:
فرایند جهانی شدن امروز در سطح بینالملل به طور جدی از جانب سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی وابسته به آن مورد حمایت قرار گرفته و به پیش برده میشود. در بعد اقتصادی جهانیسازی، به طور مشخص میتوان مشاهده نمود که سه سازمان بینالمللی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی به عنوان سازمانهای تخصصی در حیطه اقتصاد، سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که کاملا در راستای جهانی کردن اقتصاد قرار دارند و چون این سازمانها به نوعی نقش هماهنگکننده اقتصاد جهانی را برعهده دارند، لذا با استفاده از ابزارهایی که در اختیارشان قرار دارد، کشورهای مختلف جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه را به سمت سیاستهایی که در پیش گرفتهاند، سوق میدهند و کشوری که در راستای این سیاستها حرکت نکند به انحای مختلف تحت فشار قرار میگیرد.
در فرایند جهانی شدن و سیاست موافقی که این سازمانها در پیش گرفتهاند نیز، این فشار وجود دارد. به بیان دیگر، عملکرد سازمانهای مذکور نوعی اجبار را برای حضور اقتصادهای ملی در فرایند اقتصاد جهانی باعث میشود و هر کشوری که بنا به هر دلیل آمادگی حضور در این فرایند را نداشته باشد، خود را در مسیر انزوا میبیند. به عنوان مثال اگر کشوری به عضویت سازمان تجارت جهانی، که متولی اصلی تجارت آزادانه و تحرک کامل کالاها و خدمات در سطح جهان است، درنیاید عملا قادر به رقابت صادراتی و حضور موفق در بازارهای جهانی نخواهد بود. از طرف دیگر، ممکن است عضویت این کشور در سازمان مذکور منجر به از میان رفتن بسیاری از صنایع نوپا در این کشور شود و همین تناقض، کشور مذکور را به شدت تحت فشار قرار میدهد. در حقیقت هرگونه قدرت تعدیل زمانی را از این کشور سلب مینماید. بانک جهانی نیز اعطای وام به کشورهای نیازمند را عمدتا مشروط به اجرای سیاستهای آزادسازی و خصوصیسازی نموده که نوعی اجبار برای کشورهای نیازمند محسوب میشود. صندوق بینالمللی پول هم به واسطه مشاوره و ارائه راهکارهایی که به کشورهای مختلف ارائه میدهد، حرکت به سمت جهانی شدن را تشویق مینماید.سوق دادن سریع اقتصادهای ملی به سمت اقتصاد جهانی، قدرت تعدیل زمانی را از آنها گرفته و این کشورها را مجبور میکند، در دورهای کوتاه پا به عرصه اقتصاد جهانی بگذراند، که این امر میتواند تبعات منفی گستردهای برای این کشورها در پی داشته باشد. ازجمله این تبعات میتوان به از میان رفتن صنایع نوپا، افزایش
بیکاری، بالا رفتن تورم، گسترش فساد مالی و اداری، افزایش فاصله طبقاتی و … اشاره نمود. به علاوه باید توجه داشت که اصولا مواجهه اقتصادهای ملی با مشکلاتی از این دست به طور کامل بستگی به خصوصیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هر کشور دارد. در کشوری که آمادگی این حضور را داشته باشد، عملا چنین حضوری باعث افزایش منافع خواهد شد و ممکن است هیچ کدام از مشکلات مذکور رخ ننماید اما هرچه آمادگی یک کشور برای حضور در اقتصاد جهانی کمتر باشد، تبعات منفی آن بیشتر و عمیقتر خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران نیز ازجمله کشورهایی است که همانند سایر اقتصادهای ملی خواسته یا ناخواسته به سمت اقتصاد جهانی رانده میشود. عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) قبل از هر چیزی نیازمند بکارگیری سیاستهای گسترده آزادسازی تجاری و تولیدی و تغییرات قابل توجهی در قوانین و مقررات اقتصادی است که این تغییرات میتوانند تاثیر گستردهای بر اقتصاد کشور و امنیت اقتصادی داشته باشند.
با توجه به اهمیت شناخت سازمان تجارت جهانی، در این پژوهش به تبیین سازمان تجارت جهانی و موافقت نامههای آن میپردازیم. در ادامه موافقت نامه هاو چالشها، تهدیدها و فرصتهای پیش روی ایران در پیوستن به این سازمان را بیان مینماییم.
الف) بیان مسأله:
تشکیل سازمان تجارت جهانی، اهمیت تجارت بین الملل و حضور فعال در صحنه تجارت جهانی را بیش از پیش آشکار ساخت. انگیزه اصلی ایجاد چنین سازمانی که محصول مذاکرات دور اروگوئه گات- موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت است- حل وفصل اختلافات تجاری کشورها وهمچنین همکاریهای تجاری بود. موافقتنامههای این سازمان که به وسیله کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی امضاء شده است قواعد حقوقی پایه را برای تجارت بین المللی فراهم میسازد. البته این موافقتنامهها طولانی وپیچیده است زیرا طیف وسیعی از فعالیتها را در بر میگیرد.مثل:کشاورزی،منسوجات وپوشاک،بانکداری و…. این تحقیق نگاهی دقیق تر به این اصول بنیادین منجمله تجارت بدون تبعیض(اصل دولت کاملة الوداد)، رفتار ملی (رفتارهای مساوی با داخلیها وخارجیها)، تجارت آزاد و…می اندازد.
ب) سوابق پژوهش:
از آنجائیکه جهانی شدن و تجارت آزاد در تمام دنیا تمام کشورها را بر آن داشت که به سازمان جهانی تجارت به عنوان سنبل تجارت آزاد ملحق شوند و ایران نیز از چندین سال پیش تاکنون سعی در الحاق به این سازمان داشته و اما دراین میان آنچه که روند الحاق کشورها را تسریع کرده عمل کردن به مفاد موافقتنامههای سازمان جهانی تجارت است و در این راستا نظریه پردازان در ایران نیز به طور جداگانه به موافقتنامههای این سازمان پرداخته اند ولی اشاره به اصول موافقتنامههای سازمان جهانی تجارت در یک تحقیق دیده نشده است لذا اینجانب در این تحقیق سعی دارم که به تبیین اصول تمامی این موافقتنامهها پرداخته و با ارائه راهکار کمک در روند تسریع این الحاق نمایم که به نظر یکی از چالشهای اساسی امروز جامعه ایران است .
ج) اهداف پژوهش:
1-تبیین اصول بنیادین حاکم بر موافقتنامههای سازمان جهانی تجارت وتأثیر آن بر جریان سرمایه گذاری و رشد وتوسعه اقتصادی .
2-فراهم نمودن امکان مقایسه قوانین و مقررات ایران با قوانین و مقررات WTOجهت انجام اصلاحات قانونی لازم برای انطباق قوانین داخلی با مقررات سازمان جهانی تجارت .
3-بررسی ساختار و سیر تحولات سازمان جهانی تجارت وتبیین دلایل شکل گیری این سازمان وتفاوت ساختار آن با گات .
د)سوالات پژوهش:
1- اجرای مفاد کنوانسیون هایی که ایران به آنها پیوسته چه تأثیری در اقتصاد ایران دارد؟
2-هدف عمده پژوهشهای صورت گرفته در باره سازمان تجارت جهانی چیست؟
3-عمده ترین راهکاری که در جهت بهره مندی از منافع سازمان تجارت جهانی وجود دارد چیست؟
ه) فرضیههای پژوهش:
1-اجرای کامل مفاد کنوانسیون هایی که ایران به آنها پیوسته سبب رفع موانع تجاری و رشد و توسعه اقتصادی و اشتغال زایی خواهد شد .
2-ارائه راهکارهای موثر جهت رفع موانع تجاری و استفاده از پتانسیلهای موجود در کشور و الحاق ایران به wto .
3-استفاده از ظرفیتهای موجود در کشور برای ارائه یک مدل خاص و موثر در چارچوب موافقتنامههای سازمان جهانی تجارت جهت تسریع در روند الحاق .
روغن یکی از ضروری ترین مواد غذایی برای تغذیه انسان بوده که کمیت و کیفیت آن تاثیر چشمگیری بر سلامت انسان دارد. دانههای روغنی دومین منبع غذایی مردم جهان را تشکیل می دهند. آفتابگردان زراعی Helianthus annuus که جزء گیاهان صنعتی، دیپلوئید با تعداد کروموزوم پایه (x=n=17) دولپه و یکساله است. تنوع موجود در یک ژرمپلاسم میتواند، منجر به تولید ارقام بهتر و همچنین استفاده از این تنوع در جهت بهبود خصوصیات رقم زراعی گردد. با توجه به این موضوع لزوم تعیین تنوع ژنتیكی در این گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و استفاده از روش های جدید ارزیابی تنوع ژنتیكی به منظور انتخاب والدین دو رگ و تعیین میزان قرابت ارقام ضروری می باشد. دراین ارتباط بهترین روش استفاده از نشانگرهای مولكولی می باشد، زیرا تعیین تنوع به وسیله نشانگرهای مورفولوژیكی با توجه به اثرات متقابل محیط و ژنوتیپ و فنوتیپ گیاهان، كارایی شاخص های مورفولوژیكی را كم می نماید. در این مطالعه به منظور بررسی تنوع ژنتیكی 18 توده آفتابگردان خراسان شمالی از نشانگر مولكولی ISSR كه مبتنی بر PCR است، استفاده شد. برای استخراج DNA از روش CTAB استفاده شد و تكثیر ژنوم نمونه ها با استفاده از 10 پرایمر اختصاصی ISSR انجام پذیرفت. سپس با الكتروفورز ژل آگارز و رنگ آمیزی با اتیدیوم بروماید، قطعات تكثیر شده مورد ارزیابی قرار گرفتند.که از مجموع 101 باند تولید شده 43 باند منومورف و 58 باند از آنها چند شکل بودند. درصد چند شکلی برای هر آغازگر از 75/28 درصد برای آغازگر A11-B22 تا 81/81 درصد برای آغازگر 3RAمتغییر بود. در این بررسی توزیع مقادیر PIC بین 27/0 تا 49/0 با میانگین 45/0 متغییر بود. شاخص نشانگر در آغازگر های مورد مطالعه بین 93/7 تا 51/40 قرار داشت. بیشترین مقدار شاخص نشانگر متعلق به آغازگر RA3 بود که نشان دهنده قدرت تفکیک بالاتر این آغازگر در مقایسه با سایر آغازگرها است. که با توجه به میزان محتوای اطلاعات چند شکلی آغازگرها وشاخص نشانگر، آغازگر های A11 و RA3 و 1RR در بررسی تنوع ژنتیکی مناسب می باشند. میزان فاصله ژنتیکی ژنوتیپها با استفاده از روش UPGMA و در نرمافزار NTSYS محاسبه و ارتباط ژنوتیپها با استفاده از دندروگرام نشان داده شد. دندروگرام حاصل از تجزیه و تحلیل مجموع الگوهای باندی حاصل از پرایمرهای مورد استفاده، تودهها را در سطح 5/61 درصد به 6 گروه تقسیم نمود. با توجه به اهداف این تحقیق میتوان به این نتایج رسید که بررسی تنوع ژنتیکی تودهای آفتابگردان با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR امکان پذیر بوده و با استفاده از این نشانگر میتوان تودههای مورد بررسی را به گروههای مختلف تقسیمبندی کرد. همچنین به وسیله فاصله ژنتیکی به دست آمده بین تودهها، با توجه به درصد تشابه آنها میتوان تودهها با فاصله ژنتیکی بیشتر را جهت استفاده در مراکز تحقیقاتی جهت تولید بذور هیبرید با هتروزیس مطلوب استفاده نمود.
کلمات کلیدی: آفتابگردان، تنوع ژنتیکی، چندشکلی، نشانگر، ISSR
1-1-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
روغن یکی از ضروریترین مواد غذایی برای تغذیه انسان بوده که کمیت و کیفیت آن تاثیر چشمگیری بر سلامت انسان دارد (ناصری, 1375). دانههای روغنی دومین منبع غذایی مردم جهان را تشکیل میدهند (باراک[1]، 2006). این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخایر اسیدهایچرب حاوی پروتئین نیز میباشند. استفاده از پروتئینهای گیاهی به جای گوشت و نیز معرفی دانههای روغنی جدید مانند سویا و کلزا به بازارهای جهانی سبب اهمیت روز افزون این محصولات شده است. همگام با رشد جمعیت و بهبود سطح زندگی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای روغنها و نیز پروتئینهای گیاهی که از محصولات فرعی دانههای روغنی میباشد، افزایش یافته است و از این رو یکی از مهمترین مسائل مورد بحث در کشاورزی و صنعت کشورها به شمار میرود (کاکای[2] و همکاران، 2009). همچنین افزایش مصرف کنجاله دانههای روغنی در تغذیه دام و طیور نیز نیاز به تولید دانههای روغنی را در جهان افزایش داده است (سیداحمدی و کریمی, 1382). اهمیت روغنهای نباتی نیز به دلیل افزایش جمعیت و بالا رفتن میزان مصرف، روز به روز بیشتر میشود. از این رو لزوم برنامهریزی بلند مدت و منسجم با هدف نیل به خود کفایی در تولید روغن خوراکی غیر قابل انکار خواهد بود (شیرانیان و دهشیری[3]، 2003 ).
مصرف روغن در ایران طی سالهای اخیر به دلیل رشد جمعیت و مصرف سرانه، افزایش یافته است، به طوری که با در نظر گرفتن مصرف سرانه 14 کیلوگرم، سالانه حدود 750 هزار تن روغن مورد نیاز میباشد. این در حالی است که کمتر از 10% از این روغن، در داخل کشور تولید میگردد (سپهر و همکاران، 1382)
در حال حاضر بیش از 85% روغن خوراکی مورد نیاز کشور از خارج وارد میشود که این به نوبه خود سبب وابستگی شدید به واردات روغن و در نتیجه خروج ارز از کشور میشود با توجه به اهمیت روغن در جیره غذایی انسان، ضرورت کشت دانههای روغنی و نزدیک شدن به خود کفایی در زمینه تولید روغن مورد نیاز کشور بسیار پراهمیت میباشد (عطاییکچویی و همکاران، 1388).
آفتابگردان یکی از مهمترین گیاهان روغنی به شمار میآید که بعد از پنبه و سویا بیشترین سهم تولید داخلی را به خود اختصاص داده است (خطیبی و همکاران، 1392) روغن آن به دلیل داشتن اسیدهای چرب غیراشباع فراوان و همچنین فقدان كلسترول از كیفیت بالایی برخوردار است (نظامی و همکاران، 2008). و سطح زیر کشت آن در سالهای اخیر در کشور کاهش یافته است (صفاری، 1381) و درحال حاضر بیش از80000 هکتار میباشد (رحیمی و همکاران، 1382). این محصول با داشتن حدود 40-50% روغن با کیفیت مطلوب، میتواند به عنوان یک گیاه زراعی مطمئن در دامنه وسیعی از شرایط محیطی، عملکرد قابل توجهی داشته باشد (کریمزادهاصل، 1382)
آفتابگردان عمدتا به عنوان یک منبع تامین کننده روغن در جهان مطرح است. و عملکرد آن در خاکهای نسبتا فقیر رضایتبخش بوده و به همین دلیل در محدوده وسیعی از زمینهای کشاورزی کشت میشود. به گرما و سرما مقاوم است در مواردی که درجه حرارت از 10 درجه سانتیگراد کمتر نشود، رشد نمو آن رضایتبخش خواهد بود این درجه حرارت کمتر را بدون صدمه میتواند تحمل کند این سازگاری مطلوب باعث گردیده که کشت آن در شرایط اقلیمی متفاوت امکانپذیر گردد (کوچکی و همکاران، 1367).
1-2-پرسش تحقیق
آیا امکان بررسی تنوع ژنتیکی تودههای بومی آفتابگردان استان خراسان شمالی با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR وجود دارد؟
آیا در بین تودههای مورد بررسی تنوع ژنتیکی وجود دارد؟
1-3-اهداف تحقیق
ارزیابی امکان استفاده از نشانگر مولکولی ISSR در بررسی تنوع ژنتیکی آفتابگردان
بررسی تنوع ژنتیکی توده[4]های آفتابگردان مورد بررسی با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR
تعیین میزان فاصله ژنتیکی بین تودههای مورد بررسی و استفاده از اطلاعات به دست آمده در مراکز تحقیقاتی
1-4-فرضیهها
تنوع ژنتیکی بین تودههای بومی آفتابگردان استان خراسان شمالی وجود دارد.
برای تشخیص تنوع ژنتیکی آفتابگردان، میتوان از نشانگرهای مولکولی استفاده کرد.
روش ISSR روش مناسبی برای بررسی تنوع ژنتیکی است.
1-5-هنر و دانش اصلاح نباتات
هنر اصلاح نبات به مهارت اصلاح کننده در مشاهده و تشخیص خصوصیات اقتصادی، محیطی، تغذیهای یا ارثی وابسته است. قبل از اینکه اصلاح کنندگان، آگاهی و دانش کنونی را کسب نمایند، به طور عمده به مهارت و داوری خود در انتخاب گیاهان جدیدی که به طریق بذر یا رویشی تکثیر میشد تکیه داشتند. بنابراین انتخاب، قدیمیترین شکل اصلاح نبات بود (اسلیپر و پولمن[5]، 1387).
اگرچه، گیاهان زراعی در ابتدا به واسطه نتایج جستجوی غیرهدفمند انسان (برای منابع مناسب غذا) رو به تکامل نهادند اما امروزه این امر بیشتر از طریق برنامههای اصلاحی مدبرانه حاصل میشود. در حالیکه تغییرات در فعالیتهای زراعی و مکانیزاسیون کشاورزی، تاثیر چشمگیری بر بهرهوری زراعی داشته اند، بهبود عملکرد اغلب گیاهان به سبب بهبود ژنتیکی آنها بوده است. علیرغم پیشرفتهای حاصله، بهبود بیشتر عملکرد و کیفیت محصولات، به سبب رشد جمعیت، افزایش قیمت نهادههایی چون آب، کود و انرژی و ملاحظات مربوط به اثرات کودها و سموم شیمیایی بر زیست بوم و تغییر سریع صلایق مصرف کنندگان، مورد درخواست مستمر قرار دارد (دارویس و سولار[6]، 1983). با پیشرفت دانش ژنتیک و سایر علوم گیاهی وابسته، اصلاح نباتات به علم تبدیل گردید. اصلاح نباتات بر پایهی تشخیص ژن به عنوان واحد وراثت، روشهای تغییر و تحول ژنی و نقش رفتار ژنتیکی، که امکان برآورد دقیق نتایج حاصل از تغییر و تحول ژنی را میدهد بنیان نهاده شد. ژنها با آثارشان بر روی ظهور قابل مشاهدهی صفات گیاهی نظیر پاکوتاهی یا پابلندی یا رنگ سفید یا صورتی گل شناسایی میشدند. از طریق دگرگردهافشانی مهار شده ترکیبات ژنی ویژهای از صفات مطلوب مختلف به داخل یک رقم گیاهی ادغام میگردید.اخیرا دانش ژنتیک مولکولی برای پیشرفت اصلاح نبات، به سطح بالاتری از تکنیک تجربی ارائه گردیده است. ژنتیک مولکولی در توصیف ساختار شیمیایی اسید دیاکسیریبونوکلئیک (DNA)، مادهای که سازندهی ژن است، مشارکت دارد (اسلیپر و پولمن, 1387).
1-6-چرا گیاهان اصلاح میشوند؟
هدف اصلاح نبات تغییر وراثت گیاهی به روشهایی است که عملکرد گیاهی را بهبود بخشد. بهبود عملکرد گیاهی از راههای بسیاری مورد عمل قرار میگیرد. معمولا اهداف اصلی بهنژادی افزایش عملکرد و کیفیت است اگرچه محصول برداشتی دانه، علوفه، الیاف، میوه، غده، گل و یا سایر اندامهای گیاهی باشد، منشا اصلی غذای مردم جهان میباشند. عملکرد بالاتر محصولات گیاهی تاثیر مهمی در تامین غذای فراوان و سودمندتر شدن کشاورزی و کاهش هزینهی محصولات غذایی برای مصرف کننده بر عهده دارند. بهنژادی برای بهبود کیفیت در غذاهای گیاهی، موجب مغذیتر شدن محصول و افزایش سهولت در تهیه غذا یا کاهش حضور ترکیبات سمی میگردد. افزایش سلامت گیاه بر اثر بهنژادی، که منجر به مقاومت در برابر بیماری و آفت میشود، عملکرد و کیفیت محصول را در محیطی با عملیات زراعی مطلوب افزایش میدهد و مصرف سموم شیمیایی را کاهش میدهد (اسلیپر و پولمن, 1387).
1-7-تنوع ژنتیکی[7]
1-7-1-تنوع ژنتیکی و اهمیت مطالعه آن
تنوع، مبنای همه گزینشهاست. انتخاب ژنوتیپی نیز نیازمند تنوع میباشد. با بالا رفتن تنوع ژنتیکی در یک جامعه حدود انتخاب چه در انتخاب طبیعی و چه بطور مصنوعی وسیعتر میشود. با توجه به رابطه مثبت دربین کمیت تنوع ژنتیکی و مقدار وقوع تغییرات تکاملی در آن رابطه مشابهی نیز در بین کارایی بهبود ژنتیکی اصلاح یک جامعه و تنوع ژنتیکی برای صفت مورد علاقه موجود است (عبدمیشانی و شاهنجاتبوشهری، 1376).
جایگزینی ارقام محلی توسط ارقام جدید و خالص (و تولید وسیع یک رقم برتر) تنوع ژنتیکی را در برنامههای زراعی کاهش داده است. خطری که وجود دارد این است که برای برنامههای اصلاحی آینده ممکن است با روند توسعه صنعتی و کشاورزی فشرده در مناطق تنوع ژنتیکی، منابع ژنتیکی ارزشمند از دست بروند (رنجبر، 1386).
تنوع بین گیاهان یک گونه خاص بر دو نوع است، تنوع بر اثر محیط که گیاه به مقادیر مختلف تنش محیطی واکنش میدهد و با مقایسه گیاهان دو جمعیتی که از لحاظ ژنتیکی یکنواخت هستند، میتوان آنرا مشاهده نمود. تاثیر محیط روی یک گیاه، به نتاج آن منتقل نمیشود و بنابر این نژادهای انتخاب شده واکنش یکسانی به تنشهای محیطی خواهند داشت. دسته دوم تنوع ارثی است، این نوع تنوع، به تنوع موجود در یک جمعیت مخلوط ژنتیکی، که از عوامل ارثی ناشی شده و به نتاج انتقال مییابد، اطلاق میگردد. از آنجا که این نوع تنوع، ناشی از عوامل ارثی است و قابلیت انتقال به نتاج را دارد، لذا در اصلاح نباتات و برنامههای اصلاحی حائز اهمیت است. منشاء تنوع ارثی در گیاهان نوترکیبیهای ژنتیکی، تغییرات در کروموزومها و جهش[8]ها میباشد (محسنیفرد، 1386).
تنوع موجود در یک ژرمپلاسم میتواند، منجر به ارقام بهتر و همچنین استفاده از این تنوع در جهت بهبود خصوصیات رقم زراعی گردد (ارزانی، 1380). طراحی و اجرای یک برنامه اصلاح نباتات برای اصلاح یک صفت کمی، تا حد زیادی به میزان تنوع ژنتیکی ژرمپلاسم بستگی
دارد. مطالعه پلیمورفیسم در میان ژرمپلاسم، فرصت گزینش والدین مناسب جهت تلاقی را فراهم میآورد. انتظار میرود این والدین در تلاقی با هم نتاج برتری تولید کرده و میانگین صفات را در جمعیت بالا ببرند. همچنین بررسی تنوع ژنتیکی و تعیین فاصله ژنتیکی نسبی موجود بین افراد یا جمعیتها در برنامههای اصلاحی اهمیت ویژهای دارد، زیرا سازماندهی ژرمپلاسم و گزینش، بطور موثری انجام میشود. در آغاز یک برنامه اصلاحی، آگاهی از روابط خویشاوندی و فیلوژنی در میان ژنوتیپها تکمیل کننده اطلاعات فنوتیپی، در پیشبرد اصلاحی جمعیتها است. همچنین اطلاع از شباهتهای ژنتیکی در بین ژنوتیپها موجب میشود انتخاب والدین در یک تلاقی، بطور موثرتری انجام پذیرد (نلی[9] و همکاران، 1999).
1-7-2-فرسایش ژنتیکی[10]
از بین رفتن منابع ژنتیکی یا ذخایر توارثی را فرسایش ژنتیکی گویند (فارسی و باقری, 1383). امروزه ذخایر توارثی گیاهی مهمترین، پرارزشترین و حیاتیترین ذخایر منابع طبیعی بشر محسوب میگردند و ارزش مادی و معنوی آنها به هیچ عنوان با سایر ذخایر و منابع طبیعی قابل مقایسه نمیباشد (وجدانی, 1372). در حدود سال 1950 این نظریه قوت گرفت که منابع ژنتیکی طبیعی به سرعت در حال تخریب میباشند و یا به اصطلاح فرسایش ژنتیکی اتفاق میافتد. در حقیقت، فرسایش ژنتیکی در طول دهها سال بر اثر سرعت زیاد در تخریب منابع ژنتیکی تداوم یافته است و اگر با همان سرعت پیش میرفت تا سال 2000 مخازن ژرمپلاسم طبیعی همه نابود شده بودند (اسمال[11]و همکاران، 1995). بنابراین گیاهان با تمام ارزشهای مادی که برای بشر دارند متاسفانه به دلیل سیستمهای دفاعی ضعیف خود تحت تاثیر عوامل فرساینده منابع ژنتیکی متعددی قرار گرفته و به سرعت به زوال و نابودی کشیده میشوند.
از مهمترین عوامل فرساینده منابع ژنتیکی میتوان به سوانح طبیعی مانند سیل، آتشسوزی، چرای بیرویه حیوانات، بهرهبرداری بیرویه بشر از درختان جنگلی، توسعه شهرنشینی و صنعت، توسعه شبکه راههای مختلف و امکانات حمل و نقل، توسعه کشاورزی مدرن و جایگزینی ارقام اصلاح شده به جای ارقام بومی، اثرات سوء استفاده از نهادههای کشاورزی مثل سم و کود و بالاخره اثرات سوء استفاده از ماشینآلات سنگین بر روی بافت خاک و پوشش گیاهی اشاره نمود (وجدانی, 1372).
1-7-3-حفاظت از ذخایر توارثی
ایجاد ارقام برتر از نظر زراعی که به افزایش تولید گندم کمک کردهاند، بدون استفاده از تنوع ژنتیکی امکانپذیر نبوده است. آنچه مسلم است این میباشد که موفقیت آینده متخصصان اصلاح نباتات به حفظ ذخایر ژنتیکی امروز بستگی دارد تا بتوانند از آن در برنامههای آتی اصلاحی خود استفاده کنند. اصلاح نباتات در صورتی شانس موفقیت در برنامههای اصلاحی خود را دارد که امکان انتخاب مواد مناسب و تنوع وجود داشته باشد. از طرفی دیگر عوامل فرساینده ژنتیکی مختلفی باعث حذف و نابودی این ثروت خدادادی و پر ارزش شدهاند، بنابراین سرمایهگذاری برای ایجاد کلکسیونهای گیاهی و بانکهای ژن به منظور حفظ و نگاهداری دائمی ذخایر توارثی گیاهی ضروری است. هدف کلی بانکهای ژن حفظ و نگهداری دائمی ذخایر توارثی گیاهی و فراهم آوردن امکانات بهرهبرداری هر چه بیشتر و مفیدتر آنها و جمع آوری اطلاعات مربوط به بانکهای ژن برای استفاده اصلاح کنندگان نباتات در جهت پیشبرد اهداف تحقیقات کشاورزی میباشد و وظایف آنها را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
مطالعات و بررسیهای اولیه مشتمل بر تنوع ژنتیکی و پراکنش جغرافیایی گونهها
جمع آوری نمونههای بذری و گیاهی از ارقام بومی و خویشاوندان وحشی گیاهان
حفاظت و نگاهداری ذخایر توارثی گیاهی
احیا و ارزیابی منابع ژنتیکی گیاهان جمعآوری شده
ثبت کامپیوتری اطلاعات موجود (فضلآبادی, 1384).
1-7-4-هتروزیس[12]
یک فرد هتروزیگوت که از تلاقی دو والد نامشابه به دست میآید، هیبریدی است که معمولا رشد زیاد و هیکل قوی دارد. این رشد عالی تحت عنوان هتروزیس بیان می شود. بنابراین هتروزیس پدیدهای است که هیبرید دو والد نامشابه حداقل نسبت به میانگین والدین، جثه و بنیه بهتری نشان میدهد. هتروزیس پدیدهای است معمول در گونههای دگربارور، و در بعضی از گیاهان خودبارور هم گزارش شده است. کلمه هتروزیس یک کلمه یونانی است که از دو کلمه Heteros به معنی اختلاف و Osis به معنی حالت گرفته شده است. هتروزیس دقیقا عکس پدیدهی پسروی یا انحطاط ناشی از خویشآمیزی است که غالبا در گیاهان دگر بارور مشاهده میشود (فارسی و باقری, 1383).
در زمان انتخاب روش اصلاحی سطح و میزان هتروزیس موجود برای یک صفت بایستی مد نظر قرار گیرد. هتروزیس ابتدا به صورت موفقیتآمیز در ذرت استفاده شد، اما اکنون در بسیاری از گیاهان دگربارور و خودبارور از پدیده هتروزیس و تولید بذر هیبرید استفاده میشود. در تهیه هیبریدهای برتر هرچه دو لاین والدینی از نظر ژنتیکی از هم دورتر باشند، میزان هتروزیس درF1 بیشتر است، بنابراین میتوان لاینهای مورد بررسی را به گروههای نامشابه مورد اعتمادی تقسیم کرد و در نتیجه از تعداد تلاقیهایی که باید انجام و بررسی شوند به طور چشمگیری کاسته میشود (نبیپور و همکاران، 1386). همچنین با توجه به اینکه آفتابگردان دورگ عملکرد بیشتری از لاینهای اینبرد دارد، لزوم تعیین تنوع ژنتیکی در این گیاه از اهمیت ویژهای برخوردار است و استفاده از روشهای جدید ارزیابی ژنتیکی به منظور انتخاب والدین دورگ و تعیین میزان قرابت ارقام ضروری میباشد (غفاریپور و همکاران، 1384).
اصلاح نباتات، بعنوان فرآیند مورد استفاده در طی قرنها، به میزان زیادی به گزینش صفات مطلوب بستگی دارد. این گزینشها اغلب شامل چرخههای متعدد اصلاحی به منظور انتقال خصوصیات مطلوب زراعی و کیفی از والدین متفاوت به یک ژنوتیپ منفرد میباشند. پیشرفتهای جدید در بیوتکنولوژی منجربه توسعه ابزارهای بدیعی که نوید بخش اصلاح نباتات سریعتر و دقیقتر میباشند شده است. در این میان، مارکرهای مولکولی نوید بخشترین ابزارها هستند. مارکرهای مولکولی قطعاتی از DNA گیاه هستند که اصلاحگران برای تشخیص حضور و یا عدم حضور آللهای مورد علاقه در گیاهان مورد آزمایش بکار میبرند و بنابراین از آنها بعنوان ابزارهای گزینش بهره میبرند. گزینش گیاهان مطلوب برپایه مارکرهای متصله را در اصطلاح گزینش به کمک مارکر مینامند. با استفاده از مارکرهای مولکولی، اصلاحگران میتوانند روشهای گزینش بر پایه فنوتیپ که شامل گیاهان در حال رشد تا گیاهان بالغ است را کوتاهتر ساخته و خصوصیات فیزیکی آنها را به منظور آگاهی از ساختار بنیادین ژنتیکی آنها مورد بررسی دقیق قرار دهند) انشری[13] و همکاران، 2004).
1-8-نشانگرهای مولکولی[14]
مفهوم نشانگر ژنتیکی[15] موضوع جدیدی نمیباشد .در قرن نوزدهم، گرگور مندل نشانگرهای ژنتیکی مبتنی بر فنوتیپ را در ازمایشهای خود به کار برد. پس از آن نشانگر ژنتیکی مبتنی بر فنوتیپ برای مگس سرکه[16] منجر به پیدایش نظریه پیوستگی ژنی شد. این مفهوم زمانی تحقق مییابد که مکانهای ژنتیکی نزدیک به هم، همزمان و با هم به ارث برده میشوند (موندینی[17] و همکاران، 2009).
هر گونه نشانه، علامت و یا صفت بیان کننده یک خصوصیت خاص را به شرط وراثتی بودن آن میتوان نشانگر[18] نامید. انواع مختلفی از نشانگرها در عرصه علوم ژنتیک، ردهبندی و به نژادی به کار رفته است. اصول کاربرد همه آنها تفاوت چندانی ندارد، ولی هر کدام دارای معایب ومزایا خاص خود هستند و البته تمام آنها به نوبه خود ارزشمند میباشد. یک نشانگر حداقل باید دو ویژگی کلی داشته باشد: (الف) در بین افراد جامعه متفاوت باشد و به عبارتی چند شکلی[19] کافی داشته باشد (ب) منشاء ژنتیکی داشته باشد و کمتر تحت تاثیر شرایط محیطی قرار گیرد (میردریکوند و همکاران، 1383).
١-١-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بقولات از متنوعترین تیرههای گیاهی جدا گلبرگ بوده که بعد از تیره کاسنی و ثعلب در رده نهاندانگان قرار دارند. این تیره مشتمل بر حدود ٧٥٠ جنس و ٢٠٠٠ گونه میباشد (هیکی و کینگ، ١٩٩٧). از ویژگیهای مشترک تیره بقولات میتوان به وجود تخمدان یک برچه و آزاد، که پس از رسیدن تشکیل میوهای بنام لگوم یا غلاف (نیام) را میدهد، اشاره کرد (مجنون حسینی، ١٣٨٧).
حبوبات دانههای خوراکی هستند که به خانواده بقولات تعلق دارند (اسدیچالشتری و همکاران، ١٣٨٥). حبوبات بعد از غلات مهمترین منبع غذایی بشر به حساب میآید. پروتئین حبوبات در جوامع بشری به خصوص اقشار کم درآمد نقش مهمی در تغذیه ایفا میکند تا به آن حد که به گوشت فقرا معروف شده است (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥). گیاهان خانواده لگومینوزه، در دوران کرتاسه پیدا شدهاند و به شرایط مرطوب آن زمان، که مشابه شرایط گرم و مرطوب امروزی است، سازگار شدند. بطور کلی اکثر گیاهان خانواده لگومینوزه به مناطق گرم سازگار شدهاند. ولی یکی از زیرخانوادههای آن، یعنی پروانهآساها، دارای انعطاف زیادی بوده و به مناطق معتدل و سرد معتدله سازگار شدهاند (کوچکی، ١٣٨٨). این گیاهان منبع مهم ویتامینهایی مانند ریبوفلاوین، ویتامین ب و کاروتن میباشند و از لحاظ اسیدهای آمینه ضروری مخصوصا لیزین که کمبود آن در غلات وجود دارد غنی هستند (سینگ و همکاران، ١٩٨٢). طبق مطالعات انجام شده ترکیب مناسبی از پروتئین حبوبات با غلات میتواند سوء تغذیه و کمبود اسیدهای آمینه را برطرف کند. در کشورهای در حال توسعه تقریبا یک چهارم نیاز پروتئینی توسط حبوبات تامین میشود و عدس با دارا بودن حدود ٢٨ درصد نقش مهمی را در تغذیه مردم ایفا میکند (پارسا و همکاران، ١٣٨٤). در میان گیاهان مناطق خشک و نیمه خشک، عدس از جمله گیاهانی است که غالبا در اراضی حاشیهای و در خاکهای نه چندان حاصلخیز کشت میشود. این گیاه همچنین قادر است که از طریق تثبیت نیتروژن موجب بهبود حاصلخیزی خاک شود (استاویر و همکاران، ٢٠٠٣). مهمترین قاره تولید کننده عدس آسیاست که ٦٨ درصد کل تولید جهان را در اختیار دارد (توکلی، ١٣٨٢). معمولا گونههای عدس را به دو گروه اصلی تقسیم میکنند (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥) :
١-میکرواسپرما : با بذرهای ریز گرد به قطر ٢ تا ٦ میلیمتر که رنگ پوسته بذر آن از زرد کمرنگ تا سیاه متغیر است.
٢-ماکرواسپرما : در این گروه بذرهای بزرگتر و پهنتر هستند و رنگ پوسته بذر سبز کمرنگ است. این گروه از گیاهان دارای غلافها و برگچههای بزرگتری نسبت به گروه قبلی هستند. بطور کلی گیاهان میکرواسپرما قدیمیتر بوده و گیاهان ماکرواسپرما از میان آنها انتخاب شدهاند.
عدس نسبت به سایر حبوبات دارای مدت پخت کوتاهتری است و راحتتر هضم میگردد (وب و هوتین، ١٣٧٦). عدس در رفع یبوست و اختلالات رودهای مفید است، همچنین در جلوگیری از سکته نیزموثر میباشد. مرهم خمیر عدس جهت التیام زخمهای باقی مانده از آبله در طب سنتی توصیه شده است (مجنون حسینی، ١٣٨٧). مقدار پروتئین عدس با باقلا برابر و از نخود بیشتر است. عدس سرشار از آهن است و همچون باقلا و نخود منبع خوبی برای تیامین و نیاسین بوده، اما از نظر ویتامین B و کاروتن نسبتا فقیر است (نامدار و همکاران، ١٣٧٤). اگرچه عدس اساسا در تغذیه انسان استفاده میشود ولی از آن در تغذیه حیوانات به ویژه ماکیان نیز استفاده میگردد. کاه و دیوارههای غلاف و بقایای ناشی از کوبیدن آن از ارزش تغذیهای زیادی برای دام برخوردارند (وب و هوتین، ١٣٧٦).
عدس یکی از قدیمیترین گیاهان زراعی است که منشاء آن خاکهای حاصلخیز خاور نزدیک میباشد. قدمت این گیاه به شروع کشاورزی باز میگردد. در مقبره فراعنه مصر آثار خمیری محتوی عدس پخته بدست آمده است. نویسندگان یونانی در آثار خود به نام عدس اشاره داشتهاند و به نظر میرسد که این گیاه به عنوان هدیهای برای خدایان مورد استفاده قرار میگرفته است. رومیان نیز ارزش زیادی برای عدس قائل بودهاند بهطوری که آن را از مصر وارد میکردهاند (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥). نام عدس در کتابهای مقدس دینی نظیر انجیل و قرآن ذکر شده است. در قرآن (سوره بقره) عدس یکی از محصولات زمینی بوده
که یهودیان از موسی(ع) خواستند که از خداوند برایشان درخواست نماید (وب و هوتین، ١٣٧٦). یکی از قدیمیترین آثار گیاهان خوراکی بقایای عدس است که مربوط به ٧٥٠٠ تا ٨٥٠٠ سال قبل از میلاد مسیح میباشد (پارسا و باقری، ١٣٨٧).
به نظر میرسد که عدس در منطقهای بین جنوبغربی ترکیه و ترکمنستان از نژادهای وحشی خود اهلی شده است و به سمت نیل، یونان، اروپای مرکزی و متعاقب آن به سمت دانوب گسترش یافته باشد. بر اساس نظریههای موجود عدس به دلیل نیازهای متفاوت اکولوژیکی موجود در گونههای وحشی، پراکنش متفاوتی داشته و به مناطقی با شرایط مدیترانهای و همچنین در نواحی کوهپایهای جنوبغربی آسیا
سازگار شده است (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥).
اصلاح کنندگان نباتات که در جهت دستیابی به تنوع ژنتیکی موجود در کلکسیون ژرمپلاسم فعالیت میکنند، نیاز به داشتن اطلاعاتی در مورد میزان تنوع دارند. عملیات اصلاحی در عدس در مقایسه با سایر محصولات مهم زراعی از قدمت کمتری برخوردار است و فعالیت نسبتا جدیدی است. بهبود در عدس عمدتا بر اساس معرفی مواد انتخاب شده برای سازگاری به نواحی خاصی بوده است. در نتیجه بیشتر ارقام مورد استفاده امروزی بر اثر انتخاب در جمعیتهای نامتجانس بدست آمده و از عملیات هیبریداسیون استفاده نشده است. پیشرفت با استفاده از این روش محدود به تنوع موجود در این تودهها و پیشرفتهای اصلاحی بعدی بستگی به هیبریداسیون و انتخاب خواهد داشت. کلکسیونهایی برای حفاظت از ژرمپلاسم عدس در آمریکا، هندوستان و سوریه ایجاد شده و از این نظر که تنوع ژنتیکی مورد نیاز برنامههای اصلاحی هیبریداسیون را فراهم میکند ارزشمند است.
با استفاده از روشهای انتخاب تودهای والدین خالص در داخل ژرمپلاسم یا نژادهای بومی میتوان به سهولت و سرعت به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافت. این روشها میتوانند در کوتاه مدت نیاز به واریتههای اصلاح شده و همچنین مواد ژنتیکی یکنواخت مورد نیاز در برنامههای هیبریداسیون را فراهم کنند.
انتخاب تودهای دو نوع گزینش را دربر میگیرد :
١-حذف تیپهای نامطلوب از یک مخلوط یا جمعیتهای متنوع و برداشت گیاهان باقیمانده به صورت مخلوط.
٢-شناسایی تیپهای برتر در جمعیت از طریق علامتگذاری و یا هر روش دیگر و برداشت آنها به صورت مخلوط، نتیجه نهایی این دو روش کاهش فراوانی ژنوتیپهای نامطلوب و افزایش فراوانی ژنوتیپهای مطلوب خواهد بود.
انتخاب تودهای ممکن است در هر نوع از منبع ژنتیکی (مثل نژادهای بومی، جمعیتهای هیبرید) که دارای تغییرات ژنتیکی کافی باشد و موفقیت را تضمین کند انجام شود (وب و هوتین، ١٣٧٦).
از آنجا که تنوع، اساس هر برنامه اصلاحی است، به طوری که موفقیت یک برنامه اصلاحی به طبیعت و یا حجم و تنوع موجود در مواد ژنتیکی بستگی دارد. وجود حداکثر تنوع، بزرگترین شانس برای نائل شدن به موفقیت در گزینش محسوب میشود (میشرا و همکاران، ٢٠٠٧). با توجه به این که ایران یکی از مراکز تنوع عدس در جهان بوده و حتی پراکندگی دو گونه وحشی آن (Lens cyanea و Lens orientalis) نیز گزارش شده است (آقایی و همکاران، ١٣٨٣)، انتظار میرود تنوع زیادی در میان تودههای بومی این محصول یافت شود. تنوع ژنتیکی بین و داخل جمعیتهای گونههای گیاهی، یکی از موارد اصلی مورد مطالعه بهنژادگران و متخصصان ژنتیک میباشد (هایوارد و بریز، ١٩٩٣). مور و کولینز دریافتند که توجه به ژرمپلاسم گیاهان در طول نگهداری آنها، جهت پیشبینی پتانسیل ژنتیکی و استفاده از آن در برنامههای اصلاحی ضرووری است (مور و کولینز، ١٩٩٣). در استان خراسان شمالی عدس با سطح کشت ٢١٣١٢ هکتار که ٢٠٩٠٠ هکتار آن دیم میباشد و با مقدار تولید ٨٣٦٣ تن بیشترین تولید و سطح کشت در بین سایر حبوبات را به خود اختصاص داده است که این مطلب خود بیان کننده جایگاه ویژه این محصول در استان میباشد. با توجه به اهمیت گیاه عدس، انجام اقدامات اصلاحی در آن امری بسیار مهم میباشد.
١-٢-پرسش تحقیق
آیا امکان بررسی تنوع ژنتیکی تودههای بومی عدس استان خراسان شمالی با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR وجود دارد؟
آیا در بین تودههای مورد بررسی تنوع ژنتیکی وجود دارد؟
١-٣-اهداف تحقیق
ارزیابی امکان استفاده از نشانگر مولکولی ISSR در بررسی تنوع ژنتیکی عدس
بررسی تنوع ژنتیکی تودههای عدس مورد بررسی با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR
تعیین میزان فاصله ژنتیکی بین تودههای مورد بررسی و استفاده از اطلاعات به دست آمده در مراکز تحقیقاتی
١-٤-فرضیهها:
تنوع ژنتیکی بین تودههای بومی عدس استان خراسان شمالی وجود دارد.
برای تشخیص تنوع ژنتیکی عدس، میتوان از نشانگرهای مولکولی استفاده کرد.
روش ISSR روش مناسبی برای بررسی تنوع ژنتیکی است.
١-٥-هنر و دانش اصلاح نباتات
هنر اصلاح نبات به مهارت اصلاح کننده در مشاهده و تشخیص خصوصیات اقتصادی، محیطی، تغذیهای یا ارثی وابسته است. قبل از اینکه اصلاح کنندگان، آگاهی و دانش کنونی را کسب نمایند، به طور عمده به مهارت و داوری خود در انتخاب گیاهان جدیدی که به طریق بذر یا رویشی تکثیر میشد تکیه داشتند. بنابراین انتخاب، قدیمی ترین شکل اصلاح نبات بود (اسلیپر و پولمن، ١٣٨٧).
اگرچه، گیاهان زراعی در ابتدا به واسطه نتایج جستجوی غیرهدفمند انسان (برای منابع مناسب غذا) رو به تکامل نهادند اما امروزه این امر بیشتر از طریق برنامه های اصلاحی مدبرانه حاصل می شود. در حالیکه تغییرات در فعالیتهای زراعی و مکانیزاسیون کشاورزی، تاثیر چشمگیری بر بهرهوری زراعی داشته اند، بهبود عملکرد اغلب گیاهان به سبب بهبود ژنتیکی آنها بوده است. علیرغم پیشرفتهای حاصله، بهبود بیشتر عملکرد و کیفیت محصولات، به سبب رشد جمعیت، افزایش قیمت نهادههایی چون آب، کود و انرژی و ملاحظات مربوط به اثرات کودها و سموم شیمیایی بر زیستبوم و تغییر سریع سلایق مصرف کنندگان، مورد درخواست مستمر قرار دارد (دروسی و سالر،١٩٨٣؛ بکمن و سولر، ١٩٩٤). با پیشرفت دانش ژنتیک و سایر علوم گیاهی وابسته، اصلاح نباتات به علم تبدیل گردید. اصلاح نباتات بر پایهی تشخیص ژن به عنوان واحد وراثت، روشهای تغییر و تحول ژنی و نقش رفتار ژنتیکی، که امکان برآورد دقیق نتایج حاصل از تغییر و تحول ژنی را میدهد بنیان نهاده شد. ژنها با آثارشان بر روی ظهور قابل مشاهدهی صفات گیاهی نظیر پاکوتاهی یا پا بلندی یا رنگ سفید یا صورتی گل شناسایی میشدند. از طریق دگرگردهافشانی مهار شده ترکیبات ژنی ویژهای از صفات مطلوب مختلف به داخل یک رقم گیاهی ادغام میگردید. اخیرا دانش ژنتیک مولکولی برای پیشرفت اصلاح نبات، به سطح بالاتری از تکنیک تجربی ارائه گردیده است. ژنتیک مولکولی در توصیف ساختار شیمیایی DNA، مادهای که سازندهی ژن است، مشارکت دارد (اسلیپر وپولمن, ١٣٨٧).
١-٦-چرا گیاهان اصلاح میشوند؟
هدف اصلاح نبات تغییر وراثت گیاهی به روشهایی است که عملکرد گیاهی را بهبود بخشد. بهبود عملکرد گیاهی از راههای بسیاری مورد عمل قرار میگیرد. معمولا اهداف اصلی بهنژادی افزایش عملکرد و کیفیت است اگرچه محصول برداشتی دانه، علوفه، الیاف، میوه، غده، گل و یا سایر اندامهای گیاهی باشد، منشا اصلی غذای مردم جهان میباشند. عملکرد بالاتر محصولات گیاهی تاثیر مهمی در تامین غذای فراوان و سودمندتر شدن کشاورزی و کاهش هزینهی محصولات غذایی برای مصرف کننده بر عهده دارند. بهنژادی برای بهبود کیفیت در غذاهای گیاهی، موجب مغذیتر شدن محصول و افزایش سهولت در تهیه غذا یا کاهش حضور ترکیبات سمی میگردد. افزایش سلامت گیاه بر اثر بهنژادی، که منجر به مقاومت در برابر بیماری و آفت میشود، عملکرد و کیفیت محصول را در محیطی با عملیات زراعی مطلوب افزایش میدهد و مصرف سموم شیمیایی را کاهش میدهد (اسلیپر و پولمن, ١٣٨٧).
: دیابت و تاریخچهی دیابت
دیابت در نتیجهی عدم تولید انسولین در بدن و یا عدم عملكرد صحیح انسولین در بدن بروز میكند.
به طور كلی دیابت نوعی وضعیت مزمن است كه با افزایش غیر طبیعی قند خون یا گلوكز در خون در ارتباط است. انسولین كه توسط غدهی پانكراس ترشح میشود موجب كاهش میزان قند خون میشود. فقدان یا ناكافی بودن تولید انسولین موجب بروز دیابت میشود.
دو نوع دیابت وجود دارد كه نوع اول وابسته به انسولین و نوع دوم غیر وابسته به انسولین نامیده میگویند؛ علائم دیابت شامل افزایش خروجی ادرار، تشنگی، گرسنگی و نیز خستگی میباشد؛ دیابت با انجام تست قند خون تشخیص داده میشود. مهمترین مشكلات این بیماری هم شامل دیابت حاد و هم مزمن میشود.
ـ دیابت حاد : میزان قند خون به مقدار خطرناكی بالا میرود. ممكن است در اثر مصرف دارو (انسولین) قند خون به میزان غیر طبیعی كاهش یابد.
ـ دیابت مزمن : با افزایش قند خون در زمانهای طولانی گرفتگی رگهای خونی (كوچك و بزرگ) به وجود میآید؛ كه باعث آسیب چشم، كلیه، قلب و اعصاب میشود.
درمان دیابت بستگی به نوع و شدت آن دارد. دیابت نوع I با مصرف انسولین، ورزش و رژیم غذایی مخصوص افراد دیابتی درمان میشود(طهوری زهرا؛ بیگدلی فاطمه ،1391 دیابت(مرض قند ) چاپ اول ، ناشر آسمان علم ).
دیابت نوع II ابتدا با كاهش وزن، رژیم غذایی مخصوص افراد دیابتی و ورزش درمان میشود. در صورتی كه این اقدامات قادر به كنترل میزان بالای قند خون نباشد از داروهای خوراكی استفاده میشود. چنانچه داروهای خوراكی نیز بیتأثیر باشد مصرف انسولین مورد توجه قرار میگیرد.
دیابت چیست؟
دیابت ملیتوس (Mellitus diabet)
) گروهی از بیماریهای متابولیكی هستند كه ویژگی آنها میزان بالای قند خون میباشد كه علت بروز آنها نقص در ترشح انسولین یا
عملكرد آن یا هر دو میباشد. این بیماری را یونانیان نامگذاری كردند. دیابت در زبان یونانی به معنای تخلیه كردن است كه در اینجا افزایش ترشح ادرار را منعكس میكند و ملیتوس به معنای شیرین همچون عسل و در اینجا نشانهی گلوكز موجود در ادرار است.
ملیتوس دیابت، كه معمولاً دیابت نامیده میشود در گذشته ابتدا به عنوان نوعی بیماری كه علائم آن ادرار شیرین و كاهش شدید تودهی ماهیچهای بود شناخته شد. افزایش میزان قند خون باعث نفوذ گلوكز به داخل ادرار میشود، به همین دلیل آن را در اصطلاح ادرار شیرین مینامند
میزان گلوكز به طور طبیعی تحت كنترل شدید انسولین قرار دارد، كه نوعی هورمون است كه توسط غدهی لوزالمعده تولید میشود. انسولین موجب كاهش میزان قند خون میباشد.
هنگامی كه میزان قند خون بالا میرود مثلاً بعد از صرف غذا انسولین از لوزالمعده ترشح میشود تا سطح گلوكز خون را به میزان طبیعی نگاه دارد، در بیماران مبتلا به دیابت فقدان یا تولید ناكافی انسولین موجب افزایش میزان قند خون میشود. دیابت نوعی بیماری مزمن است؛ به این معنا كه هر چند میتوان آن را كنترل نمود اما تا پایان عمر باقی میماند.
دیابت قندی، بیماری نسبتاً شایعی است كه حاصل كمبود ترشح یا عملكرد انسولین میباشد( کاتولوگ دیابت بریتانیا ؛ مارس 2009 ، هایپوگلدسیما ، اطلاعات دیابت ).
دیابت چه تأثیراتی روی فرد بیمار میگذارد؟
ممكن است دیابت به زمان باعث نابینایی، نارسایی كلیوی و آسیب به اعصاب گردد. این آسیبها در نتیجهی صدمه به رگهای كوچك ایجاد میشود كه به آن بیماری مویرگی گفته میشود. همچنین دیابت عامل مهمی در تسریع سختی و تنگی عروق (آتریواسکلروزیس) میباشد كه منجر به سكته، انسداد شریان قلب و سایر بیماریهای مربوط به رگهای بزرگ خونی میشود.
عوارض مزمن دیابت را میتوان به سه گروه عمده تقسیم نمود:
ـ عوارض عروق موئین: ابتدا در عروق موئین بیشتر در چشم و كلیه تظاهر میكنند. حدود 80 تا 90 درصد بیماران دیابتی بعد از 25 سال به رتینوپاتی و 40 درصد آنها به نفروپاتی مبتلا خواهند شد() کاتولوگ دیابت بریتانیا ؛ مارس 2009 ، بیماریهای قلبی و عروقی ، اطلاعات دیابت ).
چشم : تظاهرات ابتلاء چشم در دیابت عبارتند از: اختلال زودگذر بینایی (عیب انكسار + كاتاراكت).
تاری دید، معمولاً عارضهی خوشخیمی است كه از تغییر سریع اسموز عدسی چشم ناشی میشود. این مشكل پیش دیابتیكهای تیپ I كه برای آنها درمان با انسولین شروع میشود بیشتر گزارش شده است.
كاتاراكت: در بررسی چشم ایجاد اشكال میكند.
رتینوپاتی: با پیدایش عروق جدید باعث خونریزی و كوری میشود( عبدالله نژاد؛ گل ع، 1388 ، اثر سیر بر آسیب بیضه موشهای دیابتی شده صحرایی نر مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران شماره 4 ).
كلیه:
كلیه به یكی از دلایل زیر در دیابت دچار مشكل میشود:
آرترواسكروز ـ نفروپاتی ـ افزایش فشار خون ـ آتونی مثانه ـ نكروز پاپیلر كلسیم ـ پیلونفریت و عفونتهای اداری (رجبیان رضا ؛ 1370 دیابت ، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد).
چگونگی افزایش ادرار:
مرحله اول: هیپوتروفی و پركاری كلیه
در زمان تشخیص دیابت وابسته به انسولین معمولاً اندازه كلیهها و فیلتراسیون گلومرولی (Glomerol Filtreation Rate) اضافه شده است. این مرحله با تنظیم دقیق قند خون قابل برگشت میباشد.
مرحله دوم: افزایش غشای پایه در كپسول بومن
دو تا سه سال پس از تشخیص دیابت غشای پایه در كپسول بومن به طور قابل ملاحظهای افزایش مییابد. حجم مزانشیم گلومرولی هم افزایش مییابد. مواد پروتئینی، IgG ، فیبرین و محصولات دگراداسیون پلاكتی عمده رسوبات را تشكیل میدهند.
در این مرحله فیلتراسیون گلومرولی هنوز بالاست و آلبومین اوری وجود ندارد. باید توجه داشت كه ضخامت غشای پایه نشانه پروتئین اوری نمیباشد.
مرحله سوم: در بیماران مبتلا به دیابت وابسته به انسولین بعد از 10 تا 15 سال آلبومین اوری قابل تشخیص (میكروآلبومین اوری یعنی روزانه 3/0 تا 35/0 گرم) است. فیلتراسیون گلومرولی ممكن است طبیعی یا هنوز كمی بالا باشد.
دریای خزر بعنوان دریاچه- دریا، در حقیقت منبع آبی منحصر بفردی است که با اقانوس ارتباط ندارد. لیکن کم و بیش تمامی خصائص دریاها را در خود حفظ نموده است و یکی از عظیم ترین و در عین حال غنی ترین دریاچه های جهان بشمار می رود. نگاهی گذرا به وجود سرشار آبزیان در دریای خزر نشان می دهد که در این دریا حدود 76 گونه و 47 زیر گونه ماهی وجود دارد (کازانچف،1981).دریای خزر نخستین دریاچه جهان است که گله های عظیم ماهیان خاویاری را در خود حفظ نموده است و 90 درصد صید جهانی ماهیان خاویاری در این دریاچه صورت می گیرد (اصلان پرویز، 1369).منابع زنده دریا، منابعی فنا ناپذیر و در عین حال تجدید شونده محسوب می شوند، تفاوت ابزیان بعنوان یک منبع طبیعی با سایر انواع منابع طبیعی چون معادن در این است که آبزیان قابلیت تجدید شوندگی دارند و علی رغم این خصوصیت ممتاز، چنانچه بطور اصولی مورد بهره برداری قرار نگیرند از بین خواهند رفت، از این رو برنامه ریزی به منظور بهره برداری در بهترین زمان ممکن هدف اول مدیریت منابع خواهد بود. ماهیان دریای خزر عمدتا مهاجر و یا نیمه مهاجر هستند و در صورت فقدان مقررات لازم الاجرا که بتواند حیات آبزیان را تضمین نماید، انتظار کاهش و در نهایت انقراض ذخایر در دریای خزر بیهوده نیست. برای مثال صید سوف که در دهه 1940 به بیش از 34 هزار تن می رسید اکنون بندرت صید می شود یا شگ ماهیان که در دهه 1960، بیش از 160 تن از صید دریای خزر را تشکیل می داد، در سال 1970 تنها 1000 تن از کل صید بوده است (اصلان پرویز،1370).خلیج گرگان بین عرض جغرافیایی 45،37،36 و طول جغرافیایی 54،5،53 واقع شده است. مساحت کلی آن 400 کیلومتر مربع می باشد شکل آن سه گوش بوده و طول آن حدود 60 کیلومتر و بیشترین پهنای آن 12 کیلومتر است. خلیج از شرق به غرب کشیده شده و راس آن در غرب قرار داشته و حاشیه باریک و دراز میانکاله آن را جدا می سازد. بیشترین عمق آن در حوالی جنوب شرقی و 5 متر و کمترین آن در ناحیه غربی در حدود 1 متر می باشد. اتصال خلیج با دریا در گذشته به وسیله 4 کانال متشکل از 3 جزیره آشوراده و شبه جزیره میانکاله بوده است ولی امروزه تنها یک کانال در بین بندرترکمن و راس شبه جزیره یعنی همان جزیره کوچک آشوراده قرار دارد بقیه کانال های مزبور به دلیل پاییئ آمدن سطح آب دریا خشک گردیده و جزایر آشوراده به شبه جزیره میانکاله متصل گردیده اند و دیگر جزیره ای وجود ندارد. دهانه خلیج باریک و اندازه آن 700 متر است که در جهت شرق با دریا در ارتباط است.تاکنون 32 گونه ماهی در خلیج گرگان شناسایی شده است این گونه ها به 11 خانواده و 25 جنس متعلق می باشند. خانواده کپور ماهیان با 9 جنس و 10 گونه متنوع ترین خانواده است. تحقیقات محدودی در زمینه ماهیان خلیج صورت گرفته است ارتباط خلیج گرگان با دریای خزر سبب گردید که بسیاری از گونه های دریایی به این منطقه وارد شوند در نتیجه شناخت و مطالعه گونه های آبزیان آن ضرورت پیدا می کند. و با توجه به اهمیت ماهیان این خلیج برای ساحل نشینان بر آن شدیم تا در این تحقیق به بررسی و شناسایی ماهیان این خلیج بپردازیم.
1-1-مشخصات جغرافیایی دریای خزر
دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان در شمال ایران و جنوب روسیه بین عرضهای جغرافیائی مذکور در ذیل واقع شده است. عرض شمال 33 و 36 (جنوبی ترین نقطه) تا 7 و 47 (شمالی ترین نقطه) و طول شرقی 43 و 46 (غربی ترین نقطه) تا 50 و 54 (شرقی ترین نقطه) (بریمانی،1355)
1-1-1-آب و هوای دریای خزر
آب و هوای دریای خزر دارای تغییراتی می باشد، در قسمت شمالی و سواحل آن در زمستان هوا بسیار سرد تا 38 درجه زیر صفر می رسد و قشر نسبتا کلفتی از یخ، آبهای حاشیه ساحلی و دلتاهای ولگا و اورال را می پوشاند. اما در جنوب به عکس شمال برف و سرمای شدید نادر است. کرانه های شمال و شرق دریا آب و هوای خشکی دارند میزان بارندگی سالانه در این قسمت بین 200-100 میلیمتر است. متوسط درجه حرارت در دی ماه بین هفت تا ده درجه زیر صفر می باشد و در تابستان گرم می شود. متوسط درجه حرارت در تیرماه 26-25 درجه می رسد و نمونه کاملی از آب و هوای بری در این قسمت حاکم است. در قسمت میانی دریا اعم از سواحل و اعماق، متوسط درجه حرارت در دیماه از پنج درجه زیر صفر تا پنج درجه بالای صفر است و درجه متوسط حرارت در تیرماه بین 26-25 درجه می باشد. میزان بارندگی سالانه در شرق و قسمت میانه دریا از 100 تا 140 میلیمتر است و نقطه مقابل آن در غرب تا 2000 میلیمتر بارندگی دارد. در کرانه های جنوبی دریای خزر دو نوع آب و هوا تشخیص داده شده است آب و هوای گرم و مرطوب در باختر و جنوب باختری که درجه حرارت متعادل و ریزش بارانهای بهاری و پائیزی از خصائص این نوع آب و هوا است و آب و هوای مدیترانه ای که در بخش خاوری کرانه های جنوبی دریای خزر وجود دارد. میزان بارندگی سالانه در بخش جنوبی دریای خزر از غرب به شرق متغیر است بطوریکه هر قدر از غرب به طرف شرق حرکت کنیم مقدار آن کاهش می یابد (بریمانی،1355).
1-1-2- ماهیان دریای خزر
در دریای خزر 120 گونه و زیر گونه مختلف ماهیان شناسایی شده است (کاسیموف و رحیموف، 1993). با ارزشترین آنها عبارتند از: فیل ماهی، تاسماهی، ازون برون، شیپ، ماهی آزاد، ماهی سفید، سوف، ماش، کلمه، شگ ماهی و غیره می باشد. اجتماع بزرگ ماهیان دریای خزر از نظر تعداد گونه و زیر گونه شامل : شگ ماهیان 18 گونه و زیر گونه کپور ماهیان 23 گونه و زیر گونه گاو ماهیان 36 گونه و زیر گونه می شود که در مجموع 77 درصد کل ماهیها را تشکیل می دهد. در بین ماهیان حوزه دریای خزر فقط شگ ماهیان و گاو ماهیان دریائی محسوب می شوند زیرا کپور ماهیان در خلیج ها و تالاب ها زندگی و تغذیه می کنند. بخش قابل توجه ایکتیوفان دریای خزر را ماهیان نوع
آب شیرین تشکیل می دهند و به آنها انواع تاسماهیان کپورماهیان اردک ماهی اسبله سوف ماهیان و….مربوط می شوند(کازانچف، 1981). ماهیان دریائی عموما در بخش میانی و جنوبی دریای خزر تغذیه می کنند غذای آنها را دتریت ،زئوپلانکتونها و نکتوبنتوزها تشکیل دهند. لیکن بعضی اوقات شگ ماهیان تا عمق 100 متری کیلکاها تا عمق 200 متری و گاوماهیان تا 600 متری نیز پائین می روند. صید ماهی در دریای خزر طی سالهای 1932 تا 1991 بطو متوسط از 797/323 تا961 /528 هزار تن بوده است(کاسیموف ،1994).
1-1-3-ماهیان حوضه جنوبی دریای خزر
حوضه جنوبی دریای خزر با داشتن بیش از 98 گونه ماهی از 18 خانواده یکی از متنوع ترین زیستگاههای آبی به لحاظ داشتن تعداد گونه ماهی در کشور ایران می باشد محدوده جغرافیائی این حوضه شامل رودخانه ها تالابها و سواحل جنوبی دریای خزر از ناحیه شمال شرق تا ناحیه شمال غرب ایران می باشد. در این ناحیه طبق اخرین بررسیهای انجام شده تا کنون 98 گونه ماهی شناسائی گردیده که متعلق به 18 خانواده و 58 جنس می باشد . در این میان 7/33 درصد از گونه ها (24 جنس و 33 گونه) متعلق به خانواده کپور ماهیان و 4/21 درصد گونه ها (9 جنس و 21 گونه) متعلق به خانواده گاوماهیان می باشد. نه خانواده (دهان گردان، مارماهیان مهاجر، اردک ماهیان، اسبله، ماهیان گادیده، شیشه ماهیان، سوزن ماهیان ،کفشک ماهیان ،گامبوزیا ماهیان) هر یک دارای یک جنس و یک گونه می باشند. خانواده سگ ماهیان جویباری شامل سه جنس و ده گونه اند خانواده تاسماهیان شامل دو جنس و پنج گونه خانواده شگ ماهیان دو جنس و هشت گونه خانواده آزادماهیان سه جنس و چهار گونه خانواده ماهیان سه خاره شامل سه جنس و دو گونه و خانواده سوف ماهیان و کفال ماهیان هر یک دارای دو جنس و سه گونه می باشد 35 گونه ماهی مهاجر (از دریا به رودخانه)،49 گونه ساکن در آب شیرین (رودخانه ها و تالابها) و 14 گونه نیز ساکن در آب لب شور می باشند(عبدلی، 1371). بر اساس برخی عوامل مشخص مانند احداث کانال ولگا- دن و برخی عوامل نامشخص دیگر تا کنون چهار گونه ماهی جدید در جنوب دریای خزر یافت شده است (هولچیک و رضوی 1992، کد و عبدلی 1993).
1-1-4- اختصاصات اکولوژیکی دریای خزر
آبزیانی که در دریاچه خزر زندگی می کنند تحت تاثیر فاکتورهای اکولوژیکی متفاوت که بر روی فلور و فون موثر می باشند، قرار دارند. تحت تاثیر فاکتورهای اکولوژیکی، گسترش یا کاهش منطقه زیستی گونه ها اتفاق می افتد. بنابراین فاکتورهای اکولوژیکی بعنوان عوامل موثر می باشند که به رشد و تولید انبوه یا توقف رشد گونه های خاص در مناطق زندگی انها منجر می گردد (کاسیموف، 1994).
1-2- خلیج گرگان
1-2-1- موقعیت جغرافیایی خلیج گرگان
خلیج گرگان بین عرض جغرافیایی 45،37،36 و طول جغرافیایی 54،5،53 واقع شده است. مساحت کلی آن 400 کیلومتر مربع می باشد شکل آن سه گوش بوده و طول آن حدود 60 کیلومتر و بیشترین پهنای آن 12 کیلومتر است. خلیج از شرق به غرب کشیده شده و راس آن در غرب قرار داشته و حاشیه باریک و دراز میانکاله آن را جدا می سازد. بیشترین عمق آن در حوالی جنوب شرقی و 5 متر و کمترین آن در ناحیه غربی در حدود 1 متر می باشد. اتصال خلیج با دریا در گذشته به وسیله 4 کانال متشکل از 3 جزیره آشوراده و شبه جزیره میانکاله بوده است ولی امروزه تنها یک کانال در بین بندرترکمن و راس شبه جزیره یعنی همان جزیره کوچک آشوراده قرار دارد بقیه کانال های مزبور به دلیل پایین آمدن سطح آب دریا خشک گردیده و جزایر آشوراده به شبه جزیره میانکاله متصل گردیده اند و دیگر جزیره ای وجود ندارد. دهانه خلیج باریک و اندازه آن 700 متر است که در جهت شرق با دریا در ارتباط است. جنوب و غرب خلیج، دشت وسیعی قرار دارد که بیتشر ان را زمین های زراعی و دامداری فراگرفته است. بستر خلیج در قسمت های شرقی-جنوبی و غربی باتلاقی است و رودخانه های کوچک زیادی که از کوه های جنوبی سرچشمه می گیرند به آن میریزد مهمترین رودخانه هایی که خلیج گرگان می ریزند عبارتند از:
قره سو در شرق، گز، نوکنده، باغو در جنوب شرقی، خورشیدکلا، پاسنده سار و غیر از رودخانه های قره سو و گز بقیه مسیل هایی هستند که به علت موقتی بودنشان در رابطه با خلیج، از ارزش اکولوژیک کمتری برخوردارند. آب شیرین وارده به خلیج در کل به میزان 72520000 متر مکعب می باشد که از قره سو و گز در طول زمستان(فصل بارندگی) وارد خلیج می شوند و فقط 12% از کل آب خلیج را تشکیل می دهد بنابراین آب شیرین وارده به خلیج گرگان تاثیری روی سطح آب و مقدار آب خلیج ندارد. در حال حاظر آب خلیج گرگان مطابق سطح آب دریای خزر تغییر می یابد(کیابی و همکاران،1378).
1-2-2- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی
نزولات آسمانی، آب های زیرزمینی و نوسانات دریای خزر از منابع آبی خلیج گرگان به شمار می روند. بستر آن شامل رسوبات رودخانه ای، دریایی و بادی است که مواد آلی موجود در این رسوبات بیشتر شامل بقایای گیاهان و بخش های غیر اسکلتی صدف های دریایی می باشد و درصد بالای کربنات کلسیم را نشان می دهد. شفافیت خلیج از 2/0 متر تا 1/2 متر در نوسان می باشد. بیشترین اکسیژن محلول در ماه های زمستان با 1/11 میلی گرم در لیتر در بهمن ماه و کمترین آن در تابستان 4/2 میلی گرم در لیتر در شهریورماه هست. همچنین کمترین و بیشترین درجه حرارت آب در بهمن ماه 7 درجه سانتیگراد و تیرماه 5/28 درجه سانتی گراد گزارش شده است(کیابی و همکاران،1378).
Ph آب خلیج در طول سال 8 تا 5/8 بوده است. سختی آب در فصول گرم سال بیشتر از فصول سرد بوده و کربنات کلسیم بین 4/1170 تا 3/7700 میلی گرم در لیتر در نوسان می باشد غلظت کاتیون های موجود در خلیج از قبیلNa،K، Ca، Mg و آنیونهای Cl، و so4 از شرق به غرب بیشتر می شود به نظر یکی از دلایل آن عمق کم خلیج و تبخیر بیشتر آب و همچنین بسته بودن انتهای خلیج می باشد ولی در ابتدای خلیج به دلیل تبادلات آبی بین دریا و خلیج گرگان میزان یون های موجود با دریا هماهنگی دارد.منابع آلوده کننده خلیج گرگان شامل فاضلاب های شهری، صنعتی، سموم کشاورزی است که میزان این آلودگی ها در فصل تابستان به حداکثر میرسد که در نتیجه کاهش شدید اکسیژن را به دنبال دارد. با توجه به بررسی های بعمل آمده دمای متوسط سالیلنه خلیج گرگان 7-17 درجه سانتی گراد می باشد و چون دمای آب هر سال پائینتر از 5 درجه و بالاتر از 30 درجه سانتی گراد نمی رود، شرایط مناسبی را برای رشد ارگانیسمها فراهم می نماید. آب خلیج گرگان از نظر میانگین پی اچ، قلیائیت تام و سختی کل با آب دریا تفاوت چندانی ندارد.اما EC و بالطبع درجه شوری خلیج از دریا تا حدی بیشتر می باشد(کیابی و همکاران،1378).
1-2-3- ماهیان خلیج گرگان
تاکنون 32 گونه ماهی در خلیج گرگان شناسایی شده است این گونه ها به 11 خانواده و 25 جنس متعلق می باشند. خانواده کپور ماهیان با 9 جنس و 10 گونه متنوع ترین خانواده است. تحقیقات محدودی در زمینه ماهیان خلیج صورت گرفته است ارتباط خلیج گرگان با دریای خزر سبب گردید که بسیاری از گونه های دریایی به این منطقه وارد شوند در نتیجه شناخت و مطالعه گونه های آبزیان آن ضرورت پیدا می کند. پژوهش های انجام گرفته نشان می دهد که بخش های مختلف خلیج محل مناسبی برای زیست بچه ماهیان می باشد. در سال های گذشته زمانی که هنوز رودخانه قره سو محل مناسبی برای تخم ریزی ماهی تلاجی (کلمه) و سایر گونه ها مانند: ماهی سفید، سیاه کولی و شاه کولی بود شاهد مهاجرت انبوه ماهیان مذکور به خلیج و رودخانه قره سو بوده ایم و نیزارهای اطراف مصب قره سو و سایر نقاط خلیج محل مناسبی برای زندگی بچه ماهیان حاصل از تولید مثل گونه های مختلف در رودخانه قره سو بود اما در حال حاضر مهاجرت گونه های ماهیان مختلف به این منطقه کمتر صورت می گیرد. در حال حاضر بیشترین ماهی که از خلیج صید می شود ماهی کپور معمولی می باشد(کیابی و همکاران،1378).