درآغاز هزاره ی سوم ، با گذر از دوران صنعتی موج چهارم حیات بشر که پیتر دراکر اصطلاح « جامعه دانش » را برای این موج به کار می برد ، شکل گرفته است و مدارس کشورهای پیشرفته در این دوران به ویژگی هایی دست یافته اند که با آن چه به صورت سنتی از مدارس درک می شود ، متمایز است .
هم چنین تعلیم و تربیت همواره نقش بسیار مهمی در زندگی انسان ایفا کرده است و همراه با تغییر زندگی انسان و توسعه فن آوری ، دچار تغییر و دگرگونی گردیده است . بدین ترتیب می توان ادعا کرد که توسعه نظام آموزشی در عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، یکی از چالش های اصلی سیاست گذاران است . در بسیاری از کشورهای جهان ، گسترش فن آوری اطلاعات در آموزش و پرورش مد نظر قرار گرفته است و کشورها اعم از توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه ، برنامه های جامعی را برای مجهز کردن مدارس با امکانات گوناگون طراحی کرده اند .
بر خلاف شرایط موجود در مدارس سنتی ، فن آوری اطلاعات و ارتباطات در بسیاری از مدارس به عنوان بخش ضروری در فرآیند یاددهی – یادگیری تبدیل شده است و تحولی عظیم را درکلیه مراحل آموزشی ایجاد نموده است . در مجموع می توان گفت که در دنیای پرسرعت امروزی ، روشهای سنتی آموزش ، کند و ناکارآمد هستند و نمی توانند مفاهیم جدید علمی و آموزشی را با قدرت کافی و هیجان که نیاز نسل های امروزی دانش آموزان می باشند را برآورده سازند . همچنین معلم قادر به بازبینی بهتر عملکرد دانش آموز و تغییر فنون متناسب برای آموزش خواهد بود. امروزه روش های سنتی یاددهی و یادگیری جوابگوی نیازهای فراگیران نیست ، چون با به کارگیری روشهای سنتی ، دست یابی به مهارت حل مسئله ، به کارگیری اطلاعات ، مشارکت ، همکاری و تفاهم با یکدیگر میسر نیست ، بنابراین
فراگیران لذت ناشی از علم را نمی فهمند ومدرسه برایشان خسته کننده است و یکی از راه های حل برخورد با چنین مشکلاتی پیاده کردن شیوه های جدید در آموزش است . (نیاز آذری و حسینی ، 1391)
لذا بهتر است با به کارگیری ابزارهایی که حاصل تلاش و پیشرفت دانشمندان در زمینه فن آوری های نوین اطلاعات و ارتباطات است ، ضمن افزایش سرعت یادگیری ، شرایط یادگیری را برای استعدادها و سلیقه های گوناگون فراهم آورند تا یادگیرنده ها با توجه به خصایص خود در محیط آموزشی مجهز به رایانه و سایر امکانات قرار بگیرند و آموزش ببینند .
با ظهور و توسعه فن آوری اطلاعات روند تحولات جهانی، با شتاب بیشتری با محوریت عنصر اطلاعات در حال گسترش است . این امر از محیط های نظامی آغاز و به محیط های دانشگاهی و مدنی منتقل شده است . بیشتر از دو دهه است که نظام فن آوری اطلاعات ، نظام آموزشی و محیط تحصیلی را در بر گرفته است . در کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه به منظور افزایش سطح آگاهی دانش آموزان در ارتباط با فن آوری اطلاعات و ایجاد آمادگی برای ورود به جامعه ی اطلاعاتی و افزایش روحیه تحقیق و پژوهش و استفاده بهینه از این دریای بیکران و افزایش تولید دانش از مدارس هوشمند به جای مدارس سنتی بهره برداری شده است .( محرابی ، 1390 )
از آنجایی که فن آوری و تکنولوژی ، محور کلیه فعالیت های اقتصادی ، پزشکی ، اجتماعی و آموزشی قرار گرفته است لذا به کارگیری و آموزش فن آوری اطلاعات و ارتباطات از سنین پایین لازم است . لذا برای اجرای این امر و پیشگیری از عقب افتادن کاروان دانش و فن آوری کشور به خصوص معلمان و دانش آموزان باید از این فن آوری ( هوشمند سازی مدارس ) در جهت آموزش بهتر با سرعت بیشتر و جلوگیری از هدر رفت زمان استفاده نمود و تا حد ممکن بتوان سبک های مختلف یادگیری ( مدل کلب) دانش آموزان متفاوت را پوشش داده و معلمین را در امر آموزش یاری نمود .
1-2-بیان مسئله
از مشخصه های بارز جوامع امروزی ، تغییرات پی در پی و مستمر می باشد . سازمان ها نیز به عنوان جزئی از این جوامع ، دچار این تغییرات و تحولات گسترده شده اند . محیط ناپایدار در حال تغییر ، مقوله جهانی شدن ، خصوصی سازی و ظهور فن آوری پیشرفته ارتباطی و اطلاعاتی ، چالش های جدی هستند که نهادهای آموزشی و مدارس به عنوان رکن اساسی و عملیاتی این نهادها با آن مواجه شده اند . اگر نظام آموزشی و مدارس در پی مهندسی مجدد ساختار و کارکردشان نباشند و جایگاه خود را در جامعه تغییر ندهند ، آینده ای مبهم خواهند داشت .
جامعه ای که هدف آن پیشرفت بر اساس دانش و فن آوری است ، باید ابتدا آموزش و پرورش خود را متحول کند . برای این کار باید فن آوری آموزشی ، یعنی طراحی ، اجرا و ارزشیابی برنامه ریزی شده پژوهش های بنیادی و کاربردی را به کار گیرد . ( رستگار پور و عبدالهی ،1384 )
پیدایش مدارس هوشمند به عنوان جزیی از سیستم های حمایت کننده آموزش رسمی برای یادگیرندگان محروم از تحصیل در کشورهای پیشرفته نظیر انگلستان و آمریکا از اوایل دهه 1960 فرصت های جدید یادگیری را فراهم نموده است . ( زمانی و همکاران ، 1388)
در کشورهای در حال توسعه ، مدارس هوشمند به صورت حضوری برای جبران برخی از عقب ماندگیها نظیر شیوه های ناکارآمد تدریس سنتی معلم محوری ، کمبود کتاب های درسی غنی و روز آمد ، فقر سواد اطلاعاتی و رایانه ای معلمان و دانش آموزان ، نیازهای روز افزون بازار کار به نیروهای انسانی کار آمد و مجهز به سواد فن آوری در حال شکل گیری و توسعه است .
در این راستا جمهوری اسلامی نیز از این امر مستثنی نبوده و از سال 1383 به تاسیس مدارس هوشمند پرداخته و در این راستا سند راهبردی مدارس هوشمند به درخواست سازمان آموزش و پرورش استان تهران توسط جهاد دانشگاهی صنعتی شریف انجام شده است . در این سند در تعریف مدارس هوشمند آمده است که مدرسه هوشمند سازمانی است آموزشی ، با موجودیتی فیزیکی و حقیقی ( نه مجازی ) که در آن دانش آموزان به شکل نوینی آموزش خواهند دید . در این گونه مدارس ، دانش آموزان متناسب با استعدادها و علایق خود به یادگیری می پردازند توجه به باور کردن تمامی استعدادها ی بالقوه دانش آموزان در تمامی فعالیت های آموزشی و فوق برنامه در این مدارس به چشم می خورد ، هم چنین محدودیتی در ادامه روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود نخواهد داشت . ( پیش نویس سند راهبردی مدارس هوشمند ، 1384 )
هدف مدارس هوشمند ، کمک به اجرای اهداف ملی آموزش کشور و نیز تقویت و پرورش نیروی کار آمد برای مواجه با رویدادهای قرن 21 بوده است . در این مدارس یادگیری بر اساس سرعت انفرادی ، تشریک مساعی ، خود گردانی ، پیوستگی بین موضوعات درسی بوده است و محتوای درس فقط محدود به کتاب های چاپی نیست بلکه شامل کتاب های الکترونیک ، نرم افزارهای چند رسانه ای ، درس افزارها و پایگاه های اطلاعاتی است . در مدارس هوشمند ، فن آوری به منزله پلی ارتباطات بین معلمان ، دانش آموزان و والدین را آسان تر و موثرتر می سازد .
:
گسترش علوم و فنون و پیشرفت های لحظه ای در دنیای مادی، نظام های آموزش و پرورش کشورهای جهان را نیز متحول ساخته است. رشته های مختلف علمی در زمینه تربیت انسان ها، بسیار متحول شده اند و توانسته اند عاملی توانمند برای حرکت و رشد شوند. در این میان ضرورت ایجاد و طراحی یک نقشه اساسی و مطلوب برای پرورش، بیشتر به چشم می خورد. یادگیری هدف علم است. یک هدف یا حتی یک وسیله برای رسیدن به هدفی والاتر. از آنجای که گستره تغییرات در دنیای ما بسیار متحول تر از آنچه می پنداریم است، پس یادگیری آن ها نیز بسیار متحول تر شده است ( لیشن و همكاران، ترجمه فردانش، 1386). وقتی بحث از نیاز و خاستگاه پا به عرصه تعلیم و تربیت می گذارد، توجه به طرح ریزی های اساسی، اصولی و مرتبط برای برآورده کردن آن نیاز بیشتر به چشم می خورد. نگاه به مسائل کلان آموزشی در کشور جمهوری اسلامی ایران این نکته را گوشزد می کند که برای رسیدن به اهداف بزرگ تر و مهمتر، باید اصولی حرکت کرد و اساس پیشرفت را در نقشه های آموزشی دولت پیش بینی کرد ( سیف، 1387).
دیدگاه های نوین آموزشی همواره به این مطالب اشاره دارد که، نگاه به افراد در زمینه پرورش و شکوفایی استعدادها و کسب انگیزه های لازم برای ادامه این حرکت، باید هم جهتی خاصی با رویکردهای اصولی داشته باشد. از آنجا که هدف اغلب محتواهای آموزشی ما در غالب ابزارها و کتاب های درسی، رسیدن به یادگیری مفهوم و کسب اطلاعات است. مسلماً داشتن یک طرح متناسب با درنظر گرفتن اجزاء، همانند هدف، کاربرد، نیاز و امکانات، می تواند توفیق رسیدن به این هدف را تضمین کند. طراحی آموزشی به عنوان دستاورد خاص علمی، توفیق رسیدن به اهداف عالی را در پی خواهد داشت (احدیان، 1382). نگاه منتقدانه به مسائل جاری آموزش در سازمان فنی و حرفه ای کشورمان، به این مسئله می رسد که، چگونه باید از دل هدف های کهنه و خاستگاه های کلیشه ای شده به هدف های اساسی و پویا رسید و انگیزه های لازم را در هر فرد یا گروه حفظ کرد؛ به طوری که خود جایگاه و خاستگاه رسیدن به تعالی باشد.
نگاه ما تکنولوژیست های آموزشی به مقوله یادگیری، نگاهی سطحی و مقطعی نیست، مسلماً ما یادگیری، یادسپاری و بهبود عملكرد را، فرایندی اصولی و سازنده می دانیم که توان ایجاد آن از طراحی های متناسب برمی آید. نگاهی که وقتی آن را وارد حیطه های خردتر نظام آموزشی مانند: برنامه های آموزشی و تربیتی برای پایه های مشخص تحصیلی می کنیم، شاهد افول ضعف ها و پویایی بالنده هستیم. جایگاهی که علم طراحی آموزشی[1] با ساخت و بافت خود آن را در زمینه یادگیری و انگیزه های دانستن به وجود آورده است.
طراحی، به معنی اختراع کردن، اندیشیدن یا تنظیم یک نظریه ذهنی، ترسیم و آماده کردن پیش نویس یک نقشه، اختصاص دادن یا بکار گیری منابع برای دستیابی به یک هدف و بالاخره تهیه یک نقشه کاری برای حصول به آنچه که از پیش تعین شده است، می باشد (رضوی،۱۳۸۶).
کار طراح، نقشه کشی برای آینده است، و این طراحی در هر زمینه ای که انجام شود نامی خاص به خود می گیرد. که در اینجا بحث از طراحی آموزشی است که طراح به نقشه کشی و فراهم آوردن برنامه ای برای آموزش دست می زند که طراحی آموزشی نامیده می شود. امروزه وظایف طراحان آموزشی نسبت به گذشته دستخوش تغییراتی شده است و این تغییرات به سبب عواملی از قبیل ظهور دیدگاه های جدید در یادگیری، فن آوری های نوین مانند: فن آوری رایانه و اینترنت، و نیز بروز و ظهور فن آوری عملکرد پدید آمده است (رضوی،۱۳۸۶).
2-1- بیان مسأله :
در دنیای امروز، سیستم های آموزش و پرورش کشورهای دنیا بسیار متحول شده اند. تغییرات با شتاب ثانیه ها همراه است. قرن حاضر، تبلور پیچیده ترین سطح علوم و فنون خواهد بود. به دنبال این تغییرات و پیشرفت های نوین و اساسی در همه حیطه ها، نظام های آموزشی دیگر در شکل و قالب خود، بدان شکل موجود، قادر به ادامه حیات نخواهند بود. زیرا؛ هدف ها، برنامه ها و راهبردها و سطوح اجرا، دیگر جوابگوی این تغییرات نیست. بررسی برای شکوفایی و تحول نظام های آموزشی، به ویژه روی محتوای دروس و شکل های ارائه «آموزش» و «یادگیری» آن، این مطلب را تأکید می کند که با چنین متغیرهای پیچیده و نوین در جهان مادی؛ نظام آموزشی قادر به تولید علم و شکوفایی نیست، و یا حتی در قالب امروزی، مجالی برای ادامه حیات نخواهد داشت (احدیان، 1382). یادگیری، در نظام تعلیم و تربیت ما به گونه های مختلفی تعریف و تعبیر شده است. در بعد سنتی آن، وجود یک کلاس و یک برنامه طراحی شده براساس یک نیاز کمی و مشروط به شرایط خاصی، از جمله: حرکت به سمت پایه بعدی و گرفتن امتیازی که به نمره قبولی معروف است آن را شکل می دهد. در بعد نوین و جدیدتر آن بهای خاصی به فراگیر، یعنی دریافت کنندگان اصلی آموزش داده شده است و رسیدن به مفهوم یادگیری را، در داخل برنامه جای داده است (رضوی، ۱۳۸۶).
تكنولوژی آموزشی، با رویكردهایی كه در مورد طراحی عنوان كرده، توجه متخصصین را به سمت اهمیت این رشته در مسائل انسانی می برد. مدل های طراحی آموزشی بسیار گوناگون، و بر حسب نظریات مختلف ارائه شده اندو در تجربیات گوناگون آموزشی در كشور های جهان، مطلوبیت خود را نشان داده اند، با تفكر بر روند ها و بر نامه های آموزشی، در اغلب نظام های موفق، این سوال در ذهن پرورانده می شود،كه علت توفیقات آنها در چیست؟ و آنها چگونه با متحول شدن عرصه های علوم و فنون ،به هدف های اصولی خود می رسند؟ (سیف، 1376).
از آنجاییكه كه نداشتن یك نقشه و برنامه در هر مرحله از تربیت انسان ها، بر پیچدگی مشكلات آموزشی، یادگیری و ساختاری افزوده، ونه تنها در مورد انسان، بلكه كل جریان های موجود در جامعه را، به لحاظ ارتباط عمودی و افقی مسائل تربیتی، با مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مخاطره می كشاند، مشكل یادگیری، ریزش یادگیرندگان در دوره های تحصیل، عدم انتخاب درست رشته های تحصیلی، تكرار پایه، نرسیدن به عرصه تولید علم و در نهایت، عقب ماندگی اساسی انسانی، همه از مشكلات جنبی نبود طرح های مناسب در آموزش است (فردانش،۱۳۸۵). عدم توجه به برنامه ریزی محتوا و شیوه های ارائه، با توجه به دیدگاه های فلسفی تربیتی و جریان های آموزشی در همین زمینه مشکل را چند برابر کرده است. این مسئله، بویژه در مورد فراگیرانی مسئله سازتر می شود که، در پایه های حساس تحصیلی قرار دارند. برنامه های تعلیماتی ما در مقاطع جدید، با شکلی همراه است که، از جلب توجه و رضایت فراگیران، در برخورد با محتواهای مخصوصاً جدیدتر، بسیار ناتوان است. حال، چه بسا که همین محتواها، اساس انتخاب علایق، زمینه های شغلی و رشته های تحصیلی كارآموزان را تعیین می کند (همان منبع).
از سویی همه ساله در جهان دهها میلیون كارگر قربانی حوادثی میشوند كه منجر به كشته شدن و یا از كارافتادگی تعداد كثیری از آنها میگردد. بر طبق آمار منتشر شده در كشورهای پیشرفته صنعتی، سالانه از هر ده نفر كارگر یكی دچار سانحه میشود و در نتیجه اینگونه سوانح، پنج درصد روزهای كار ملی به هدر میرود. حوادث ناشی از كار از سویی سبب ناراحتی فرد كارگر و یا افراد خانوادهاش میشود و از سوی دیگر سبب از بین رفتن سرمایه و تزلزل بنیان اقتصادی جامعه میگردد (گرامی نژاد، ۱۳۹۰).
بررسى ها نشان داده است كه درصد نسبتا بالایى از حوادث، بواسطه خطاى انسانى بوقوع مى پیوندد خطاى عملكرد انسان، جنبه هاى مختلفى دارد كه جهل، نادانى وناآگاهى از عاقبت عمل یكى از مهمترین این جنبه ها می باشد و براى از بین بردن آن، باید نیروى كار و اشخاص را نسبت به خطراتى كه در محیط كار تهدیدشان مى كند، آگاه كرد و آموزش را به آنان ارائه داد. محققین زیادى كوشیده اند تا با دستیابى به میزان آگاهى كارگران از مسائل ایمنى و بهداشتى، بتوانند برنامه آموزشى مناسبى را دراین زمینه اجرا نمایند. البته توجه به عامل انسانى در ارتقاء ایمنى محیط هاى كارى، بدین معنى نیست كه دیگر فاكتورهاى مطرح در ایمنى و بهداشت كار نظیر طراحى صحیح ماشین آلات، آرایش مناسب ماشین آلات در محیط كار، حفاظتها، وسائل حفاظت فردى… از اهمیت كمترى برخوردار هستند، بلكه درواقع تمام آنهاجزئى از یك برنامه جامع ایمنى را طلب مى كنند. وقتى علیرغم رعایت كلیه ضوابط ومقررات ایمنى، بازرسى و… حوادث همچنان نرخ بالایى را به خود اختصاص مى دهند، توجه به عامل انسانى كه یكى از فاكتورهاى مهم در بروز حوادث ومسائل ایمنى است اهمیت فوق العاده اى پیدا می كند (علیجان، 1372).
یکی از مشکلات مهم آموزشی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، مشکل نداشتن آموزشهای خاص در ارتباط با ایمنی و بهداشتی برای كارآموزان فنی و حرفه ای به عنوان شاغلین آینده می باشد. ایمنی به عنوان شاخصی در خصوص درجه نسبی فرار از خطر و همچنین بهداشت حرفه ای به عنوان مفاهیمی جهت ارزیابی میزان تماس با آلاینده های مختلف و متعدد محیطهای کار از جمله موارد حائز اهمیتی هستند که سازمان فنی و حرفه ای با طراحی های دوره های آموزشی می بایست به آن توجه نمایند. بدیهی است شناسایی و کنترل خطرات برای بالا بردن سطح عملكرد در سایه دارا بودن محیطی بهداشتی، ایمن است. از این رو پژوهش حاضر با در نظر گرفتن اینكه میزان بسیار بالای حوادث ناشی از كار در اثر عوامل فیزیكی، عدم توجه به استفاده از تجهیزات ایمنی فردی، عدم شناخت كافی از فرهنگ بهداشت و ایمنی و … در مراكز فنی و حرفه ای است و نیز با توجه به پیشرفت های اخیر در زمینه طراحی دوره های آموزشی بر اساس الگوهای مهارتی و رفتاری، این پژوهش در پی طراحی آموزشی بر اساس بازده های یادگیری مدل كرامپ و بررسی تأثیر آن بر روی مهارتهای كارآموزان فنی و حرفه ای شهر ایلام می باشد. از آنجاییكه تا كنون به مسأله بهداشت و ایمنی كار بر اساس مدل كرامپ پرداخته نشده است، پژوهش حاضر از این لحاظ جدید می باشد. با استفاده از الگوی پیشنهادی طراحی شده سعی در آموزش و به یادسپاری بهتر عوامل مرتبط با بهداشت و ایمنی كار و نیز كاهش میزان خطرات ناشی از كار، ارتقاء فرهنگ بهداشت و ایمنی كار و بهبود عملكردهای مهارتی در بین كارآموزان فنی و حرفه ای دارم.
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق:
هنگام اجرای روش ها و راهبردهای ایمنی شغلی، صنعتی و محیطی با مشكلات و تناقضاتی رو به رو می شویم. توجه به این مسائل، موجب كاهش تأثیرات محیطی و پیشگیری از حوادث احتمالی می شود. اگرچه مزایای این امر بسیار قابل توجه است، اما تحقیقات نشان می دهد كه اهمیت و ضرورت معیارهای ایمنی در سازمانها، به طور كامل پذیرفته نشده است. معیارها و برنامه ریزی های پیشگیری از حوادث با هدف افزایش ایمنی محیط، موجب بهبود سلامت و زندگی انسانها و كاهش تأثیرات محیطی نامطلوب شده است. علاوه بر مزیت های یادشده، سبب كاهش هزینه و پیشگیری از خطر نیز خواهد شد ( وزارت بهداشت و ایمنی محیط کار ایالات متحده[2]، 2002). بهداشت و سلامت كارگران ضامن سلامت و رشد اقتصاد وبه تبع از اجزاء مهم توسعه است. یك نیروى كار سالم علاوه بر فایده رساندن به خود به علت تعاملى كه با جامعه و اطرافیان خود دارد، سلامت جامعه را نیز سبب می شد و این مساله در گرو داشتن آگاهى مناسب نسبت به بهداشت كار و مسائل ایمنى است. با توجه به اینكه حوادث یكى از علل مهم به خطر افتادن سلامت افراد است و این مساله در محیط كار نمود بیشترى پیدا مى كند. رعایت اصول ایمنى مى تواند به نوعى سلامت كارگر را تضمین كند پس لازم است هر نیروى كار آگاهى كافى از ایمنى و بهداشت كار داشته باشد (همان منبع).
موضوع بهداشت و ایمنی كار، ازجمله موضوعاتی است كه شامل انواع مفهوم، قانون، روش كار و نمودهای مشخص و نا مشخص است، از آنجایی كه اغلب فعالیت های آموزشی، كه توسط مربیان برای كارآموزان تهیه می شود، به صورتی است كه برداشت سطحی، در حد حفظ و درك مفاهیم را فراهم می آورد. این در حالی است، كه ما باكارآموزانی روبه رو هستیم كه وارد مقطعی جدید شده اند و برای اولین بار، با بعضی از موضوعات درسی به صورت تخصصی مواجه می شوند. با توجه به اینكه طرح های درسی كه موجود می باشد، توانایی كامل ارائه و آموزش موارد فوق را ندارند (موریسون[3] ترجمه رحیمی دوست، 1387). ضرورت ایجاب می كند، این موضوعات و مفاهیم را در قالبی قرار دهیم كه متناسب با آن ها باشد. بهداشت و ایمنی كار، تعاریف، مفاهیم و قوانین متعددی دارد، پس لازم است الگویی برای آن طراحی و اجرا گردد تا تسهیل كننده یادگیری تعاریف، مفاهیم و قوانین آن باشد.
الگوی طراحی آموزشی كرامپ، از جمله الگو های طراحی آموزشی با ساختار الگوریتمی می باشد، كه نحوه ارائه و چیدمان اجزاء آموزش رابه شكلی مناسب، در مورد انواع موضوع، مفهوم، و قانون بیان می كند.(بلبین و بلبین[4]، 1972). این الگو، با استفاده از عملكرد های پایانی مورد انتظار، سطح عملكرد ها را به بالاترین مرحله از جمله، یادگیری روش كاری (دانستن نحوه عملكرد در موقعیتی خاص) انتقال می دهد، و روش رسیدن به این عملكرد ها را برای انواع موضوعات و مفاهیم روشن می كند. بلبین[5] (1972) این اعتقاد را دارد كه «الگوی كرامپ» دارای نقطه ی اوجی است و آن تطبیق هدفهای آموزش با روشهای آموزشی است (رمی زفسكی، ترجمه فردانش،۱۳۹۰).
با تو جه به آنچه كه ذكر گردید ضرورت داشتن دوره های آموزشی بهداشت كار بر اساس الگوهای طراحی آموزشی برای سازمان فنی و حرفه ای را می توان در موارد زیر بر شمرد:
۱- میزان تأثیر گذاری الگوهای طراحی آموزشی در حوزه های مختلف علوم، از علوم پایه گرفته تا علوم انسانی و مهارت های فنی و زبان آموزی و… باید دقیقاً و به صورت مستندات علمی مشخص گردد تا برنامه ریزان و مسئولین آموزشی بتوانند برنامه ریزی مناسبی در به کارگیری الگوی آموزشی بهداشت و ایمنی کار در مراکز فنی و حرفه ای داشته باشند.
۲- یادگیری کارا و مفید بهداشت و ایمنی کار برای دست اندرکاران نظام های آموزشی خصوصاً نظام فنی و حرفه ای کشورمان، یکی از معضلات پیش روست و از طرفی نمی توان به راحتی از کنار نتایج یادگیری بهداشت و ایمنی کار به راحتی گذشت؛ زیرا، امروزه در بسیاری از علوم در همه عرصه های بدون تسلط بر بهداشت و ایمنی در محیط کار انجام هر کار علمی، آموزشی و اقتصادی، بسیار سخت و زمان بر و پر هزینه است.
۳- توسعه ی کارگاه های آموزشی و تدوین برنامه ها و دستورالعملهایی که اخیراً وزارت آموزش فنی و حرفه ای برای ارتقاء سطح کیفیت تدریس در مدارس در پیش گرفته و منابع مالی و انسانی زیادی را در این مسیر هزینه می کند، نیازمند دستیابی به آثار و نتایج چنین پژوهش هایی در حوزه ی الگوهای طراحی آموزشی هستند.
۴- هنوز بسیاری از دست اندرکاران آموزش فنی و حرفه ای، مدیران و مربیان و اولیا و از همه مهمتر کارآموزان به میزان تأثیر یا عدم تأثیر استفاده از طراحی آموزشی در زمینه بهداشت و ایمنی كار، پی نبرده و اغلب آنها به اینگونه طراحی ها به عنوان ابزارهایی دست و پا گیر، نه ابزارهایی کارآمد برای افزایش مهارت های كارآموزان می نگرند.
4-1- اهداف پژوهش:
۱-۴-۱- اهداف کلی پژوهش :
– طراحی الگوی آموزشی بهداشت و ایمنی کار بر اساس مدل كرامپ.
– تعیین میزان تاثیر الگوی آموزشی طراحی شده بر ارتقاء مهارت های کارآموزان.
2-4-1- اهـداف ویژه پژوهش:
۱- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده در ارتقاء آگاهی از عوامل زیان آور فیزیكی محیط كار دركارآموزان.
۲- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده بر چگونگی استفاده از وسایل حفاظت فردی و تجهیزات مرتبط با بهداشت و ایمنی كار (بهبود مهارت های بازتابی) دركارآموزان.
۳- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده بر ایجاد گرایش و ارتقاء فرهنگ مرتبط با بهداشت و ایمنی كار در كارآموزان.
۴- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده در بهبود به یادسپاری عوامل جلوگیری از بروز حوادث ناشی از كار برای كارآموزان.
۵- تعیین میزان تأثیر الگوی آموزشی طراحی شده برچگونگی بكارگیری(دانستن نحوه عملكرد در موقعیتی خاص)، مهارت های مرتبط با بهداشت و ایمنی كار توسط كارآموزان.
5-1- فرضیات پژوهش:
۱-۵-۱- فرضیه اصلی:
الگوی آموزشی طراحی شده بهداشت و ایمنی كار در ارتقاء سطح مهارت های كارآموزان مؤثر است.
2-5-1- فرضیات فرعی:
۱- آموزش از طریق الگوی طراحی شده موجب ارتقاء آگاهی از عوامل زیان آور فیزیكی محیط كار، برای كارآموزان می گردد.
۲- آموزش از طریق الگوی طراحی شده بر چگونگی استفاده از وسایل حفاظت فردی و تجهیزات مرتبط با بهداشت و ایمنی كار (بهبود مهارت های بازتابی) توسط كارآموزان مؤثر است.
۳- آموزش از طریق الگوی طراحی شده موجب گرایش و ارتقاء فرهنگ مرتبط با حفاظت و ایمنی كار برای كارآموزان می گردد.
۴- آموزش از طریق الگوی طراحی شده موجب بهبود به یادسپاری عوامل جلوگیری از بروز حوادث ناشی از كار برای كارآموزان می گردد.
۵- آموزش از طریق الگوی طراحی شده بر چگونگی بكارگیری(دانستن نحوه عملكرد در موقعیتی خاص)، مهارت های مرتبط با بهداشت و ایمنی كار توسط كارآموزان مؤثر است.
6-1- تعریف مفهومی متغیرها :
مهارتهای عملی: مهارتهای هستند که با فرآیندهای عضلانی سروکار دارند راهبردهای روان- حرکتی بر این فرض استوار هستند که برای ایجاد تغییرهای رفتاری موثر باید سرعت مهارت های حرکتی را تغییر داد (كریم آقائی،۱۳۸8 ).
بهداشت کار: بهداشت و ایمنی کار عبارتست از علم و فن پیشگیری از بیماری های ناشی از کار و ارتقای سطح سلامتی افراد شاغل از طریق کنترل عوامل زیان آور محیط کار (شریعت پناهی، 1382).
الگوی طراحی آموزشی: فعالیتی كه در آن روش های معینی برای دستیابی به هدف های خاصی به وسیله شاگردان خاص و در شرایط مشخص ژیش بینی شود (فردانش، ۱۳۷۸ ).
عوامل زیان آور فیزیکی محیط کار: عبارت است از یک سری آشفتگی های ناخوشایند آکوستیکی شامل سروصدا، ارتعاش، شرایط جوی (گرما، سرما و رطوبت)،نور (كاهش یا افزایش)، فشار هوا (كاهش یا افزایش)، تشعشعات و …که در روند مطلوب انجام کار ایجاد اختلال می کنند (فریدلاند، ترجمه میرزایی، 1382).
حوادث ناشی از كار: دریك مفهوم وسیع حوادث ناشی از كار كلیه حوادثی را که در ضمن كار و نیز در حین رفت و آمد به محل كار به وقوع می پیوندد در برمی گیرد و برای اینكه حادثه ناشی از كار تلقی شود باید هم در حین انجام وظیفه رخ دهد و هم به سبب انجام وظیفه رخ دهد (كیانی دوست، ۱۳۸۹).
تجهیزات ایمنی فردی: وسایلی هستند که شخص را در برابر خطرات احتمالی ناشی از کار مصون می دارند و شامل گوشی ایمنی عینك
ایمنی، دستكش ایمنی، لباس كار، كفش كار، كمربند ایمنی، كلاه ایمنی و ماسك تنفسی و…
فرهنگ ایمنی: مجموعه ای از باورها،هنجارها،انگیزه ها،نقشها و عملکردهای اجتماعی و فنی که موجب کاهش رویارویی کارکنان،مدیران،مصرف کنندگان و عموم مردم یا شرایط خطرناک و صدمه رسان شود.
الگوی كرامپ: الگوی كرامپ توسط واحد تحقیقات كارآموزی صنعتی دانشگاه لندن طراحی شده كه نقطه اوج این الگو تطبیق هدفهای آموزش با روش های آموزشی است. الگوی كرامپ از جهت كه از رویكردی الگوریتمی برای انتخاب روشها استفاده می كند با سایر الگوهای طراحی آموزشی تفاوت اساسی دارد. CRAMP حروف اول پنج طبقه یادگیری استفاده شده در این الگوست: درك مطلب، مهارت های بازتابی، گرایش، یادسپاری و یادگیری روش كاری است (رمی زفسكی، ترجمه فردانش،۱۳۹۰).
درک مطلب: این نوع یادگیری مشتمل بر درک موضوعات محتوایی است و موضوعاتی مانند دانستن علت، چگونگی و زمان اتفاق افتادن یا اتفاق نیفتادن پدیده ها را در بر می گیرد و الزامأ مشتمل بر توانایی انجام دادن کاری نیست.
مهارت های بازتابی: این نوع یادگیری شامل کسب حرکات ماهرانه (کارکردن با وسایل) و قابلیت های ماهرانه دریافتی می شود.
ایجاد گرایش: این یادگیری مشتمل بر تغییر نگرش در کارآموزان است و شامل دو دسته تغییر نگرش نسبت به سایر افراد و تطبیق دادن خود با فرهنگ و تغییرات سازمانی و قبول آنها است.
یادسپاری: این یادگیری شامل به خاطر سپاری اطلاعات لازم برای اجرای موثر شغلی خاص است.
یادگیری روش کاری: این نوع یادگیری دانستن نحوه عملکرد در موقعیتی خاص را در بر می گیرد.
7-1- تعریف عملیاتی متغیرها:
مهارت عملی: شامل نمره ای است که کارآموزان در پایان دوره آموزشی از آزمون های به عمل آمده به دست می آورند.
درک مطلب: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون بسته پاسخ چهارگزینه ای که شامل دو مولفه و۲۵ گویه می باشد به دست می آورند.
مهارت های بازتابی: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون مهارت سنجی که شامل سه مولفه و۲۵ گویه و مبتنی بر طیف ۵ ارزشی لیکرت از خیلی کم، مساوی ۱ تا خیلی زیاد ، مساوی ۵ می باشد به دست می آورند.
ایجاد گرایش: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون مهارت سنجی که شامل سه مولفه ۲۵ گویه و مبتنی بر طیف ۵ ارزشی لیکرت از خیلی کم، مساوی ۱ تا خیلی زیاد ، مساوی ۵ می باشد به دست می آورند.
یادسپاری: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون بسته پاسخ چهارگزینه ای که شامل دو مولفه و۲۵ گویه می باشد به دست می آورند.
یادگیری روش کاری: شامل نمره ای است که کارآموزان در آزمون مهارت سنجی که شامل سه مولفه و۲۵ گویه و مبتنی بر طیف ۵ ارزشی لیکرت از خیلی کم، مساوی ۱ تا خیلی زیاد ، مساوی ۵ می باشد به دست می آورند.
8-1- متغییرهای پژوهش :
الف: متغیر مستقل : الگوی آموزشی بر اساس مدل كرامپ.
ب : متغیر وابسته : درك مطلب، مهارت های بازتابی، ایجاد گرایش، یادسپاری، یادگیری روش كاری.
ج) متغییرهای كنترل :
محل تحصیل : تمام كارآموزان از یك مركز هستند.
مربی مربوطه: مربی هر دو كلاس یكی است.
موضوع مورد آموزش: تدریس ایمنی و بهداشت كار برای هر دو گروه.
محتوای آزمون ها: هر دو گروه در معرض یك امتحان، هم در پیش آزمون و هم در پس آزمون قرار می گیرند.
شرایط اجرا: هردو گروه از لحاظ شرایط زمانی، مكانی، زمان برگزاری آزمون ها درشرایط یكسانی به سر می برند.
طول مدت دوره: طول جلسات در هر دو گروه 10 جلسه ۴۵ می باشد
[1] -Educational planing
[2] – U.S. Department of Health and workplace safety
[3] – Morrison
[4] – Belbin, and Belbin
[5] – Belbin
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
1 – بیان مسئله
شرکتهای سهامی، گستردهترین شرکتهای تجاری محسوب میگردند و با توجه به اینکه غالب اشخاص جامعه میتوانند به نحوی در زمره اعضاء این شرکتها قرار گیرند، از اقبال زیادی نظر نزد مردم برخوردارند. از طرفی فراوانی این گونه شرکتها خود وسیله جلب اعتماد مردم به اینگونه شرکتهاست. موفقیت نسبی این شرکتها که نمود زیادی در نزد مردم دارد، دلیل دیگر رغبت مردم به اینگونه شرکت هاست. نیاز به سرمایه اندک جهت تاسیس شرکتهای سهامی و مسئولیتهای محدود سهامداران در مقابل اشخاص ثالث مزید علت میشود که مردم با جمع کردن سرمایههای کوچک شروع به فعالیتهای اقتصادی نمایند وسعی در جلب مشتریان بیشتر نمایند. بدیهی است که اعتماد مشتریان به شرکتها اصولابیشتر از اعتمادشان به اشخاص حقیقی است. حمایت قانونگذار هم از این شرکتها با توجه به وضع قوانین نسبتاً مناسب و نیز تعیین مجازات کیفری ویژه و خاص برای اشخاصی که بر خلاف مقررات و قوانین شرکتهای سهامی اقدام به فعالیت مینمایند نیز موجب اعتماد بیشتر مردم به اینگونه شرکتهاست. به طوری که امروزه اینگونه شرکتها نقش مهمی در پیشرفت اقتصادی کشور ایفاء مینمایند.
بدیهی است که پیشرفت هر شرکتی در گرو تصمیمات اصولی صحیح و سازنده و به موقع میباشد. چه بسا تصمیمات نامناسب و غیر اصولی و یا عدم اخذ تصمیمات مناسب در مقاطع خاصی میتواند یک شرکت را به مخاطره بیندازد. لذا میبایستی اعضا شرکتها با آشنائی و درک صحیحی از قوانینی که در راستای محافظت از منافع اعضا وضع گردیده، تلاش نمایند بر فعالیت شرکت مدیریت نموده و در زمان مناسب از تمام ظرفیتهای موجود شرکت استفاده نمایند. علیرغم اهمیت جایگاه شرکت سهامی، یکی از مباحث اساسی در خصوص شرکتهای سهامی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است جایگاه حقوق اکثریت و اقلیت سهامداران میباشد. با توجه به اینکه یکی از اصول بنیادین در شرکتهای سهامی همگام با حقوق غالب شرکتهای دنیا قاعده اکثریت میباشد که در واقع همان دموکراسی حاکم بر شرکتهای سهامی میباشد که مقنن جهت تسریع در اتخاذ تصمیمات در شرکتهای تجاری چنین قاعدهای را پیشبینی نموده است از این قاعده به عنوان ابزاری توصیف میشود که دارندگان اکثریت سهام را به کنترل ساز و کار تصمیم گیری در شرکتها قادر میسازد و شاید به عنوان یکی از مکانیزمهای درونی حل و فصل اختلافات داخلی بین سهامداران باشد بر مبنای این قاعده تصمیمات جمعی در شرکتهای سهامی با رای اکثریت سهامداران اتخاذ و رعایت چنین تصمیماتی برای شرکت و تمامی اعضای آن حتی سهامداران اقلیت که شاید مخالف با آن تصمیم باشند الزامی است با این وجود مسئلهای که مطرح میشود این است که آیا در نظام حقوق شرکتهای سهامی ایران مقرراتی در جهت حمایت از سهامداران اقلیت وجود دارد و یا نه.
1) سوالات تحقیق
با این اوصاف در این پایان نامه به دنبال پاسخ به سوالات ذیل هستیم :
2- آیا نظام حقوق شرکتهای سهامی ایران قواعد خاصی در حمایت از حقوق سهامداران اقلیت پیشبینی نموده است و در صورت پیشبینی این قوانین جهت حفظ حقوق سهامدار اقلیت کافی است؟
2) فرضیات تحقیق
1- قاعده اکثریت در هر شرایطی و نسبت به هر موضوع در شرکتهای سهامی حاکم نیست و در بعضی موارد با محدودیت مواجه است.
2- نظام حقوقی حاکم بر شرکتهای سهامی در مواد محدودی به حمایت از حقوق سهامداران اقلیت پرداخته که کافی نیست.
3- برخورد یکسان با همه سهامداران و افشای اطلاعات دقیق و به موقع از راهکارهای حمایت از حقوق سهامداران است.
3)اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن:
نظر به جایگاه ویژه شرکتهای سهامی در اقتصاد کشور و تعداد روز افزون این شرکت ها، ضرورت تبیین قانون جامع و مناسب در راستاء پیشبرد اهداف شرکت و جلب اعتماد و تامین منافع سهامداران ضروری به نظر میرسد و با توجه به سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و ضرورت خصوصی سازی در کشور، هماهنگی بین قوانین و ایجاد بسترهای لازم در جهت تحقق سیاستهای کلی اصل 44، مطالعه جامع در خصوص قوانین مربوط به شرکتهای سهامی و رفع ابهامات امری مهم تلقی میگردد مضافا به اینکه یکی از الزامات خصوصی سازی وجود مقررات کامل و جامع حقوق شرکتها در باب حمایت از سهامداران میباشد. همین امر ضرورت مطالعه در باب حقوق سهامداران و ارائه راهکارهای جهت حمایت از سهامداران و ایجاد بستر برای برخورد یکسان و منصفانه با سهامداران را توجیه مینماید.
4)هدفهای تحقیق
مطالعه مقررات حاکم بر شرکتهای سهامی در خصوص حقوق دارندگان سهام اکثریت و اقلیت و عنداللزوم ارائه راهکارهای لازم در جهت حمایت از سهامداران اقلیت با مطالعه مقررات موجود
5) روش تحقیق :
در این پایان نامه ابتدا با استفاده از منابع موجود در کتابخانهها و سایتهای اینترنتی مطالب جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و سپس نتیجه گیری لازم به عمل میآید. لذا روش تحقیق، روش توصیفی تحلیلی است.
6) چهارچوب نظری تحقیق :
مطالب این پایان نامه در سه فصل بیان میشود:
فصل اول: بررسی سهام
فصل دوم: حقوق دارندگان سهام اکثریت
فصل سوم حقوق سهامداران اقلیت
مبحث اول: تعریف سهم
تعریف سهم در ماده 24 ل. ا. ق. ت مصوب 1347 آمده است برابر این ماده «سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی است که مشخصا میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی میباشد.. » این تعریف دارای اشکال است. سهم به خودی خود به معنای میزان منافع صاحب سهم در شرکت نیست چه بسا شرکتی بعد از شروع فعالیت با مشکل روبرو شود و اصلاً صاحب منافعی نشود تا به سهم تعلق گیرد به همین دلیل در لایحه تجارت سال 1390 تعریف سهم به موجب ماده 396 آن تغییر کرده است و عبارت «منافع » حذف و به جای آن عبارت «حقوق » آمده است در این ماده آمده است «سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی است که بیانگر میزان مشارکت، حقوق و تعهدات صاحب آن در شرکت سهامی است. »
در بیان ماهیت حقوقی سهام به تعریف دو تن از اساتید محترم حقوق اشاره میشود:
وقتی شخصی مبلغی را جهت خرید سهام شرکتی اختصاص میدهد به اندازه وجوه مزبور در اجزاء اموال شرکت شریک مشاع نمیشود بلکه او بدین وسیله طلبکار شرکت میشود به عبارت دیگر سهامداران با تملیک اموالی از خود به یک شخص حقوقی (شرکت) آنرا مالک اموالی میکنند و در مقابل حقی نسبت به آن شخص حقوقی به دست میآورند. ماهیت این حق که بیشتر به طلب از شرکت میماند چیزی فراتر از آنست یعنی سهامداران به موجب آن دارای حقوق دیگری نیز از جمله حق رای، حق حضور در جلسات مجامع عمومی و مشارکت در سود و زیان شرکت و. .. بدست میآورند به مجموع این حقوق «سهم » گفته میشود که در قالب یک برگ بهاداری به نام ورقه بهادار تجلی مییابد پس با پرداخت مبلغ سهام و خرید آن حق عینی خریدار نسبت به مالش به حق خاصی به نام «سهامدار شرکت بودن » تبدیل میشود[1].
عدهای معتقدند که سهم مال منقولی است که به اعتبار آن نمیتوان سهامدار را مالک مشاع در اجزای دارائی شرکت دانست و نیز نمیتوان ادعا نمود چون در ترازنامه تنظیمی شخص حقوقی، شرکت بدهکار سرمایه میشود سهامدار طلبکار محسوب میگردد بلکه میتوان گفت که سهامدار دارای حقوق یا تعهداتی است که وابسته به سهم بوده ورقه سهم ایجاد شده وسیله شرکت ، معرف این حقوق و یا تعهدات میباشد[2].
در نظریه شماره 2483 مورخ 01/04/1384 اداره حقوقی قوه قضائیه آمده «با توجه به ماده 24 لایحه قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب سال 1347 كه مقرر داشته «سهم قسمتی از سرمایه شركت سهامی كه مشخص كند، میزان مشاركت و تعهدات و منافع صاحب آن در شركت سهامی می باشد.» و نیز مواد 1 و 25 همان قانون، سهم با دارایی و اموال شركت تفاوت دارد، همانطور كه مالكیت آنها هم متمایز و متفاوتند. بدین معنی كه سهم متعلق به سهامدار در حالی كه اموال شركت متعلق به شركت یا شخص حقوقی است بنابراین در صورتی كه دستور موقت مبنی بر نقل و انتقال سهام شركت صادر شده باشد این دستور صرفاً در حدود موضوع آن قابل اعمال است و نمیتوان به استناد آن از نقل و انتقال اموال شركت ممانعت نمود.[3]»
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
طرح موضوع
بررسی و ژرفنگری در آراء وآثار دانشوران مسلمان در حقیقت باز کردن دریچه ای برای باز اندیشی مسائل و پدیده های مختلف اجتماعی است، زیرا باز نگری در نظریه های اصیل، بازگشایی برای طرح گسترده تر مسائل و مشکلاتی است که جزیی از زندگی اجتماعی انسان محسوب می شود. هر نکته و نظریه ای که از اصالت واستحکام برخوردار باشد، میتواند نقطه آغازی باشد برای اندیشیدن. تحول و تکامل علوم و نظریات علمی امری طبیعی، و بررسی و نقد آراء دانشمندان در یک جامعه علمی زنده وپویا، امری ضروری است. بنابراین، بررسی وتحلیل آرای اندیشمندانی که در فضای فرهنگ وتمدن اسلامی رشد کرده وبا افکار بدیع خود، موجب گسترش وتوسعه تفکر گشته اند مورد نیاز جامعه است. از این رو در پژوهش حاضر تلاش می شود تا آرا و اندیشه های فیلسوف بزرگ اسلامی، ابونصر فارابی در حوزه امت و امامت بررسی گشته و زوایای مختلف آن روشن گردد.
موسس فلسفه سیاسی در اسلام، ابونصر فارابی (258-339 ه.ق) – معلم ثانی- از نظریه پردازان اولیه و اصلی در حوزه اندیشه سیاسی و به ویژه دولت و نظام سیاسی بوده و اندیشه او بازتابی از اوضاع و شرایط جهان اسلام در زمانه وی می باشد. بنابراین، ضرورت دارد تا ابعاد
مختلف اندیشه های این دانشمند بزرگ جهان اسلام بررسی و تبیین گردند.
پیشینه تحقیق
با وجود این که درباره اندیشه سیاسی فارابی نوشتارهای فراوانی وجود دارد اما درخصوص جایگاه امت و امامت و حقوق و وظایف جامعه و امام در نظام سیاسی مد نظر معلم ثانی تحقیق جامع و کاملی به عمل نیامده و غالبا مباحث مطروحه در این زمینه نامرتب و پراکنده می باشند. منابعی که در تهیه این پژوهش از نظر گذرانیده شده عبارت اند از:
منابع مورد استفاده :
فارسی
ب: منابع عربی
ج: منابع انگلیسی
2.” Al-Farabi: the history and modernity”, Altayev Jakipbek, 2010.
3.” Philosophy in the Islamic World”, Prof Peter Adamson, 2007.
البته شایان ذکر است که آثار متعددی به زبان فارسی، عربی و انگلیسی پیرامون فلسفه و اندیشه سیاسی فارابی به تحریر در آمده است . و برای نگارش پژوهش حاضر بسیاری از آنها مطالعه و بررسی شده اما به جهت همپوشانی داشتن بسیاری از آثار با یکدیگر، سعی بر آن بوده تا تعداد محدود و معینی از آنها به عنوان ادبیات پژوهش در نظر گرفته شوند.
مفاهیم تحقیق
پژوهش حاضر مفاهیم مختلفی را از گهر اندیشه های فارابی به کار گرفته است. اما اصلی ترین مفاهیم قابل عرضه در آن عبارت اند از:
امت:
امت در اندیشه سیاسی فارابی عبارت است از سطح منطقه ای حکومت که ما بین اجتماع عظمی( معموره ارض) یا همان حکومت جهانی و اجتماع صغری یا همان حکومت ملی می باشد. در واقع، امت شامل مردم یا اعضای اجتماع منطقه ای مد نظر معلم ثانی می باشد.
امامت:
امامت در اندیشه سیاسی فارابی عبارت است از رکن اداره و رهبری جامعه به سمت کمال و سعادت؛ این رهبری از سطوح مختلفی(رئیس اول، رئیس مماثل، رهبری سنت، رهبری افاضل و رهبری روئسای سنت) تشکیل یافته که دو سطح اول آن انحصاری و ایده آل بوده اما سطوح بعدی امامت و رهبری جامعه در غالب رهبری فقهای جامع الشرایط محقق می شود.
اندیشه سیاسی:
اندیشه سیاسی فارابی در واقع تلاش فکری وی است برای پاسخگویی به سوالات سیاسی موجود در جامعه و حل بحران هایی که جامعه را از حالت تعادل خارج ساخته بود.
نظام سیاسی :
نظام سیاسی مد نظر فارابی اجتماعی است که همه اعضا و ارکان آن برای رسیدن به سعادت با یکدیگر تعاون میکنند. در واقع، به دلیل اجماعی بودن انسان، نظام سیاسی راه رسیدن به سعادت را فراهم خواهد کرد.
سوالات تحقیق
سوال اصلی مدنظر نویسنده در پژوهش حاضر این می باشد که:
– امت و امامت چه جایگاهی در اندیشه سیاسی فارابی دارند؟
سوالات فرعی:
– نقش، حقوق و وظایف امت در اندیشه سیاسی فارابی چیست؟
– نقش، حقوق و وظایف امامت در اندیشه سیاسی فارابی چیست؟
– نظام سیاسی چه تاثیری بر امت و امامت بر جای می گذارد؟
حدود500 سال قبل ازمیلاد مسیح ، هراکلیوس فیلسوف یونانی اظهار داشت: «هیچ کس بیش از یک بار نمی تواند در یک رودخانه جاری شنا کند». این نشان می دهد از دیر باز «تغییر» با چنین باریک بینی هایی مورد توجه بوده است. با این وجود آدمی ثبات را دوست دارد، زیرا در تغییر ترس از ناشناخته ها نهفته است. دکارت طبیعت را مادة بی روحی می دانست که کل آن را می توان با تحلیل اجزایش شناخت. (شناخت استقرایی) از نظر نیوتن طبیعت ماشین خوش رفتاری است که خداوند با قوانین معینی آن را به کار انداخته است که اگر، آن قوانین راپیدا کنیم، قادر خواهیم بود آن را تحت اختیار خود درآوریم. در این چارچوب، تغییرات، قابل پیشبینی، قابل محاسبه،قابل برنامهریزی وپیشگیری بوده است. ( اعتباریان،1388)
چرخة دگرگونی امروزی، بی تردید در گذشته سابقه نداشته است. امروزه دگرگونی سریع تر، غیر معمول تر و اساسی تر از هر زمان دیگری در گذشته است. برخورد های تكنولوژیك و فشار های رقابتی و فرهنگی، گردابی را به وجود آورد ه اند كه هر سازمانی را می توانند در خود فرو برند. دگرگونی امروزی، دارای ویژگی هایی از قبیل تلاطم در بازار ها، تلاش سازمان ها و كسب و كار های مختلف در تعریف مجدد خود، تعیین مجدد فعالیت ها، شكل های یك سازمان برای – جدید سازمانی و منسوخ شدن تفكر مدیریت سنتی است (چمپی،1387: 8) .
این كه سازمان بتواند با وضعیتی كه شرح آن گذشت باقی بماند و زندگی كند ناچار به ایجاد تغییر و دگرگونی در خود است ولی دگرگونی در سازمان هرگز تحقق نمی یابد مگر این كه صد ها یا هزاران نفر از افراد سازمان، علاقمند به همكاری باشند و تا حد امكان به فرآیند دگرگونی كمك كنند. كاركنان، مخصوصاً در صورتی كه از وضعیت موجود سازمان خود ناراضی باشند، حاضر به همكاری و از خود گذشتگی و ایثار نیستند مگر به این اعتقاد برسند كه دگرگونی ها مفیدند. بدون ارتباطات معقول، مقبول و دارای اعتبار فراوان، هرگز نمی توان قلب
های توده های كاركنان را تسخیر كرد. همین امر ضرورت دگرگونی فرآیند های سازمان را با عنایت به مسائل منابع انسانی، بیشتر روشن می كند (Hammer ,2013: 30)
1-2 بیان مساله تحقیق
معمولاً تغییرات سازمانی در هر اندازه ای، مقاومت بدنة نیروی انسانی را به دنبال خواهد داشت اما اگر آنها اهداف واقعی تغییر و منافع آن را دریابند، در برابر تغییرات مقاومت كمتری از خود نشان می دهند. (جعفری و همکاران، 1387: 29)
بعد شناختی مقاومت در برابر تغییر که موضوع این پژوهش است بیانگر این است که شناخت، نظام پردازش و ذخیره سازی اطلاعات جذب شده توسط حواس در سیستم عصبی انسانهاست کارکنان با استفاده از طرحواره ها (ساختارهای شناختی که نشانگر دانش سازمان یافته فرد نسبت به یک مفهوم یا یک محرك هستند) رویدادهای سازمانی، مقاومت همچون تغییرات سازمانی را درك و تفسیر میکنند مقاومت شناختی در برابر تغییر زمانی ایجاد میشود که فرد تحت تأثیر طرحواره های خود، تغییر را به گونه ای درك و تفسیر نماید که در قبال اعمال آن، اکراه و عدم تمایل داشته باشد. واتسون[1] 1982 ) ) بر این عقیده است که آنچه اغلب از آن با عنوان مقاومت یاد میشود، چیزی جز همین اکراه و بی میلی نیست. آرمناکیس، هریس و بونتانوم ( 2005 )[2] نیز گرچه مقاومت را به صورت رفتاری تعریف کرده اند، بر تقدم ساحت شناختی آن بر بعد رفتاری اذعان داشته اند.
همچنین بارتلم و لاك[3] ( 1981 ) در تفسیری از اثر کچ و فرنچ، مدعی شده اند چه بسا مشارکت کارکنان مبتواند در مقاومت آن ها در برابر تغییر اثرات شناختی داشته باشد. در مجموع آموزه های ادبیات پژوهش درباره مقاومت کارکنان در برابر تغییر، نشان میدهند که این پدیده دارای ابعاد رفتاری، هیجانی و شناختی است. ظهور رفتاری آن در قالب نیروهای مقاومت کننده در برابر نیروهای اعمال کننده تغییر است؛ بعد هیجانی آن به ناکامی کارکنان در اثر به هم خوردن وضع موجود، ترس از ضرر احتمالی و آینده ای مبهم اشاره دارد؛ و صبغه شناختی آن به نحوه ادراك تغییر توسط کارکنان اشاره دارد، طوری که از اعمال آن اکراه دارند. (هادوی نژاد و همکاران،1388)
بنابراین، ویژگی های شخصیتی فرد نگرش شخص تحت تاثیر تغییر سازمانی قرار می گیرد. و مقابله با استرس ناشی از تغییر سازمانی یک مسئله مهم است که ارزش بررسی دارد. عموم محققان پیشین، نگرش کارمند نسبت به تغییر سازمانی از بینش صفات شخصیتی مطالعات خود را در پنج مدل تبیین کرده اند. (Su et al ,2012)
در این مطالعه ما این موضوع را با استفاده از صفات شخصیت شناختی یعنی ، انعطاف پذیری شناختی، بینش، و خود اندیشی مورد بررسی قرار می دهیم. محققان نشان داده اند که باز بودن نسبت به تجربه رابطه مثبت با خود اندیشی دارد. 2009)، (Lyke
روانرنجوری منفی به بینش مربوط است، وظیفه شناسی مثبت نیز به بینش مربوط می باشد. برونگرایی و سازگاری مثبت، هر دو مربوط به انعطاف پذیری شناختی می باشد. .
(Su et al ,2012)
همچنین رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتار های اختیاری كاركنان است كه جزء وظایف رسمی آنها نیست و مستقیماً توسط سیستم رسمی پاداش سازمان در نظر گرفته نمی شود، ولی میزان اثر بخشی كلی سازمان را افزایش می دهد این رفتارها، شامل رفتارهایی كه فرد در جهت انجام نیازمندی های نقش و یا شرح شغلی از خود نشان میدهد، نیست. مطالعات نشان از آن دارد زمانی كه مدیریت ارشد، تغییر را بپذیرد، برای اجرایی شدن تغییر باید علایق كاركنان مانند مدیران پایینی و میانی در نظر گرفته شود و نیاز به تغییر را در آنها متقاعد كرد. بسیاری از موانع تغییر، ریشه در آمادگی پذیرش تحول سازمانی دارند .
از لحاظ روانشناسی این موانع، نظیر موانع مدیریتی، توسط ناامنی و ترس از نتایج منفی برای افراد میتواند تشریح شود. این علایق بوسیله مشاركت مستقیم یا مشاركت قانونی، دسته بندی و معرفی
می شوند. (رنگریز و مرادی،1391)در این پِژوهش تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر ارتباط بین انعطاف پذیری شناختی و مقاومت در برابر تغییر سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد.
اگر عاملان تغییر در سازمان بهنگام اعمال آن با مقاومت مواجه شوند و به واکنشهای کارکنان توجه نکنند با مخاطره بزرگی روبرو خواهند شد. این مسأله بخصوص زمانی بروز می کند که تغییر مستقیماً از بالای سازمان به سطوح پایین تر اعمال شود. علی رغم چنین توجه و تنبه نظری به موضوع مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی ، خلأ پژوهشی با چنین رویکردی همچنان در این حوزه مشهود است( Su et al ,2012)
پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تلاش برای پر کردن این خلأ پژوهشی، به این پرسش که : آیا انعطاف پذیری شناختی بر مقاومت در برابر تغییر سازمانی در شرکت گاز استان تهران تأثیر گذار است؟ پاسخ گوید.