختلال شخصیت افسرده،ضد اجتمایی، اسكیزوفرنی ، چون از لحاظ برخورد با جامعه و مردم و همجنین شیوه رفتار و زندگی كردن خاص آنها دارای تفاوتی آشكار با دیگر افراد هستند ، پس چگونه ممكن است آنها را با خلاقیت ربط داد ، شخصی كه دارار خصلتی است كه با مردم و جامعه به ستیز می پردازد ، و فردی كه نسبت به مردم شک و تردید دارد و حتی ممكن است نسبت به خود بد گمان باشد ،چگونه ممكن است كه خلاقیت دراو مشاهده كرد.
حال با توجه به مطالب بالا این سوال پیش می آید كه : آیا بین خلاقیت و ابعاد شخصیتی افسردگی، انحراف اجتمایی،پارانویید، اسكیزو فرنی رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
اهمیت وضرورت تحقیق:
امروزه اهمیت و ضرورت تحقیق در مورد خلاقیت و تفكرخلاقانه برهیچ كس پوشیده نیست،خلاقیتها هیچ گاه نتیجه كار و كوشش و تفكر یک یا چند انسان با استعداد نیست ،بلكه حاصل جمع مشاركت هزاران و حتی دهها هزار نفرند ،كه در این زمینه خاص فعالیت خاصی را به عمل در می آورند ، خلاقیت زمانی پا به عرصه وجود گذاشت كه افراد سطح دانش خود را درباره پدیده های طبیعی و یا خود انسان كافی ندانسته و خود را ناچار به بهره گیری از طیف وسیع و تا فرارسیدن آن برهه از زمان كه دیگر جستجو گری راههای تكمیل فنون باقی نمانده ،امروز یكی از مسائل كه مورد دقت و تو جه نظر بسیاری است ، مطالعه و تفحص پیرامون سازو كارهایی كه امر خلاقیت را به هر نحوی تحت تاثیر قرار می دهد ، در واقع باید این پارامترهای تاثیر گزار به ورطه مطالعه و كنكاش بسیارزیادی سپرده شوند ،تا بتوان تاثیر آنها را در جهت ایجاد خلاقیت به نحو مطلوبی كنترل نمود ،و اگر متخصصان و كسانیكه به عملی با تعالیم یك جامعه اعم از تعلیم كودكان،نوجوانان،میانسالان،پیر و سالخوردگان سرو كار دارند میزان و نحوه تاثیر و مكانیسم تاثیر گزاراین متغیر ها روشن نمی شود ،نمی توان اظهار داشت كه خلاقیت در اعماق جامعه ریشه دوانده است ،از جمله مبادی بسیار با اهمیت و اساسی پیوند های میان خلاقیت ویژگی ها یا ابعاد شخصیتی است ، شخصیت هر كس نحوه واكنش او به محركهای اطراف می باشد ، و استعداد نیز در واقع به طور اساسی تحت تاثیر ویژگی های هر شخصیت است.
پیرو تفكر مزكور در این كار پژوهشی سعی خواهد شد كه به سوالات اساسی پاسخ داده و این عوامل (افسردگی،اسكیزو فرنی،پارانویید،وانحراف اجتمایی) با خلاقیت باید آن را در مسائل مشاوره ای لحاظ نمود و باید آنها را در كارهای دیگر قرار داد تا از این رهگذر از تلف شدنوقت و استعداد آنها جلوگیری لازم به عمل آورده شود، بدیهی است این مسئله از ضروریات امروزه است كه نیاز اساسی جامعه ما به خلاقیت بر هیچ كس پوشیده نیست.
همه ما مصرف كننده گان افكار و مصنوعاتی هستیم كه حاصل فكر خلاق است ، غالباً ما به نحوی سازندگا نی هستیم كه با خلاقیت خود متكی هستیم ، جامعه همیشه به افراد خلاق نیاز دارد ، افرادی كه بتواند راه حل های خلاقانه پیدا كند و بتواند با تخیل خود ایده ها و مهارتهاینا مربوط قبلی را با هم تركیب كنند.
اگر بزرگسالان خلاق و با قوه تخیل می خواهیم باید از سالهای اولیه كودكی آن ها را برای این كار برنامه ریزی كنیم ، خلاقیت و تخیل ریشه در توانایی های انسان در بازی دارد و تمرین هم بر همین توانایی استوار است ، اساسی كه توانایی انسان را برای بازی و خلاقیت حمایت می كنیم ، در غیر این صورت ما می توانیم به نسخه برداری از ایده های قدیمی. (دافی،۲٠۰۰، ص۱۹)
تراورتون معتقد است كه با این نیازها به دنیا آمده ایم كه افكار، عقاید، احساسات دیگران را بفهمیم و به سبب همین نیازها و نماد های فرهنگی ما مثل هنرهای تجسمی و نمایشی پا به عرصه وجود گذاشته است.(تراورتون،به نقل از دافی،۲٠۰۰،ص۱۹)
اهداف تحقیق:
بررسی و مقایسه رابطه خلاقیت با ابعاد شخصیتی(افسردگی ، انحراف اجتمایی، پارانویایی ، اسكیزوفرنی)در دانشجویان پسرودختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب در سال تحصیلی۹۰-۹۱.
اهداف جزئی:
– بررسی ارتباط بین خلاقیت وافسردگی در دانشجویان پسرودختر دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب.
– بررسی ارتباط بین خلاقیت و انحراف اجتمایی در دانشجویان پسرودختر دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب.
– بررسی ارتباط بین خلاقیت و اسكیزوفرنی در دانشجویان پسرودختر دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب.
– بررسی ارتباط بین خلاقیت،و پارانویا یی در دانشجویان پسرودختر دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب.
– بررسی ارتباط بین خلاقیت وسن دانشجویان پسرودختر دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب.
– بررسی ارتباط بین خلاقیت،وجنس دانشجویان دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب
– مقایسه ابعاد شخصیتی موثر در خلاقیت دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نورسرپل ذهاب.
سوالات تحقیق:
۱- آیا بین خلاقیت و افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۲- آیا بین خلاقیت و افسردگی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
٣- آیا بین خلاقیت واسكیزو فرنی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۴- آیا بین خلاقیت واسكیزو فرنی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۵- آیا بین خلاقیت وپارانویایی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۶- آیا بین خلاقیت وپارانویایی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۷- آیا بین خلاقیت وانحراف اجتمایی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۸-آیا بین خلاقیت وانحراف اجتمایی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
۹-آیا خلاقیت در دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است؟
١۰-آیا افسردگی در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است؟
١١- آیا انحراف اجتمایی در دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است ؟
١۲-آیا پارانویایی در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است ؟
فرضیات:
۱- بین خلاقیت و افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۲- بین خلاقیت و افسردگی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجوددارد.
٣-بین خلاقیت واسكیزو فرنی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۴- بین خلاقیت واسكیزو فرنی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۵-بین خلاقیت وپارانویایی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۶-بین خلاقیت وپارانویایی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۷-بین خلاقیت وانحراف اجتمایی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۸-بین خلاقیت وانحراف اجتمایی دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد.
۹-میزان خلاقیت در دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است.
١۰ – میزان افسردگی دانشجویان دختر بیشتر ازدانشجویان پسر است .
١١ – میزان انحراف اجتمایی دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است .
١۲- میزان پارانویایی در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است