وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" دانلود پروژه و پایان نامه – ۲-۱-۱۶-آموزش انگیزه پیشرفت – 1 "

 

۱۳-مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .

 

۱۴-به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود . کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .

 

۱۵-از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید .

 

۱۶-قدردانی از کار دانش آموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .

 

۱۷-برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می‌باشد .

 

۱۸-بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش ، دانش آموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .

 

۱۹-استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین می‌توانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .

 

۲۰-مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود . مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .

 

۲۱-انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می‌کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می‌شوند .

 

۲۲-تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان

 

۲۳-آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آن ها ‌در تهیه برنامه

 

۲۴-در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش آموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می‌سازد . (شهرآرای، ۱۳۷۸)

 

۲-۱-۱۶-آموزش انگیزه پیشرفت

 

مک کللند (۱۹۶۵) اعتقاد داشت که انگیزه پیشرفت خصوصیتی است که می شود به وسیله آموزش آن را افزایش داد و تعلیم و تربیت، محیط خانوادگی و اجتماعی در تکوین آن نقش اساسی دارند. بر این اساس به نظر وی انگیزه پیشرفت یک خصوصیت ارثی نیست. آن چه مک کللند را ‌به این دیدگاه رهنمون ساخت تحقیقی بود که وی در سال ۱۹۶۰ برای آموزش انگیزش پیشرفت به صورت دوره های آموزشی برگزار کرد. این دوره های آموزشی در چندین کشور از جمله کشور هندوستان برای مدیران اجرایی برگزار شد. نتایج این بررسی ها نشان داد که همه مدیرانی که دوره های آموزشی را برای ارتقا انگیزه پیشرفت گذارنده بودند، کارهایشان را بهتر از قبل انجام دادند و موفقیت های بیشتری را کسب نمودند.

 

مک کلند (۱۹۶۵) و مایرون و مک کللند (۱۹۶۷) برنامه آموزش انگیزه پیشرفت را در چهار مرحله تدوین کردند. در این دوره های آموزشی بین ۹ تا ۲۵ نفر زیر نظر مربیان کار آزموده آموزش دیدند. مدت زمان آموزش بین ۷ تا ۱۴ روز طول کشید. چهار مرحله آموزشی به شرح زیر بود.

 

۱)در مرحله اول، موضوع انگیزه پیشرفت طرح می شد شرکت کنندگان با این مطلب آشنا می شدند که انگیزه ها قابل تغییرند.

 

۲) در مرحله دوم، معنی و مفهوم انگیزه پیشرفت و چگونگی سنجش و اندازه گیری انگیزه پیشرفت به شرکت کنندگان آموزش داده می شد.

 

۳) به افرادی که این دوره را می دیدند یاد داده می شد که در مسیر پیشرفت و کسب موفقیت های بزرگ چگونه باید عمل کنند. به آن ها یاد داده می شد موقعیت ها و شرایطی از کار را ترجیح دهند که در آن مسئولیت های فردی وجود داشته باشد، میزان مخاطره در حد متوسط باشد و نتایج عملکرد و باز خورد به سرعت به فرد داده شود. در این مرحله مربی از نمونه های واقعی استفاده می کرد واز آن ها می خواست که با توجه به تجربه های شخصی خود این مفاهیم را توجیه کنند. پس از آن مربی نتیجه عملکرد را به افرادی که از نظر رفتار پیشرفت گرا بودند ارائه می‌داد. این موضوع باعث می شد که هر کس نتیجه عملکرد خود را با نتیجه عملکرد کسی که انگیزه پیشرفت در او بسیار بالا است، مقایسه کند.

 

۴) دوره مذبور این گونه پایان می پذیرفت که از شرکت کنندگان خواسته می­شد تا هدف­ها را تعیین کنند و بگویند که در مسیر کسب موفقیت (برای دستیابی به هدف های تعیین شده) چگونه عمل می‌کنند. این هدف ها نوشته می شدند و به صورت بخشی از برنامه اجرایی در می آمدند. برای ارزیابی پیشرفت، اساس کار هدف هایی بود که تعیین شده بود.

 

۲-۱-۱۷-خود کار آمدی

 

خود کار آمدی عمده ترین و اصلی ترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان به شمار می رود و عبارت است از باور های افراد ‌در مورد لیاقت هایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث مؤثر زندگی (بندورا، ۱۹۹۲). در چهار چوب نظریه خودکارآمدی بندورا چنین عنوان می شود که افراد دارای باورهای قوی ‌در مورد توانایی‌های خود نسبت به افرادی که ‌در مورد توانایی‌های خود تردید دارند ، در انجام تکالیف کوشش و پافشاری می‌کنند و در نتیجه عملکرد آن ها در انجام تکالیف بهتر است . عوامل بسیاری در شکل گیری عوامل انگیزش و شناختی نقش دارند.

 

باور های خود کار آمدی زمینه ی تازه ی در پژوهش های روان شناختی ایجاد ‌کرده‌است. هر پژوهشی در این زمینه می‌تواند جنبه اکتشافی داشته باشد و به شناخت ماهیت و کنش وری آن کمک کند . از لحاظ علمی با توجه به اثرات گسترده امید با باورهای خودکار آمدی تا حدودی اهمیت چنین پژوهشی را نمایان می‌سازد.

 

خود کار آمدی ، یکی از مفاهیم مورد تأکید در نظریه های یادگیری است . خود کار آمدی (به قضاوت فرد ‌در مورد توانایی‌های خود برای انجام ‌موفقیت آمیز یک تکلیف یا کار) گفته می شود . (وولفلک،۲۰۰۴) تئوری خودکار آمدی بندورا، به نقش اعتماد و اطمینان و عزت نفس فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تأکید دارد.(بندورا و آدامز ۲۰۰۲) باورهای خود کار آمدی تعیین می‌کند که افراد تا چه اندازه برای فعالیت خود انرژی صرف می‌کنند و تا چه میزان در برابر موانع مقاومت می نمایند.(پاجارس و شانک،۲۰۰۱) خود کار آمدی بر رفتار فرد بسیار تاثیر گذار است . به عنوان مثال ، دانش آموز دارای خودکارآمدی سطح پایین ممکن است حتی برای یک امتحان خودش را آماده نکند ، زیرا فکر می‌کند که هر اندازه زحمت بکشد ، فایده ای نخواهد داشت.(سانتروک۲۰۰۴)


فرم در حال بارگذاری ...

" منابع پایان نامه ها – ۱-۵-۲ فرضیه های ویژه – 5 "

 

۱- Banker, Kaestle, Katherine (۲۰۱۰) با توجه ‌به این که در روایت درمانی، فرد یاد می‌گیرد مسئولیتش را در تسکین و بهبود مسایل روانی خود به عهده بگیرد وآن را تمرین کند. در واقع ویراستار داستان خود می شود و این چیزی است که در این رویکرد مورد تأکید است.

 

۲- Andrew, Brandt, Branden (2003)همچنین در روایت درمانی، درمانگران به ادعاها و داستان های عینی کمتر توجه می‌کنند و بیشتر به فواید اجتماعی که داستان های زندگی فرد بیان می شود، علاقه مندند.همچنین در روایت درمانی می توان زندگی را به شکل متفاوت و در چشم اندازی جدید یافت،در حقیقت باز نویسی زندگی هدف نهایی فرایند درمان است و زندگی با تجدید نظر نویسنده تغییر خواهد کرد .

 

۳- white ) (2000 روایت درمانی به فرد یاری می‌دهد تا مسیری متفاوت از مسیر مشکل را برای خویش روشن کند؛ مسیری که شامل آمال و ارزش ها و تعهدات خود فرد است.

 

۴-) Goyshan (1995یکی دیگر از دلایل انتخاب این روش متفاوت وجذاب بودن این شیوه درمانی که به صورت گفت وگوی مشارکتی بین درمانگر و مراجعین باهدف مبارزه با چالش اجرا می شود است.

 

با توجه به پژوهش های انجام گرفته در مباحث روایت درمانی درحوزه خانواده درمانی و درمان های فردی پژوهش ‌حاضر به دنبال پاسخ گویی ‌به این پرسشها است که:

 

۱- آیا جلسات آموزش روایت درمانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار مؤثر است؟۲-آیامی توان با بهره گرفتن از روش روایت درمانی به درمان مؤثر دست یافت؟ ۳- آیا تأثیرات روایت درمانی بر افسردگی با متغیرهای دیگری مانند تحصیلات و سن نیز مرتبط می‌باشد؟

 

‌بنابرین‏ هدف از پژوهش پیش رو بررسی تأثیر روایت درمانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار در شهر ابرکوه می‌باشد.

 

۱-۳ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

علم روان شناسی در دهه های اخیر شاهد ظهور الگوها و شیوه های درمانی رو به رشدی بوده است که در درمان فردی و خانواده تحول ایجاد کرده و آن را به مسیرهای جدیدی سوق داده است. تعدادی از این شیوه های درمانی، بازتاب پدید ه هایی هستند که دیدگاه پسامدرن[۶] نامیده می شود. متفکران این دیدگاه معتقدند که دانش و شناخت امری نسبی و وابسته به بافت آن است و نظام اعتقادی ما صرفاً منعکس کننده سازه‌های ذهنی – اجتماعی هستند که ما درباره دنیای خود خلق می‌کنیم.

 

اهمیت استفاده از روایت در جنبش های روان درمانی از آنجا مشخص می شود که فرمول بندی های روایی گوناگونی در انواع درمان های روان پویای,سیستمی,شناختی وسازه گرا مورد استفاده قرار گرفته اند.

 

ولی همچنان که گفتیم اگر روایت را ضمن آنکه یک ابزار بالینی است راهی برای فهم تجربه انسان بنامیم. آن را در قالب روایت درمانی مطرح نموده ایم white,2000)،).

 

از آنجا که خانواده نخستین سازمان اجتماعی است که فرد در آن زندگی می‌کند، پس کانونی است که می‌تواند فشارهای روانی وارد شده بر اعضای خود را کاهش دهد واز آن جا که مادران نقشی مؤثر در تربیت فرزندان دارند، روایت درمانی می‌تواند به عنوان روشی سریع و عمیق در درمان افسردگی و سلامت روان زنان جامعه اثری مثبت داشته باشد؛ پس دست یابی به جامعه ای سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده است.

 

با توجه به پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از کشوربررسی های مختلفی چون اثربخشی روایت درمانی گروهی بر نگرانی از بدریختی بدن، اثر بخشی روایت درمانی بر میزان تمایل به بخشودگی در زنان، اثر بخشی گروه درمانی تلفیقی به شیوه تصمیم گیری دوباره و روایت درمانی بر کنترل عواطف، مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی، مقایسه تأثیر روایت درمانی و رژیم درمانی بر شاخص تصویر بدن زنان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به طور کلی و در اکثر تحقیقات نشان می‌دهد که روایت درمانی نسبت به سایر روش های درمانی تأثیر مثبت بیشتری داشته است. اما پژوهش‌هایی که دقیقاً منطبق با موضوع تحقیق حاضر، به بررسی تأثیر روایت درمانی بر زنان و به ویژه زنان خانه دار بپردازد، یافت نشد و همان‌ طور که اشاره شد، با توجه به اهمیت نقش زنان خانه دار در ساختن خانواده و به دنبال آن جامعه ای سالم، به نظر می‌رسد که انجام تحقیق با موضوع بررسی تأثیر روایت درمانی بر افسردگی زنان خانه دار دارای اهمیت می‌باشد و علاوه بر پر کردن خلأ های علمی موجود و بستر سازی برای تحقیقات آینده نتایج این تحقیق می‌تواند ضرورت‌های کارکردی به منظور برنامه ریزی، سیاست‌گذاری و آموزش و مشاوره در این زمینه را یاری رساند.

 

۱-۴ اهداف پژوهش

 

۱-۴-۱ هدف کلی

 

بررسی تأثیر روایت درمانی بر افسردگی زنان خانه دار افسرده.

 

۱-۴-۲ اهداف ویژه

 

تعیین اثر روایت درمانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار بر حسب سن آنان.

 

تعیین اثر روایت درمانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار بر حسب تحصیلات آنان.

 

۱-۵ فرضیه ‏های تحقیق

 

۱-۵-۱ فرضیه کلی

 

۱٫ اجرای روایت در مانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار تأثیر دارد؟

 

۱-۵-۲ فرضیه های ویژه

 

    1. اجرای روایت در مانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار بر حسب سن آنان تأثیر دارد؟

 

  1. اجرای روایت در مانی بر میزان افسردگی زنان خانه دار بر حسب تحصیلات آنان تأثیر دارد؟

۱-۶ متغیرها(اصطلاحات یاواژه های پژوهش)

 

نامگذاری متغیرها

 

متغیر مستقل:روایت درمانی

 

متغیر وابسته:افسردگی

 

متغیر کنترل:شهرابرکوه-سال۱۳۹۳

 

۱-۷ تعریف متغیرها

 

۱-۷-۱تعاریف نظری متغیرها

 

تعریف نظری روایت درمانی: روایت درمانی فرایند کمک به افراد برای غلبه بر مشکلات از طریق درگیر شدن در گفتگوهای درمانی می‌باشند. این گفتگو ها شامل بیرونی سازی مشکل استخراج پیامد های یگانه پررنگ کردن نقشه ی جدید و اتصال آن به گذشته وآینده ,با بهره گرفتن از تکنیک های درمانی خاص می‌باشد در این رویکرد درمان ‌بر اساس نقل روایت ها و داستان های زندگی یک شخص از زبان خود شکل می‌گیرد،که در واقع این فرایند درمان روایتی شامل گفتن روایت ها ,گوش دادن دقیق پرسش کردن,دوباره گفتن و دوباره شنیدن وباز سازی داستان ها با همکاری مراجع ومشاوره می‌باشد روایت های شخصی جدید,معانی جدید و برداشت های تازه ای از واقعیت می‌شوند white,2000)).

 

تعریف نظری افسردگی:واژه «افسردگی» به تجربه ی حالت ناشادی گفته می شود که تحمل آن دشوا است این حالت افسردگی توأم با اضطراب ویژگی اصلی تعریف بالینی افسردگی نیز هست (منشی طوسی،۱۳۷۱).

 

۱-۷-۲تعاریف عملیاتی متغیر ها

 

تعریف عملیاتی روایت درمانی: مجموعه کاملا متمرکزی از فنون مداخلاتی که برای اولین بار توسط White & Epston (۱۹۹۰) با طرفداری از نظریه ی گفتگو ‌بر اساس داستان ها مطرح گردیده است.هدف از این مداخلات آن است که به خانواده کمک شود تا یک مشکل توان فرسا و دشوار را برونی کنند.

 

این رویکرد به اعضای خانواده کمک می‌کند که جر وبحثشان را در این باره کاهش دهند که مشکل مال کیست وراجع به حل مشکل وارد گفتگو شوند.


فرم در حال بارگذاری ...

" فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۱ – مفهوم چند رسانه­ ای: – 8 "

 

تعریف عملیاتی:

 

چندرسانه ای:

 

منظور از چند رسانه­ ای در این تحقیق شامل استفاده از پاورپوینت، تصاویر، فیلم ویدئویی، است که استاد به فراخور نیاز در طی ترم تحصیلی و متناسب با سرفصل­های کتاب درسی از آن ها استفاده می­ کند.

 

نگرش به درس:

 

نمره­ای است که آزمودنی­ها از پرسشنامه­ سنجش نگرش به درس به دست آورده­اند. در این تحقیق منظور از نگرش به درس نمره­ی حاصل از پرسشنامه است که با همین عنوان در ابتدا و انتهای دوره در اختیار آزمودنی­ها قرار گرفته است.

 

انگیزش پیشرفت:

 

انگیزش پیشرفت در این تحقیق نمره­ای است که فرد در پرسشنامه­ انگیزش پیشرفت هرمنس(۱۹۷۰)، و مؤلفه‌ ­های آن به دست می آورد.

 

عملکرد تحصیلی:

 

منظور نمره­ای است که آزمودنی­ها از آزمون پیشرفت تحصیلی در درس دستور نگارش ۲ به دست می ­آورند.

 

تکنولوژی در آموزش تحولات بسیار وسیعی را در امر تعلیم و تربیت ایجاد ‌کرده‌است و تسهیلات فراوانی را در این عرصه فراهم آورده است. از آنجا که هنگام ورود یک تکنولوژی باید زمینه­ای لازم جهت ورود آن و فرهنگ استفاده صحیح از آن را آماده ساخت، لذا ضرورت برنامه­ ریزی مناسب در این حد، امری کاملا محسوس و در خور توجه است.

 

۲-۱ – مفهوم چند رسانه­ ای:

 

۲-۱-۱ – تعریف چند رسانه­ ای

 

چند رسانه­ ای تلفیقی از دو یا چند شکل رسانه­ای که برنامه آموزشی را عرضه می­ کند. برخی تعامل را یک ویژگی مهم برای چند رسانه­ ای های آموزشی و آن را یک کیوسک اطلاعاتی متقابل دانسته ­اند. از چند رسانه­ ای­ها برای به کارگیری نظریات آموزشی گوناگون ‌می‌توان استفاده کرد (ذوفن، ۱۳۸۸)[۵].

 

در سال ۱۹۴۶، ادگارد­دیل الگویی را برای یادگیری به وجود آوردند که به “مخروط تجربی” معروف شد که الگو پیوستاری است از تجارب مستقیم هدف­دار در قاعده مخروط که یادگیرنده را مستقیما درگیر می­سازد تا علائم گفتاری که در نوک مخروط قرار دارد و یادگیرنده به طور فعال تنها مشاهده گر آن­هاست. وقتی ادگار دیل مدل خود را عرصه کرده جای چند­رسانه­ای­ها خالی بود، ولی می­توانستند به خوبی در قسمت وسط مخروط قرار گیرند.

 

 

 

نمودار۲-۱، مخروط تجربی، ذوفن

 

اصطلاحات چند رسانه­ ای و رسانه­های تقاطعی چند سال بعد، یعنی در سال ۱۹۵۰ وقتی متخصصان آموزشی انواع متعدد رسانه را برای حمایت از یکدیگر و افزایش تاثیرات یادگیری پیشنهاد کردند، مطرح شد. بیش از ۵۰ سال است که محققان آموزشی یادآوری ‌می‌کنند که اگر افراد در امر یادگیری خود درگیر باشند بهتر می­آموزند، و هر چه بیشتر حواس یادگیرنده در کسب اطلاعات به کار گرفته شود یعنی کل فرد درگیر باشد میزان یادگیری نیز افزایش می­یابد ‌بنابرین‏ اگر فناوری­ های چند رسانه­ ای تجارب صحیح و تعاملی چند رسانه­ ای را در اختیار یادگیرندگان قرار دهند، می ­توانند به معلمان در بهبود کیفیت و گیرایی و جذابیت آموزش کمک کند (همان منبع،۱۳۸۸)[۶].

 

واژه­ چند رسانه­ ای از سال ۱۹۵۰ میلادی به بعد مطرح و تلاش شد با ترکیب چندین رسانه، کیفیت آموزش بالا رود (هینیچ[۷]، ۱۹۹۳) و این امکانات اجازه­ی پیشروی، تعامل، آفرینندگی و ارتباط بهتر کاربرد نرم­افزار را به آسانی می­دهد (هافستتر[۸]، ۱۹۹۶).

 

اصطلاح چند رسانه­ ای به ارائه­ مطالب از طریق کلمات و تصاویر اطلاق می­ شود. منظور از “کلمه” ارائه­ مطالب به صورت کلامی است. استفاده از متون گفتاری یا نوشتاری مصداق این شیوه ‌می‌باشد. منظور از تصویر، ارائه­ مطالب در قالب تصاویر است. استفاده از تصاویر ثابت همچون نمودار، عکس یا نقشه و استفاده از تصاویر متحرک مانند انیمیشن یا فیلم ویدئویی از شیوه ­های ارائه­ تصویر ‌می‌باشد (مایر۲۰۰۵ ترجمه­ی موسوی،۱۳۸۴،ص۳).

 

مفهوم چند رسانه­ ای به استفاده از چندین رسانه شامل متن، گرافیک، صدا، تصاویر ثابت ویدئویی بر می­گردد (هینیچ و همکاران،۱۹۹۳). ‌بنابرین‏ استفاده از حس شنیداری در کنار سایر حواس کمک مناسبی برای کم­بینایان خواهد بود. مایر (۲۰۰۱) اعتقاد دارد دلیل منطقی ارائه­ چند رسانه­ ای یعنی ارائه­ مطالب در قالب کلمات و تصاویر را به کارگیری کل ظرفیت شناختی انسان برای پردازش اطلاعات می­داند. پژوهش­ها نشان داده‌اند که آموزش مبتنی بر چند رسانه­ ای می ­تواند به درک مطلب و یادداری دانش آموزان کمک کند (ویب و آنتا[۹]، ۲۰۰۸).

 

مایر[۱۰] و مورنو[۱۱] (۲۰۰۳)، یادگیری چند رسانه­ ای را به عنوان یادگیری از واژگان ، تصاویر و آموزش چند رسانه­ ای را به عنوان ارائه واژگان و تصاویر با هدف تقویت یادگیری تعریف کرده ­اند. ‌بر اساس تصمیم گیری ‌در مورد نحوه­ طراحی پیام­های چند رسانه­ ای بازتاب دهنده استنباط و برداشت بنیادی از چگونگی یادگیری انسان است. سه فرضیه­ اساسی درباره ی نظریه شناختی یادگیری چند رسانه­ ای مطرح شده است که عبارت­اند از:

 

    1. فرضیه­ کانال دوگانه:[۱۲] مطابق این نظریه انسان برای پردازش اطلاعاتی که به شکل مواد دیداری و شنیداری ارائه شده، کانال جداگانه و مجزایی را در اختیار دارند. هنگامی که مطالب (مثال­های تصویری، انیمیشن، ویدئو و متون) در معرض چشم­های فراگیران قرار می­ گیرند، آنان این مطالب را در کانال دیداری خود پردازش ‌می‌کنند و همگامی که مطالب در معرض گوش­های فراگیران قرار می گیرند (اصوات غیر کلامی و گفتارها)، آنان این موارد را در کانال شنیداری خود پردازش می‌کنند. مفروضه ی کانال دوگانه، روندی طولانی را در روانشناسی شناختی طی کرده و در حال حاضر نیز با نظریه رمزگذاری دوگانه پایویو (کلارک و پایویو، ۱۹۹۱، پایویو، ۱۹۸۶) و الگوی حافظه ی فعال بدلی همخوانی دارد (بدلی، ۱۹۸۶،۱۹۹۲،۱۹۹۹، به نقل از مایا، ترجمه ی موسوی ، ص ۵۳)

 

    1. فرضیه­ ظرفیت محدود[۱۳]: این فرضیه حاکی از آن است که انسان در میزان اطلاعاتی که می ­تواند در هر کانال و در یک زمان واحد پردازش کنند، محدودیت دارند. فراگیر با دیدن مثال تصویری یا انیمیشن قادر خواهد بود تنها چند مورد از آن تصاویر را در هر مقطع زمانی در حافظه­ فعال خود ضبط کند و این تصاویر ذهنی تنها قسمت­ هایی از مطالب ارائه شده را انعکاس خواهند داد.

 

  1. فرضیه­ پردازش فعال[۱۴]: ‌بر اساس فرضیه­ پردازش فعال انسان­ها در پردازش شناختی برای ایجاد یک بازنمایی ذهنی منسجم و فهم پذیر از تجارب خود به صورت فعالانه درگیر می­شوند. این پردازش شناختی فعال شامل: توجه، سازماندهی اطلاعات وارد شده و یکپارچه­سازی اطلاعات با دانش قبلی یادگیرنده ‌می‌باشد. به طور مختصر انسان­ها به عنوان پردازشگرانی فعال و آگاه به دنبال درک برنامه ­های چند رسانه­ ای هستند.

 

۲-۱-۲- رسانه ها و موقعیت­های یاددهی – یادگیری

 

در هر جریان عام ارتباطی، رسانه­های مناسب سهم عمده­ای، در تسهیل انتقال پیام بین فرستنده و گیرنده دارد و وظایف مهم رسانه­های آموزشی عبارت­اند از:

 

    1. برقراری ارتباط مؤثر: رسانه­های یاددهی – یادگیری با انتقال پیام، ارتباط بین معلم و شاگرد را ممکن می­سازند.

 

    1. ایجاد انگیزه یادگیری و کمک به تداوم آن: وجود انگیزه سبب فعالیت داوطلبانه و درگیری مستقیم یادگیرنده در جریان یادگیری می­ شود و امکان دستیابی وی به اهداف آموزشی را افزایش می­دهد.

 


فرم در حال بارگذاری ...

" دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | ۲-۶-­ تأثیر اقلیم و ارتفاعات در جذب گردشگر – 8 "

 

۲-۴-گردشگری در طبیعت (طبیعت گردی)

 

یکی دیگر از الگوهای فضایی گردشگری شکل گرفته در عصر پسامدرن گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی ‌می‌باشد. این الگوی فضایی در برگیرنده رویکرد گردشگران به محیط طبیعی با انگیزه­ های متفاوتی ‌می‌باشد که گردشگر از سفر به محیط طبیعی یا طبیعت مدنظر دارد. از این رو گستره فضایی این الگو، محیط طبیعی را در بر ‌می‌گیرد که می ­تواند به عنوان مثال ساحل، جنگل، کوه و نظیر این­ها باشد. این الگوی فضایی از گردشگری در برگیرنده گونه­های متفاوتی از گردشگری ‌می‌باشد که در این فضا، تجربه گردشگری کسب ‌می‌کنند. این گونه­ ها می ­تواند شامل طبیعت گردی، گردشگری دریایی، گردشگری ورزشی و نظیر این­ها باشد.

 

در این بین نکته مهم، تمایزی است که بین گردشگری در طبیعت به عنوان یک الگوی فضایی و اکوتوریسم به عنوان یک گونه از گردشگری وجود دارد. این در حالی است که در بیشتر مواقع این دو مترادف هم محسوب می­شوند و حتی گاهی یکی پنداشته می­شوند.گردشگری در طبیعت یک الگوی فضایی از گردشگری ‌می‌باشد و شکل دهنده متنی فضایی است که خوانش آن در پیرامون سفر به نقاط طبیعی با انگیزه­ های متفاوت از سوی گردشگران صورت ‌می‌گیرد این خود در رویکردی واسازانه بر بنیان ساختارهای متفاوتی از نگرش درون متنی یا برون متنی قرار دارد که در راستای گونه­ های متفاوتی از گردشگری پدیدار می­ شود. همچنین در بازار جهانی گردشگری، گردشگری در طبیعت یک بخش کلی محسوب می­ شود که اکوتوریسم جزیی از آن در کنار گردشگری ماجراجویی ‌می‌باشد (مجله موج سبز،۴،۱۳۸۰). در واقع اکوتوریسم بخشی در حال گسترش از بازار گردشگری در طبیعت است.به گونه ­ای که طبق برآورد «انجمن اکوتوریسم» در سال ۱۹۹۹، گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی ۲۰ درصد و اکوتوریسم ۷%۰ از بازار مسافرت جهانی را در اختیار دارد (شاهنده،۴۹،۱۳۸۰). از این رو نمی­ توان سفر به طبیعت را بدون در نظر گرفتن ویژگی­های آن، اکوتوریسم نامید در حالی که ‌می‌توان این گونه سفرها را در چارچوب گردشگری در طبیعت به حساب آورد.

 

علاوه بر آن از نظر تعاریف نیز هیچگاه گردشگری در طبیعت تنها معادل اکوتوریسم نیست. در اینجا تفاوتی را ‌می‌توان مشاهده کرد که مابین انگیزه­ های این دو وجود دارد. گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی، مسافرت به محیط­های طبیعی می ­تواند در چارچوب انگیزه های متفاوتی باشد که تنها فضای طبیعی را مدنظر داشته و انگیزه مربوطه هیچ گونه رابطه مستقیم با محیط طبیعی ندارد و حتی گردشگر نسبت به محیط دارای هیچ حساسیتی نیست. در حالی که اکوتوریسم بنا به تعریف آن توسط مؤسسه‌ بین‌المللی اکوتوریسم در سال ۱۹۹۱ « یک مسافرت مسئولانه به مناطق طبیعی که محیط زیست را حفظ و زندگی راحت مردم محلی را تثبیت نماید» تعریف شده است (مجله موج سبز،۴،۱۳۸۰).

 

از این رو اکوتوریسم واجد چهار ویژگی مشخص و بارز ‌می‌باشد که عبارتند از:

 

    • سفر به یک منطقه طبیعی.

 

    • سفری که حامی حفاظت از تنوع زیستی باشد.

 

      • سفری که برای جوامع میزبان محلی سودمند باشد.

 

  • سفری که به درک و فهم عمیق از طبیعت و محیط زیست رهنمون باشد (شاهنده،۴۹،۱۳۸۰).

این خود نشان از گرایش اکوتوریسم به سمت حفاظت از طبیعت دارد به بیانی دیگر گونه ­ای از گردشگری طبیعت گرا را به ذهن متبادر می­سازد. از این رو تعداد سفرهای که بتوان به آن­ها برچسب اکوتوریستی زد بسیار محدود ‌می‌باشد و این با گردشگری در طبیعت که به عنوان یک الگوی فضایی گردشگری شکل ‌می‌گیرد و واجد تنها یک ویژگی از ویژگی­های اکوتوریسم که همان سفر به مناطق طبیعی است، بسیار متفاوت ‌می‌باشد. در این میان ‌می‌توان تفاوت بین گردشگری در طبیعت و اکوتوریسم را تفاوت بین شهرنشینی و شهرگرایی مقایسه کرد که اولی نشان از جمعیت شهری دارد و ساکنان شهر را مدنظر قرار می­دهد و شهرگرایی، در برگیرنده مفهوم فرهنگ شهری و برخاسته از مدنیت در فضای شهری ‌می‌باشد. بر این مبنا گردشگری در طبیعت، تعداد و فضای گردشگری در رابطه با مناطق طبیعی در بر ‌می‌گیرد و اکوتوریسم در برگیرنده مفهومی از فرهنگ گردشگری در حفاظت از محیط زیست را در بردارد.

با توجه به مشخص شدن تمایز مابین گردشگری در طبیعت و اکوتوریسم، ‌می‌توان گردشگری در طبیعت را این گونه تعریف کرد:

 

«گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی، سفر به مناطق طبیعی در رابطه با بهره‏بری گردشگری با انگیزه­ های متفاوت از مناطق طبیعی بوده که آثار مثبت و منفی را برای آن مناطق در بر دارد». ‌بنابرین‏ تعریف گردشگری در طبیعت یا طبیعت­گردی به عنوان یک الگوی فضایی در چند وجه باید مورد توجه قرار گیرد که در وهله اول سفر به مناطق طبیعی است و در وهله دوم بهره­بری از مناطق طبیعی مدنظر ‌می‌باشد و در آخر تاثیراتی که جریان گردشگری در این مناطق برجای می­نهد، دارای اهمیت است.

 

این در حالی است که الگوهای فضایی گردشگری در عصر پسامدرن خود حاصل ساختار شکنی گردشگری دوران مدرن می­باشند و در چارچوب گرایش سرمایه­داری سازمان نایافته برای ادغام تمامی فضاها در چرخه سود، قرار می­ گیرند. گردشگری در طبیعت نیز خود در این چارچوب قرار ‌می‌گیرد از این رو توجه به پایداری به عنوان راهکار مهار سرمایه­داری در این زمینه اهمیت فراوانی دارند به خصوص از آن رو که در این الگوی فضایی، مناطق طبیعی مدنظر می­باشند. هر چند در این بین اکوتوریسم با توجه به ویژگی­های خود در زیر مجموعه گردشگری پایدار نیز قرار ‌می‌گیرد ولی با این وجود همان گونه که بیان شد اکوتوریسم تنها بخش کوچکی و یک گونه از گردشگری در الگوی فضایی گردشگری در طبیعت ‌می‌باشد.

 

۲-۵-­ منافع حاصل از گردشگری

 

توجه به موضوع توریسم می ­تواند در برگیرنده منافع زیر باشد:

 

۱-­ ایجاد درآمد و تقویت تولید ناخالص ملی که این معیار، اهمیت نسبی صنعتی توریسم را در کل اقتصاد بیان می­ کند.

 

۲-­ در مقایسه با سایر بخش­ها به ازای هر واحد سرمایه ­گذاری می ­تواند تعداد بیشتری از نیروی انسانی را به کار گیرد به عبارت دیگر، گردشگری از سایر بخش­ها کاربردی­تر ‌می‌باشد.

 

۳-­ صنعت گردشگری از دیدگاه کیفی بر روی تربیت نیروی کار به تخصص های پیچیده در تمام سطوح نیازی نداشته است بر همین اساس، تأمین نیروی انسانی مورد نیاز آن به سرمایه ­گذاری و صرف وقت زیاد محتاج نیست.

 

۴-­ افراد را با مهارت­ های گوناگون به اشتغال در ‌می‌آورد که یکی از راه­های مؤثر برای رفع مشکل بیکاری است.

 

۵-­ توسعه صنعت گردشگری به توسعه صنایع دستی منجر شده و ضمن گسترش خود، این صنعت را نیز تقویت می­ کند.

 

۶-­ صنعت گردشگری موجب ایجاد اشتغال محلی به صورت­های مستقیم، غیر مستقیم و القایی می­ شود.

 

۷-­ گردشگری می ­تواند به عنوان یکی از سریع­ترین راه­های بازگشت سرمایه تلقی شود.

 

۸-­ توسعه روابط فکری، فرهنگی، هنری و اجتماعی و تحکیم وحدت ملی.

 

۹-­ گسترش مبادلات و همکاری­های بین‌المللی (تقوایی،۵۱:۱۳۸۹).

 

۲-۶-­ تأثیر اقلیم و ارتفاعات در جذب گردشگر


فرم در حال بارگذاری ...

" دانلود پروژه و پایان نامه – قسمت 7 – 4 "

 

درباره نحوه ی ارتباط کالا با سازنده آن ، این مطلب ذکر شده که میان سازنده کالا و محصول تولید شده ، رابطه ای وجود داردکه فاصله زمانی و مکانی آن را قطع نمی کند و گوئی کالا تحت اداره معنوی تولید کننده است . ‌بنابرین‏ ، درصورت وارد آمدن خسارت به شخصی که از آن استفاده ‌کرده‌است ، دراثر وجود رابطه مذکور ، تولید کننده ملزم می شود که خسارت وارد شده به مصرف کننده را جبران و بهای آن را بپردازد.

 

این نظر نیز برای تبیین الزام تولید کننده به جبران خسارت ناشی از کالای تولیدی کافی نیست ؛ زیرا صرفاً به استناد به رابطه مذکور که جنبه معنوی دارد و فاقد استحکام ووجهه حقوقی است، نمی توان هرتولید کننده ای را ملزم دانست که خسارت های وارد شده به مصرف کننده را بپردازد.

 

بررسی نظریه های مربوط به جبران خسارت های ناشی از کالا درحقوق غرب نشان می‌دهد که دراثر فزونی حوادث ناشی از کالاهای معیوب در کشورهای پیشترفته صنعتی ، حقوق ‌دانان برای حمایت از مصرف کنندگان و تحمیل مسئولیت ناشی از کالا بر تولید کننده ، نظریاتی را ارائه داده‌اند . نظریات مورد بحث به مرور زمان متحول شده است.

 

درحقوق غرب قرارداد اهمیت زیادی داشته است. برای اقامه دعوای جبران خسارت شخصی علیه دیگری ، ‌وجود رابطه قراردادی میان آن دو ضروری بود. افزون بر آن ، بر اساس اصل نسبی بودن قراردادها ، الزامات و تعهدات ناشی از قرارداد ، تنها نسبت به طرفین قرارداد مؤثر بود . ‌بنابرین‏ ، درصورت فقدان قرارداد و وارد آمدن خسارت ناشی از کالا به شخص ، وی نمی توانست به اقامه دعوا علیه تولید کننده بپردازد . حتی این نظریه ارائه شده بود که متضرر بهترین شخص برای تحمل ضرر است. از این رو « مسئولیت مطلق مصرف کننده» تا اوائل قرن بیستم بر محاکم کامن لا حکومت داشت وقاعده « بگذار خریدار خود مواظب باشد» پذیرفته شده[۱۲] و زیان دیده ناگزیر، زیان وارد شده بر خویش را تحمل می کرد . علاوه بر تأثیر نسبی بودن قراردادها ، دربیع تضمینی دربرابر مصرف کننده برای فروشنده وجوددارد که کالای سالم و فاقد عیب را به مشتری عرضه کند . به علت فقدان رابطه قراردادی میان تولید کننده و مصرف کننده ، حقوق ‌دانان غربی تلاش کرده‌اند از نظریه تضمین به سود مصرف کننده استفاده نمایند . در این نظریه آمده است که : تولید کننده نه تنها در برابر خریداری که ‌کالا را مستقیماً از وی خریداری ‌کرده‌است ، بلکه در مقابل کلیه مصرف کنندگان تضمین می‌کند که کالا برای مصرف مورد نظر ، دارای سلامت و ایمنی است .به نظریه مذکر ایراداتی وارد شده است از جمله اینکه قائل شدن تعهد ضمنی برای تولید کننده همواره قابل قبول نیست . زیرا تعهد مورد نظر در صورت وجود قرارداد متصور است ودرشرایطی که مصرف کننده تولید کننده را نمی شناسد واز مطلبی که وی صریحاً یا به طور ضمنی برای به عهده گرفتن تضمین بیان کرده باشد ، بی اطلاع است ، نمی توان وجود تضمین مورد نظر را پذیرفت . افزون بر آن ، نظریه مذکور در همه موارد قابل استفاده نیست . مثلاً ممکن است مشتری دراغذیه فروشی به صرف غذا مشغول باشد و ناگهان بطری نوشابه ای که روی پیشخوان قراردارد ، منفجر شود وبه وی آسیب برساند . در این صورت زیان دیده چگونه می‌تواند ‌بر اساس تعهد ضمنی مذکور درخواست جبران خسارت نماید؟

 

نظریه ای به نام تضمین ایمنی مبیع نیز برای حمایت از مصرف کنندگان مورد بحث قرارگرفته است. ‌بر اساس این نظریه ، فروشنده به طور ضمنی متعهد شده است که کالای سالم را به خریدار می فروشدودراثر تعهد ضمنی فروشنده مبنی بر سلامت مورد معامله ، مشتری مستحق دریافت خسارت ناشی از مصرف کالای مورد معامله خواهد بود . این نظریه درباره مواردی که کالای خریداری شده مستقیماً از تولید کننده دریافت نشده است ، بلکه یک یا چند واسطه در فاصله میان تولید تا عرضه نهائی وجوددارد، بحث انگیز است ؛ زیرا در این گونه موارد تولید کننده ، فروشنده بیواسطه کالا نیست وقرارداد فروش نیز میان او و مصرف کننده وجودندارد تا بتوان تعهدی ضمنی برای تولید کننده قائل شد و به استناد آن ، وی را مسئول تلقی نمود .

 

بررسی این مسأله در حقوق امریکا: در محاکم امریکا: با افزایش مشکلات برای مصرف کنندگان ، محاکم امریکا تلاش کردند تا از طریق توسل به کلیات و قواعد عمومی حقوق قراردادی و همچنین تکلیف تولید کننده به ارائه تضمین صریح مبنی بر سلامت و صحت کالا ویا ارائه تضمین تلویحی از طریق درج شروط قراردادی ‌در قراردادهای ‌خرید و فروش از قبیل سود دهی و امکان انتفاع متعارف و عقلائی از آن ، تولید کنندگان را مسئول کالای معیوب بشناسند.

 

ارائه تضمین های مذبور با این محدودیت مواجه بوده که اولاً – تنها جهت جبران خسارات درکالاها مورد استفاده قرار گرفته و ثانیاًً به دلیل اصل نسبی بودن قرارداد ، منحصراًً دربرابر طرف های قراردادی قابل استناد بود. توضیح آنکه این اصل اقتضا داشت که منحصراًً اطراف قرارداد مکلف به جبران خسارات وارده ناشی از نقض شرط صریح یا ضمنی قراردادی هستند . اصل نسبی بودن قرارداد به تولید کنندگان این امکان را می بخشید که از ادعاهای با مبالغ گزاف و بسیار زیاد مصرف کنندگان اجتناب کنند ، زیرا حق جبران خسارت تنها به اطراف قرارداد محدود می شد.

 

در پرونده wright.winterbottom[13] شرکت تولید خودرو طی قراردادی اتومبیل های خودرا به اداره مرکزی پست جهت استفاده در خدمات پستی فروخت ، و حسب قرارداد مذبور مسئولیت نگهداری و تعمیرات اتومبیل در مسئولیت اداره پست بود . خواهان این پرونده ( راننده) توسط اداره پست جهت رانندگی اتومبیل استخدام شد ، تا محصولات پستی را تحویل مشتریان دهد . اتومبیل مذبور به دلیل نقص فنی واژگون وراننده مصدوم گشت ، متعاقباً راننده برعلیه شرکت تولیدی در محکمه اقامه دعوی کرد ، با این استدلال که اتومبیل مذبور به صورت صحیح وسالم به مصرف کننده تحویل نشده بود . دادگاه پس از بررسی های لازم ، با توجه به اصل نسبی بودن قرارداد ، و اینکه راننده طرف قرارداد با اداره مرکزی پست بوده است و نه شرکت تولید خودرو ، رأی به رد ادعای خواهان داد.

 

اما چنانچه شرکت تولید خودرو مسئول شناخته می شد و اصل نسبی بودن قرارداد در رأی دادگاه رعایت نمی شد ، راه برای طرح ادعا نه تنها توسط خواهان (راننده ای که طرف قرارداد با آن شرکت نبود ) بلکه هر شخص دیگری اعم از مسافران ، پیاده رو ها و ‌گروه‌های ناشناس دیگری که به نحوی از انحا ممکن بود از واژگون شدن اتومبیل مصدوم شوند ، به صورت غیرعادلانه باز می شدو در نتیجه انتظارات متعارف شرکت تولید خودرو در سودآوری معاملات تجاری محقق نشده و عملاً بایستی ریسک های غیر قابل پیش‌بینی را متحمل می شد.

 

محاکم امریکا دراواخر قرن نوزدهم میلادی ، راه حل جدید را جهت مقابله با خسارت وارده توسط کالای معیوب طرح کردند که بر اساس آن مسئولیت غیر قراردادی یا مسئولیت مدنی بایستی در حل و فصل اختلافات مدنظر قرار گیرد . اصل مذبور عمدتاًً نسبت به آن دسته از تولید کنندگان و یا تأمین کنندگان کالا که نسبت به عیب موجود درآن اگاهی داشته و مع الوصف آن را به بازار عرضه کردند و خصوصاًً برای کالای ذاتاً خطرناک اعمال می شد . در این دوره ، نظریه مسئولیت مدنی در حقیقت استثنائی بر اصل نسبی بودن قراردادها تلقی می شد ، اگرچه مسئولیت قراردادی نیز کماکان برای جبران خسارات مرتبط به کالاهای معیوب مورد استفاده قرار گرفت.


فرم در حال بارگذاری ...