نخستین کانون برای تربیت وسازندگی انسان خانواده است بنابراین اگر خانواده محیط سالم داشته باشد ونیازهای جسمانی وروانی افراد خویش را برآورده سازد جامعه به خدمات جانبی وجبرانی کمتری برای خانواده نیازپیدا میکند. خانواده از دو قطب فرزندان و والدین تشکیل شره است که هر کدام در زندگی نقش و وظایفی دارند که براساس این نقشها و وظایف از همدیگر انتظاراتی دارند که برای سازگاری بین آنها باید هر کدام از اعضا به انتظارات معقولانه طرفین احترام گذارند و در پی خواسته های یکدیگر بکوشند0(ستوده 1385,ص 129)
بسیاری از ویژگیهای شخصی کودک تحت تاثیر شیوه های فرزند پروری والدین است .والدین براساس الگوها و آرمانهای فرهنگی خود کودکان را به شیوه های گوناگون پرورش میدهند. بین گروهای مختلف به تفاوتهای چشمگیری در زمینه های رشد فرزند پروری بر می خوریم .والدین برای تربیت فرزندان خود از سبکها و شیوه های فرزند پروری متفاوتی استفاده میکنند که دیانا باوم ریند (1996و1971) یک پیشگام با اقتدار در مورد مطالعه فرزند پروری معتقد است که والدین نباید تنبیه کننده و نه بی خیال باشند ، آنها باید در ضمن اینکه برای کودکان خود قوانینی وضع می کنند ،همزمان از آنها حمایت کنند و نیازهایشان را تأمین نمایند باوم ریند می گوید :شیوه های فرزند پروری به چهار شکل اصلی هستند 1- فرزند پروری استبدادی 2- فرزند پروری دمکراتیک 3- فرزند پروری سهل گیرانه 4-فرزند پروری بی توجه (آخوندی 76،ص 4)
زبان فرایندی فریبنده و پیچیده است که تنها بشر قادر به فراگیری آن است فراگیری زبان معمولاٌدر مرحله های مشخص و پیاپی صورت می گیرد و موضوع قابل توجه در این است که نظام زبانی کودک تا رسیدن به چهار سالگی عمدتاٌ با نظام زبانی بزرگسالان محیط اطراف وی یکی خواهد شد . (والاس ولافلین ،ترجمه :منشی طوسی ،1370ص142)از همین رو در پژوهش حاضر کو شیده ایم مطالبی در پیوند باشیوه های فرزند پروری و ارتباط ان با قدرت کلامی گردآوری و آن رامورد مطالعه قرار دهیم .
مسئله اصلی در این پژوهش وجود روشهای فرزند پروری و ارتباط هر یک با میزان قدرت کلامی است محیط خانواده اولین و با دوام ترین عاملی است که بر رشد شخصیت افراد تأثیر می گذارد . نفوذ والدین در کودکان تنها محدود به جنبه های ارثی نیست بلکه در آشنایی کودک به زندگی اجتمایی و فرهنگ جامعه نیز نقش خانواده بسیار مؤثر است . خانواده محلی است که کودک در آن امور مختلف را فرا می گیرد . و با مشاهده رفتار والدین راه و رسم زندگی را نیز با تقلید از اعمال آنها فرا می گیرد . (آخوندی 1380،ص54)
ماننده بسیاری چیزهای دیگر ،پیشرفت در گفتار نیز مخلوطی از طبیعت و ذات کودک و آموخته ها و تربیت او است . ژنتیک می تواند در این میان مؤثر باشد و هوش و استعداد کودک در یادگیری گفتار به او کمک می کند اما به هر حال محیط خانواده هم بسیار تاٌثیر گذار است و نحوه ی پرورش کودک در توانمندی های او نقش مهمی ایفا می کند و(اینترنت 1)
خانواده حد اقل از دو نفرا توانایی های متفاوت ،با نیازها و علایق مختلف ودر یک کلام با شخصیت گوناگون تشکیل شده است تلفیق این توانایی ها و استعداد ها و شخصیت های گوناگون میتواند شیوه های گوناگون فرزند پروری را ایجاد کند که احتمال دارد بر میزان قدرت کلامی تأثیر داشته باشد . (گودنا 1985،ص418)
لذا بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با میزان قدرت کلامی به عنوان یک اختلال رفتاری در دانش آموزان ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب را مورد مطالعه قرار داده و می خواهیم بدانیم تأثیر کدام یکاز این روشها بر میزان قدرت کلامی بیشتر است.
شناخت والدین و استنتاج آنان در مورد رفتار کودکان و انگیزه ها و اعتقادات و جهت گیری اجتماعی آنان عوامل تعیین کننده مهمی در روشهای فرزند پروری و انضباطی والدین می شود تفاوت بین طبقات اجتماعی مختلف از لحاظ فرزند پروری و قدرت همانند سازی کودک در الگو های گسترده تعادل بین فرزند- والدین در شیوه های فرزند پروری ریشه دارد . این شیوه ها را می توان در ابعاد مختلف مانند محبت کردن ،کنترل ، مهربانی ، گرمی ، و انعطاف پذیر بودن ،محدود بودن و پرتوقع بودن توضیح داد . ( یاسایی1373،ص412)
وجه تحقیقاتی اندکی به بررسی تأثیر سبکهای ارتباطات خانواده بر میزان قدرت کلامی نشان داده است به منظور موفقیت این مدل در این حوزه نیاز است تحقیقات گسترده ای در جوامع مختلف فرهنگی ،قومی ،طبقه ای وغیره انجام شود چرا که فرهنگ یا خرده فرهنگی که افراد در آن اجتماعی می شوند به شیوه ارتباطات آنها تأثیر داشته است . به همین دلیل پژوهش حاضر برای بررسی تأثیر الگو های ارتباطی خانواده بر میزان قدرت کلامی دانش آموزان صورت می پذیرد .
آشنا ساختن والدین با شیوه های رزند پروری وانتخاب مناسب ترین شیوه توسط آنها ،بالا بردن سطح آگاهی ها و دانستهای والدین و همچنین کمک به آنان در جهت پرورش فرزندانی با قدرت کلامی مطلوب با انتخاب شیوه فرزند پروری مناسب .
در صورت عدم اجرای این تحقیق وبا توجه به مسائل بیان شده در آن شیوه های مناسب و مطلوب قرزند پروری شناسایی نمی شود و این مو ضوع ممکن است باعث افت تحصیلی و پایین بودن اعتماد به نفس ناشی از پایین بودن قدرت کلامی در فزندان شود . همچنین در صورت عدم اجرای طرح مشخص نیست که کدام یک از شیوه های فرزند پروری بر روی میزان قدرت کلامی تأثیر بیشتری دارد .
اهداف کلی –اهداف جزئی
اهداف کلی : بررسی و مقایسه رابطه بین شیوه های فرزند پروری و قدرت کلامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی90-89
اهداف جزئی :
1-بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری سهل گیرانه با قدرت کلامی.
2- بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری مستبدانه با قدرت کلامی .
3- بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری دمکراتیک با قدرت کلامی .
4- مقایسه قدرت کلامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی .
5- مقایسه شیوه های فرزند پروری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی .
1-آیا بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و میزان قدرت کلامی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و میزان قدرت کلامی دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد ؟
3-آیا بین شیوه فرزند پروری دمکراتیک و میزان قدرت کلامی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد ؟
4-آیا بین شیوه فرزند پروری دمکراتیک و میزان قدرت کلامی دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد ؟
5-آیا بین شیوه فرزند پروری سهل گیرانه و میزان قدرت کلامی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد ؟
6- آیا بین شیوه فرزند پروری سهل گیرانه و میزان قدرت کلامی دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد ؟
7-آیا میزان قدرت کلامی دردانش آموزان دختر بیشتر از دانش آموزان پسر است ؟
8-آیا میزان قدرت کلامی در شیوه فرزند پروری سهل گیرانه بیشتر از شیوه فرزند پروری مستبدانه است ؟
1-بین شیوه فرزند پروری سهل گیر و میزلن قدرت کلامی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد.
2- بین شیوه فرزند پروری سهل گیر و میزان قدرت کلامی دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد .
3- بین شیوه فرزند پروری مستبد و میزان قدرت کلامی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد .
4- بین شیوه فرزند پروری مستبد و میزان قدرت کلامی دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد .
5- بین شیوه فرزند پروری دمکراتیک و میزان قدرت کلامی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد .
6- بین شیوه فرزند پروری دمکراتیک و میزان قدرت کلامی دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد .
7- میزان قدرت کلامی در دانش آموزان دختر بیشتر از دانش آموزان پسر است .
8-میزان قدرت کلامی در شیوه فرزند پروری سهل گیرانه بیشتر از شیوه فرزند پروری مستبدانه است .
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
اصل تناظر هر چند به مفهوم امروزی آن در غالب عبارت از حقوق فرانسه به نظام حقوقی ما راه یافته اما ریشه فقهی و دینی آن غنی تر بوده و در کلمات ائمه معصومین به چشم می خورد و همچنین با بررسی وضعیت قضایی ایران در می یابیم اصل تناظر همواره در دادرسی ها مورد عنایت وتوجه قرار گرفته بوده است. چنانچه آقای مرحوم مرتضی راوندی در کتاب سیر قانونی دادگستری درایران بیان داشته در زمان هخامنشیان محاکمات در ایران از نظم و ترتیب خاصی پیروی می کرد و برای آنکه کار محاکم طولانی نشود برای هر نوع محاکم زمان معینی تعیین و همواره به طرفین پیشنهاد سازش از طریق داوری می گردید، و همچنین به علت زیادی سوابق قضایی و طول و تفصیل قوانین گروه خاصی به نام سخن گویان عدالت پیدا شدند که مردم با آنها مشورت می کردند و برای پیش برد دعاویی از آنها کمک می گرفتند. و نیز در آن دوران رسیدگی دو درجه ایی مورد توجه قرارگرفته بود بدین صورت که اگر کسی در محکمة محلی نمی توانست به حق خود برسد
می توانست به شاه رجوع کند. مطالعة تاریخ ایران نشان دهندة آن است که اصل تناظر در ایران همواره مورد توجه قانون گذاران و همچنین قضات بوده از گذشته تا به امروز نسل به نسل و سینه به سینه منتقل گشته با نگاهی به سیرة پیامبران و ائمه معصوم می توان به این مهم دست یافت که اصل مزبور جزء اساسی ترین توجهات ایشان بوده است. چنانچه آمده است : رسول خدا، حضرت امام علی بن ابی طالب (ع) را به عنوان نخستین والی و قاضی منصوب نمودند و نخستین دستوری که راجع به تنظیم کار دادرسی از طرف حضرت رسول (ص) به حضرت علی (ع) که خود را برای چنین کار دشواری هنوز جوان و کم تجربه می دیدند صادر شد این بود که فرمودند : در برخورد با دو طرف دعوا بی طرفی کامل را رعایت کند و به سخنان هر دو گوش فرا بدهد و بر وفق کتاب خدا و گفتار و کرداری که از پیامبر به یاد دارد حکم کند. در تحقیق حاضر احادیث و روایاتی در ضرورت اجرای اصل تناظر بیان نمودیم و همچنین آیاتی از قرآن مجید که دلالت بر ضرورت و وجوب رعایت تناظر و بی طرفی در دادرسی دارد نیز اشاره شده است. دستگاه دادگستری وظایف سنگینی را برعهده دارد، اجرای مناسب و هدفمند تکالیف نیازمند فراهم آوردن زمینه مناسب، تأمین امکانات و ابزار مادی و نیروی انسانی توانمند و متخصص است. و چنانچه دستگاه قضایی نتواند به وظایف خود به هر علت به درستی عمل نماید در عمل آنچه مشاهده می شود، صدور احکام ناعادلانه، طولانی شدن فرآیند دادرسی وضع و تصویب قوانین ناکارآمد و در نتیجه عدم تضمین سلامت و تزلزل دادرسی و بی ثباتی قانونی می شود. یکی از مهمترین اهداف دادرسی جدای از کشف حقیقت و پی بردن به واقع فصل سریع خصومت بین طرفین دعواست، از سوی دیگر اصولی مانند اصل تناظر تضمین کننده نتیجه دادرسی است ودر جهت کاهش احتمال خطا و تضمین حقوق اصحاب دعوا در پیش گرفته شده است. این اصل و اصول دیگری که در تحقیق مزبور آوردیم همگی در راستای برطرف کردن نگرانی های مربوط به عادلانه بودن رأی و رسیدن حق به صاحب حق است. در توجیه اصل تناظر همین بس که برخی حقوقدانان و فلاسفه و دیوان عالی کشور فرانسه در قرن نوزدهم آن را یکی از داده های حقوق طبیعی معرفی نموده اند این تفکر که اصحاب دعوا باید در موقعیتی مساوی و برابر قرار داده شوند همواره مورد توجه قرار می گرفت.یعنی عقل سلیم ، مساوات اصحاب دعوا در مقابل قاضی را بر می گزیند. زیرا دفاع در مقابل دعوای مطرح شده مورد پذیرش
عقل است. از سوی دیگر احترام به اصل تناظر به عنوان جلوه ایی از حق دفاع از ملزومات اولیه حقوق بشر و احترام به آزادی آنهاست.
تحقیق حاضر به منظور بررسی اصل تناظر در دادرسی های مدنی تدوین گردیده و در دو بخش ارائه می شود.
بخش نخست، متضمن کلیات می باشد که در دو فصل تحت عنوان اصول تضمین کننده سلامت دادرسی و اصول تضمین کننده نتیجه دادرسی مورد بررسی قرار گرفته است. و بخش دوم به بیان ضرورت اجرای اصل تناظر در دادرسی و همچنین حقوق ایران و بیان حقوق و تکالیف اصحاب دعوا و اختیارات و تکالیف دادگاه که در راستای اجرای اصل تناظر باید توسط آنها رعایت گردد پرداختیم.
زوایای مختلف این پژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1) بیان موضوع تحقیق
وقتی خواهان دادخواست خود را تقدیم دادگاه صالح نمود، از دادگاه تقاضای رسیدگی دعوای مطروحه را دارد این توقع کاملاً بجا و قانونی می باشد. و دادگاه را مکلف به رسیدگی می نماید.
دادگاه در راستای تحقق اجرای عدالت مکلف است مراتب را به خوانده اعلام نماید که این اعلام به وسیلة ابلاغ میسور می گردد. وقتی خوانده از دعوایی که علیه او در دادگاه مطرح شده مطلع گردید، مقدمات اجرای اصل تناظر فراهم گردیده است. در این بین جهت اجرای اصل تناظر حقوق و تکالیفی برای دادگاه و اصحاب دعوا ایجاد می گردد.
در این تحقیق سعی شده تا با بررسی در قوانین و مقررات موضوعه موجود و نیز حقوق اسلامی و منابع معتبر فقهی و حتی الامکان با مطالعة منابع خارجی بیان نماییم که اصل تناظر از جمله اصول والا و عقلی است و رعایت آن در طول دادرسی برای طرفین دعوا و دادگاه اجباری است . درست است که رعایت این اصل در حقوق ایران توسط قانون گذار تصریح نشده است. اما ارادة قانون گذار ایران همواره مبنی بر دادرسی تناظری می باشد.
2) سوالات تحقیق
در پی نگارش تحقیق حاضر سوالاتی به ذهن متبادر می شود که اهم سوالات به شرح ذیل می باشد :
3) فرضیات تحقیق
با توجه به سوالات مذکور، فرضیات تحقیق به شرح ذیل می باشد:
1) اصول تضمین کننده سلامت و همچنین اصول تضمین کننده نتیجه دادرسی، اصول راهبردی دادرسی هستند. نقض اصول مزبور موجب نقض رای صادره از دادگاه خواهد شد.
2) اجرای اصل تناظر مستلزم تحقق اصول دیگری است.
3) حق دفاع مفهومی گسترده تر از اصل تناظر دارد.
4) اصل تناظر در هیچیک از مواد قانون آیین دادرسی مدنی و قوانین دیگر به طور صریح بیان نگردیده است اما با دقت در مقررات و قوانین آیین دادرسی مدنی می توان دریافت که ارادة قانون گذار همواره بر لزوم رعایت اصل مزبور بوده است. قوانینی که زمینة اجرای اصل تناظر را فراهم
می نمایند در قانون آیین دادرسی مدنی ایران بیان گردیده شده است.
علاوه بر اینکه در خصوص اصل تناظر در قوانین ایران هیچ نصی وجود ندارد در خصوص برخی اصول دیگر که اجرای آن زمینه ساز اجرای اصل تناظر است نیز در قوانین ایران تصریحی وجود ندارد مانند قاعدة فراغ دادرس که هیچ نصی در قوانین ایران در این خصوص وجود ندارد.
5) قاضی نیز باید تناظر را رعایت نماید.
6) اصل تناظر بیانگر عدم جواز صدور حکم غیابی نیست.
4) سابقة تحقیق :
در خصوص اصل تناظر منحصراً در کتب آیین دادرسی مدنی مباحث پراکنده ایی وجود دارد و هیچیک از مواد قانون آیین دادرسی مدنی منحصراً به این اصل نپرداخته است. و همچنین پژوهش های حقوقی صورت گرفته در خصوص موضوع تحقیق در حد یک یا چند مقاله بوده است و مطالب منسجم و جامعی در خصوص تحلیل اصل مزبور وجود ندارد.
جوامع بشری ، برای حفظ نظم و تضمین ارزش ها و هنجارهای حاکم برنظام اجتماعی خود و پاسداری ازآن قواعد ومقرراتی را به وجود می آورند که قانون می گویند . اگر انحراف وتخطی از هنجارهای پذیرفته شده در جامعه جنبه ی مجـرمانه پیـدا کند و از حالت منفصل وایستا به ضدیتی محسوس وآشکار تبدیل گردد ، عنوان جرم به خود می گیرد و واکنش وعکس العمل جامعه وقانون نسبت به آن تشدید خواهد شد .
یکی از مهم ترین جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص ، قتل عمد است که حق حیات آدمی و اصل مصونیت از تعدی وتعرض وی را هدف قرار می دهند و همواره در قوانین جزایی شدیدترین واکنش کیفری برای آن پیش بینی شده است .
در اسلام قتل از گناهان بزرگ شناخته شده است که مرتکب آن را به جهنم ابدی نوید می دهد .« ومن یقتل مومنا متعمدا فجزاه جهنم خالدا فیها وغضب الله علیه و لعنه و اعد له عذابا عظیما 1»
« هرکس از روی عمد مومنی را بکشد ، مجازاتش جهم ابدی است . خداوند چنین کسی را مورد غضب قرارداده و لعنت می کند و عذاب بزرگی برای او در نظر گرفته است .
براین مبنا در اسلام قتل عمد بسیار تقبیح شده و برای مرتکب آن مجازات قصاص در نظر گرفته شده است « یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر و…»2
مجازات قصاص درجرم قتل عمد از حیث تقیین راجع است به مصالح حیات انسانی وازاین منظر متفاوت ازمصالحی است که درجرایم مالی و یا سایر جرایم منظورنظر قانونگذار است .
قصاص سابقه ای تاریخی به قدمت قتل دارد و درهمه جوامع ، به عنوان یک واکنش قوی علیه قتل عمد به کار گرفته شده است . ژان ژاک روسو، درکتاب قرارداد اجتماعی خود راجع به مجازات قصاص ، چنین اظهارنظر می کند « مجازات اعدام (قصاص ) که به جنایت کاران تعلق می گیرد را نیز باید با همین دید مورد توجه قرارداد ، انسان برای اینکه بدست یک قاتل کشته نشود ، قبول می کند درصورتی که مرتکب
جنایت شد ،بمیرد بدین ترتیب کسانی که مجازات اعدام را تعیین کرده اند جان خود را ارزانی نداشته اند وحتی نمی توان فرضی نمود که در موقع تصویب این مجازات فکر اینکه خودشان بدار آویخته شوند هم به ذهنشان خطور کرده باشد . برعکس آنها بفکر تضمین زندگی خود بوده اند .
بعلاوه هرفرد شرور که به قانون اجتماعی تجاوز کند – باعمل خود نسبت به وطنش یاغی و خائن محسوب می شود. بنابراین با کشتن مجرم ، یک دشمن را نابود کرده اند ونه یک عضو جامعه را »1
در نتیجه از نظر روسو ، قصاص هم متناسب با جنایت جانی است وهم منشأ چنین مجازاتی پذیرش قرارداد اجتماعی از طرف مجرم است .
از آنجا که با قتل یک انسان شرایط روحی و روانی اسفباری برخانواده مقتول مستولی می گردد در نتیجه قصاص قاتل ازیکسو موجب بازدارندگی قاتل از تکرار قتلهای دیگر می شود و ازسوی دیگر با التیام زخمهای روحی و روانی خانواده مقتول ،تعادل روانی در سطح اندک مجدداً به پیکره خانواده باز می گردد و ترمیم احساس در سطح وسیع در جامعه مجدداً باز تولید می شود .
اما در دین اسلام قصاص یک رفتار منحصر به فرد در مقابله با قتل نیست . در قرآن تنها برقصاص قاتل تأکید نشده است . قرآن برعفو و بخشش نیز تأکید دارد و تأکید بر غلبه جنبه خصوصی یا حق الناسی قصاص نیز به همین دلیل است . قرآن کریم اگرچه قصاص را حق اولیاء دم درقتل عمدی قرارداده است ، اما درعین حال عفو وبخشش قاتل را نیز توصیه کرده و اولیاء دم را به آن ترغیب نموده است . در اسلام درباب قتل انسان اگرچه بیان شده که چنانچه فردی کسی را به قتل برساند مانند این است که تمام مردم دنیا را کشته ، ازسوی دیگر تأکید نموده که چنانچه شخصی فردی را از مرگ نجات دهد مانند این است که تمام مردم دنیا را از مرگ نجات داده است .
قانون مجازات اسلامی نیز که براساس رویکرد نظام اسلامی مبتنی بر مطابقت قوانین با شرع مقدس وضع شده قصاص را برای مجازات قتل عمد در نظر گرفته است وبرای قتل عمد، اصل را برمجازات قصاص قرارداده است اما درعین حال در موارد گوناگون سعی برآن بوده که تاحد امکان مطابق با فقه ، مجازات قاتل عمدی را کاهش داده و از قصاص نمودن قاتل جلوگیری نماید .
در مواد متعددی از قانون مجازات اسلامی هرچند براساس تعریف فقها از قتل عمد ونیز صراحت ماده 206 ق.م.ا قتل ارتکابی عمدی است اما در عین حال قتل ارتکابی ، قابل قصاص نبوده و مسئولیت مرتکب کاهش می یابد مصادیق کاهش مسئولیت در قتل عمد در قانون مجازات اسلامی بیشتر همان مواردی است که در کتب فقهی تحت عنوان شرایط قصاص بحث شده اما منحصر به این موارد نیست چرا که هرجایی که عمل ارتکابی قتل عمد باشد اما قانون گذار مجازات اصلی (قصاص) را قابل اعمال ندانسته در عین حال مجازات دیه و حبس تعزیری را به جای مجازات قصاص در قانون مجازات اسلامی گنجانده است مسئولیت فردکاهش یافته است .
« در اسلام تشریع قصاص هیچ گونه ارتباطی با مسئله انتقام جویی ندارد ، هدف از قصاص حفظ حیات عمومی اجتماع و پیشگیری از تکرار قتل و جنایت است »1 .مسئولیت کیفری کاهش یافته در قتل عمد بر پایه رویکرد سیاست کیفری فقه امامیه مبنی بر رهایی حداکثری قاتل از مجازات اعدام است از این رو شاید با فرصت دوباره بخشیدن به قاتل بر ادامه زندگی،یکی از اهداف مجازات یعنی اصلاح فرد،قابل دست یابی باشد .اما از سوی دیگر حمایت از قربانی جرم و جلو گیری از تکرار جرم در آینده از جانب مجرم و ارعاب دیگران از دیگر اهداف مجازات است .لذا در کاهش مسئولیت باید این اهداف نیز در نظر گرفته شود و بسته به نوع جرم و حالات مجرم و موقعیتی که مجرم در آن قرار گرفته اقدام به کاهش مسئولیت ویا عدم کاهش مسئولیت واعمال مجازات کامل در نظر گرفته شده نسبت به مجرم نمود
:
برای تشخیص حق از باطل و جلوگیری از از متضرر گردیدن افراد از صدور آراء به مراجع مربوطه در اینخصوص اعم از دادگاه ها و دادسراها اختیار و اجازه داده شده که پس از تحقیق و بررسی موضوع و انطباق با قوانین بدنبال راه حلی برای رفع این گونه شبهات و اختلافات پیدا نماید و راه حل اساسی را برای از میان برداشتن مایه نزاع ارائه دهند که با وجود اعتباری هم چون اعتبار امر مختومه در قوانین اعم از حقوقی و کیفری این مشکل برطرف میگردد . و در نهایت پایانی به دعوا خواهد داد . زیرا میدانیم که اگر برای دعوی پایانی نباشد نوعی تشتت پیش خواهد آمد و افراد به بهانه های گوناگون درصدد اعتراض از رای برآمده و در مقام احقاق حق خود اطاله دادرسی را بدنبال می آورند .بغیر از اینکه هیچ وقت نظر یکی از طرفین تامین نخواهد شد .علی ایحال نهادی چون اعتبار امر مختومه پایانی برای اینگونه تعارضات خواهد بود و قوانین کیفری ما شرایطی را برای برخورداری از این اعتبار عنوان نموده اند که از جمله وحدت اصحاب ، وحدت طرفین و وحدت سبب میباشد . اگرچه دارای تفاوتهائی با حقوق مدنی میباشد که سعی گردیده بدان پرداخته شود.
الف )اهمیت تحقیق :
برای جلوگیری از سوء استفاده قضات در صدور رای و همچنین تجدید شدن رسیدگی به جهت احقاق حق طرفی که از رای صادره متحمل زیان گردیده قوانین آئین دادرسی کیفری و مدنی ما راه های مختلفی را مفتوح گذاشته اند که صحت و در ستی رای را تامین نمایند.اما به هر حال برای هر دعوای پایانی وجود دارد مهمترین اهداف قانونگذاران ،از وضع قوانین آئین دادرسی در وحله اول جلوگیری از ایجاد مزاحمت و سپس فصل سریع خصومت میباشد . که علت آن نیز در زیانهای اقتصادی و اجتماعی دعوی میباشد میدانیم که تسریع در روند حل و فصل دعاوی و جلوگیری از تجدید شدن آنها ارتباط نزدیکی با نظم عمومی داشته.
بدون شک هدف هر دادرسی این است که نتیجه آن منطبق با حقیقت باشد اما برای احقاق حقوق افراد راه تجدید نظر از احکام نادرست باز شده میباشد .اما بالاخره نفع جامعه نیز ایجاب میکند که رسیدگی به هر دعوی پایانی داشته باشد و طرح مجدد آن پس از قطعیت ممنوع میباشد .
که به منظور نیل به این مهم به تصمیم قطعی دادگاه اعتبار ویژه ای داده شده است که بموجب آن هیچ مرجعی نمیتواند حکم را معلق کند یا با صدور رای مخالف آن را از اثر بیندازد .البته با قطعیت رای افراد ناراضی از حکم میتوانند از طریق راهای پیش بینی شده در قانون از جمله تجدید نظر خواهی ،فرجام خواهی فسخ رای صادره را بخواهند و نمیتوانند از نو و مجدد موضوع را مطرح سازند .
این اعتباردرحقوق ” اعتبار امر مختومه ” نامیده شده که برگردان قاعده Autorit dela در حقوق فرانسه است .پس در واقع زمانی که حکم در زمره احکام نهائی در بیاید ” دعوی مختومه ” است.
در حلقه سیلكوهگزان وجود هتر و اتم در داخل حلقه و اتم الكترونگاتیو در خارج حلقه ایجاد اثر آنومری می نماید ماهیت اثر آنومری بر اساس انتقالات الكترونی بین اوربیتالهای اتم دهنده و گیرنده می باشد كه قرار گرفتن در حالت محوری به استوایی ارجحیت داده می شود.
اثر آنومری ( Anomeric Effect ):
وجود هترواتم ها در حلقه می تواند باعث اثر استریو الكترونی شود كه به نوبه خود اثرات محسوسی بر صورت بندی و در نهایت واكنش پذیری دارند مطالعات نشان میدهد كه وجود گروه الكترون كشنده مانند هالوژنها یا آكلوكسی (O-R)در كربن مجاور هترواتم ، در حالتی پایدارند كه استخلاف در حالت محوری باشد. این پدیده به اثر آنومری معروف است.
پس از كشف این اثر در سال 1955 توسط چو[1] و لموكس [2]اثر آنومری موضوع مورد مطالعه بسیاری بوده است و به نظر می رسد منشاء این اثر اكنون بر پایه یك تئوری استوار ثابت شده است.
این پدیده به شیمی كربوهیدراتها محدود نمی شود و در شیمی فضایی تركیبات هتروسیكلی 6 عضوی همانند استخلاف روی كربن-2 در تركیب پیران و غیره دیده می شود.
طرح1-1
1-2: اثر هترو اتم ها بر تعادلهای صورت بندی
وجود هترو اتم ها در حلقه می تواند باعث اثر فضا الكترونی شود كه تاثیر بسزایی بر صورت بندی و همچنین واكنش خواهند داشت.
مثالهای فراوان در شیمی كربوهیدراتها نشان می دهد كه قندهای پیرانوزی با گروههای كشنده همانند هالوژن یا آلكوكسی در كربن -1 معمولاً در حالتی پایدارترند كه استخلاف در موقعیت محوری باشد. این تمایل تنها به كربوهیدراتها محدود نمی شود بلكه روی سیستم های حلقوی ساده تر مثل تتراهیدروپیرانهای 2 استخلافی نیز مشاهده می شود.این پدیده به عنوان اثر آنومری شناخته می شود زیرا شامل استخلاف در موقعیت آنومری در حلقه های پیرانوزی كربوهیدراتها می شود.
در جدول 1-1 مقادیر برای چند گروه آلكیل در تترا هیدروپیران ، 1 و 3- دی اكسان و 1 و 3- دی تیان به همراه مقادیر برای سیلكو هگزان داده شده است.
طرح1-2
یك ویژگی مهم در حلقه های هتروسیكلی ، كاهش دافعه فضایی برای استخلافهای محوری است كه از جای گزینی گروه متیلن در سیكلو هگزان با اكسیژن یا گوگرد نتیجه می شود. این اثر به سهولت در سیس-2 متیل 5- ترشیو بوتیل 1 و 3- دی اكسان قابل مشاهده است ؛ در این نمونه صورت بندی ارجح دارای گروه ترشیو بوتیل محوری و گروه استوایی است.اكسیژن دو ظرفیتی هیچ استخلافی ندارد، لذا بر هم كنش 1 و 3- دو محوری كه نامطلوب ترین بر هم كنش برای استخلاف های محوری در سیكلو هگزان است در این نمونه وجود ندارد. بر هم كنش های دو محوری میان گروه متیل و هیدروژنهای كربن -4 و كربن -6 بر هر گونه دافعه میان گروه ترشیو بوتیل و جفت الكترون تنهای اكسیژن می چربد.
جدول 1-1 مقایسه مقادیر انرژی آزاد صورتبندی برای استخلاف های روی تتراهیدروپیران ، 1و3 – دی اکسان و1و3- دی تیان با مقادیرمربوط به سیکلوهگزان
1و 3 دی تیان | 1 و 3- دی اكسان | تتراهیدروپیران | ||||
موقعیت 5 | موقعیت 2 | موقعیت5 | موقعیت 2 | موقعیت 2 | سیلكوهگزان | گروه |
8/1 | 8/0 | 9/2 | 8/1 | CH3- | ||
0/1 | 5/1 | 7/0 | 0/4 | 8/1 | CH3CH2- | |
8/0 | 5/1 | 0/1 | 0/4 | 1/2 | (CH3) 2CH- | |
8/0 | 7/2> | 4/1 | 3/2 | 7/1 | CH2=CH- |
طرح1-3
معلوم شده است كه استخلافهای 5- آلكیل در 1 و 3- دی اكسان نسبت به سیكلوهگزان ارجحیت كمتری برای گرفتن موقعیت استوایی از خود نشان می دهند. این كاهش ارجحیت از كاهش دافعه های واندرو والسی در جهت گیری محوری ناشی می شود. زیرا هیدروژنی وجود ندارد كه نسبت به استخلاف 5- آلكیل در حالت سین – محوری باشد ولی استخلاف 2- آلكیل ارجحیت بیشتری برای جهت گیری استوایی در 1 و 3- دی اكسان نسبت به سیلكو هگزان دارد زیرا كاهش طول پیوند (c-o نسبت به c-c) منجر به تماس بیشتر گروه 2- آلكیل محوری با هیدروژنهای سین – محوری در كربن -4 و کربن-6 می شود كه نتیجه آن افزایش دافعه واندروالسی خواهد بود. به طور مشابه استخلاف 4- آلكیل محوری در 1 و 3- دی اكسان دچار دافعه واندروالسی بزرگ با هیدروژن محوری در كربن -2 نسبت به سیكلو هگزان می شود. نكته كلی كه باید درك كرد آن است كه انرژی آزاد صورت بندی نه تنها تابعی از اندازه گروه بلكه تابعی از محیط ملكولی اطراف آن است.[1] اگر یك استخلاف قطبی داشته باشیم بر هم كنش های میان استخلاف و هترو اتم روی حلقه می تواند عامل مهمی در تعیین وضعیت تعادل صورت بندی باشد. در برخی موارد، این بر هم كنش ها صریح بوده و به راحتی می توان آنها را ارزیابی كرد. برای مثال صورت بندی ارجح برای 5- هیدروكسی -1و 3- دی اكسان گروه هیدروكسیل در موقعیت محوری قرار دارد.[2] این صورت بندی از آن رو مطلوب است كه تشكیل پیوند هیدروژنی گروه هیدروكسیل با اكسیژن حلقه تنها هنگامی امكان پذیر است كه گروه هیدروكسیل به حالت محوری بوده به عنوان عامل پایدار كننده برای این صورت بندی عمل كند.