:
بیماریهای روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ انسانی در مقابل این بیماری ها مصونیت ندارد و این خطر همیشه بشر را تهدید می کند .عدم تفاهم،ناسازگاری و اختلال های رفتاری در جوامع انسانی،در خانواده،مدرسه،اداره ،کارگاه ،کارخانه ،دانشگاه،گروه واجتماع بسیار مشهود و فراوا ن است و در همه افراد،زن ومرد کودک و نوجوان ،جوان ،بزرگسال،کارمند،بیکار،کارگر،استاد،دانشجو،دکتر
،مهندس و …خطرابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد وهمین گستره ابتلا ضرورت بررسی چگونگی مقابله با بیماری های روانی را توجیه می کند (میلانی فر،1370،ص 5).
سلامت جسم و روان ،انبساط خاطر و در نهایت شادکامی و تن آرامی پدیده هایی هستند که در ارتباط با محیط زیست انسانها تحقق می پذیرندکارکرد نامناسب نهادها ونظام های اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی ودرمانی دریک جامعه درارتباط مستقیم با بهداشت روانی وجسمی مردم آن جامعه است وسلامت افراد را دچار مخاطره می کند ،در اجتماعاتی که انسانها تحت تاثیرعوامل نامساعد محیطی مانند :حوادث طبیعی (سیل، زلزله،…) بیماریهای اپیدمیک ،نارسایهای ناشی از گسترش شهرهای بزرگ (آلودگی هوا،ترافیک،محیط پرهیاهو)بی عدالتی های اقتصادی،جنگ،بحرانهای اجتماعی،ازهم گسیختگی خانوادگی،تضادهای درونگروهی وبرون گروهی فرهنگی ومسائل از این قبیل قرار دارند نمی توان انتظار سلامت جسمی وروانی را داشت،هر یک از پدیده های اجتماعی وطبیعی بالا می تواند زندگی عادی یک شخصیت سالم را تحت تاثیر قرار داده وآن را از حالت طبیعی خارج کند .سلامت عمومی نما یه ای است که میزان توانایی شخصی رادر موا جه با خواسته های محیطی –اجتماعی ،عاطفی یا جسمانی نشان می دهد.بنابراین بهداشت روانی را نباید با بیماری روانی در هم آمیخت ،بهداشت روانی مطالعه وضع روانی شخصی قبل از بیماری است.( احمد وند،1385،ص8).
بدین طریق سلامت روانی وضع روانی را که از طریق آرامش ،هماهنگی وگنجایش روانیمشخص می شود آشکار می سازد وبوسیله نبودن نشانه های ناتوانی وضعف درهربعد روانی وجسمانی درشخص شناخته می شود.(همان منبع،ص12).
پدیده خلاقیت و نوآوری مثل بسیاری از خصیصه های انسانی در احاد نوع بشر یافت می شود و این انگیزش ها و شرایط محیطی یا شخصیتی است که عامل خلاقیت را آشکار می سازد خلاقیت به عنوان یک حالت روانی وذهنی که در قلمرو علم روانشناسی است ظهور می کند به طبع سلامت فکر بهداشت روان در سایر رشد متعالی حاصل می گردد.
خلاقیت و ابتکار یا دنباله روی و عدم خلاقیت دانشجویان ،تا حد زیادی تحت تأثیر روابط خانوادگی آنهاست .روش تربیت آزادمنشانه و همراه با انضباط ،خلاقیت و ابتکار بیشتری را در دانشجویان باعث می شود،در حالی که روش تربیتی سلطه طلبانه ،بیشتر هماهنگی و دنباله روی را در دانشجویان رشد می دهد.
بیان مسئله:
خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری است و تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن بیش از یک قرن توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال 1950 توسط گلیفورد ایجاد گردید،روانشناسان معمولاًخلاقیت رابه عنوان شکلی از حل مشکلات تعریف می کنندکه ازویژگی های آن ارائه راه حلهایی بدیع،نو و جدید برای مشکلات هنری،علمی یا عملی است.(پیرخائفی،1387،ص15).
خلاقیت همچون عدالت،دموکراسی وآزادی برای افراد دارای معانی مختلف است ولی یک عامل مشترک درتمام خلاقیت ها این است که خلاقیت همیشه عبارت است ازپرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت درآنها موجود بوده وبه عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کند ولی آنچه تازه است ترکیب این عواماً درالگوی جدید است.(سام خانیان،1387،ص15).
تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری وذهنی است ونوآوری بیشتر جنبه عملی دارد در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.(خان زاده، 1355،ص29).
شکی نیست که افراد در میزان آسیب پذیری نسبت به بیماری های روانی با یکد یگرتفاوتهای زیستی و فردی دارند ،اما مسئله اینست که میزان این تفاوتها تحت تاثیر موقعیت اجتماعی و حتی مهمتر از آن خلاقیتی که افراد می تواند از آن برخوردارباشند به مراتب بیشتر می شود.همه ما به احتمال قوی بیش از پیش می خواهیم علائم روانشناختی خود و دیگران را بشناسیم.این تمایل حداقل یک عارضه سالم اما اجتناب ناپذیر از کاهش سطح پیش داوری در مورد بیماری روانی است که در طی قرن حاضر روی داده است .ولی این بدین معنا نیست که احساس اضطراب یا غمی که قبل از این در اقشار خاصی از جامعه مورد انتظار بود.امروزه بیش از پیش دلیل و گواهی برای وجود نوعی از افسردگی دانسته می شود که مستلزم کمکهای حرفه ای دیگران است .این امر توجیهی است برای این واقعیت چشمگیر که در سال1900 میلادی در انگلستان از هر یکصد هزار نفر نود نفر در بیمارستان های روانی بستری می شدند –ولی در سال 1977 از هر یکصد هزار نفر حدود سیصدو هشتد نفر در بیمارستان های روانی بستری شده اند بی شک این افزایش تحت تاثیر ازدیاد روزافزون امکانات و تسهیلات لازم برای درمان بیماران روانی بوده است .ولی در عین حال ممکن است تنها بازتابی از افزایش تقاضا باشد.
با توجه به مطالب مذکور این تحقیق ،عنوان مورد نظر برای پاسخ گویی به این سئوال انجام می شود تا مشخص شود که آیا بین خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 90 /89 رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش :
افلاطون می گوید :یکی از بزرگترین مشکلات پزشکان این است که سعی می کنند بیماری های جسمی را بدون درمان بیماری های روحی معالجه کنند در حالی که جسم و روح یکی می باشند و آنها را نمی شود جداگانه معالجه کرد .با توجه به اینکه سلامت روانی از بحث های مهم امروزه بشریت است و خیلی از امراض و ناراحتی های جسمی علتش ناراحتی های روانی ،نگرانی ،ترس و استرس است که امروزه تحت عنوان سایکو سوماتیک مطرح می شوند و اهمیت سلامت روانی می طلبد که ما بدانیم که چه عاملی سبب افزایش سلامت روانی خواهد شدو این ضرورت را بوجود می آورد که عومل مرتبط با سلامت روانی را بشناسیم چرا که سلامت روانی علاوه بر کاهش دادن بیماریهایی نظیر روماتیسم فشار خون ،دیابت و …. که می تواند داشته باشد در احساس خوشبختی و رضایت از زندگی هم موثر است .
امروزه اهمیت و ضرورت خلاقیت و تفکر خلاقانه بر هیچ کس پوشیده نیست ،خلاقیتها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد نیستند بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها نفرند که در این زمینه ی خاص فعالیت خاصی به عمل می آورند.میل به خلاق بودن در تمام طول تاریخ ودر تمام جوامع بشری به چشم می خورد، خلق اسطوره ها در گروهای مذهبی و فرهنگی نمایانگر این میل است براساس سنتهای اسلامی،مسیحی، کلیمی خدا زن ومرد را از خاک آفریده،اسطوره ها نمایانگر میل به خلق کردن،لذت بردن از آفرینش ومیل به تصاحب مخلوق است این عواطف در تجربه ما از خلاقیت نمایان است .ممکن است این تجربه یافتن راه حل هایی برای مشکل باشد .از نقاشیهای ماقبل تاریخ در غارها در می یابیم که انسانها از زمان های اولیه با استفاده از موادی که در دست داشتند نشانه هایی از خود برجا می گذاشته اند که خود نمونه ای از کارهای خلاقانه است (فیشانی ،1384،ص41).) .
سلامت روانی به طیف گسترده ای از مسائل اشاره دارد مثلا به ما در پاسخ دادن به پرسشهایی از این دست کمک می کند: چرا دست به کاری می زنیم که می دانیم نتیجه واثری جزء افسوس ندارد؟چگونه می توان دگرگونی مثبت در جهان ایجاد کرد؟چگونه می شود به معنای واقعی کلمه خوشبخت بود؟ چرا انسانها این چنین نا مهربان شده و ازیکدیگر دور شده اند؟علت خشم و خشونت و طمع چیست؟ چگونه است که شهروندان کشورهای ثروتمند چنین ناخرسندهستند؟چرا یک فرد با تحصیلات دانشگاهی بالا از زندگی خانوادگی خود راضی نیست؟برای جواب دادن به تمامی این سئوالات ضرورت دارد که درباره ارتباط بین خلاقیت و سلامت روانی در افراد تحقیقات گسترده تری انجام دهیم .
اهداف پژوهش:
بیان هدف یا اهدا ف پژوهش یکی ازقسمتهای مهم پژوهش است،زیرااین قسمت از تحقیق مشخص می کند که محقق ،چه چیزی رامورد نظر قرار داده است واصولادرجستجوی چه چیزی است بدون نیاز هدف ،امکان ارزشیابی ازکارمحقق،وجودندارد.نتیجه گیری هر پژوهش به یافته های آن بستگی دارد واین امربدون هدف امکان پذیر نیست (دلاور،1380،ص64).
هدف کلی این پژوهش:بررسی ومقایسه رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان سرپل ذها ب در سال تحصیلی 90 /89 می باشد .
اهداف جزیی :
1)تعیین رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختردانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
2) تعیین رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسردانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
3)بررسی و مقایسه میزان خلاقیت دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
4)بررسی و مقایسه میزان سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
فرضیه های پژوهش :
1)بین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختررابطه وجود دارد.
2) بین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسررابطه وجود دارد.
3) میزان خلاقیت دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است
4)میزان سلامت روانی دانشجویان دختر بیشتراز دانشجویان پسر است.
سئوالات پژوهش :
1)آیابین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختررابطه وجود دارد؟
2) آیابین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسررابطه وجود دارد؟
3) میزان خلاقیت دردانشجویان دختر بیشتر است یا دردانشجویان پسر ؟
4)میزان سلامت روانی دردانشجویان دختر بیشتر است یا دردانشجویان پسر ؟
متغیرها :
متغیر :عبارت است از ویژگیها-مفاهیم و صفاتی که بیش از یک حالت و ارزش به خود می گیرد ولی می توان حالتهای مختلف برای آن فرض کرد و تغییرات را از فردی به فردی دیگر ویا از شیئی به شیئی دیگر نشان داد (دلاور ،1380،ص 58).
متغییر مستقل :
متغییری است که از طرف پژوهشگر اندازه گیری ،د ستکاری ویا انتخاب میشود تا تاثیرو رابطه آن با متغیر دیگری مورد بررسی قرارگیرد.(دلاور،1380،ص59) در این تحقیق متغیرمستقل خلاقیت می باشد.
متغیر وابسته :
متغیری است که تحت تاثیرمتغیر مستقل قرار می گیرد یعنی ارزش مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد(همان منبع،ص59).در این تحقیق سلامت روانی متغیروابسته است.
متغیر کنترل:
همان متغیری است که فقط یکی از سطوح آن در تحقیق ثابت نگه داشته می شود.( همان منبع ،ص60)در این تحقیق متغیر کنترل “دانشجویان”می باشد
متغیر تعدیل کننده:
متغیرتعدیل کننده عاملی است که توسط پژوهشگر،انتخاب ،اندازه گیری یادستکاری می شودتا مشخص شود که تغییر آن موجب تغییر همبستگی بین متغیر مستقل ومتغیر وابسته می شود یا خیر.(دلاور،1380،ص60)دراین تحقیق ،متغیر تعدیل کننده “جنسیت” می باشد
متغیر مداخله گر:
متغیری است که بر کار تحقیق اثر می گذارد ومحقق را در بررسی های خود دچار مشکل می کندو این متغیر قابل مشاهده واندازه گیری نیست(همان منبع ،ص61)در این تحقیق “هوش دانشجویان وشرایط اجتماعی و فرهنگی” آنان جزءمتغیری های مداخله گر می باشد
تعریف عملیاتی :
تعریف عملیاتی به تعریفی گفته می شود که ازطریق آن فعالیت های لازم واساسی برای اندازه گیری یک متغیر معین مشخص می شود (دلاور ،1380،ص63) .
خلاقیت :
خلاقیت عبارتست از توانایی فرد در ارائه راحلهای ابتکاری وغیر متعادل در برابر مسائل(شریفی،1380،ص80)..
تعریف عملیاتی:الف) خلاقیت بالا: کسی که در آزمون خلاقیت “CREE” نمرۀبالاتر از میانگین کسب کند .
ب) خلاقیت متوسط: کسی که در آزمون خلاقیت ” CREE” نمرۀ نزدیک به میانگین یا بهنجارکسب کند.
ج) خلاقیت پایین: کسی که درآزمون خلاقیت ” CREE ” نمرۀ پایین تر ازمیانگین کسب کند.
تعریف مفهومی سلامت روانی:توانایی سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفیدو موثر به طور کامل شود (احمدوند،1385،ص3) .
تعریف عملیاتی سلامت روانی : نمره ای که افراد از آزمون سلامت عمومی (GHQ) کسب می کنند.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در عصر حاضر به دلیل پیشرفتهای علمی و فنی، بازنمایی ذهنی بشر از کره زمین به دهکده جهانی مبدل شده است. از این رو عوامل همراه کننده با این بازنمایی بیش از پیش مورد توجه بشر قرار گرفته است. میتوان اینگونه مطرح نمود كه پیشرفت و ترقی در هر سازمان، مدیون سیستم مدیریتی آن سازمان میباشد. از مهمترین عواملی كه نشان دهنده مدیریت صحیح بوده و میتواند بازدهی سازمان را افزایش دهد، عملكرد مطلوب مدیریت است
با توجه به اینكه امروزه پیشرفت هر سازمانی به مدیریت آن سازمان بستگی دارد، میتوان اینگونه مطرح نمود كه پیشرفت و ترقی در هر سازمان، مدیون سیستم مدیریتی آن سازمان میباشد. از مهمترین عواملی كه نشان دهنده مدیریت صحیح بوده و میتواند بازدهی سازمان را افزایش دهد، عملكرد مطلوب مدیریت است؛ كه عمكرد نیز تحت تاثیر عوامل گوناگون از جمله فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، كارآفرینی، شیوههای تفكر مدیر و بسیاری از عوامل دیگر میباشد كه هر كدام به تنهایی میتوانند اثرات مستقیمی را بر نحوه عملكرد مدیر اعمال نمایند. (یانگ[1]، 2011)
به عبارتی دیگر، امروزه سازمانها ومؤسسات مختلف، آموزش و توسعه منابع انسانی بخصوص مدیران را از حیاتی ترین وظایف خود در راه بهسازی ساختاری و سازمانی تلقی میكنند و با توجه به منابع قابل اهمیت آن، سرمایهگذاریهای بسیاری را در جهت افزایش عملكرد مدیران صورت میدهند.
از مهمترین عوامل موثر در بهرهوری، همانگونه اشاره گردید، فرهنگ سازمانی است، «فرهنگ از سازههایی بشمار میرود كه به دلیل گستردگی طیف آن، تعاریف متفاوت و كثیری را به خود اختصاص داده است. روت بندیكت (1952) فرهنگ را «یك الگوی اندیشیدن و عمل كردن» تعریف نموده است و لوی استراس فرهنگ را «یك نظام نمادی مشترك میداند كه آفریده ذهن انسان» میباشد. اتوكلاین برگ یكی از نظریه پردازان برجستهای است كه بر تواناییهای اكتسابی تاكید داشته و فرهنگ را مجموعه عادات و تواناییهای اكتسابی بشر تعریف مینماید. (به نقل ازکیا، 2013)
همانگونه كه مطرح شد فرهنگ به خودی خود طیف وسیعی را در بر گرفته و مقولههای گسترده آن با توجه به سازمانهای مختلف متفاوت بوده بگونهای كه هر سازمان فرهنگ خاص خود را شامل میباشد. فرهنگ هر سازمان به منزله شخصیت آن سازمان بوده ودر برگیرنده سیستمی از استنباطهای مشترك در سازمان مربوطه است. فرهنگ هر سازمان ارزش و اعتقادات خاصی را در بر میگیرد و اعضای آن در صدد همسو و همرنگ كردن خود با مشخصههای آن فرهنگ میباشند. یكی از اركان اساسی در ارزیابی عملكرد كاركنان، انطباق و هماهنگی عملكرد آنها با ویژگیهای فرهنگی آن سازمان میباشد. بنابراین، هر قدر میان شاخصهای فرهنگی یك سازمان و ویژگیهای عملكرد اعضای آن سازمان تطابق بیشتری وجود داشته باشد، بستر مناسبی جهت یكپارچگی و وحدت سازمان فراهم میگردد. این بستر مناسب زمینهساز روابط ایدهآل و شكوفاسازی استعدادهای بالقوه و همچنین تشكیل یك فرهنگ سازمانی مطلوب و ایجاد كارآفرینی بوده و باعث ارتقاء فرهنگ سازمانی و در نتیجه افزایش عملكرد مدیران میباشد.
فرهنگ سازمانی، سیستمی است متشكل از ارزشها و عقایدی كه در تعامل متقابل با نیروی انسانی، ساختار سازمانی، سیستم كنترل و همچنین هنجارهای رفتاری بوده كه در سازمان بنا نهاده میشود (کیا، 2013).
بنابراین، فرهنگ سازمانی اهمیت ویژهای را در راهبرد یك سازمان و عملكرد مطلوب در جهت پیشبرد اهدافش ایفا مینماید. بگونهای كه بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند كه اهداف سازمان بر محور فرهنگ آن استوار است و اقدامات موثر در استای ارتقای رفتار شغلی، بدون تغییر فرهنگ سازمان و جایگزینی فرهنگی موثر واقع نمیشود. ازسویی دیگر، كارآفرینی نیز یكی از عوامل موثر بر عملكرد بوده و به عنوان نیروی هدایت كننده برای بنیانگذاری ایدههای تجاری، بسیج نیروهای انسانی، منابع مالی و فیزیكی، ایجاد و توسعة بنگاههای تجاری و اشتغالزایی است. در تمامی كشورها، پهنه وسیعی ازمشاغل به وسیله بنگاههای كوچك و متوسط در بخش خصوصی (مشتمل بر شركتهای تعاونی) ایجاد شده است. اینگونه تجارتها یا كسب و كارها به طور معناداری به ایجاد مشاغل كمك میكند (دفتر بینالمللی كار، 2004).
براساس نظریه رابینز فرهنگ سازمانی بر مبنای شش بعد مطرح میشود. این ابعاد تحت عنوان همكاری گروهی، خلاقیت و نوآوری، دقت كاری، بهرهوری، انگیزه كاری و ارزشگذاری به كارمند تعریف میشود. با بررسی دقیق وضعیت فرهنگ سازمانی در ابعاد شش گانه میتوان به شناخت دقیق فرهنگ سازمانی و كارآفرینی با عملكرد، راهبردهای كاربردی را اتخاذ كرده و از این طریق بتوان عملكرد را افزایش داد و سازمانها و مراكز آموزشی به وسیلة فرهنگ سازمانی حاكم و كارآفرینی كاركنان، عمكرد مدیران را با هداف مورد نظر هماهنگ سازند.
2.1. بیان مسأله
ابهامات گوناگونی پیرامون عملكرد مدیران در دانشگاهها وجود دارد. بطوریكه بسیاری از محققان و پژوهشگران مطرح میكنند عملكرد از عوامل متعددی تاثیر میگیرد كه از آن جملهاند: فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، بهرهوری، شیوههای تفكر مدیران، شیوههای حل تعارض و بسیاری عوامل دیگر كه میتوانند عملكرد مدیران را تحت تاثیر قرار دهند.
پترز و واترمن[2] (1998)، مطرح میكنند كه سازمانهای اثربخش و سازمانهایی كه دارای عملكرد مطلوبی میباشند، دارای فرهنگ سازمانی قوی بوده كه تناسب محتوای فرهنگ با شرایط محیطی سازمان از اصول آن است و معتقدند كه چنانچه فرهنگ سازمانی قوی باشد، میتواند عملكرد مطلوبی را به نمایش بگذارد. فرهنگ سازمان چیزهایی نظیر قابل قبول بودن غیبت، به موقع سركار حاضر شدن و میزان تلاشی را كه یك شخص باید داشته باشد، به كاركنان القا میكند (الوانی و دانایی فرد، 1381).
همچنین، در زمینة ارتباط بین كارآفرینی با عملكرد نیز تحقیقات فراوانی صورت گرفته است كه از آن جمله میتوان به تحققیق كولمن و آنتونیوكسی[3] (1983)، اشاره نمود. آنها معتقدند كه كارآفرینی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بسیار موثر بوده و یكی از عوامل موثر در زمینة مشاركت افراد، ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس، افزایش مهارتهای فردی، اجتماعی و شغلی، توانمندیهای بالقوه و نگرش مثبت نسبت به خود و محیط اطراف خود و در نهایت از انگیزههای قوی برای كار، تلاش، كارآفرینی و بازدهی عملكرد مناسب میباشد. از اینرو، یكی از ویژگیهای مدیر خلاق و كارآفرین، احساس ارزشمندی و نشان دادن عملكرد بالا در سازمان میباشد (شریفی، 1392)
با ی اجمالی به تحقیقات انجام شده در زمینه عملكرد مدیران و ارتباط آن با سایر متغیرها از قبیل فرهنگ سازمانی و كارآفرینی میتواندریافت كه مدیران كارآفرین و مدیرانی كه از فرهنگ سازمانی متناسبی برخوردار بوده و سازمان را به نفع مطلوبی هدایت میكنند، عملكرد مطلوبی را نیز به نمایش گذاشته و اثر بخشی و بهرهوری فزایندهای را نیز نشان میدهند.
با توجه به اینكه در تحقیق حاضر به بررسیی ارتباط بین فرهنگ سازمانی و كارآفرینی مدیران با عملكرد آنان پرداخته میشود و با تاكید بر تحقیقات انجام گرفته، مطرح میشود كه منبع مسأله پژوهش حاضر را میتوان به عنوان خلاء نظری دریافت و سوال اصلی تحقیق حاضر را اینگونه عنوان نمود كه آیا ارتباط معنیداری بین فرهنگ سازمانی و كارآفرینی مدیران با عملكرد آنان در دانشگاههای آزاد تربیت بدنی استان تهران وجود دارد یا خیر؟
3.1. اهمیت و ضرورت تحقیق
اجرای این گونه تحقیقات میتواند اطلاعات مفید و سودمندی جهت برنامهریزیهای آتی مهیا سازد. كسب یافتههای تجربی بعنوان مهمترین گام در كنترل كیفی تولید شناخته میشودو از آنجایی كه فرهنگ سازمانی و همچنین كارآفرینی مدیران به عنوان یكی از موثرترین عوامل در عملكرد مدیران شناخته میشود، نقش مهم و اساسی در مدیریت منابع انسانی بر جای میگذارد، باید تلاش كرد تا اطلاعات سودمند و جامعهی را نسبت به آن بدست آورده و از این طریق زمینههای افزایش عملكرد را ایجاد كرده و بستر مناسبی را برای بهرهوری و اثربخشی سازمان و مراكز آموزشی فراهم نمود.
همانگونه كه مطرح گردید، فرهنگ سازمانی حاكم دریك سیستم و همچنین كارآفرینی مدیران، رابطه مستقیمی را با عملكرد مدیران نشان میدهد. به طوری كه با افزایش و ارتقاء فرهنگ سازمانی و بهرهگیری از كارآفرینی مدیران میتوان شاهد عملكرد مدیران و افزایش بهرهوری در سازمان بود و به راحتی سیر صعودی توسعه منابع نیروی انسانی را مشاهده كرد. در مقابل، هنگامی كه سازماندارای یك فرهنگ ویژه و قالب بر ارزشهای بنیادی نباشد، مشاركت در بین اعضاء كاهش یافته و تنها تخلفات اداری افزایش مییابد و در پی آن آسیبهای فراوانی به سیستمهای آموزشی وارد میآید.
از اینرو، با توجه به اهمیت فزاینده سازمان و بخصوص مراكز آموزشی از جمله دانشگاهها كه به عنوان پروروش دهندگان نیروی انسانی و توسعه منابع انسانی شناخته میشوند، ضروری است تا به بررسی عوامل موثر بر عملكرد مدیران، یكی از افراد كلیدی كه دیگری از قبیل فرهنگ سازمانی و كارآفرینی مدیران پرداخت تا از این طریق بتوان به بهرهوری سازمان و اثر بخشی آن نائل آمد.
بنابراین، عملكرد مدیران از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و باید تلاش كرد تا با كسب اطلاعات بنیادی و راهكارهای مناسب برای افزایش بازدهی و عملكرد مطلوب از یك سو و ایجاد یك فرهنگ سازمانی مناسب با ارزشها از سوی دیگر، زمینة مساعدی را برای افزایش عملكرد فراهم آورد. اجرای اینگونه تحقیقات میتواند گامی موثر در جهت كسب اطلاعات اولیه باشد تا از این طریق تصمیمگیریهای مدیریتی به گونه صحیح اتخاذ و اعمال شود.
در این پژوهش به صورت مقدماتی به شناسایی برخی از عوامل فرهنگی و سازمانی موثر بر عملكرد مدیران پرداخته شده و میتوان امیدوار بود كه استفاده از نتایج این تحقیق، افزایش و توسعه منابع انسانی را در پی داشته و زمینههای تحقق اهداف بلند مدت توسعه منابع انسانی را فراهم آورد. این اقدام میتواند اطلاعات ضروری را برای مدیریت كاربردی در راستای تحول فرهنگ سازمانی، كارآفرینی و بهبود عملكرد فراهم نماید.
:
شواهد موجود حکایت ازآن دارد که حاکمیت شرکتی به یکی از رایج ترین عبارات، در واژگان تجارت جهانی در آغاز هزاره جدید تبدیل شده است. فروپاشی شرکت های بزرگی مانند انرون و ورلدکام[1] در آمریکا در سالهای اخیر ، توجه همگان را به نقش برجسته حاکمیت شرکتی و توجه جدی به اصول یاد شده درمورد پیشگیری از رخداد چنین فروپاشی هایی جلب کرده است، و انجمن های حرفه ای و دانشگاه ها در سراسر گیتی اقبال گسترده ای به این موضوع نشان می دهند.
هر چند تشکیل شرکت های بزرگ و تفکیک مالکیت از مدیریت درسطح جهانی در پایان سده نوزدهم و آغاز سده بیستم صورت گرفته و قوانین ومقررات برای نحوه اداره شرکت ها تا دهه 1990 وجود داشته ، با این همه موضوع حاکمیت شرکتی به شکل کنونی در دهه 1990 در انگلستان ، آمریکا و کانادا در پاسخ به مشکلات مربوط به اثر بخشی هیأت مدیره شرکت های بزرگ مطرح شده است . مبانی و مفاهیم حاکمیت شرکتی با تهیه گزارش کادبری[2] در انگلستان ، مقررات هیأت مدیره درشرکت جنرال موتورز آمریکا و گزارش دی[3] درکانادا شکل گرفت . بعدها با گسترش سرمایه گذاری های بین المللی ، نهادهای مختلفی همچون بانک جهانی ، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[4] و …دراین زمینه فعال شده و اصول متعدد و گوناگون را منتشر کرده اند. یکی از آخرین اصول منتشر شده درسطح جهانی ، اصول سازمان همکاری و توسعه اقتصادی درسال 2004 است که شش حوزه زیر را دربرمی گیرد:
وجود حاکمیت شرکتی مطلوب از آسیب پذیری بازارهای درحال توسعه از جمله بازار ایران درمقابل بحران های مالی می کاهد و بیش ازهرچیزحیات سالم بنگاه اقتصادی را در درازمدت هدف قرارمی دهد وبه این خاطردرصدداست تاازمنافع سهامداران درمقابل مدیریت سازمان ها حفاظت به عمل آورد.بنابراین پژوهشگر رابطه برخی از سازو کارهای حاکمیت شرکتی و مدیریت سود بر کیفیت سود را به عنوان فرضیه مطرح، ودراین پژوهش آن را در بوته آزمایش قرار می دهد.
دراین فصل به تشریح کلیات پژوهش شامل موضوع ،بیان مسئله ،ضرورت واهمیت موضوع ، اهداف، فرضیه ها ، متغیرها و مدل تحلیلی پژوهش خواهیم پرداخت.
2-1. بیان مسئله و چگونگی برگزیدن موضوع پژوهش
از مهمترین ویژگی های شرکت های سهامی تفکیک مالکیت ازمدیریت است و گزارش های مالی ، منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم گیری های اقتصادی به شمارمی روند که مدیران ،سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان برای رفع نیازهای خود ازآنها استفاده می کنند. ازآنجایی که اطلاعات به صورت یکسان دراختیار استفاده کنندگان قرار نمی گیرد ،بین مدیران و سرمایه گذاران عدم تقارن اطلاعات ایجاد می شود.این عدم تقارن ،امکان دسترسی انحصاری مدیران به بخشی ازاطلاعات را فراهم می نماید. همچنین انگیزه هایی مانند پاداش،هموارسازی سود ومقررات گریزی این امکان رابرای مدیران به وجود می آورد تادرجهت منافع خود دست به اعمال مدیریت سود بزنند(نصیری ،1389).
به دلیل اهمیت تأثیرارقام مالی برارزیابی عملكرد موضوع دستكاری و مدیریت ارقام سود درصف اول توجه عمومی قراردارد و مراجع قانون گذاری نیزتوجه زیادی به این موضوع مبذول نموده و چندین تغییر قانونی به وجود آورده اند.
مفهوم مدیریت سود ازجنبه های گوناگونی مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته اند و تعاریف مختلفی نیزدراین رابطه ارائه شده است، که مهمترین آنها عبارتند از:
اسکات(2003) مدیریت سود را اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت درخصوص چگونگی گزارش سود جهت رسیدن به اهداف خاص به گونه ای که منطبق با اصول حسابداری باشد، تعریف کرده است.
به طورکلی مدیریت سود به عنوان اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت جهت رسیدن به اهداف خاص درچارچوب رویه های حسابداری تعریف می شود. مدیریت نسبت به سایرین به اطلاعاتی دسترسی دارد که برای افراد دیگر قابل دسترسی نیست. درصورتی که مدیران با استفاده ازمدیریت سود قصد انتقال اطلاعاتی را داشته باشند که معرف واقعیات و ارزش واقعی واحد تجاری باشد، نمی توان ایرادی برآن وارد دانست، اما نگرانی زمانی ایجاد می شود که هدف مدیران ازمدیریت سود به عنوان عاملی برای گمراهی استفاده کنندگان ازاطلاعات مربوط به عملکرد شرکت باشد.
امروزه دراهمیت وجایگاه حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکت ها تردیدی نیست چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحرانهای مالی شرکتها اهمیتی بیش از پیش یافته است. بررسی علل و آسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیان های کلانی بویژه برای سهامداران داشته است ناشی ازضعف سیستم های حاکمیت شرکتی آنها بوده است. تحقیقات نشان می دهد که حاکمیت شرکتی می تواند باعث ارتقای استانداردهای تجاری شرکت ها، تشویق، تأمین و تجهیزسرمایه ها و سرمایه گذاران و بهبود اموراجرایی آنها گردیده و یکی ازعناصراصلی دربهبود کارایی اقتصادی شرکت هاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران، هیئت مدیره، مدیران وسایرذینفعان آنهاست) علی کهندل ، 1390).
درآغاز هزاره ی سوم ، با گذر از دوران صنعتی موج چهارم حیات بشر که پیتر دراکر اصطلاح « جامعه دانش » را برای این موج به کار می برد ، شکل گرفته است و مدارس کشورهای پیشرفته در این دوران به ویژگی هایی دست یافته اند که با آن چه به صورت سنتی از مدارس درک می شود ، متمایز است .
هم چنین تعلیم و تربیت همواره نقش بسیار مهمی در زندگی انسان ایفا کرده است و همراه با تغییر زندگی انسان و توسعه فن آوری ، دچار تغییر و دگرگونی گردیده است . بدین ترتیب می توان ادعا کرد که توسعه نظام آموزشی در عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، یکی از چالش های اصلی سیاست گذاران است . در بسیاری از کشورهای جهان ، گسترش فن آوری اطلاعات در آموزش و پرورش مد نظر قرار گرفته است و کشورها اعم از توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه ، برنامه های جامعی را برای مجهز کردن مدارس با امکانات گوناگون طراحی کرده اند .
بر خلاف شرایط موجود در مدارس سنتی ، فن آوری اطلاعات و ارتباطات در بسیاری از مدارس به عنوان بخش ضروری در فرآیند یاددهی – یادگیری تبدیل شده است و تحولی عظیم را درکلیه مراحل آموزشی ایجاد نموده است . در مجموع می توان گفت که در دنیای پرسرعت امروزی ، روشهای سنتی آموزش ، کند و ناکارآمد هستند و نمی توانند مفاهیم جدید علمی و آموزشی را با قدرت کافی و هیجان که نیاز نسل های امروزی دانش آموزان می باشند را برآورده سازند . همچنین معلم قادر به بازبینی بهتر عملکرد دانش آموز و تغییر فنون متناسب برای آموزش خواهد بود. امروزه روش های سنتی یاددهی و یادگیری جوابگوی نیازهای فراگیران نیست ، چون با به کارگیری روشهای سنتی ، دست یابی به مهارت حل مسئله ، به کارگیری اطلاعات ، مشارکت ، همکاری و تفاهم با یکدیگر میسر نیست ، بنابراین
فراگیران لذت ناشی از علم را نمی فهمند ومدرسه برایشان خسته کننده است و یکی از راه های حل برخورد با چنین مشکلاتی پیاده کردن شیوه های جدید در آموزش است . (نیاز آذری و حسینی ، 1391)
لذا بهتر است با به کارگیری ابزارهایی که حاصل تلاش و پیشرفت دانشمندان در زمینه فن آوری های نوین اطلاعات و ارتباطات است ، ضمن افزایش سرعت یادگیری ، شرایط یادگیری را برای استعدادها و سلیقه های گوناگون فراهم آورند تا یادگیرنده ها با توجه به خصایص خود در محیط آموزشی مجهز به رایانه و سایر امکانات قرار بگیرند و آموزش ببینند .
با ظهور و توسعه فن آوری اطلاعات روند تحولات جهانی، با شتاب بیشتری با محوریت عنصر اطلاعات در حال گسترش است . این امر از محیط های نظامی آغاز و به محیط های دانشگاهی و مدنی منتقل شده است . بیشتر از دو دهه است که نظام فن آوری اطلاعات ، نظام آموزشی و محیط تحصیلی را در بر گرفته است . در کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه به منظور افزایش سطح آگاهی دانش آموزان در ارتباط با فن آوری اطلاعات و ایجاد آمادگی برای ورود به جامعه ی اطلاعاتی و افزایش روحیه تحقیق و پژوهش و استفاده بهینه از این دریای بیکران و افزایش تولید دانش از مدارس هوشمند به جای مدارس سنتی بهره برداری شده است .( محرابی ، 1390 )
از آنجایی که فن آوری و تکنولوژی ، محور کلیه فعالیت های اقتصادی ، پزشکی ، اجتماعی و آموزشی قرار گرفته است لذا به کارگیری و آموزش فن آوری اطلاعات و ارتباطات از سنین پایین لازم است . لذا برای اجرای این امر و پیشگیری از عقب افتادن کاروان دانش و فن آوری کشور به خصوص معلمان و دانش آموزان باید از این فن آوری ( هوشمند سازی مدارس ) در جهت آموزش بهتر با سرعت بیشتر و جلوگیری از هدر رفت زمان استفاده نمود و تا حد ممکن بتوان سبک های مختلف یادگیری ( مدل کلب) دانش آموزان متفاوت را پوشش داده و معلمین را در امر آموزش یاری نمود .
1-2-بیان مسئله
از مشخصه های بارز جوامع امروزی ، تغییرات پی در پی و مستمر می باشد . سازمان ها نیز به عنوان جزئی از این جوامع ، دچار این تغییرات و تحولات گسترده شده اند . محیط ناپایدار در حال تغییر ، مقوله جهانی شدن ، خصوصی سازی و ظهور فن آوری پیشرفته ارتباطی و اطلاعاتی ، چالش های جدی هستند که نهادهای آموزشی و مدارس به عنوان رکن اساسی و عملیاتی این نهادها با آن مواجه شده اند . اگر نظام آموزشی و مدارس در پی مهندسی مجدد ساختار و کارکردشان نباشند و جایگاه خود را در جامعه تغییر ندهند ، آینده ای مبهم خواهند داشت .
جامعه ای که هدف آن پیشرفت بر اساس دانش و فن آوری است ، باید ابتدا آموزش و پرورش خود را متحول کند . برای این کار باید فن آوری آموزشی ، یعنی طراحی ، اجرا و ارزشیابی برنامه ریزی شده پژوهش های بنیادی و کاربردی را به کار گیرد . ( رستگار پور و عبدالهی ،1384 )
پیدایش مدارس هوشمند به عنوان جزیی از سیستم های حمایت کننده آموزش رسمی برای یادگیرندگان محروم از تحصیل در کشورهای پیشرفته نظیر انگلستان و آمریکا از اوایل دهه 1960 فرصت های جدید یادگیری را فراهم نموده است . ( زمانی و همکاران ، 1388)
در کشورهای در حال توسعه ، مدارس هوشمند به صورت حضوری برای جبران برخی از عقب ماندگیها نظیر شیوه های ناکارآمد تدریس سنتی معلم محوری ، کمبود کتاب های درسی غنی و روز آمد ، فقر سواد اطلاعاتی و رایانه ای معلمان و دانش آموزان ، نیازهای روز افزون بازار کار به نیروهای انسانی کار آمد و مجهز به سواد فن آوری در حال شکل گیری و توسعه است .
در این راستا جمهوری اسلامی نیز از این امر مستثنی نبوده و از سال 1383 به تاسیس مدارس هوشمند پرداخته و در این راستا سند راهبردی مدارس هوشمند به درخواست سازمان آموزش و پرورش استان تهران توسط جهاد دانشگاهی صنعتی شریف انجام شده است . در این سند در تعریف مدارس هوشمند آمده است که مدرسه هوشمند سازمانی است آموزشی ، با موجودیتی فیزیکی و حقیقی ( نه مجازی ) که در آن دانش آموزان به شکل نوینی آموزش خواهند دید . در این گونه مدارس ، دانش آموزان متناسب با استعدادها و علایق خود به یادگیری می پردازند توجه به باور کردن تمامی استعدادها ی بالقوه دانش آموزان در تمامی فعالیت های آموزشی و فوق برنامه در این مدارس به چشم می خورد ، هم چنین محدودیتی در ادامه روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود نخواهد داشت . ( پیش نویس سند راهبردی مدارس هوشمند ، 1384 )
هدف مدارس هوشمند ، کمک به اجرای اهداف ملی آموزش کشور و نیز تقویت و پرورش نیروی کار آمد برای مواجه با رویدادهای قرن 21 بوده است . در این مدارس یادگیری بر اساس سرعت انفرادی ، تشریک مساعی ، خود گردانی ، پیوستگی بین موضوعات درسی بوده است و محتوای درس فقط محدود به کتاب های چاپی نیست بلکه شامل کتاب های الکترونیک ، نرم افزارهای چند رسانه ای ، درس افزارها و پایگاه های اطلاعاتی است . در مدارس هوشمند ، فن آوری به منزله پلی ارتباطات بین معلمان ، دانش آموزان و والدین را آسان تر و موثرتر می سازد .
:
گسترش علوم و فنون و پیشرفت های لحظه ای در دنیای مادی، نظام های آموزش و پرورش کشورهای جهان را نیز متحول ساخته است. رشته های مختلف علمی در زمینه تربیت انسان ها، بسیار متحول شده اند و توانسته اند عاملی توانمند برای حرکت و رشد شوند. در این میان ضرورت ایجاد و طراحی یک نقشه اساسی و مطلوب برای پرورش، بیشتر به چشم می خورد. یادگیری هدف علم است. یک هدف یا حتی یک وسیله برای رسیدن به هدفی والاتر. از آنجای که گستره تغییرات در دنیای ما بسیار متحول تر از آنچه می پنداریم است، پس یادگیری آن ها نیز بسیار متحول تر شده است ( لیشن و همكاران، ترجمه فردانش، 1386). وقتی بحث از نیاز و خاستگاه پا به عرصه تعلیم و تربیت می گذارد، توجه به طرح ریزی های اساسی، اصولی و مرتبط برای برآورده کردن آن نیاز بیشتر به چشم می خورد. نگاه به مسائل کلان آموزشی در کشور جمهوری اسلامی ایران این نکته را گوشزد می کند که برای رسیدن به اهداف بزرگ تر و مهمتر، باید اصولی حرکت کرد و اساس پیشرفت را در نقشه های آموزشی دولت پیش بینی کرد ( سیف، 1387).
دیدگاه های نوین آموزشی همواره به این مطالب اشاره دارد که، نگاه به افراد در زمینه پرورش و شکوفایی استعدادها و کسب انگیزه های لازم برای ادامه این حرکت، باید هم جهتی خاصی با رویکردهای اصولی داشته باشد. از آنجا که هدف اغلب محتواهای آموزشی ما در غالب ابزارها و کتاب های درسی، رسیدن به یادگیری مفهوم و کسب اطلاعات است. مسلماً داشتن یک طرح متناسب با درنظر گرفتن اجزاء، همانند هدف، کاربرد، نیاز و امکانات، می تواند توفیق رسیدن به این هدف را تضمین کند. طراحی آموزشی به عنوان دستاورد خاص علمی، توفیق رسیدن به اهداف عالی را در پی خواهد داشت (احدیان، 1382). نگاه منتقدانه به مسائل جاری آموزش در سازمان فنی و حرفه ای کشورمان، به این مسئله می رسد که، چگونه باید از دل هدف های کهنه و خاستگاه های کلیشه ای شده به هدف های اساسی و پویا رسید و انگیزه های لازم را در هر فرد یا گروه حفظ کرد؛ به طوری که خود جایگاه و خاستگاه رسیدن به تعالی باشد.
نگاه ما تکنولوژیست های آموزشی به مقوله یادگیری، نگاهی سطحی و مقطعی نیست، مسلماً ما یادگیری، یادسپاری و بهبود عملكرد را، فرایندی اصولی و سازنده می دانیم که توان ایجاد آن از طراحی های متناسب برمی آید. نگاهی که وقتی آن را وارد حیطه های خردتر نظام آموزشی مانند: برنامه های آموزشی و تربیتی برای پایه های مشخص تحصیلی می کنیم، شاهد افول ضعف ها و پویایی بالنده هستیم. جایگاهی که علم طراحی آموزشی[1] با ساخت و بافت خود آن را در زمینه یادگیری و انگیزه های دانستن به وجود آورده است.
طراحی، به معنی اختراع کردن، اندیشیدن یا تنظیم یک نظریه ذهنی، ترسیم و آماده کردن پیش نویس یک نقشه، اختصاص دادن یا بکار گیری منابع برای دستیابی به یک هدف و بالاخره تهیه یک نقشه کاری برای حصول به آنچه که از پیش تعین شده است، می باشد (رضوی،۱۳۸۶).
کار طراح، نقشه کشی برای آینده است، و این طراحی در هر زمینه ای که انجام شود نامی خاص به خود می گیرد. که در اینجا بحث از طراحی آموزشی است که طراح به نقشه کشی و فراهم آوردن برنامه ای برای آموزش دست می زند که طراحی آموزشی نامیده می شود. امروزه وظایف طراحان آموزشی نسبت به گذشته دستخوش تغییراتی شده است و این تغییرات به سبب عواملی از قبیل ظهور دیدگاه های جدید در یادگیری، فن آوری های نوین مانند: فن آوری رایانه و اینترنت، و نیز بروز و ظهور فن آوری عملکرد پدید آمده است (رضوی،۱۳۸۶).
2-1- بیان مسأله :
در دنیای امروز، سیستم های آموزش و پرورش کشورهای دنیا بسیار متحول شده اند. تغییرات با شتاب ثانیه ها همراه است. قرن حاضر، تبلور پیچیده ترین سطح علوم و فنون خواهد بود. به دنبال این تغییرات و پیشرفت های نوین و اساسی در همه حیطه ها، نظام های آموزشی دیگر در شکل و قالب خود، بدان شکل موجود، قادر به ادامه حیات نخواهند بود. زیرا؛ هدف ها، برنامه ها و راهبردها و سطوح اجرا، دیگر جوابگوی این تغییرات نیست. بررسی برای شکوفایی و تحول نظام های آموزشی، به ویژه روی محتوای دروس و شکل های ارائه «آموزش» و «یادگیری» آن، این مطلب را تأکید می کند که با چنین متغیرهای پیچیده و نوین در جهان مادی؛ نظام آموزشی قادر به تولید علم و شکوفایی نیست، و یا حتی در قالب امروزی، مجالی برای ادامه حیات نخواهد داشت (احدیان، 1382). یادگیری، در نظام تعلیم و تربیت ما به گونه های مختلفی تعریف و تعبیر شده است. در بعد سنتی آن، وجود یک کلاس و یک برنامه طراحی شده براساس یک نیاز کمی و مشروط به شرایط خاصی، از جمله: حرکت به سمت پایه بعدی و گرفتن امتیازی که به نمره قبولی معروف است آن را شکل می دهد. در بعد نوین و جدیدتر آن بهای خاصی به فراگیر، یعنی دریافت کنندگان اصلی آموزش داده شده است و رسیدن به مفهوم یادگیری را، در داخل برنامه جای داده است (رضوی، ۱۳۸۶).
تكنولوژی آموزشی، با رویكردهایی كه در مورد طراحی عنوان كرده، توجه متخصصین را به سمت اهمیت این رشته در مسائل انسانی می برد. مدل های طراحی آموزشی بسیار گوناگون، و بر حسب نظریات مختلف ارائه شده اندو در تجربیات گوناگون آموزشی در كشور های جهان، مطلوبیت خود را نشان داده اند، با تفكر بر روند ها و بر نامه های آموزشی، در اغلب نظام های موفق، این سوال در ذهن پرورانده می شود،كه علت توفیقات آنها در چیست؟ و آنها چگونه با متحول شدن عرصه های علوم و فنون ،به هدف های اصولی خود می رسند؟ (سیف، 1376).
از آنجاییكه كه نداشتن یك نقشه و برنامه در هر مرحله از تربیت انسان ها، بر پیچدگی مشكلات آموزشی، یادگیری و ساختاری افزوده، ونه تنها در مورد انسان، بلكه كل جریان های موجود در جامعه را، به لحاظ ارتباط عمودی و افقی مسائل تربیتی، با مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مخاطره می كشاند، مشكل یادگیری، ریزش یادگیرندگان در دوره های تحصیل، عدم انتخاب درست رشته های تحصیلی، تكرار پایه، نرسیدن به عرصه تولید علم و در نهایت، عقب ماندگی اساسی انسانی، همه از مشكلات جنبی نبود طرح های مناسب در آموزش است (فردانش،۱۳۸۵). عدم توجه به برنامه ریزی محتوا و شیوه های ارائه، با توجه به دیدگاه های فلسفی تربیتی و جریان های آموزشی در همین زمینه مشکل را چند برابر کرده است. این مسئله، بویژه در مورد فراگیرانی مسئله سازتر می شود که، در پایه های حساس تحصیلی قرار دارند. برنامه های تعلیماتی ما در مقاطع جدید، با شکلی همراه است که، از جلب توجه و رضایت فراگیران، در برخورد با محتواهای مخصوصاً جدیدتر، بسیار ناتوان است. حال، چه بسا که همین محتواها، اساس انتخاب علایق، زمینه های شغلی و رشته های تحصیلی كارآموزان را تعیین می کند (همان منبع).
از سویی همه ساله در جهان دهها میلیون كارگر قربانی حوادثی میشوند كه منجر به كشته شدن و یا از كارافتادگی تعداد كثیری از آنها میگردد. بر طبق آمار منتشر شده در كشورهای پیشرفته صنعتی، سالانه از هر ده نفر كارگر یكی دچار سانحه میشود و در نتیجه اینگونه سوانح، پنج درصد روزهای كار ملی به هدر میرود. حوادث ناشی از كار از سویی سبب ناراحتی فرد كارگر و یا افراد خانوادهاش میشود و از سوی دیگر سبب از بین رفتن سرمایه و تزلزل بنیان اقتصادی جامعه میگردد (گرامی نژاد، ۱۳۹۰).
بررسى ها نشان داده است كه درصد نسبتا بالایى از حوادث، بواسطه خطاى انسانى بوقوع مى پیوندد خطاى عملكرد انسان، جنبه هاى مختلفى دارد كه جهل، نادانى وناآگاهى از عاقبت عمل یكى از مهمترین این جنبه ها می باشد و براى از بین بردن آن، باید نیروى كار و اشخاص را نسبت به خطراتى كه در محیط كار تهدیدشان مى كند، آگاه كرد و آموزش را به آنان ارائه داد. محققین زیادى كوشیده اند تا با دستیابى به میزان آگاهى كارگران از مسائل ایمنى و بهداشتى، بتوانند برنامه آموزشى مناسبى را دراین زمینه اجرا نمایند. البته توجه به عامل انسانى در ارتقاء ایمنى محیط هاى كارى، بدین معنى نیست كه دیگر فاكتورهاى مطرح در ایمنى و بهداشت كار نظیر طراحى صحیح ماشین آلات، آرایش مناسب ماشین آلات در محیط كار، حفاظتها، وسائل حفاظت فردى… از اهمیت كمترى برخوردار هستند، بلكه درواقع تمام آنهاجزئى از یك برنامه جامع ایمنى را طلب مى كنند. وقتى علیرغم رعایت كلیه ضوابط ومقررات ایمنى، بازرسى و… حوادث همچنان نرخ بالایى را به خود اختصاص مى دهند، توجه به عامل انسانى كه یكى از فاكتورهاى مهم در بروز حوادث ومسائل ایمنى است اهمیت فوق العاده اى پیدا می كند (علیجان، 1372).
یکی از مشکلات مهم آموزشی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، مشکل نداشتن آموزشهای خاص در ارتباط با ایمنی و بهداشتی برای كارآموزان فنی و حرفه ای به عنوان شاغلین آینده می باشد. ایمنی به عنوان شاخصی در خصوص درجه نسبی فرار از خطر و همچنین بهداشت حرفه ای به عنوان مفاهیمی جهت ارزیابی میزان تماس با آلاینده های مختلف و متعدد محیطهای کار از جمله موارد حائز اهمیتی هستند که سازمان فنی و حرفه ای با طراحی های دوره های آموزشی می بایست به آن توجه نمایند. بدیهی است شناسایی و کنترل خطرات برای بالا بردن سطح عملكرد در سایه دارا بودن محیطی بهداشتی، ایمن است. از این رو پژوهش حاضر با در نظر گرفتن اینكه میزان بسیار بالای حوادث ناشی از كار در اثر عوامل فیزیكی، عدم توجه به استفاده از تجهیزات ایمنی فردی، عدم شناخت كافی از فرهنگ بهداشت و ایمنی و … در مراكز فنی و حرفه ای است و نیز با توجه به پیشرفت های اخیر در زمینه طراحی دوره های آموزشی بر اساس الگوهای مهارتی و رفتاری، این پژوهش در پی طراحی آموزشی بر اساس بازده های یادگیری مدل كرامپ و بررسی تأثیر آن بر روی مهارتهای كارآموزان فنی و حرفه ای شهر ایلام می باشد. از آنجاییكه تا كنون به مسأله بهداشت و ایمنی كار بر اساس مدل كرامپ پرداخته نشده است، پژوهش حاضر از این لحاظ جدید می باشد. با استفاده از الگوی پیشنهادی طراحی شده سعی در آموزش و به یادسپاری بهتر عوامل مرتبط با بهداشت و ایمنی كار و نیز كاهش میزان خطرات ناشی از كار، ارتقاء فرهنگ بهداشت و ایمنی كار و بهبود عملكردهای مهارتی در بین كارآموزان فنی و حرفه ای دارم.
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق:
هنگام اجرای روش ها و راهبردهای ایمنی شغلی، صنعتی و محیطی با مشكلات و تناقضاتی رو به رو می شویم. توجه به این مسائل، موجب كاهش تأثیرات محیطی و پیشگیری از حوادث احتمالی می شود. اگرچه مزایای این امر بسیار قابل توجه است، اما تحقیقات نشان می دهد كه اهمیت و ضرورت معیارهای ایمنی در سازمانها، به طور كامل پذیرفته نشده است. معیارها و برنامه ریزی های پیشگیری از حوادث با هدف افزایش ایمنی محیط، موجب بهبود سلامت و زندگی انسانها و كاهش تأثیرات محیطی نامطلوب شده است. علاوه بر مزیت های یادشده، سبب كاهش هزینه و پیشگیری از خطر نیز خواهد شد ( وزارت بهداشت و ایمنی محیط کار ایالات متحده[2]، 2002). بهداشت و سلامت كارگران ضامن سلامت و رشد اقتصاد وبه تبع از اجزاء مهم توسعه است. یك نیروى كار سالم علاوه بر فایده رساندن به خود به علت تعاملى كه با جامعه و اطرافیان خود دارد، سلامت جامعه را نیز سبب می شد و این مساله در گرو داشتن آگاهى مناسب نسبت به بهداشت كار و مسائل ایمنى است. با توجه به اینكه حوادث یكى از علل مهم به خطر افتادن سلامت افراد است و این مساله در محیط كار نمود بیشترى پیدا مى كند. رعایت اصول ایمنى مى تواند به نوعى سلامت كارگر را تضمین كند پس لازم است هر نیروى كار آگاهى كافى از ایمنى و بهداشت كار داشته باشد (همان منبع).
موضوع بهداشت و ایمنی كار، ازجمله موضوعاتی است كه شامل انواع مفهوم، قانون، روش كار و نمودهای مشخص و نا مشخص است، از آنجایی كه اغلب فعالیت های آموزشی، كه توسط مربیان برای كارآموزان تهیه می شود، به صورتی است كه برداشت سطحی، در حد حفظ و درك مفاهیم را فراهم می آورد. این در حالی است، كه ما باكارآموزانی روبه رو هستیم كه وارد مقطعی جدید شده اند و برای اولین بار، با بعضی از موضوعات درسی به صورت تخصصی مواجه می شوند. با توجه به اینكه طرح های درسی كه موجود می باشد، توانایی كامل ارائه و آموزش موارد فوق را ندارند (موریسون[3] ترجمه رحیمی دوست، 1387). ضرورت ایجاب می كند، این موضوعات و مفاهیم را در قالبی قرار دهیم كه متناسب با آن ها باشد. بهداشت و ایمنی كار، تعاریف، مفاهیم و قوانین متعددی دارد، پس لازم است الگویی برای آن طراحی و اجرا گردد تا تسهیل كننده یادگیری تعاریف، مفاهیم و قوانین آن باشد.
الگوی طراحی آموزشی كرامپ، از جمله الگو های طراحی آموزشی با ساختار الگوریتمی می باشد، كه نحوه ارائه و چیدمان اجزاء آموزش رابه شكلی مناسب، در مورد انواع موضوع، مفهوم، و قانون بیان می كند.(بلبین و بلبین[4]، 1972). این الگو، با استفاده از عملكرد های پایانی مورد انتظار، سطح عملكرد ها را به بالاترین مرحله از جمله، یادگیری روش كاری (دانستن نحوه عملكرد در موقعیتی خاص) انتقال می دهد، و روش رسیدن به این عملكرد ها را برای انواع موضوعات و مفاهیم روشن می كند. بلبین[5] (1972) این اعتقاد را دارد كه «الگوی كرامپ» دارای نقطه ی اوجی است و آن تطبیق هدفهای آموزش با روشهای آموزشی است (رمی زفسكی، ترجمه فردانش،۱۳۹۰).
با تو جه به آنچه كه ذكر گردید ضرورت داشتن دوره های آموزشی بهداشت كار بر اساس الگوهای طراحی آموزشی برای سازمان فنی و حرفه ای را می توان در موارد زیر بر شمرد:
۱- میزان تأثیر گذاری الگوهای طراحی آموزشی در حوزه های مختلف علوم، از علوم پایه گرفته تا علوم انسانی و مهارت های فنی و زبان آموزی و… باید دقیقاً و به صورت مستندات علمی مشخص گردد تا برنامه ریزان و مسئولین آموزشی بتوانند برنامه ریزی مناسبی در به کارگیری الگوی آموزشی بهداشت و ایمنی کار در مراکز فنی و حرفه ای داشته باشند.
۲- یادگیری کارا و مفید بهداشت و ایمنی کار برای دست اندرکاران نظام های آموزشی خصوصاً نظام فنی و حرفه ای کشورمان، یکی از معضلات پیش روست و از طرفی نمی توان به راحتی از کنار نتایج یادگیری بهداشت و ایمنی کار به راحتی گذشت؛ زیرا، امروزه در بسیاری از علوم در همه عرصه های بدون تسلط بر بهداشت و ایمنی در محیط کار انجام هر کار علمی، آموزشی و اقتصادی، بسیار سخت و زمان بر و پر هزینه است.
۳- توسعه ی کارگاه های آموزشی و تدوین برنامه ها و دستورالعملهایی که اخیراً وزارت آموزش فنی و حرفه ای برای ارتقاء سطح کیفیت تدریس در مدارس در پیش گرفته و منابع مالی و انسانی زیادی را در این مسیر هزینه می کند، نیازمند دستیابی به آثار و نتایج چنین پژوهش هایی در حوزه ی الگوهای طراحی آموزشی هستند.
۴- هنوز بسیاری از دست اندرکاران آموزش فنی و حرفه ای، مدیران و مربیان و اولیا و از همه مهمتر کارآموزان به میزان تأثیر یا عدم تأثیر استفاده از طراحی آموزشی در زمینه بهداشت و ایمنی كار، پی نبرده و اغلب آنها به اینگونه طراحی ها به عنوان ابزارهایی دست و پا گیر، نه ابزارهایی کارآمد برای افزایش مهارت های كارآموزان می نگرند.
4-1- اهداف پژوهش:
۱-۴-۱- اهداف کلی پژوهش :
– طراحی الگوی آموزشی بهداشت و ایمنی کار بر اساس مدل كرامپ.
– تعیین میزان تاثیر الگوی آموزشی طراحی شده بر ارتقاء مهارت های کارآموزان.
2-4-1- اهـداف ویژه پژوهش:
۱- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده در ارتقاء آگاهی از عوامل زیان آور فیزیكی محیط كار دركارآموزان.
۲- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده بر چگونگی استفاده از وسایل حفاظت فردی و تجهیزات مرتبط با بهداشت و ایمنی كار (بهبود مهارت های بازتابی) دركارآموزان.
۳- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده بر ایجاد گرایش و ارتقاء فرهنگ مرتبط با بهداشت و ایمنی كار در كارآموزان.
۴- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده در بهبود به یادسپاری عوامل جلوگیری از بروز حوادث ناشی از كار برای كارآموزان.
۵- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده برچگونگی بكارگیری(دانستن نحوه عملكرد در موقعیتی خاص)، مهارت های مرتبط با بهداشت و ایمنی كار توسط كارآموزان.
5-1- فرضیات پژوهش:
۱-۵-۱- فرضیه اصلی:
الگوی آموزشی طراحی شده بهداشت و ایمنی كار در ارتقاء سطح مهارت های كارآموزان مؤثر است.
2-5-1- فرضیات فرعی:
۱- آموزش از طریق الگوی طراحی شده موجب ارتقاء آگاهی از عوامل زیان آور فیزیكی محیط كار، برای كارآموزان می گردد.
۲- آموزش از طریق الگوی طراحی شده بر چگونگی استفاده از وسایل حفاظت فردی و تجهیزات مرتبط با بهداشت و ایمنی كار (بهبود مهارت های بازتابی) توسط كارآموزان مؤثر است.
۳- آموزش از طریق الگوی طراحی شده موجب گرایش و ارتقاء فرهنگ مرتبط با حفاظت و ایمنی كار برای كارآموزان می گردد.
۴- آموزش از طریق الگوی طراحی شده موجب بهبود به یادسپاری عوامل جلوگیری از بروز حوادث ناشی از كار برای كارآموزان می گردد.
۵- آموزش از طریق الگوی طراحی شده بر چگونگی بكارگیری(دانستن نحوه عملكرد در موقعیتی خاص)، مهارت های مرتبط با بهداشت و ایمنی كار توسط كارآموزان مؤثر است.
6-1- تعریف مفهومی متغیرها :
مهارتهای عملی: مهارتهای هستند که با فرآیندهای عضلانی سروکار دارند راهبردهای روان- حرکتی بر این فرض استوار هستند که برای ایجاد تغییرهای رفتاری موثر باید سرعت مهارت های حرکتی را تغییر داد (كریم آقائی،۱۳۸8 ).
بهداشت کار: بهداشت و ایمنی کار عبارتست از علم و فن پیشگیری از بیماری های ناشی از کار و ارتقای سطح سلامتی افراد شاغل از طریق کنترل عوامل زیان آور محیط کار (شریعت پناهی، 1382).
الگوی طراحی آموزشی: فعالیتی كه در آن روش های معینی برای دستیابی به هدف های خاصی به وسیله شاگردان خاص و در شرایط مشخص ژیش بینی شود (فردانش، ۱۳۷۸ ).
عوامل زیان آور فیزیکی محیط کار: عبارت است از یک سری آشفتگی های ناخوشایند آکوستیکی شامل سروصدا، ارتعاش، شرایط جوی (گرما، سرما و رطوبت)،نور (كاهش یا افزایش)، فشار هوا (كاهش یا افزایش)، تشعشعات و …که در روند مطلوب انجام کار ایجاد اختلال می کنند (فریدلاند، ترجمه میرزایی، 1382).
حوادث ناشی از كار: دریك مفهوم وسیع حوادث ناشی از كار كلیه حوادثی را که در ضمن كار و نیز در حین رفت و آمد به محل كار به وقوع می پیوندد در برمی گیرد و برای اینكه حادثه ناشی از كار تلقی شود باید هم در حین انجام وظیفه رخ دهد و هم به سبب انجام وظیفه رخ دهد (كیانی دوست، ۱۳۸۹).
تجهیزات ایمنی فردی: وسایلی هستند که شخص را در برابر خطرات احتمالی ناشی از کار مصون می دارند و شامل گوشی ایمنی عینك
ایمنی، دستكش ایمنی، لباس كار، كفش كار، كمربند ایمنی، كلاه ایمنی و ماسك تنفسی و…
فرهنگ ایمنی: مجموعه ای از باورها،هنجارها،انگیزه ها،نقشها و عملکردهای اجتماعی و فنی که موجب کاهش رویارویی کارکنان،مدیران،مصرف کنندگان و عموم مردم یا شرایط خطرناک و صدمه رسان شود.
الگوی كرامپ: الگوی كرامپ توسط واحد تحقیقات كارآموزی صنعتی دانشگاه لندن طراحی شده كه نقطه اوج این الگو تطبیق هدفهای آموزش با روش های آموزشی است. الگوی كرامپ از جهت كه از رویكردی الگوریتمی برای انتخاب روشها استفاده می كند با سایر الگوهای طراحی آموزشی تفاوت اساسی دارد. CRAMP حروف اول پنج طبقه یادگیری استفاده شده در این الگوست: درك مطلب، مهارت های بازتابی، گرایش، یادسپاری و یادگیری روش كاری است (رمی زفسكی، ترجمه فردانش،۱۳۹۰).
درک مطلب: این نوع یادگیری مشتمل بر درک موضوعات محتوایی است و موضوعاتی مانند دانستن علت، چگونگی و زمان اتفاق افتادن یا اتفاق نیفتادن پدیده ها را در بر می گیرد و الزامأ مشتمل بر توانایی انجام دادن کاری نیست.
مهارت های بازتابی: این نوع یادگیری شامل کسب حرکات ماهرانه (کارکردن با وسایل) و قابلیت های ماهرانه دریافتی می شود.
ایجاد گرایش: این یادگیری مشتمل بر تغییر نگرش در کارآموزان است و شامل دو دسته تغییر نگرش نسبت به سایر افراد و تطبیق دادن خود با فرهنگ و تغییرات سازمانی و قبول آنها است.
یادسپاری: این یادگیری شامل به خاطر سپاری اطلاعات لازم برای اجرای موثر شغلی خاص است.
یادگیری روش کاری: این نوع یادگیری دانستن نحوه عملکرد در موقعیتی خاص را در بر می گیرد.
7-1- تعریف عملیاتی متغیرها:
مهارت عملی: شامل نمره ای است که کارآموزان در پایان دوره آموزشی از آزمون های به عمل آمده به دست می آورند.
درک مطلب: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون بسته پاسخ چهارگزینه ای که شامل دو مولفه و۲۵ گویه می باشد به دست می آورند.
مهارت های بازتابی: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون مهارت سنجی که شامل سه مولفه و۲۵ گویه و مبتنی بر طیف ۵ ارزشی لیکرت از خیلی کم، مساوی ۱ تا خیلی زیاد ، مساوی ۵ می باشد به دست می آورند.
ایجاد گرایش: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون مهارت سنجی که شامل سه مولفه ۲۵ گویه و مبتنی بر طیف ۵ ارزشی لیکرت از خیلی کم، مساوی ۱ تا خیلی زیاد ، مساوی ۵ می باشد به دست می آورند.
یادسپاری: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون بسته پاسخ چهارگزینه ای که شامل دو مولفه و۲۵ گویه می باشد به دست می آورند.
یادگیری روش کاری: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون مهارت سنجی که شامل سه مولفه و۲۵ گویه و مبتنی بر طیف ۵ ارزشی لیکرت از خیلی کم، مساوی ۱ تا خیلی زیاد ، مساوی ۵ می باشد به دست می آورند.
8-1- متغییرهای پژوهش :
الف: متغیر مستقل : الگوی آموزشی بر اساس مدل كرامپ.
ب : متغیر وابسته : درك مطلب، مهارت های بازتابی، ایجاد گرایش، یادسپاری، یادگیری روش كاری.
ج) متغییرهای كنترل :
محل تحصیل : تمام كارآموزان از یك مركز هستند.
مربی مربوطه: مربی هر دو كلاس یكی است.
موضوع مورد آموزش: تدریس ایمنی و بهداشت كار برای هر دو گروه.
محتوای آزمون ها: هر دو گروه در معرض یك امتحان، هم در پیش آزمون و هم در پس آزمون قرار می گیرند.
شرایط اجرا: هردو گروه از لحاظ شرایط زمانی، مكانی، زمان برگزاری آزمون ها درشرایط یكسانی به سر می برند.
طول مدت دوره: طول جلسات در هر دو گروه 10 جلسه ۴۵ می باشد
[1] -Educational planing
[2] – U.S. Department of Health and workplace safety
[3] – Morrison
[4] – Belbin, and Belbin
[5] – Belbin
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است