وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی : ضوابط و مصادیق اجرای حکم بدون صدور اجراییه


الف)بیان مسئله
از دیر باز هدف از طرح دعوا و دادرسی در محاکم ستاندن حق شخصی است که حقی از حقوق او ضایع شده و در جهت احقاق حقوق خودبرآمده است .در نتیجه صرف با صدور حکم به نفع او مقصود نهایی دادرسی حاصل نمی شود بلکه این حکم باید بعد از گذراندن مراحل قانونی به موقع اجرا گذارده شود.در واقع باید به این نکته اشاره نمود که در صورت عدم اجرای حکم مقصود نهایی که همان برقراری و اجرای عدالت شرعی و قانونی ماست صورت نخواهد پذیرفت.
اهمیت این موضوع تا بدان جاست که می توان اجرای حکم را نوعی اعمال اراده حکومت توسط نظام اسلامی دانست.
از آنجایی که یکی از مسائل مهم حقوق در تمام قوانین جهان اجرای حکم می باشد ،اما متاسفانه در کشور ما به این مرحله مهم کمتر توجه شده است. اجرای احکام در واقع ادامه مراحل رسیدگی و فرایند دادرسی بوده که با اجرای حکم نتیجه این فرایند به توفیق خواهد رسید.
در نظام حقوقی ما مقررات اجرای احکام مدنی نخستین بار در قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1329 هجری قمری تنظیم گردید.پس ازآن لایحه قانون اجرای احکام مدنی در سال 1319 در مجلس وقت مطرح گردید،نهایتا قانون کنونی اجرای احکام مدنی در سال 1356 به تصویب رسید که قانون حاضر شامل 180 ماده می باشد.
آنچه در نظام کنونی ما واضح و مشهود است اجمال و کمبود مباحث نظری و تفسیر قانون اجرای احکام مدنی می باشد.در این رساله به بررسی احکامی می پردازیم که جهت اجراءنیاز به صدور اجراییه ندارند از آنجا که مصادیق این گونه آراء زیاد نبوده و برخی موارد آن مورد اختلاف می باشد.امید است با استفاده از سایر قوانین و کمک گرفتن از رویه قضایی و احصاءمصادیق اجرای حکم بدون صدور اجراییه کار پژوهشی مفیدی جهت استفاده حقوقدانان به ویژه قضات و وکلاء ارائه نماییم.
ب)اهداف تحقیق:
1)بررسی ضوابط و بیان آرایی که اجرای آن مستلزم صدور اجراییه نمی باشد.
2)تشریح مواردی که حکم جنبه اعلامی داشته ولی دارای آثار اجرایی بوده وآثار حقوقی جدیدی را به دنبال دارد.
3)تحلیل نظریات موجود در خصوص برخی ازآراء محاکم از جمله الزام به تمکین زوجه و حکم حجر سوءظنی که در رابطه با جنبه اعلامی یا تاسیسی بودن آن اختلاف است.
ج)سوالات تحقیق:
1- آیاحکم انتقال حقوقی­که­قبلا انتقال یافته ،دارای جنبه مالی بوده وآثارآراء اعلامی برآنها بارمی­شود؟
2- آیا در احکام اجرایی که دارای جنبه مالی نیز می باشند ، جهت ایفای جنبه مالی آنها نیاز به صدور اجراییه در واحد اجرای احکام می باشد؟
3- آیا در صورت عدم اجرای حکم توسط نهادها و سازمان های دولتی ،زمانی که لازم است احکام قضایی به وسیله آنها اجرا شود ضمانت اجرای ماده 4 قانون اجرای احکام مدنی شامل آنها می شود؟
د)فرضیات:
1)احکامی از جمله انتقال منافع مورد اجاره و حکم به انتقال رسمی حقی که قبلا به صورت عادی انتقال یافته است جنبه مالی نداشته وآثار اعلامی برآن بار می شود.
2)در احکام کیفری که علاوه بر مجازات جزایی دارای جنبه مالی نیز می باشد جنبه مالی آن نیز به تبع جنبه جزایی اجرا شده و نیاز به صدور اجراییه در واحد اجرای احکام مدنی نمی باشد.
3)در صورت عدم اجرای حکم از سوی هر یک از سازمان ها و ادارات دولتی یا غیر دولتی به دستور مرجع قضایی ، مشمول ضمانت اجرای ماده 4 قانون اجرای احکام خواهد شد.
و)روش تحقیق:
آنچه در تحقیقات حقوقی مرسوم است این است که با مراجعه به منابع کتابخانه ای و بررسی آنها تحقیق خود را کامل می کند که نوشتار

پایان نامه

 حاضر از این قاعده مستثنی نمی باشد.بنابراین روش تحقیق،روش کتابخانه ای بوده اما به لحاظ ارتباط تنگاتنگ موضوع با نظرات حقوقی ،بر آن شدیم تا جهت تکمیل پایان نامه از نظرات قضایی و برخی دست اندکاران دستگاه قضا استفاده نماییم.

ه)پیشینه تحقیق:
با مراجعه به تحقیقات بعمل آمده در باب اجرای احکام مدنی شاهد آنیم که اساتید و صاحب نظران حقوق،در کتب خود به مبحث اجرای احکام به خصوص مصادیق آراءاعلامی و آرایی که جهت اجرای آن نیاز به صدور اجراییه نمی باشد کمتر پرداخته اند ،بنابر این پیرامون این موضوع در هیچ متنی به صورت یکجا و مفصل پرداخته نشده است.
ی)ساختار تحقیق:
تحقیق حاضر مشتمل بر 2 فصل می باشد،فصل اول در برگیرنده مباحث کلی در رابطه با مفهوم و نحوه اجرای احکام بوده و فصل دوم که قسمت اصلی پایان نامه را به خود اختصاص می دهد،در رابطه با مصادیق آراء اعلامی و تحلیل ماده 4 قانون اجرای احکام مدنی می باشد .به امید اینکه این پایان نامه موافق نظر خوانندگان قرار گیرد.
مبحث اول:تعریف و مفهوم اجرای حکم
اجرا به کسر همزه به معنی راندن ،جاری کردن،انجام دادن به جریان انداختن و اقدام به اعمالی برای به عمل در آوردن حکم قضایی را گو یند. و در اصطلاح به کار بردن یا به کار بستن احکام دادگاه ها و مراجع رسیدگی اداری یا اسناد رسمی را اجرا گویند.در اصطلاحات اجرای احکام ،اجرای اسناد رسمی ،اجرای مالیاتی،اجرا موقت اجراییه ،اجراییه ثبتی،اجراییه دادگاه،اجراییه سند ذمه ای اجراییه سند رهنی اجراییه سند شرطی،ورقه اجراء و ضمانت اجراء شامل ابلاغ اجراییه دادگاه تا مرحله تحویل محکوم به به محکوم له را گویند در معنای خاص ،تحقق بخشیدن مدلول حکم را گویند که شامل ابلاغ اسناد لازم الااجرا، اجرا قرار، اجرای رای داور،اجرای مدنی،اجرای کیفری و …به کار رفته است،اجرای حکم در دو معنای خاص و عام استعمال شده است:معنای عام آن شامل ابلاغ اجراییه دادگاه تا مرحله تحویل محکوم به به محکوم له را گویند ودر معنای خاص،تحقق بخشیدن مدلول حکم را گویند که شامل ابلاغ نمی شود.منظور از اجرای احکام مدنی در مقابل اجرای احکام کیفری است[1]. در واقع اجرای حکم نتیجه ماه ها و شاید سال ها رسیدگی در مراجع دادگستری می باشد، و مقصود کسی که جهت احقاق حق و حقوق خود به این مراجع مراجعه نموده است حاصل می گردد.
اجرا در معنای قانونی و قضایی عبارت است از اعمال قدرت عمومی برای تحمیل مفاد حکم مراجع قضایی به محکوم علیه و یا اجبار شخص به انجام تعهدات و الزاماتی که با تمایل و یا به امر قانون عهده دار گردیده است.[2]                                                    
اصل 34 قانون اساسی این حق را به طور بدیهی بیان داشته است که دادخواهی حق مسلم و بدیهی هر فردی از افراد جامعه است که برای استیفاءحق خود می تواند به دادگاه صالح مراجعه نموده و در واقع هدف از طرح دعوا و رجوع به محاکم ستاندن حق است، صرف صدور حکم به نفع دادخواه مقصود نهایی از طرح دعوا را مشخص نمی کند بلکه با اجرای آن است که هدف و غایت نهایی به بار می نشیند.[3]
مبحث دوم:مقدمات اجرای حکم
جهت اجرای حکم قضایی حصول شرایطی لازم است که در ذیل به آنها اشاره می گردد.
گفتار اول:صدور حکم قطعی
پس از صدور حکم قطعی جهت به اجرا گذاشتن مفاد آن حصول شرایطی لازم می باشدکه مقدمات اجرای حکم را تشکیل می دهدیکی از این شرایط و در واقع اولین شرط اجرای حکم در ماده 1 قانون اجرای احکام بیان گردیده است[4].آنچه را که این ماده به طور صریح بدان اشاره می نمایدآن است که حکم صادره باید قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن صادر شده باشدو آنچه را که به طور تلویحی اعلام می کند آن است حکم جنبه اجرایی داشته باشد ، زیرا وقتی صحبت از اجرای حکم است در حقیقت ویژگی اجرایی بودن حکم باید موجود باشد. [5]
آنجه ضروری است این است که قبل از تعریف حکم بدانیم که رای چیست به نظر دکتر محمد جعفر لنگرودی، تصمیم دادگاه که برای حل امر ترافعی گرفته شود رای نامیده می شود که هر گاه راجع به ماهیت دعوی باشد آنرا کلا یا بعضا حل کند حکم و گرنه قرار است[6]. پس هر گاه قاضی وارد ماهیت دعوا شده و با توجه به اظهارات طرفین دعوا و اسناد و مدارک موجود در پرونده اقدام به فیصله دادن دعوا نماید به معنی این است که حکم قضایی صادر شده است.
پس از صدور حکم، دادگاه دستوراتی را جهت اجرای حکم قضایی می دهد که این دستورات جزء تصمیمات اداری بوده و رای محسوب نمی گردد.بنابراین اولین شرط اجرای حکم قطعی بودن آن است در تعریف حکم قطعی باید گفت:حکم غیر قابل اعتراض و تجدید نظر و نیز حکم قابل اعتراض که در موعد مقرر قانونی به آن اعتراض شده باشد[7]حکم قطعی نامیده می شوند.                                                                                                                          
احكام قطعی و لازم الاجراء عبارتند از:
الف)در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال کمتر باشد (مفهوم مخالف بند الف ماده 331قانون آیین دادرسی مدنی) در مورد این موضوع این نکته در خور توجه است که رای دادگاه می بایست حضوری باشد چنانچه رای دادگاه غیابی باشد و خواسته ویا ارزش آن کمتر از سه میلیون ریال باشد رای دادگاه با توجه به ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی[8] ظرف مدت 20 روز قابل واخواهی خواهد بود.رایی که پس از رسیدگی واخواهی صادر خواهد شد قطعی و غیر قابل اعتراض خواهد بود.چنانچه محکوم علیه در فرجه مقرر و قانونی درخواست رسیدگی واخواهی نکند رای قطعی خواهد شد.البته لازم به ذکر است هرگاه در دعاوی مالی خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال بیشتر نباشد و اخطاریه به خوانده ابلاغ واقعی شود و خوانده نیز در جلسه دادگاه شرکت نکرده و یا لایحه ارسال نکند رای دادگاه قطعی خواهد بود و پس از ابلاغ به محکوم علیه لازم الاجرا می باشد.
ب)احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند و با استناد به تبصره ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی قطعی و غیر قابل اعتراض است.
ج)احکام حضوری دادگاه ها که مهلت تجدید نظر خواهی آن منقضی شده باشد.
د)احکام غیابی دادگاه ها که مهلت واخواهی و تجدید نظر آنها منقضی شده باشد.[9]
1- رویه قضایی ایران در ارتباط با اجرای احکام مدنی،معاونت آموزش قوه قضاییه،انتشارات جنگل،1378،ص2                                      
2- مدنی،دکتر سید جلال الدین اجرای احکام مدنی،انتشارات گنج دانش،1376، ص 6                                                                        
3- اصل 34 قانون اساسی«دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می‌تواند به منظور دادخواهی به دادگاه‏های صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاه‏ها را در دسترس داشته باشند و هیچ‌کس را نمی‌توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.»
1- ماده 1 قانون اجرای احکام مدنی«هیچ حكمی از احكام دادگاههای دادگستری به موقع اجرا گذارده نمی‌شود مگر این كه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی كه‌قانون معین می‌كند صادر شده باشد.»                                                                                        
2- مهاجری،علی،شرح جامع اجرای احکام مدنی،جلد اول،انتشارات فکرسازان،1388، ص11                                                          
3- لنگرودی،دکترمحمد جعفر،دانشنامه حقوق،جلد3،انتشارات امیر کبیر،ص162                                                                          
4- باختر،سید احمد و رئیسی،مسعود،بایسته های اجرای احکام،جلد اول،انتشارات خط سوم،ص 44                                                                        
5- ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی«مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است.در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص دادقرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود..»                                                      

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی درباره تحول فرهنگی ایرانیان

متن کامل پایان نامه با عنوان : پایان نامه دفاعیه کارشناسی ارشدرشته جامعه شناسی تحول فرهنگی ایرانیان(تطبیق انتقادی نظریه اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان)

 

در ادامه مطلب می توانید تکه هایی از ابتدای این پایان نامه را بخوانید

 

و در صورت نیاز به متن کامل آن می توانید از لینک پرداخت و دانلود آنی برای خرید این پایان نامه اقدام نمائید.

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

به نام خدا

 

دانشگاه تهران

 

دانشکده علوم اجتماعی 

 

پایان­نامه دفاعیه کارشناسی ارشد

 

رشته جامعه ­شناسی

 

 

 

تحول فرهنگی ایرانیان

 

(تطبیق انتقادی نظریه اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان)

 

 

 

استاد راهنما: سعید معیدفر

 

استاد مشاور: یوسف اباذری

 

 

 

 

 

دانشجو: 

 

فهرست مطالب

فصل اول 1

1-1- طرح مسأله. 2

1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق. 6

1-3- سؤالات تحقیق. 8

فصل دوم: ادبیات نظری و تجربی 10

2-1- ادبیات تجربی: پژوهشهای پیشین. 11

2-1-1- پیمایش سال 1379. 11

2-1-2- پایان نامه ها. 11

2-1-3-تطبیق نظریه اینگلهارت در دیگر كشورها. 13

2-1-4- تحلیل های ثانویه. 18

2-2- ادبیات نظری:جایگاه نظری اینگلهارت در مقایسه با نظریات نوسازی. 23

2-2-1- نظریة نوسازی. 23

2-2-2 تفاوتهای نظریه اینگلهارت و نظریه نوسازی. 25

2-3- چارچوب نظری. 29

2-3-1- رویکردهای نظری به مفهوم فرهنگ. 30

2-3-2- نظریه عمومی کنش. 34

2-3-3- بررسی كتاب تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته صنعتی. 40

2-3-3-1- بیان فرضیات نظریه اینگلهارت. 41

2-3-3-2- مدل تحلیلی اینگلهارت. 46

2-3-4– تعیین جایگاه نظریه اینگلهارت در نظریه عمومی کنش. 47

2-4- فرضیات تحقیق. 49

فصل سوم: روش شناسی تحقیق 51

3-1- روش تحقیق. 52

3-1-1- تحلیل ثانویه داده ها. 53

3-1-2- تحلیل ثانویه جداول. 54

3-2- جامعه آماری. 57

3-3- حجم نمونه. 57

3-4- تعریف مفاهیم. 58

3-4-1- مفاهیم نظری. 58

3-4-2- مفاهیم عملیاتی(شاخص ها). 60

3-4-2-1- شاخص های مادی/فرامادی. 60

3-4-2-2- شاخص های رشد اقتصادی و رفاه. 63

3-4-2-3- شاخصهای ارزشی- نگرشی. 63

3-4-2-4- شاخص امنیت سازنده. 65

3-5- روش تجزیه و تحلیل داده ها. 65

3-6- مراحل تجزیه و تحلیل داده ها. 66

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 68

4-1- تطبیق سنخهای ارزشی. 72

4-1-1- روش اول. 72

4-1-2- روش دوم. 75

4-1-3-روش سوم. 80

4-1-3-1-نگرشهای دینی. 85

4-1-3-2- نگرشهای جنسیتی. 89

4-1-3-3-نگرشهای دینی(در ایران). 93

4-1-3-4- نگرشهای جنسیتی(در ایران). 96

4-2- تطبیق از منظر شاخص امنیت سازنده. 102

4-3- آزمون مدل تحلیلی، نظری اینگلهارت طی سالهای (1382 – 1353). 104

4-3-1- روش اول. 104

4-3-2- روش دوم. 112

4-3-2-1- مرحله اول. 114

4-3-2-2- مرحله دوم. 117

4-3-2-2-1- نگرشها و رفتارهای مذهبی. 117

4-3-2-2-2- نگرشها و ارزشهای مربوط به جنسیت و خانواده. 124

4-3-2-2-3- رضایت از زندگی. 132

4-3-2-3- مرحله سوم. 136

4-3-2-3-1-ارزشها و نگرشهای دینی. 136

4-3-2-3-2-خانواده و جنسیت. 147

4-3-2-3-3-رضایت از زندگی. 159

4-3-3- روش سوم. 165

4-4- تحلیل ابتکاری. 173

فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهاد 179

5-1- نتیجه‌گیری. 180

5-2- پیشنهادات. 183

منابع و مآخذ 185

پیوست 188

 

فهرست جداول

جدول 2-1: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ایالات متحده)   13

جدول 2-2: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(تركیه). 15

جدول 2-3: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(اسپانیا). 15

جدول 2-4: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 97 تا 2000(پاكستان). 15

جدول 2-5: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2001(كره جنوبی)   16

جدول 2-6: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ژاپن). 16

جدول 2-7: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 90 تا 2000(هند). 16

جدول 2-8: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 81 تا 2000(آلمان). 17

جدول 2-9: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 81 تا 2000(كانادا). 17

جدول 3- 1: بارهای ارزشهای گوناگون در كشورهای مختلف( اینگلهارت،1990؛جدول 4-1)   62

جدول 4-1:فراوانی نسبی سنخهای ارزشی در پایان نامه محمدرضا منفرد. 72

جدول 4-2: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 79 (ایران). 73

جدول 4-3: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایشهای  سالهای 2000 تا 2003 (جهانی)   73

جدول 4-4: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 2000 (دانمارک. آلمان، ایرلند، ایتالیا، بلژیک، فرانسه، ایالت متحده، پرتغال، یونان، اسپانیا). 74

جدول 4-5: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایشهای  سالهای 2000 تا 2003   74

جدول 4-7: نتایج عاملهای تشکیل شده از 12 سوال اهداف و آرزوها  از پیمایش 79 (ایران)   75

جدول 4-8: عاملهای تشکیل شده از 12 سوال اهداف وآرزوها  از پیمایش 79(ایران). 76

جدول 4-9: رد یا قبول ارزش‌های یهودی مسیحی (تحلیل عوامل مولفه‌های اصلی). 80

جدول 4-10: اهمیت خدا بر حسب سنخ ارزشی و كشور (درصد كسانی كه اهمیت اندكی برای خدا متصور هستند:4 یا پایینتر در مقیاس(1-10)) (سال1981). 85

جدول 4-11: اهمیت خدا بر حسب سنخهای ارزشی و كشور(سال 2000-2003  پیمایشهای جهانی )   85

جدول 4-12: نگرشهای مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی(سال1981). 86

جدول 4-13: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به خدا) بر حسب سنخهای ارزشی و كشور، پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003  ). 86

جدول 4-14: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به زندگی پس از مرگ) بر حسب سنخهای ارزشی و كشور ،پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003). 87

جدول 4-15: نگرشهای مذهبی(مذهبی شمردن خود) بر حسب سنخهای ارزشی و كشور، پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003  ). 87

جدول 4-16: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی(سال1981). 87

جدول 4-17: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی، پیمایشهای جهانی(2000 – 2003  ). 88

جدول 4-18: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی و کشور، پیمایشهای جهانی(2000 – 2003  ). 88

جدول 4-19:رد همجنس بازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز همجنس بازی را جایز نمی شمارند، سال 1981). 89

جدول 4-20: نگرشهای اخلاقی و اجتماعی بر حسب سنخ ارزش(سال1981). 90

جدول 4-21:رد همجنس بازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز همجنس بازی را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 90

جدول 4-22:رد فحشا بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگزفحشا را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91

جدول 4-23:رد سقط جنین بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز سقط جنین را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91

جدول 4-24:رد طلاق بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز طلاق را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91

جدول 4-25:رد كشتن از روی ترحم بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز كشتن از روی ترحم را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 92

جدول 4-26:رد داشتن روابط جنسی غیر قانونی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز داشتن روابط جنسی غیر قانونی را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 92

جدول 4-27: اهمیت خدا بر حسب سنخ ارزشی ‏، پیمایش79. 94

جدول 4-28: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به خدا) بر حسب سنخ ارزشی ، پیمایش79. 94

جدول 4-29: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به زندگی پس از مرگ) بر حسب سنخ  ارزشی ، پیمایش79   94

جدول 4-30: نگرشهای مذهبی(مذهبی شمردن خود) بر حسب سنخ  ارزشی ، پیمایش79. 95

جدول 4-31: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخ  ارزشی، پیمایش79. 95

جدول 4-32:رد همجنسبازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز همجنسبازی را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 96

جدول 4-33:رد فحشا بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگزفحشا را جایز نمی شمارند)، پیمایش79   97

جدول 4-34:رد سقط جنین بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز سقط جنین را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 97

جدول 4-35: رد طلاق بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز طلاق را جایز نمی شمارند)، پیمایش79   97

جدول 4-36:رد كشتن از روی ترحم بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز كشتن از روی ترحم را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 98

جدول 4-37 : ادای فریضه نماز بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 99

جدول 4-38:اهمیت خدا در زندگی بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100

جدول 4-39: اهمیت فرزند داشتن برای زن بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100

جدول 4-40: اهمیت كار بیرون از خانه برای زن بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100

جدول 4-41: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   102

جدول 4-42: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)10 كشور غربی:. 103

جدول 4-43: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایش79. 103

جدول 4-44: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 79 (ایران). 110

جدول 4-45: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(گرایشات مذهبی). 114

جدول 4-46: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(گرایشات جنسیتی). 115

جدول 4-47: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(رضایت از زندگی). 116

جدول 4-48: اعتقاد به خدا بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 119

جدول 4-50: اعتقاد به روح بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 119

جدول 4-51: اعتقاد به دوزخ  بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 120

جدول 4-52: اعتقاد به بهشت  بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 120

جدول 4-53: انجام فرایض مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 121

جدول 4-54: انجام فرایض مذهبی(نماز در مسجد) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 122

جدول 4-55: تعلق مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 122

جدول 4-56: اهمیت خدا در زندگی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 123

جدول 4-57: احساس آرامش به وسیله دین بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 124

جدول 4-58: برتری رهبری سیاسی مردان بر زنان بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 125

جدول 4-59: اهمیت بیشتر تحصیلات مردان نسبت به زنان بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79   125

جدول 4-60: نتایج آماری  گاما (انتخاب زن سنتی بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 126

جدول 4-61: نتایج آماری  گاما (انتخاب زن مدرن بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 127

جدول 4-62: نتایج آماری  گاما (انتخاب زن مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 127

جدول 4-63: تعداد ایده آل فرزند بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 128

جدول 4-64: كار كردن زنان(مادری که کار نمی‌کند رابطه گرم و پایدار با فرزندانش برقرار می‌کند) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 129

جدول 4-65: كار كردن زنان(کدبانو و خانه‌دار بودن درست به اندازة کارکردن برای دستمزد ارضاکننده است) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 129

جدول 4-66: كار كردن زنان(زن و شوهر هر دو باید در کسب درآمد خانواده سهیم باشند) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 130

جدول 4-67: كار كردن زنان(حس می‌کنید وجود کدام یک از خصوصیات زیر در یک زن از همه مهمتر است : کار کردن بیرون از خانه؟) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 130

جدول 4-68: اعتقاد به تعدد زوجات بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 131

جدول 4-69: اعتقاد به پیروی زن از مرد  بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 131

جدول 4-70: رضایت از زندگی بر حسب جنس و كشور (1980-1986)(اینگلهارت،1373،جدول7-1)   133

جدول 4-71: رضایت از زندگی و احساس خوشبختی  بر حسب سن (1980-1986) (اینگلهارت،1373،جدول7-2). 134

جدول 4-72: اهمیت درآمد خوب برای یك شغل بر حسب سنخهای ارزشی ،پیمایش 79. 136

جدول 4-73: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   167

جدول 4-74: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   167

جدول4-75: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب طبقه اجتماعی، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   167

جدول 4-76: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)10 كشور غربی:. 168

جدول 4-77: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 10 كشور غربی:. 169

جدول 4-78: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر طبقه اجتماعی، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 10 كشور غربی:. 169

جدول 4-79: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایش79. 170

جدول 4-80: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر طبقه اجتماعی، پیمایش79. 170

جدول 4-81: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایش79. 170

جدول 4-82: فراوانی نسبی جمعیت نمونه هر پیمایش بر حسب تحصیلات(طولی). 172

جدول 4-83: فراوانی نسبی جمعیت نمونه هر پیمایش بر حسب تحصیلات(نسلی). 172

جدول 4-83: تعداد نمونه آماری بر حسب استانهای كشور،پیمایش 79. 175

جدول 4-84: تعداد نمونه آماری بر حسب 8  استان كشور،پیمایش 79. 176

جدول 4-85: شاخص رفاه نسبت به استانهای كشور. 177

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست نمودارها

نمودار 4-1: تغییرات در درصد فرامادیون طی سالهای 53 تا 82. 111

نمودار 4-2: درصد افرادی كه بسیار به مسجد می روند(طولی). 138

نمودار 4-3: درصد افرادی كه بسیار به مسجد می روند(نسلی). 138

نمودار 4-4: درصد افرادی كه اظهار داشته اند كه نماز خود رامرتب می خوانند(طولی)   138

نمودار 4-5: درصد افرادی كه اظهار داشته اند كه نماز خود رامرتب می خوانند(نسلی)   139

نمودار 4-6: درصد افرادی كه برای معرفی انسان صوابكار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(طولی)   139

نمودار 4-7: درصد افرادی كه برای معرفی انسان صوابكار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(نسلی)   139

نمودار 4-8: درصد افرادی كه برای معرفی انسان گناهكار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(طولی)   140

نمودار 4-9: درصد افرادی كه به گویه “از قدیم گفته اند كه سرنوشت هر كس روی پیشانیش نوشته شده است” پاسخ مثبت داده اند(طولی). 141

نمودار 4-10: درصد افرادی كه به گویه “از قدیم گفته اند كه سرنوشت هر كس روی پیشانیش نوشته شده است” پاسخ مثبت داده اند(نسلی). 141

نمودار 4-11: درصد افرادی كه برای گویه “آینده توجه به مذهب بیشتر خواهد شد یا كمتر” پاسخ بیشتر می شود را انتخاب كرده اند(طولی). 142

نمودار 4-12: درصد افرادی كه برای گویه ” به نظر شما مردم نسبت به سابق به چه میزانی به امور دینی توجه می كنند ” پاسخ بیشتر شده است را انتخاب كرده اند(طولی). 142

نمودار 4-13: افرادی كه زیاد به زیارت اماكن متبركه می روند(طولی). 142

نمودار 4-14: افرادی كه زیاد به مجالس روضه خوانی می روند(طولی). 143

نمودار 4-15: فراوانی نسبی افرادی كه زیاد به دعای كمیل می روند(طولی). 143

نمودار 4-16: فراوانی نسبی افرادی كه به جهان آخرت اعتقاد دارند(طولی). 144

نمودار 4-17: فراوانی نسبی افرادی كه زیاد نذر و نیاز می كنند(طولی). 144

نمودار 4-18: فراوانی نسبی افرادی كه زیاد نذر و نیاز می كنند(نسلی). 144

نمودار 4-19: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن سنتی معرفی كرده اند(طولی). 147

نمودار 4-20: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن سنتی معرفی كرده اند(نسلی). 148

نمودار 4-21: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مدرن معرفی كرده اند(طولی). 148

نمودار 4-22: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مدرن معرفی كرده اند(نسلی). 149

نمودار 4-23: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مذهبی معرفی كرده اند(طولی). 149

نمودار 4-24: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مذهبی معرفی كرده اند(نسلی). 149

نمودار 4-25: درصد افرادی كه اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را مرد می گیرد(طولی). 150

نمودار 4-26: درصد افرادی كه اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را همه می گیرند(طولی). 150

نمودار 4-27: درصد افرادی كه اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را همه می گیرند(نسلی). 151

نمودار 4-28: درصد افرادی كه موافق كار كردن زنان در بیرون از خانه هستند(طولی)   151

نمودار 4-29: درصد افرادی كه موافق كار كردن زنان در بیرون از خانه هستند(نسلی)   151

نمودار 4-30: درصد افرادی كه زن باحجاب را ترجیح می دهند(طولی). 152

نمودار 4-31: درصد افرادی كه زن باحجاب را ترجیح می دهند(نسلی). 152

نمودار 4-32: درصد افرادی كه با تعدد زوجات مخالفند(طولی). 153

نمودار 4-33: درصد افرادی كه با تعدد زوجات مخالفند(نسلی). 153

نمودار 4-34: درصد افرادی كه تعداد فرزند 2 و یا كمتر را به عنوان تعداد ایده ال خود بیان داشته اند(طولی). 153

نمودار 4-35: درصئ افرادی كه تعداد فرزند 2 و یا كمتر را به عنوان تعداد ایده ال خود بیان داشته اند(نسلی). 154

نمودار 4-36: درصد افرادی كه اولویت ازدواج را با فامیل می دانند(طولی). 154

نمودار 4-37: درصد افرادی كه اولویت ازدواج را با فامیل می دانند(نسلی). 154

نمودار 4-38: درصد افرادی كه برای تربیت فرزند از رفتار مسالمت آمیز استفاده می كنند(طولی)   154

نمودار 4-39: درصد افرادی كه با مهریه موافقند(طولی). 155

نمودار 4-40: درصد افرادی كه با اظهار نظر والدین در امور فرزندان پس از ازدواج  موافقند(طولی). 155

نمودار 4-41: درصد افرادی كه با اظهار نظر والدین در انتخاب دوست فرزندان موافقند(طولی)   156

نمودار 4-42: درصد افرادی كه با معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج موافقند(طولی)   156

نمودار 4-43: درصد افرادی كه سن مناسب برای ازدواج دختران را زیر 20 سال عنوان كرده اند(طولی). 157

نمودار 4-44: درصد افرادی كه معتقدند بهتر است پدر و مادر پس از ازدواج .با فرزندان زندگی كنند (طولی). 157

نمودار 4-45: افرادی كه با این گویه موافقند:در زمانی كه مشاغل محدودند مردان حق بیشتری برای اخذ آن كارها دارند(طولی). 157

نمودار 4-46: افرادی كه با این گویه موافقند:در كل مردان نسبت به زنان رهبران سیاسی بهتری هستند (طولی). 158

نمودار 4-47: درصد افرادی كه از وضع مالی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 159

نمودار 4-48: درصد افرادی كه از وضع مالی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی). 159

نمودار 4-49: درصد افرادی كه در  مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی)   160

نمودار 4-50: درصد افرادی كه در  مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی)   160

نمودار 4-51: درصد افرادی كه از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 160

نمودار4-52: درصد افرادی كه از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی). 161

نمودار 4-53: درصد افرادی كه از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی)   161

نمودار 4-54: درصد افرادی كه از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی)   161

نمودار 4-55: درصد افرادی كه از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی)   162

نمودار 4-56: درصد افرادی كه از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی)   162

نمودار 4-57: درصد افرادی كه از شانس و اقبال خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 162

نمودار 4-58: درصد افرادی كه از موقعیت شغلی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 163

نمودار 4-59: درصد افرادی كه از وضع مسكن خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 163

نمودار 4-60: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(طولی). 164

نمودار 4-61: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(نسلی). 164

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات

 

1-1- طرح مسأله

تحولات و تغییرات فرهنگی پدیده‌ای است که همواره با بشریت همراه و همنشین بوده است، پیدایش آتش، کشاورزی، خط، تولید ابزار و زایش صنعت، ظهور پیامبران، جنگ و کشورگشایی همه در تحولات و تغییرات فرهنگی انسان نقش داشته­اند.

در چند سده اخیر, انقلاب صنعتی یکی از مهمترین دلایل و یا شاید مظهر تغییرات فرهنگی در جهان به شمار می‌رود. اما در چند دهه گذشته تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی و سیاسی، فرهنگهای جوامع پیشرفته صنعتی را از جنبه‌های بسیار مهم دگرگون ساخته است. انگیزه‌هایی که مردم را به کار وامی‌دارد، مسائلی که سبب بروز برخورد سیاسی می‌شود و اعتقادات مذهبی مردم، نگرش آنها دربارة طلاق، سقط جنین، همجنس‌بازی و اهمیتی که به داشتن بچه و تشکیل خانواده می‌دهند همه دگرگون شده است.

انقلاب صنعتی جریانی از تغیرات با خود آورد و شکل نوینی به فرهنگهای مغرب­زمین بخشید، با گذشت سالها که از اهمیت رشد اقتصادی به منزله مهمترین هدف جوامع می‌گذرد، هم­اکنون دگرگونیهای فرهنگی هستند که جامعه پیشرفته صنعتی را هدایت می‌کنند (اینگلهارت, 1373).

اما مظاهر انقلاب صنعتی، علی‌الخصوص مظاهر مادی آن، در چارچوب کشورهای مغرب زمین محصور نماند، بلکه با ورود اجتناب‌ناپذیر خود به همه کشورها و جوامع، تجربه‌های فرهنگی متفاوت و البته در برخی وجوه، تجربه­های مشترکی را نیز موجب شد. مسلماً جامعه ایران نیز مستثناتی بر این قاعده نبوده و نیست. پژوهش حاضر کوششی است برای مقایسه برخی وجوه تحول فرهنگی ارزشها و نگرشهای افراد در جوامع پیشرفته صنعتی با مؤلفه‌های مشابه در جامعه ایران و تطبیق نظریات پیرامون این تحولات در مورد تجربه خاص ایران.پ

در واقع همانگونه كه از عنوان پایان­نامه استنتاج می­شود مساله اصلی ما در این تحقیق تحول فرهنگی است‎‏‏، كه به صورت تطبیق نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت بر ارزش­ها و نگرش­های ایرانیان مطرح می­شود.

 

آنچه که در این میان غامض است بازة زمانی این تغییرات است یا به عبارت دقیق­تر این پژوهش تحولات فرهنگی را در چه بازة زمانی مورد توجه قرار می‌دهد.

با توجه به روش‌شناسی پژوهش (در قسمت روش‌شناسی به صورت مسبوط توضیح داده خواهد شد) یکی از روش­های این تحقیق تحلیل ثانویه پیمایش‌های ملی دربارة ارزشها و نگرشهای ایرانیان است بنابراین نتایج حاصل از پیمایش‌های ملی، داده خام پژوهش حاضر به شمار می‌رود. با توجه به این موضوع که قدیمی‌ترین پیمایش انجام گرفته در کشور به سال 1353 بازمی‌گردد و اخیرترین آنها در سال 1382 انجام گرفته بازة زمانی تحقیق را تحولات فرهنگی ایرانیان از سال 1353 تا 1382 در نظر می­گیریم.

گذشته از بحث طرح مساله، مبحث مهم بعدی در این قسمت بحث اثبات مسأله یعنی اثبات وجود تغییرات است. درواقع باید قبل از تبیین و تحلیل تغییرات فرهنگی در ایران، به اثبات این مساله پرداخت که اساسا تغییراتی رخ داده است. دلایلی که موید وجود مساله تغییرات فرهنگی می­باشد به شرح زیر است:

  • جهش‌های اقتصادی و تکنولوژیکی در جهان، ورود تکنولوژی‌های مدرن به عرصه زندگی روزمره، ورود تلویزیون و رسانه‌های جدید مانند ماهواره، اینترنت و … تحولات بسیاری را در تمام جهان باعث شده است که جامعه ایران نیز در این میان تاثیرات مشابهی را نیز پذیرا شده است.

گذشته از تحولات جهانی، جامعه ایران طی 30 سال اخیر (1382 – 1353) تغییراتی منحصر به خود را نیز از سر گذرانده است. وقوع یک انقلاب عمیق اجتماعی و ایدئولوژیک و از سرگذراندن یکی از طولانی­ترین و فرسایشی­ترین جنگ‌ها در دهه­های اخیر، وقوع تغییراتی را در طرز فکر و نگرش افراد اجتناب ناپذیر می­نماید. از نظر شاخص‌های مدرنیزاسیون نیز، اجرای چندین برنامه توسعه (چه قبل از انقلاب و چه بعد از جنگ)، دوبرابر شدن جمعیت و 4 برابر شدن شهرنشینی (http://www.sci.org.ir ، سایت مركز آمار ایران) و افزایش ناگهانی جوانان در چند سال اخیر، تغییرات گسترده در قیمت نفت و بالطبع تولید ناخالص ملی، به وجود آمدن کلان­شهرها و تغییرات گسترده در چهره شهرها، افزایش تولیدات و همچنین واردات به طوری که برای هر محصول چندین آلترناتیو از لحاظ مارک در بازار وجود دارد، افزایش درصد باسوادان از 48.5 درصد در قبل از انقلاب به 86.5 درصد در سال 1384(روزنامه همشهری، 20/11/84)، افزایش درصد زنان تحصیل کرده و افزایش حضور آنها در محیط کار و اجتماع و … همه و همه نشان‌دهنده تغییرات فیزیکی، جمعیتی و اجتماعی گسترده‌ای در کشورمان طی 30 سال اخیر است که با توجه به تعریف فرهنگ در نظام کنش[1]، تغیرات فرهنگی را نیز موجب شده است.

  • تقریباً می‌توان در نگرشهای سنجیده شده در تمام پیمایش‌ها، تفاوت‌های محسوسی را میان نگرشهای افراد در سنین مختلف مشاهده نمود. این به گونه‌ای است که از 186 گرایش سنجیده شده در پیمایش سال 79، 107 گرایش با مؤلفه سن همبستگی نشان می‌دهند. البته این همبستگی هیچگاه از وضعیت ضعیف و متوسط ضعیف بالاتر نمی‌رود زیرا فرآیند جامعه‌پذیری در هر حال اجازة گسست‌های بنیادی را نداده است.
  • با مراجعه به دو پیمایش مورد استفاده در این پایان‌نامه درمی‌یابیم که افراد خود به تغییرات ارزشی، نگرشی و فرهنگی خود و دیگران اذعان دارند. تغییرات ارزشهای مذهبی به عنوان یکی از مهمترین و پایه‌ای‌ترین ارزشها و هنجارها(اینگلهارت, ص 208)، موید این ادعاست.

در پیمایش سال (1353) به دو گویه زیر بر­می­خوریم:

الف) به نظر شما مردم ………………………………………………

1) بیشتر از سابق به امور دینی توجه می‌کنند

2) کمتر از سابق به امور دینی توجه می‌کنند

3) همین اندازه به امور دینی توجه می‌کنند.

ب) به نظر شما در آینده توجه به مذهب بیشتر خواهد شد یا کمتر یا فرقی نمی‌کند.

 

 

1) بیشتر 2) کمتر 3) فرقی نمی‌کند

برای سؤال اوّل 40% از افراد اظهار داشته‌اند که نمی‌دانند، 47% پاسخ داده که توجه به امور دینی افزایش یافته است و 10% گفته‌اند کمتر شده است. و برای سؤال دوّم 43% گزینه نمی‌دانم، 40% بیشتر خواهد شد و 10% کمتر خواهد شد را برگزیده‌اند.

اینکه پاسخگویان به کدام گزینه بیشتر گرایش داشته‌اند، شاید در این مرحله اهمیتی نداشته باشد اما این که گزینه‌ای 4 برابر بیشتر از گزینه دیگر انتخاب شده است نشان‌دهندة بروز تغییراتی فرهنگی است.

در پیمایش سال 1382 نیز گویه­هایی مشابه مورد سوال قرار گرفته­اند:

الف) به نظر شما مردم الان نسبت به 5 سال قبل مذهبی‌تر شده‌اند یا غیرمذهب‌تر؟

 

 

 

 

مذهبی‌تر شده‌اند غیرمذهبی‌تر شده‌اند فرقی نکرده‌اند
5/16% 9/69% 6/13

همانگونه که مشاهده می‌کنید در این پیمایش نیز جدا از نتیجه آن، درصد موافقین با یک گزینه (غیر مذهبی شدن)چندین برابر گزینه ‌(مذهبی شدن)  دیگر است و این نشان می‌دهد که افراد جامعه خود نیز به تغییرات ارزشی و فرهنگی خود اذعان داشته‌اند.

مباحثی که پس از اثبات وجود تغییرات فرهنگی نیازمند بررسی و پژوهش است عبارتند از مسیر و جهت تغییرات فرهنگی موجود که در قالب فرضیات تحقیق بدانها پرداخته خواهد شد.

 

1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق 

اهمیت موضوع مورد پژوهش به شرح زیر است:

1- شاید بارها و بارها شنیده‌ایم که ایرانی‌ها غیر­قابل پیش‌بینی‌ترین مردم جهانند. این موضوع تا حد بسیار زیادی منبعث از این مسأله است که تاکنون فعالیتهای قابل توجهی برای مدل‌سازی فرهنگ جامعه‌مان صورت نگرفته است. شاید رایج­ترین مدل تحلیلی، مدل سنتی – مدرن باشد که به نظر می‌رسد نه تنها دیگر نمی‌تواند جوابگوی تحلیلهای تحول فرهنگی باشد بلکه به دلیل تکرارهای بسیار، از تحلیل‌های علمی جامعه‌شناختی به بحث‌های ژورنالیستی تبدیل شده است.

لزوم شاخص‌، مدل، و نمونه آرمانی‌سازی‌های جدید در حوزه جامعه‌شناسی ایران بسیار ضروری به نظر می‌رسد و تلاش برای تطبیق مدل اینگلهارت (مادی/فرامادی) شاید بتواند تاحدی این خلا را پر نماید چراکه جامعه ایران تاحدودی نیز در معرض موجهای مدرنیته متاخر

دانلود مقاله و پایان نامه

 بخصوص در وجوه فرهنگی قرار دارد.

  • تا کنون چند پیمایش ‌نگرش و ارزش­سنجی در سطح ملی انجام گرفته است که تنها ثمره آنها تعدادی جداول تقاطعی میان بعضی خصوصیات زمینه‌ای (سن، جنس، تحصیلات) و نگرشهای اندازه‌گیری شده است. در حالیکه در واقع پیمایشهای ملی می‌بایست ابزار کار و مواد خام و اولیه پژوهشگران قرار گیرند تا آنها به وسیله آنها تغییرات و تحولات صورت گرفته را شناسایی کنند و بتوانند تغییرات فرهنگی را در آینده تا حدی پیشگوی کنند.

در واقع نتایج پیمایش‌ها ابزار کار تحلیل های ثانویه هستند و این تحلیل های ثانویه می‌باشند که قابل عرضه به جامعه علمی و حوزه عمومی هستند. فقر تحلیل ثانویه بر پیمایش‌های ملی در ایران بسیار نمود دارد. تنها چند کتاب بسیار کم‌حجم در این زمینه وجود دارد که در قسمت پژوهش‌های پیشین به آن می‌پردازیم.

موضوع دیگر در این زمینه بازخوردهایی است که تحلیل های ثانویه می‌توانند برای بهبود انجام پیمایش‌های بعدی تولید نمایند. تحلیل ثانویه‌ها می‌توانند تا حدی اعتبار این پیمایش‌ها را تأیید و البته نقاط ضعف آنها را بیان کنند و برای پیمایش‌های ملی دیگر توصیه‌های مناسب داشته باشند و البته هر تحلیل ثانویه­ای و هر مراجعه‌ای به این پیمایش‌ها ارزش قابل ملاحظه‌ای به آنها خواهد داد. همانگونه که ارزش هر منبعی به تعداد ارجاعاتی است که به آن شده است یکی از شاخصهای ارزشمندی یک پیمایش نیز به تعداد تحلیل های ثانویه­ای است که بر اساس یافته­های آن پیمایش انجام شده است.

همه این مسائل در کنار هزینه‌های بسیار زیاد برای انجام این پیمایش‌ها می‌تواند نشانگر اهمیت ویژه تحلیل ثانویه باشد.

3- مورد سوم که البته مرتبط با موارد 1 و 2 است، آگاهی مسئولان و قانونگذاران کشور از تحولات فرهنگی صورت گرفته است. تحولات سیاسی کشور با شاخصهای بسیاری چون بر سر کار آمدن فلان حزب یا یک ایدئولوژی خاص و یا تغییر در مقدار رأی‌دهی و یا مقدار رأی مردم به یک فکر و یا حزب سنجیده می‌شود. تحولات اقتصادی نیز به همین صورت بلکه به نحوی دقیق‌تر با شاخصهای مالی و شاخصهای قیمت اقلام خاص مشخص می‌شود. اما تحولات فرهنگی را افراد بیشتر احساس می‌کنند و شاخصی که بتوان از آن به عنوان شاخص تحولات و تغییرات فرهنگی در کشور نام برد یا وجود ندارد و یا تاکنون در کشورمان به کار گرفته نشده است چنانچه درك از وجود این تغییرات و تحولات منحصر به تجربه‌های شخصی افراد و مواجهه شدن با موارد غیر معمول در جامعه است. این موضوع یکی از اصلی‌ترین دلایل کم‌توجهی به این امر مهم (فرهنگ) در برنامه‌ریزی‌های کشور است. تطبیق نظریه اینگلهارت می‌تواند راه را برای شاخص‌سازی فرهنگی بگشاید و ادبیات نظری و پژوهشی شاخص‌های تغییر فرهنگی را رواج دهد.

البته به غیر از برنامه‌ریزی‌های کلان آگاهی از وضعیت فرهنگی کشور می‌تواند از بروز بسیاری از مسائل اجتماعی جلوگیری کند و یا به گونه‌ای آمادگی رویارویی با آنها را به وجود آورد.

یکی از مهمترین این مسائل تضاد اجتماعی است. قطبی شدن نگرش‌های زمینه‌ای و ریشه‌ای می‌تواند در نهایت به تضاد اجتماعی بینجامد که در این حال اولاً آگاهی از نگرش‌های بنیادین و ثانیاً سیر قطبی شدن این ارزش‌ها می‌تواند به منظور آمادگی برای مقابله با این تضادها، کمک‌های بسیاری نماید و روشن است که قسمت دوم آن یعنی سیر قطبی شدن و پیشگویی وضعیت آینده بر عهده تحقیقاتی از نوع پژوهش حاضر است.

به غیر از مساله تضاد، برای حکومتی ایدئولوژیک چون حکومت ایران آگاهی از نگرش‌ها و ارزش‌های مردم نسبت به ایدئولوژی حاکم و سیر تحولات این نگرش‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است.

4- در ایران کنونی ما شاهد به وجود آمدن گرایشات مذهبی و عرفانی جدید، جنبش‌های آرام جدید، گرایش‌های جنسیتی نو و غیرمعمول می‌باشیم (مراجعه به گروه­های تشکیل شده در چت می­تواند مویدی بر ادعا­های مذکور باشد) که البته پژوهش‌هایی نیز در علت به وجود آمدن این ارزش‌ها و رویکردها صورت گرفته است. پژوهش حاضر همانگونه که می‌تواند دلایلی را برای ظهور این خرده فرهنگ‌ها بیان کند، می‌تواند پژوهش‌های انجام گرفته در مورد آنها و یا پژوهش‌های آتی را در ذیل یک نظریه کلی‌تر نظم و انسجام ببخشد.

1-3-  سؤالات تحقیق

برای نشان دادن جهت تغییرات فرهنگی در جامعه ایران و همچنین شدت این تغییرات نیازمند یک نظریه تحول فرهنگی هستیم. نظریه نوسازی شاید متداول‌ترین نظریه در این زمینه باشد که البته به دلایل گوناگون از جمله تکرارهای بسیار و تبدیل شدن به موضوع بحث‌های غیر­علمی، در این پایان‌نامه مورد استفاده قرار نگرفته است. لذا از یک نظریه نوظهورتر نسبت به نظریه نوسازی یعنی نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت یاری گرفته شده است. بنابراین سؤال اصلی تحقیق را می‌توان تطبیق‌پذیری این نظریه بر روی ارزشها و نگرشهای ایرانیان عنوان نمود. به عبارت دیگر پرسش اساسی این است که آیا نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت به صورت عام و شاخص‌سازی‌های مادی/فرامادی او به صورت خاص، قابلیت انطباق بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان (هم به صورت مقطعی و هم در طی 30 سال اخیر) را داراست؟

فرضیه اصلی این تحقیق نیز پاسخ مثبت به سوال فوق است؛ درواقع، این فرضیه (تطبیق پذیری نظریه اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان) فرضیه اساسی و كلی پژوهش حاضر به شمار می­رود. پرسش اصلی تحقیق را می­توان در قالب سوالات خردتر مورد بررسی قرار داد. این سوالات عبارتند از:

آیا تقسیم­بندی­های اینگلهارت قابلیت مدل كردن جامعه ایران را دارا می­یاشد؟

آیا همانگونه كه اینگلهارت بیان می­كند امنیت در هنگام شكل­گیری شخصیت به بروز نگرش­های خاصی منجر می­شود؟

آیا ما در ایران نیز شاهد بروز نگرش­ها و ارزش­ای جدید در حیطه دین و مذهب، خانواده و جنسیت و شاخص­های رضایت از زندگی می­باشیم؟

آیا امنیت جانی و مالی در هنگام بلوغ به بروز این نگرش­های نو كمك می­كند؟

در قسمت() فرضیات تحقیق را به صورت مبسوط مورد توجه قرار می­دهیم.

[1] – ر.ک به قسمت تعریف مفاهیم, نظام کنش و فرهنگ

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه نقش آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی

متن کامل پایان نامه رشته علوم اجتماعی با عنوان :نقش آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی-«مطالعه موردی شهرستان قائم‌شهر»

دستاوردها : كشف نقایص در ساز و كار صدور مجوز احداث كارگاهها، طراحی دوره‌های آموزشی، نحوه نظارت بر كار و انعكاس آن به دستگاههای متولی، ارائه پیشنهادهای لازم جهت بهبود كارها و رفع نواقص ، بیان مزایا و معایب كار و ارائه راهكار مناسب

در ادامه مطلب می توانید تکه هایی از ابتدای این پایان نامه را بخوانید

 

و در صورت نیاز به متن کامل آن می توانید از لینک پرداخت و دانلود آنی برای خرید این پایان نامه اقدام نمائید.

 

پایان‌نامه كارشناسی ارشد توسعه اجتماعی

 

 

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود









 

دانشگاه تهران

 





 

 

دانشكده علوم‌اجتماعی

 

نقش آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای

 

در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی

 

مطالعه موردی شهرستان قائم‌شهر

 

 

 

تهیه و تدوین  :     

 

استاد راهنما   :    دكتر مصطفی ازكیا

 

استاد مشاور   :     دكتر منصور وثوقی

 

 

 

موضوع:

ـ بررسی نقش آموزشهای رسمی (كلاسیك) فنی و حرفه‌ای در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی، تأثیر این فعالیتها در توسعة منطقه.

ـ تأثیر آموزش در ایجاد اشتغال، كیفیت محصول، افزایش درآمد، كاهش مهاجرت ، بیكاری و ناهنجاریهای اجتماعی در شهرستان قائم‌شهر در یك دورة 5 ساله (82 ـ 1378)

 

مسأله و سؤال تحقیق:

ـ آموزش افراد و پرورش استعدادها و تربیت نیروی انسانی خلاق، ورزیده و دارای تخصص چه تأثیری در توسعه دارد.

ـ نهادهای آموزشی چگونه می‌توانند با افزایش كارآیی افراد، زمینه‌ساز مشاركت بیشتر مردم در تحولات و در نهایت، توسعه اقتصادی و اجتماعی كشورها باشند.

ـ با توجه به رشد سریع جمعیت و عدم توانایی بخش كشاورزی در جذب نیروی انسانی مازاد، چه راهكارهای دیگری برای جذب این افراد وجود دارد.

ـ ایجاد چه فعالیتهایی می‌تواند در كنار بخش كشاورزی و به صورت مكمل این بخش، نقش عمده‌ای در اشتغال‌زایی، كاهش فقر و بیكاری و جذب افراد و نیروی انسانی آماده به كار داشته باشد و به درآمدزایی و توسعه منجر شود.

ـ چه زمینه‌ها و استعدادهایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد كه بتواند با جذب نیروی كار مازاد، مانع از مهاجرت افراد و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن بشود.

ضرورت و اهمیت موضوع:

این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد كه به موضوع اشتغال‌زایی در كنار بخش كشاورزی می‌پردازد و با بررسی فعالیتهای غیركشاورزی در منطقه مورد مطالعه، به كمك بخش كشاورزی می‌شتابد و ضعف و ناتوانی این بخش در جذب نیروی كار مازاد را پوشش می‌دهد و با ارائه راهكارهایی مناسب، توسعه این فعالیتها را هدف قرار می‌دهد كه در نهایت منجر به ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، كاهش بیكاری و مهاجرت، كاهش ناهنجاریهای اجتماعی، بكارگیری سرمایه‌های اندك و توسعه منطقه می‌شود و درصدد تحقق این اهداف با كمك این اهداف نهادهای متولی آموزشهای رسمی و فنی و حرفه‌ای برمی‌آید.

 

اهداف تحقیق:

اهداف این تحقیق در ابعاد كلی آن،  بررسی جایگاه و نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی و بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی توسعه این فعالیتهای در منطقه و شناسایی اقداماتی كه می‌تواند به توسعه این فعالیتها كمك كند. اهداف اختصاصی‌تر این تحقیق، بررسی فعالیتهای غیركشاورزی شهرستان مورد مطالعه از نظر تعداد، میزان اشتغال‌زایی، افزایش درآمد، میزان جذب نیروی كار مازاد، پیشگیری از مهاجرت، نوع فعالیتها،‌میزان سرمایه‌گذاری، میزان بازدهی واحد، توزیع جغرافیایی آن و بررسی رابطه آموزش با میزان موفقیت و توسعة این فعالیتهاست.

محدودة جغرافیایی و زمانی تحقیق:

محدودة جغرافیایی تحقیق، تمامی روستاهای شهرستان قائم‌شهر به دلیل پراكندگی كارگاههای مورد مطالعه در سطح روستاهای شهرستان بود، به لحاظ موضوع و محدودة زمانی، تمامی كارگاههایی كه مجوز احداث آنها در فاصله سالهای 1378 تا 1382 صادر شده بود. به عنوان جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت.

 

مشكلات و محدودیتهای تحقیق:

عمده‌ترین موانع و مشكلات تحقیق، یكی دسترسی به كارگاهها و جمع‌آوری اطلاعات به دلیل پراكندگی جامعه آماری و دیگری، مشكل برقراری ارتباط به دلیل بی‌اعتمادی پرسش‌شوندگان به محقق و عدم آشنایی آنان با تحقیق و ضرورت و اهمیت آن در بهبود وضعیت آتی بود. از دیگر مشكلات می‌توان به فقدان آمار و ارقام روزآمد اشاره كرد.

 

چارچوب نظری تحقیق:

در انجام این تحقیق، از نظریه‌های مختلفی استفاده شده است و از مفاهیم عمدة هر نظریه در مطالعه موضوع و ارائه فرضیات استفاده شده است. عمده‌ترین نظریات استفاده شده در این تحقیق و مفاهیم عمدة هریك به شرح جدول خلاصه شده است:

چارچوب مفهومی تحقیق (مدل نظری)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظریه مفاهیم مورد استفاده صاحب نظریه متغیر مورد سنجش شاخص سطح سنجش
پیشرفت اقتصادی افزایش بازده، افزایش درآمد، گسترش عقل معاش، آموزش آدام اسمیت

كارآیی

 

درآمد

آموزش

بازده

 

درآمد

تحصیلات

رتبه‌ای

 

 

فاصله‌ای

كیفیت زندگی

افزایش كیفیت زندگی

 

افزایش ثروت ملل

افزایش هوش و آگاهی

كسب آمادگی افراد

آلفرد مارشال میزان رضایتمندی از زندگی

رضایتمندی از:

 

درآمد ، ثروت،

سواد ، شغل

اسمی

 

 

رتبه‌آی

مدیریت علمی

پاداش برای كار خوب

 

تعیین وظایف(تقسیم‌كار)

بكارگیری افراد ماهر

آموزش كاركنان

فردریك تیلور (تایلور)

پاداش‌ مادی

 

مهارت

آموزش

میزان پاداش

 

میزان مهارت

نوع مهارت

میزان تحصیل

اسمی

 

 

رتبه‌ای

آموزش و پیشرفت

رابطه آموزش و تولید

 

رابطه نظریه و عمل

همزمانی آموزش و آموزاندن

رابطه كار فكری و كاردستی

پائولو فریره

آموزش

 

تولید

دوره‌های آموزش

كارهای عملی

طرحهای نو

نوع تولید

 

نوع دوره‌های آموزشی

طرحهای تازه

اسمی
آموزش و توسعه

آموزش سازمان یافته

 

اشتغال مولد

آموزشهای رسمی و غیررسمی

رابطه آموزش و نیاز مردم

مایكل تودارو

آموزش رسمی

 

اشتغال

نیاز مردم

دوره‌های آموزش

 

كاربرد محصول تولیدی

میزان اشتغال

تعداد شغل

رتبه‌ای

 

اسمی

فاصله‌ای

نوسازی

نوسازی انسان، شهرنشینی

 

تعلیم و تربیت

صنعتی شدن

وسایل ارتباط جمعی

آلكس اینكلس

شهرنشینی

 

سوادآموزی

وسایل ارتباطی

محل زندگی

 

میزان سواد

دوره‌های آموزشی

وسایل ارتباطی مورد استفاده

اسمی

 

رتبه‌ای

اشاعة فرهنگی دسترسی به رسانه‌ها، شهرنشینی، سوادآموزی، مشاركت، همدلی دانیل لرنر

وسایل ارتباطی

 

شهرنشینی

سوادآموزی

همدلی

كارگروهی

وسایل ارتباطی مورد استفاده

 

محل زندگی

میزان تحصیلات

میزان همدلی

میزان مشاركت

اسمی

 

رتبه‌ای

نیاز به پیشرفت انگیزة پیشرفت (میل و نیاز به پیشرفت)، كارآیی و سرعت بالا در انجام كار، خوب انجام دادن كارها دیوید مك‌كله‌لند انگیزة پیشرفت، كارآیی، احساس مسئولیت

انگیزه‌های انجام كار

 

میزان كارآیی

استاندارد محصول

سرعت انجام كار

فاصله‌ای

 

رتبه‌ای

 

 

تجربیات سایر كشورها :

علاوه بر نظریات مورد اشاره، مطالعات و تحقیقات انجام شده دربارة موضوع و تجربیات سایر كشورهای دنیا در زمینه چگونگی و شیوه‌های توسعه اشتغال‌ غیركشاورزی و طرح‌های اشتغال‌زایی و خوداشتغالی نیز مورد بررسی قرار گرفت كه عمده‌ترین این تلاشها، تجربیات و مطالعات عبارتند از:

1ـ اشتغال روستایی در چین:

انتقال نیروی كار مازاد بخش كشاورزی در مشاغل مرتبط با كشاورزی نظیر دامداری، پرورش ماهی، مرغداری، جنگل‌داری و سایر زمینه‌های كشاورزی در محل سكونت آنها، جذب كارگران اضافی در مراكز صنعتی، اشتغال روستائیان در مشاغل خدماتی (حمل و نقل ، تعمیرات، بانكداری و ساختمان‌سازی) و استفاده از سرمایه‌های شهری برای جذب نیروی كار مازاد روستایی.

2ـ هندوستان :

حمایت از صنایع كوچك روستایی، برنامه اشتغال‌ روستایی ملی و طرح ایجاد دهكدة تولید صادراتی.

3ـ سریلانكا:

برنامه‌های رفاه اجتماعی (آموزش و بهداشت رایگان، سوبسید مواد غذایی)، برنامه‌های افزایش تولید (توسعه آبیاری، تقسیم اراضی، اعطای تسهیلات بانكی، سوبسید)، برنامه توسعه فقرا، كاهش مهاجرت و ایجاد مراكز صنعتی، برنامه بیدارسازی روستایی، پروژه توسعه روستایی یكپارچه و طرح برق‌رسانی روستایی.

4ـ بنگلادش:

برنامه بهبود تكنولوژی در دو بخش كشاورزی و غیركشاورزی، ایجاد مؤسسه صنایع روستایی و خانگی با محوریت صنایع كوچك خانگی، تأسیس شهركهای صنعتی و فراهم آوردن امكانات زیربنایی.

5ـ تایوان :

ایجاد مناطق صنعتی در نواحی روستایی، توسعه خدمات اجرایی ـ تفریحی، وام‌های بلندمدت و كم‌بهره، دوره‌های آموزشی برای تغییر شغل كشاورزان و ارائه خدمات كاریابی.

6ـ اندونزی :

آموزش مهارتهای فنی و حرفه‌ای در زمینة صنایع خانگی و روستایی، آموزش ارتقای بهره‌وری و كارفرمایی، توسعه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و تشویق صنایع خانگی.

7ـ مالزی:

گسترش زمینهای جدید و افزایش مقیاس آنها (3 هكتار) ، برنامه‌های صنعتی شدن با هدف تغییر ساختار اقتصادی، تدوین سیاست ملی كشاورزی و استفاده از تكنولوژی جدید.

8ـ نپال:

برنامة ایجاد اشتغال از طریق توسعه صنایع خانگی و روستایی، استفاده از تكنولوژی كاربر به جای مكانیزاسیون، توسعه كشاورزان خرده‌پا، آموزشهای حرفه‌ای، گسترش تحقیقات كار، توسعه مناطق دورافتاده، توسعه زنان و اجرای طرحهای جامع روستایی.

9ـ پاكستان:

ایجاد تعدادی مراكز رشد برای ارائه خدمات اساسی و توسعه فرصتهای شغلی و ایجاد نظام حكومت محلی یا شوراهای محلی برای ایجاد و توسعه منابع سرمایه‌های محلی.

10ـ فیلیپین:

ایجاد صنایع خانگی، مراكز صنتی ناحیه‌ای برای فعالیتهای زیربنایی، ترویج فعالیتهای كاربر بجای سرمایه‌‌بر و تأسیس بنگاههای كوچك و متوسط.

 

 

 

چارچوب مفهومی تحقیق و مدل نظری:

چارچوب و مدل مفهومی تحقیق، اختلاط و تركیبی است از مفاهیم و متغیرهای برخی نظریه‌ها و بهره‌گیری از آن در بررسی و تبیین نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی در شهرستان قائم‌شهر كه در بحث چارچوب نظری به آن اشاره شده است. لازم به یادآوری است كه مدل نظری تحقیق ، با استفاده از مفاهیم و فرضیات، در چهار بخش عوامل اجتماعی‌ـ فرهنگی، عوامل فنی و مهارتی ، عوامل اقتصادی و عوامل روانشناختی تأثیر آموزشهای رسمی بر توسعه فعالیتهای غیركشاورزی ترسیم شده است:

 

دیاگرام (نمودار) مدل نظری : براساس چارچوب مفهومی و فرضیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تأثیر آموزشهای رسمی (فنی و حرفه‌ای)

 

بر توسعة فعالیتهای غیركشاوری

   
         
عوامل اجتماعی ـ فرهنگی عوامل فنی و مهارتی عوامل اقتصادی عوامل روانشناختی
       
كاهش مهاجرت افزایش مهارت و دانش فنی ایجاد اشتغال افزایش مشاركت
بازگشت مهاجران افزایش كارآیی افراد افزایش درآمد ایجاد انگیزه اشتغال‌زایی
كاهش میزان بزهكاری تحرك و تقویت بخش كشاورزی افزایش بازدهی تقویت كار گروهی
گسترش فرهنگ آموزش تحركت و تقویت بخش خدمات كاهش فقر و بیكاری رفع نیازهای مردم
ایجاد رفاه اجتماعی توسعه صنایع دستی گسترش عقل معاش افزایش تلاش و پشتكار
  صنعتی شدن استفاده مطلوب از سرمایه‌های كوچك ایجاد علاقه به كار و فعالیت
  ارائه خدمات فنی استفاده از تسهیلات بانكی استفاده از تجربیات شخصی و خانودگی
  تخصصی شدن فعالیتها تأمین سرمایه اولیه  
                     

 

 

 

روش تحقیق:

تحقیق حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیق كاربردی و اكتشافی است چون در پی بررسی تأثیرات آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای بر توسعه فعالیتهای غیركشاورزی در منطقه است و نتایج آن می‌تواند در برنامه‌ریزی و یافتن راهكارهای مناسبِ توسعه این فعالیتها قابل استفاده و مفید باشد.

به لحاظ مطالعه اثرات یك پدیده روی پدیده‌ای دیگر و مطالعه كل جامعه آماری براساس متغیرهای مورد مطالعه، یك تحقیق پیمایشی اما به لحاظ محدودیت جامعه آماری و آزمون‌پذیر نبودن نتایج حاصله و عدم استفاده از آمار استنباطی، از حیث نحوة ارائه نتایج و آمار و ارقام، از نوع تحقیق توصیفی می‌باشد.

لازم به یادآوری است كه در این تحقیق، علاوه بر پرسشنامه و مطالعه اسنادی و كتابخانه‌ای، از تكنیكهای مصاحبه همراه با مشاهده، نظرخواهی از كارشناسان و مسؤولانِ دستگاههای دولتی و افراد بومی نیز استفاده شده است.

البته قبل از تنظیم پرسشنامة نهایی، یك مطالعه مقدماتی و اكتشافی نیز برای شناخت بهتر جامعه آماری و رفع اشكالات پرسشنامه نیز صورت گرفته است.

 

 

متغیرهای تحقیق:

عمده‌ترین متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از:

ـ متغیرهای فردی شامل سن ، جنس، تأهل، میزان تحصیلات

ـ متغیرهای مربوط به فعالیت نظیر نوع فعالیت، سال شروع، نوع و میزان محصول، قیمت تمام‌شده و فروش

ـ متغیرهای اقتصادی نظیر سرمایه اولیه، میزان افزایش سرمایه، تكنولوژی مورد استفاده، افزایش درآمد و میزان اشتغال‌زایی.

ـ متغیرهای آموزشی نظیر دوره‌های آموزشی گذرانده، تأثیر آن بر كارآیی، افزایش كیفیت محصول، سرعت انجام كار، افزایش درآمد، ایجاد انگیزه فعالیت و مشاركت، پیشرفت كار و میزان موفقیت.

ـ متغیرهای روانشناختی نظیر عوامل مؤثر بر گرایش فرد به نوع فعالیت، عوامل موفقیت در كار، میزان علاقه‌مندی به فعالیت در بخشهای دولتی و خصوصی، علاقه‌مندی به اشتغال در بخش كشاورزی و علاقه‌مندی به ادامه تحصیل در رشته متناسب با نوع فعالیت.

ـ متغیرهای اجتماعی نظیر تأثیر فعالیتهای غیركشاورزی بر كاهش مهاجرت، كاهش میزان بزهكاری،‌ جذب جوانان و… .

 

 

فرضیه‌های تحقیق:

1 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای باعث توسعه فعالیت‌های غیركشاورزی خواهد شد.

2 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای باعث توسعه فعالیت‌های درآمدزا خواهد شد.

3 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای باعث افزایش میزان بازدهی و سودآوری فعالیتهای غیركشاورزی خواهد شد.

4 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای باعث ارائه خدمات فنی و حرفه‌ای در منطقه خواهد شد.

5 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای باعث تقویت و فعال شدن بخش خدمات در منطقه خواهد شد.

6 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای باعث تحرك و تقویت بخش كشاورزی در منطقه خواهد شد.

7 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب ایجاد اشتغال در منطقه و جذب جوانان خواهد شد.

8 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی باعث افزایش درآمد و كاهش فقر در میان روستائیان خواهد شد.

9 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب استفاده مطلوب از سرمایه‌های كوچك و سرگردان می‌شود.

10 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب كاهش روند مهاجرت‌های روستایی به شهرهای بزرگ خواهد شد.

11 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب بازگشت مهاجران به مناطق روستایی و ماندن در روستا خواهد شد.

12 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تكمیلی در بخش كشاورزی خواهد شد.

 

 

جامعة آماری:

جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از تمامی كارگاههایی كه در یك دورة 5 ساله و در فاصلة سالهای 1378 تا 1382 مجوز فعالیت و احداث كارگاه را از ادارة جهاد كشاورزی شهرستان قائم‌شهر دریافت كرده‌اند كه تعداد آن 70 كارگاه بوده است.

 

روشهای آماری:

از آمار توصیفی و آمارهایی چون جداول توزیع فراوانی و درصد فراوانی‌ها برای بیان ویژگی‌های متغیرهای مورد مطالعه و ارائه یافته‌های تحقیق استفاده شده است.

 

 

موقعیت جغرافیایی:

شهرستان قائم‌شهر 3107 كیلومتر مربع مساحت دارد، تابع استان مازندران است، از دو بخش مركزی و جویبار تشكیل شده است، جمعیت آن براساس سرشماری سال 1375 ،
919/327 نفر اعلام شده است كه 3/52 درصد در مناطق شهری و 7/47 درصد در مناطق روستایی قرار دارند و جمعیت زنان (165197) بیشتر از جمعیت مردان (162722) است.

از دو نوع آب وهوای كوهستانی، سردسیر و ییلاقی و همچنین، جلگه‌ای و مرطوب برخوردار است. عمدة محصولات آن، برنج، مركبات، غلات و حبوبات، صیفی، جنگلداری، سبزیجات، محصولات صنعتی، لبنیات و محصولات دامی است.

خطوط ارتباطی آن، راه‌آهن، راههای آسفالته و شوسه است.

34 درصد جمعیت بالای 10 سال شهرستان را افراد شاغل و بیكار (جویای كار) تشكیل می‌دهند.

گروههای عمدة شغلی شهرستان عبارتند از: كارگران ماهر كشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری (5/28 درصد) ، صنعتگران و كاركنان مشاغل مرتبط (7/17 درصد) و متخصصان
(9/10 درصد).

عمدة فعالیت در شهرستان عبارتست از كشاورزی، ماهیگیری، جنگلداری، عمده‌فروشی و خرده‌فروشی، تعمیر وسایل نقلیه موتوری و كالای شخصی و خانگی، صنعت و ساخت.

 

 

یافته‌های تحقیق:

ـ در این تحقیق، از تعداد 70 كارگاه مورد بررسی، تنها 26 كارگاه فعال بودند، 31 كارگاه احداث نشده است، 5 كارگاه تعطیل شد، صاحبان 4 كارگاه در محل حضور  نداشتند و صاحبان 4 كارگاه، حاضر به پاسخگویی به سوالات نشدند.

ـ در بخش واحدهای فعال، 7/57 درصد صاحبان كارگاهها در طبقه سنی 43 تا 52 سال قرار داشتند، تمامی آنها مرد بودند، همگی متاهل بودند.

ـ 9 كارگاه در زمینه صنایع شیمیایی و سلولوزی فعالیت داشتند،6 كارگاه در زمینه صنایع غذایی، 4 كارگاه در زمینه صنایع فلزی، 4 كارگاه در زمینة صنایع نساجی و 3 كارگاه در زمینة صنایع كانی و معدنی.

ـ بیشترین تعداد كارگاهها (42 درصد) با سرمایه اولیه كمتر از 10 میلیون تومان شروع بكار كردند كه بیانگر استفاده مطلوب از سرمایه‌های كوچك بوده است.

ـ عامل افزایش درآمد و سرمایه، تسهیلات بانكی و تلاش و پشتكار شخصی بوده است و آموزش در درجه سوم اهمیت قرار داشت و رابطه‌ای هم بین افزایش مهارت شغلی و افزایش سرمایه پیدا نشد.

ـ ایجاد این كارگاهها در منطقه سبب اشتغال زایی و ایجاد فرصتهای جدید اشتغال و كاهش بیكاری بوده است.

پایان نامه

 

ـ 3/92 درصد كارگاهها دارای سوددهی بودند.

ـ میزان تحصیلات صاحبان كارگاهها از زمان تأسیس تا زمان بررسی هیچگونه تغییری نداشت امّا از آموزشهای فنی و حرفه‌ای در قبل و حین فعالیت برخوردار بودند كه آموزشهای حین فعالیت كمتر بوده است و از تداوم و استمرار برخوردار نبود.

ـ آموزش در افزایش كارآیی، سرعت انجام كار، كیفیت محصول، ایجاد اشتغال و ایجاد انگیزة پیشرفت تأثیر مثبت داشته است ولی در افزایش درآمد، تأثیر اندكی داشته است.

ـ علاقه‌مندی به نوع فعالیت و ایجاد اشتغال و همچنین تمایل به فعالیت در بخش خصوصی، مهمترین عامل در گرایش افراد به ایجاد نوع خاصی از فعالیت بوده است.

ـ عمده‌ترین موانع استفاده مطلوب از دورة آموزشی، عدم تناسب آن با فعالیت، هزینة بالا، عدم دسترسی، وقت‌‌گیر بودن، بیگانگی آموزش دهندگان با كار و تولید، عدم حمایت دولت، ضعف سازمانهای متولی آموزشها و به روز نبودن دوره‌های آموزشی بوده است.

ـ ایجاد این نوع فعالیت در منطقه، علاوه بر ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و سرمایه، موجب كاهش بیكاری، جلوگیری از مهاجرت و كاهش میزان بزهكاری جوانان و ناهنجاریهای اجتماعی نیز شده است.

ـ ایجاد این نوع فعالیتها موجب جذب و بكارگیری سرمایه‌های كوچك شده است.

ـ در بخش واحدهای تاسیس نشده، عواملی چون اشتباه بودن ساز و كارهای صدور مجوز، مشكلات اداری صدور مجوز، توان مالی، جاذبة بخش خدمات در مقایسه با تولید، عدم نظارت دولت، الزام آور نبودن ضوابط، نبودن پیش شرط، احتمال تبانی و نظام مند نبودن اعطای تسهیلات در عدم احداث بسیاری از واحدهای دارای مجوز، تأثیرگذار بوده است.

ـ علت تعطیلی برخی واحدها، بالا بودن میزان هزینه تولید، نبود دستگاههای حمایتی، ارزیابی نادرست از میزان سرمایه و سوددهی، نبود بیمه و نمایش ورشكستگی جهت هدایت تسهیلات و سرمایه به بخشهای دیگر بوده است.

ـ برخی واحدها نیز به دلیل ترس از محدود شدن فعالیتها، ترس از بازرسی ماموران دولتی، ترس از پرداخت مالیات، ترس از جریمة حق بیمه كارگران، عدم اعتماد به محقق و بدگمانی به افراد دانشگاهی و بیگانه، حاضر به همكاری و پاسخگویی به پرسشها نشده‌اند.

ـ آموزش، در جریان كار از استمرار و تداوم لازم برخوردار نبود و مورد بی‌توجهی مسئولان قرار گرفت، به همین دلیل توفیق چندانی در افزایش درآمد و توسعه فعالیتها و موفقیت كارگاهها نداشت.

ـ دستگاههای دولتی و متولیان آموزشهای فنی و حرفه‌ای، به واسطه اتخاذ سیاستها و برنامه‌ریزی نادرست، عدم شناخت موضوع و موانع و عدم استمرار آموزش، توفیق چندانی در ارائه آموزشهای متناسب با فعالیتها و توسعة آن نداشتند.

ـ به دلیل فقدان حمایت و نظارت بر فعالیت كارگاهها و عدم تشویق واحدهای موفق، هیچگونه رقابتی بین صنایع با فعالیتهای مشابه بوجود نیامده است.

ـ در مجموع، فرضیاتی كه بیانگر تأثیر آموزشهای فنی و حرفه‌ای بر میزان سودآوری، افزایش سرمایه، افزایش درآمد و توسعه فعالیتهای غیركشاورزی بوده‌اند، اثبات نشدند امّا فرضیات مربوط به اثرات اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی ایجاد اینگونه فعالیتها در منطقه به اثبات رسیده‌اند.

این یافته‌ها بیانگر آنست كه دستگاهها و سازمانهای برنامه‌ریز، در طراحی، اجرا و ارزیابی دوره‌ها و آموزشهای ارائه شده دچار اشتباه و خطا شده و چندان موفق نبوده‌اند.

پیشنهادات:

ـ  با توجه به عدم توفیق نهادهای مسؤول و متولیان امر در ارائه آموزشهای لازم و عدم تأثیر آموزشهای ارائه شده در افزایش درآمد و توسعة فعالیتها، در سازوكار طراحی، ارائه و ارزیابی آموزشها باید تجدیدنظر اساسی صورت گیرد.

ـ  علاوه بر آموزش، در ساز وكار صدور مجوزها نیز باید تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش باید پیش‌شرط اعطای مجوز باشد.

ـ  آموزشها باید متناسب با نوع فعالیت، به صورت رایگان یا كم‌هزینه و در طول فعالیت و درازمدت ارائه شود و پیوسته مورد ارزیابی قرار گیرد.

ـ  افراد آموزش‌دهنده باید به اطلاعات روز و متناسب با فعالیتها مجهز بوده، با نوع كار و فعالیت و تولید آشنا باشند.

ـ  شرایط و ضوابط صدور و اعطای مجوز باید با كمك دستگاههای نظارتی الزام‌آور و دارای ضمانت اجرایی قوی باشد.

ـ  صنایع فعال و غیرفعال باید دائماً مقایسه شوند و با تشویق واحدهای فعال، زمینة رقابت فراهم گردد.

ـ  علاوه بر نظارت و فراهم آوردن زمینة رقابت، حمایت از صنایع نیز می‌تواند به توسعه و توفیق و پیشرفت آنها منجر شود.

ـ  جهت‌گیری اعطای مجوز در زمینة فعالیتهای غیركشاورزی باید به گونه‌ای باشد كه این فعالیتها متناسب با نیاز و زمینه و استعداد منطقه باشد.

ـ  با توجه به كشاورزی بودن منطقه، ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تكمیلی، كمك شایان توجهی به رونق و توسعه بخش كشاورزی خواهد نمود.

ـ  ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تكمیلی، صنایع دستی و گردشگری (با توجه به جاذبه‌های توریستی و قابلیتهای منطقه) و تجمیع صنایع در شهركها و مناطق صنعتی، علاوه بر كاهش هزینه تولید، باعث رونق‌ بخش خدمات نیز خواهد شد.

ـ  با توجه به اینكه ایجاد اینگونه فعالیتها در منطقه، سنتی و غیرنظام‌مند بوده است، لذا توسعة این‌گونه فعالیتها باید با هدف رسیدن به توسعة نظام‌مند، مدرن و تحت كنترل و نظارت قوی صورت گیرد.

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان‌نامه ارشد رشته علوم ارتباطات اجتماعی با عنوان "عوامل موثر بر استفاده رسانه‌ای زنان


این تحقیق با دو هدف اصلی انجام می‌شود: هدف اول آن بررسی نحوه استفاده رسانه‌ای زنان با توجه به ویژگی‌های اشتغال، تاهل،سن و میزان تحصیلات است و هدف دوم نحوه استفاده رسانه‌ای زنان با توجه به نحوه تفسیر آن‌ها از بازنمایی زنان در رسانه‌ها است. این اهداف در ارتباط با اهمیت جایگاه جنسیت در پژوهش‌های رسانه‌ای شکل گرفته است.
با توجه به این پژوهش‌ها زنان از مردان در استفاده رسانه‌ای خود متمایز می‌شوند. و حتی برخی از ژانرها و محتواهای رسانه ای زنانه یا مردانه تلقی می شوند. اما به نظر می‌رسد تفاوت استفاده رسانه‌ای زنان با مردان بیشتر از آن که به علت تفاوت جنسی آن‌ها باشد، منتج از تفاوت جنسیتی است كه انتظارات اجتماعی متفاوت و بالطبع مسئولیت‌های متفاوت، سبك زندگی، رجحان‌ها و سلایق رسانه‌ای متفاوتی را نیز برای هر دو گروه زنان و مردان ایجاد می کند. اما تا کنون این تفاوت در استفاده رسانه‌ای به تفاوت در جنس نسبت داده شده است.
به عبارت دیگر وقتی مقوله جنس مورد بررسی قرار می‌گیرد، از زنان به عنوان كلیتی یك دست و همگون سخن به میان می آید. یعنی تنها ویژگی زن بودن تعیین كننده رفتارهای اجتماعی و فردی و ازجمله استفاده‌ رسانه‌ای آنان است. در حالی که جنس را باید متغیر واسطی در نظر گرفت که در اکثر جوامع وظایف و مسئولیت‌های اجتماعی افراد را از یکدیگر متمایز کرده است.
به این معنی که در اکثر جوامع تقسیم وظایف بین زنان و مردان به شیوه سنتی طوری انجام شده است كه مردان وظیفه اشتغال بیرون از خانه و زنان مسولیت رسیدگی به كارخانه و نگهداری از كودكان را دارند. در این حالت، بالطبع نیازهای آموزشی یا زمان اوقات فراغت آن‌ها با یكدیگر تفاوت اساسی خواهد كرد و به این دلیل می‌توان گفت كه تفاوت در جنس می‌تواند تفاوت معنی داری در نحوه استفاده رسانه‌ای افراد بوجود بیاورد. به عنوان مثال زنان خانه دار مدت زمان بیشتری را نسبت به مردان در خانه هستند و این موضوع باعث استفاده بیشتر آنان از برنامه‌های تلویزیون می‌تواند باشد. همچنین زنان به واسطه مسئولیت‌هایی كه در قبال مراقبت و تربیت كودكان و رسیدگی به امور خانه بر عهده می‌گیرند، نیازهای آموزشی مرتبط از جمله نكات مربوط به خانه داری و آشپزی را  نیز پیدا می‌كنند.علاوه بر آن چنانچه تنها چنین نقشهایی برای زنان در یك جامعه تعریف شده باشد،‌دختران مجرد نیز خودرا نیازمند چنین آموزش هایی خواهند دید. اما آموزش تنها یكی از كاركردهای رسانه‌ها است. سرگرمی و اطلاع‌رسانی از دیگر كاركردهای رسانه‌ها است و مخاطبین با توجه به نیازهای مختلف خود نسبت به دریافت اطلاعات و هم چنین برنامه روزانه و اوقات فراغت خود، به شیوه‌های متفاوت در رابطه با این کارکردها از رسانه‌ها استفاده می‌كنند. در این مورد نیزچنانچه زنان تنها نقش مادر و همسر را ایفا كنند، نیازهای اطلاعاتی آن‌ها تا حدود زیادی شبیه هم خواهد بودكه احتمالاً این اطلاعات، اطلاعاتی خواهند بود كه آن‌ها را در انجام مسئولیت‌های خود یاری دهد. به همین صورت می‌توان گفت اوقات فراغت و همچنین ساعاتی را كه زنان خانه دار به انحاء مختلف می‌توانند از رسانه‌ها استفاده كنند نیز تا حد زیادی شبیه به یكدیگر است. به عنوان مثال بسیاری از زنان خانه دار صبح‌ها كه همسر و یا فرزندانشان در خانه نیستند، هم زمان با كارخانه فرصت گوش كردن به رادیو یا تا حدودی استفاده از برنامه‌های تلویزیون را می‌توانند پیدا كنند و این برنامه زمانی تا حد زیادی می‌تواند تعیین کننده نحوه پرکردن اوقات فراغت آن‌ها باشد. از آن جا كه زنان خانه‌دار در همه جوامع اكثریت زنان را تشكیل می‌دهند، این وی‍ژگی زنانه تلقی شده و این در حالی است كه این نحوه استفاده مربوط به خانه‌دار بودن و نه زن بودن می‌باشد. شاهد این موضوع تفاوت استفاده رسانه‌ای زنان شاغل می باشد.
زنان شاغل صبح‌ها فرصت استفاده کردن از برنامه‌های تلویزیون را ندارند.علاوه بر آن محیط کار هنجارهای متفاوتی را در مقایسه با محیط خانه بر زنان حاکم می‌کندو این هنجار‌ها خود مسئولیت‌هایی را در قبال استفاده از بر خی از رسانه‌ها برای زنان بوجود می‌آورد. سن و میزان تحصیلات متفاوت نیز نیازهای مختلفی را برای افراد بوجود می آورد. در اکثر پژوهش‌هایی که به خصوص در کشورهای غربی درباره موضوع زنان و رسانه‌ها انجام شده است، جامعه آماری مورد بررسی از یکسانی و همگونی برخوردار بوده است و در اکثر اوقات هم زنان خانه دار در نظر گرفته شده اند.(رجوع كنید به فصل دوم پایان نامه ).
اما با تغییرات اجتماعی در اکثر جوامع از جمله در ایران و برنامه‌های توسعه تعداد زنان شاغل و تحصیل‌کرده افزایش پیدا کرده است و بالا رفتن میزان تحصیلات و اشتغال، جامعه زنان را از نظر ویژگی‌های اجتماعی دارای پراکندگی زیاد کرده است. با نگاهی به برنامه‌های توسعه و مشاركت اجتماعی زنان طی برنامه سوم توسعه كه از سال‌ 1379 تا سال 1383 در كشور، پیاده شده است، به نظر می رسد لزوم بررسی شرایط جدیدتری كه برای زنان در كشور به وجود آمده و زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی آن‌ها را متفاوت از سال‌های قبل از آن كرده است، وجود دارد. در این مورد می‌توان به برخی از برنامه‌های توسعه در رابطه با زنان اشاره كرد. به عنوان مثال بر اساس ماده 158 برنامه سوم توسعه، مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری موظف است در جهت زمینه‌سازی برای ایفای نقش مناسب زنان در توسعه كشور و تقویت نهاد خانواده، ضمن انجام مطالعات لازم با همكاری دستگاه‌های اجرای ذیربط اقداماتی را به عمل آورد كه به طور خلاصه این فعالیت‌ها در قالب 6 محور آموزشی، فرهنگی، ورزشی، اشتغال (مشاركت زنان)، امور علمی و پژوهشی (مطالعات و تحقیقات در مسائل زنان)، امور حقوقی و توسعه سازمان‌های غیر دولتی زنان گنجانده شده است. براساس این ماده، گزارشی از فعالیت‌های مركز امور مشاركت زنان با همكاری دستگاه‌های اجرایی در قالب این 6 محور طی سال‌های 1379 تا 1383 منتشر شده است. براساس این گزارش، در زمینه آموزشی، فعالیت‌هایی از قبیل پوشش كامل دختران واجب‌التعلیم در سطح كشور، تربیت و توانمند‌سازی مدیران زن، طراحی و تدوین مجموعه‌های آموزشی به منظور توانمندسازی زنان خانه دار، توانمندسازی فرهنگی زنان و دختران دانش‌آموز، تقویت خود باوری و اعتماد به نفس و افزایش روحیه مشاركت جویی در دختران، برگزاری كارگاه‌های آموزشی تحلیل جنسیتی در جهت اصلاح نگرش‌ها و باورهای سنتی و غلط حاكم بر جامعه درباره زنان، برگزاری سمینار‌ها و گرد همایی‌های علمی داخلی و بین المللی مربوط به زنان و خانواده و توانمندسازی آن‌ها در جهت حضور فعال و موثر در مجامع بین المللی، از جمله این فعالیت‌ها بوده است. همچنین در زمینه امور فرهنگی فعالیت‌هایی از قبیل توسعه و تجهیز كتابخانه‌های موجود در مناطق روستایی و كمتر توسعه یافته، توسعه مشاركت زنان در سطح كشور با تاكید بر نقش محوری زن در خانواده، انجام فعالیت‌های فرهنگی و هنری در راستای فعالیت‌های آموزشی در زمینه مهارت‌های زندگی برای زنان، برگزاری جشنواره موسیقی بانوان نواحی ایران و برگزاری مراسم هفته زن، صورت گرفته است. در زمینه امور ورزشی هم فعالیت‌هایی در زمینه عمومی كردن ورزش، آماده‌سازی تیم‌های ملی بانوان و بهینه سازی اوقات فراغت دختران جوان صورت گرفته است. علاوه بر این در زمینه توسعه مشاركت و اشتغال زنان، این مركز فعالیت‌هایی در جهت تشكیل تعاونی‌های روستایی زنان، توسعه مشاركت زنان در سطح كشور و سازمان دهی زنان شاغل در صنایع دستی، انجام داده است. در زمینه مطالعات و تحقیقات در امور زنان نیز می‌توان به مواردی از قبیل تقویت كتابخانه‌های دانشگاه‌ها از طریق ارایه كتب و نشریات ویژه زنان و همكاری در زمینه اطلاع رسانی و خدمات كتابخانه‌ای، برگزاری سمینار‌ها و گردهمایی‌های علمی داخلی و بین المللی مربوط به زنان و خانواده، برگزاری برنامه هفته پژوهش،بررسی میزان و علل و عوامل موثر در بروز پدیده خشونت خانگی علیه زنان( زوج علیه زوجه)، تدوین فصل نامه پژوهش زنان، برگزاری “همایش توانایی‌هایی زنان در ایران”، برگزاری مراسم تجلیل از زنان پژوهشگر در هفته پژوهش، انجام طرح پژوهشی ارزش كار خانگی زنان و تقویت رشته مطالعات زنان اشاره كرد. در نهایت ذكر این نكته نیز ضروری است كه در زمینه حقوقی نیز بر اساس ماده 159 فعالیت‌هایی از جانب این مركز در جهت رفع مشكلات حقوقی زنان انجام شده و پیشنهاد‌هایی در جهت بهبود وضعیت حقوقی زنان تهیه شده است. این قوانین عمدتاً در رابطه با ارث، تعدیل شرایط طلاق، اصلاح قانون كار در خصوص محرومیت از اشتغال زنان در مشاغل سخت و زیان‌آور و پیشنهاداتی در رابطه با اصلاح قوانین و مقررات مربوط به شیردهی و استفاده از مهدكودك‌ها برای زنان شاغل بوده است(مركز امور مشاركت زنان، 1384).
بررسی و مرروی كوتاه بر فعالیت‌هایی كه درزمینه توسعه زنان طی این سال‌ها انجام شده است، با هدف روشن تر شدن فضای فرهنگی و اجتماعی است كه زنان در آن به استفاده از رسانه‌ها می‌پردازند. صرف نظر از این موضوع كه این فعالیت‌ها تا چه حد در بسترسازی برای اشتغال یا مشاركت اجتماعی و تحصیل زنان و همچنین تغییر و اصلاح قوانین به نفع آن ها، موثر بوده اند، شكل گیری زمینه فرهنگی و اجتماعی زنان در این شرایط و تلقی از خود در چنین فضاین،  سلماً از دیدگاه ￿ی م و رسانه‌ها و به خصوص بازنمایی زنان در رسانه‌ها و بازتولید هویت‌های خاص از آن‌ها، جای تامل دارد.
در این شرایط به نظر می‌رسد، برای آگاهی به نحوه استفاده رسانه‌ای زنان، کسب شناخت نسبت به سبک زندگی و نیازهای زنان با توجه به زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی آن‌ها و همچنین سبك‌های زندگی متفاوت كه ناشی از تاهل، اشتغال، تجرد یا سن آن‌ها است، به طور جداگانه ضروری باشد.
بنابراین مسأله مهمی كه در این تحقیق به آن خواهیم پرداخت، این است كه جنس عامل موثر در استفاده رسانه‌ای زنان است یا جنسیت یعنی ساخت و انتظارات اجتماعی جنس است كه با استفاده رسانه‌ای آن‌ها در ارتباط می‌باشد.
 
 
مسئولیت‌های اجتماعی زنان و شكل‌گیری نیازها
چنانچه ذکر شد زنان خانه‌دار و متاهل با توجه به مسئولیتی که در قبال کودکان ورسیدگی به امور منزل دارا می باشند، نیاز به کسب آموزش‌ها و اطلاعاتی در راستای ایفای نقش مادری و همسری خود دارندکه رسانه‌ها تا حدودی می‌توانند این آموزش‌ها را به آن‌ها ارایه دهند. هم چنین چنانچه هویت خود را به عنوان مادر و همسر مطلوب بدانند، احتمالاً در پی تثبیت این هویت از طریق رسانه‌ها هستند. اما اگر در یک جامعه، زنان از نظر دارا بودن ویژگی‌هایی از قبیل وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل و سن دارای پراکندگی باشند، با توجه به مطالبی که ذکر شد، نیازها و بالطبع رجحان‌های رسانه‌ای آن‌ها نیز با یکدیگر تفاوت خواهند کرد. به عنوان مثال زنان مجرد، مسئولیتی در قبال مراقبت از كودكان و یا امور خانه‌داری ندارند و چنانچه امكان كسب اشتغال، تحصیل و یا فعالیتهای هنری و اجتماعی را نیز داشته باشند، احتمالاً كسب آموزش‌های لازم در این زمینه‌ها را برای خود ضروری خواهند دانست. همچنین هر چند زنان مجرد نیز با احتمال این كه در آینده متاهل خواهند شد نیاز به آموزش‌هایی مشابه با زنان متاهل دارند، اما در عین حال می‌توانند‌ نیاز به كسب مهارت‌های حرفه‌ای به منظور اشتغال در راستای كسب استقلال مالی بیشتر دارند. در مجموع می‌توان گفت داشتن شرایط و ویژگی‌های متفاوت‌ نیاز به كسب مهارت‌های زندگی مختلفی را نیز می‌طلبد. این مهارت‌ها می‌تواند شامل چگونگی برقراری ارتباط با ‌اطرافیان، ‌چگونگی غلبه بر مشكلات موجود و پیش‌گیری از مشكلات احتمالی، چگونگی سخن گفتن، كسب اعتماد به نفس و هویت مطلوب و غیره باشد. به عنوان مثال زنان متاهل به كسب مهارت‌هایی در ارتباط با زندگی زناشویی وكسب الگوهای رفتاری مناسب در راستای ایفای نقش همسری و مادری ‌در خانواده بیشتر نیاز دارند. در مقابل برای زنان مجرد كه تعاملات خانوادگی متفاوت دارند ‌نیاز به فراگیری جنبه های دیگری از مهارت‌های زندگی از جمله نحوه ارتباط با پدر و مادر و یا خواهران و برادران یا آموزش‌هایی كه بتواند آن‌ها را در ازدواج و یافتن همسر مناسب كمك كنند، ‌اهمیت بیشتری می‌تواند داشته باشند. به عبارت دیگر اگرفقط از منظرآموزشی به رسانه‌ها توجه كنیم،‌ تفاوت اساسی در نیازهای آموزشی زنان مجرد و زنان متاهل می‌توانیم پیدا كنیم. این تفاوت برای زنان با دو ویژگی اشتغال و عدم اشتغال نیز وجود دارد.
اشتغال، ‌فضای زندگی كاملاً متفاوتی برای زنان در مقایسه با محیط منزل ایجاد می‌كند. برقراری ارتباطات سازمانی مناسب نیازمند مهارت و آموزش‌های خاصی است كه آن را كاملاٌ با ارتباطات خانوادگی و فامیلی متمایز می‌كند. رقابت برای ارتقای شغلی و كسب منافع، شناخت حریم‌های موجود در ارتباطات سازمانی و چگونگی غلبه بر مشكلات كاری از جمله مهارت‌های مورد نیازبرای افراد شاغل است. اشتغال علاوه بر این که زندگی روزمره متفاوتی نسبت به وضعیت خانه داری برای زنان ایجاد می‌کند، هنجارهای کاملاً متفاوتی را نیز درطول ساعات کاری بر زندگی روزمره آن‌ها حاکم می‌کند. بنابراین علاوه بر نیازهای متفاوتی که احتمالاً زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار در استفاده از رسانه‌ها دارند، هنجارهای استفاده از رسانه‌ها نیز برای آن‌ها متفاوت است. با توجه به این مطالب، شناخت نحوه استفاده رسانه‌ای زنان شاغل علاوه بر این که می‌تواند تفاوت آن‌ها را از نظر سلایق و رجحان‌های رسانه‌ای كه در ارتباط با اشتغال آن‌ها شكل می‌گیرد نشان دهد، هنجارهای حاکم بر استفاده رسانه‌ای در محیط‌های کار را در مقایسه با خانه نیز می‌تواند آشکار کند.
همچنین زنانی كه به خاطر شغل خود ساعاتی ازروز را در خارج از خانه سپری می‌كنند، نیاز به كسب مهارت‌هایی در جهت هماهنگی كار بیرون و داخل منزل نیز دارند. در این راستا به عنوان مثال زنانی كه به واسطه اشتغال در بیرون از منزل ساعات كمتری را با فرزندانشان می‌گذرانند برای جبران آن، نیازبه مهارت‌های خاصی در زمینه تربیت كودكان با تخصیص دادن ساعات كمتری به آن‌ها خواهند داشت. علاوه بر این فراگیری ‌مهارت‌های خانه‌داری و آشپزی سریع كه در تهیه غذا در كوتاهترین زمان ممكن برای اعضای خانواده كمك كند، می‌تواند ازعلایق زنان شاغل و متاهل باشد.
میزان تحصیلات نیز احتمالاً با نحوه استفاده رسانه ای زنان در ارتباط خواهد بود. مسلماً برای استفاده از رسانه‌های مکتوب داشتن میزان خاصی از سواد ضروری است .اما این که چگونه میزان تحصیلات زنان در حد دیپلم و بالاتر از دیپلم و با داشتن تحصیلات دانشگاهی، استفاده رسانه‌ای زنان را از یکدیگر متفاوت می‌سازد می‌تواند جای سوال باشد. به عنوان مثال از رسانه جدیدی مانند اینترنت چه گروه از زنان و با چه میزان تحصیلاتی بیشتر استفاده می‌کنند؟ همچنین علاوه بر میزان تحصیلات، تاثیرگذاری سن در استفاده رسانه ای نیز به انحاء مختلف می‌تواند صورت گیرد. به عنوان مثال کامپیوتر تکنولوژی بسیار جدیدتری نسبت به تلویزیون و رادیو است و استفاده از آن نیاز به مهارت خاص خود دارد. لذا می‌توان این سوال را درحوزه مخاطبان رسانه‌ای مانند اینترنت که رسانه‌ای جدید است مطرح کرد که استفاده از آن تاچه حد اختصاص به افراد متخصص به خاطر مهارت استفاده از آن و گروه سنی خاص به خاطر جدید بودن آن دارد؟ هر چند سن و میزان تحصیلات را علاوه بر متغیرهای اصلی، متغیرهای واسطی نیز می‌توان به حساب آورد كه شرایط اشتغال و یا تاهل را برای زنان تعیین می‌کنند.
علاوه برآموزش، نیازهای دیگر افراد با توجه به وی‍ژگی‌های ذكر شده با یكدیگر تفاوت می‌كند و چنانچه برآوردن این نیاز‌ها از طریق رسانه‌ها نیز امكان پذیر باشد، استفاده رسانه‌ای افراد از رسانه‌ها در راستای بر آورد این نیازها با همدیگر متفاوت خواهد بود. سرگرمی و اطلاع رسانی از دیگر نیازهای افراد است كه از جمله كاركردهای رسانه‌ها نیز می‌باشد و تفاوت در نیاز‌های سرگرمی و سبك زندگی افراد موجب تفاوت دراستفاده رسانه‌ای آن‌ها می‌شود. به عنوان مثال اوقات فراغت رابطه مستقیمی‌با وضعیت اشتغال افراد دارد. لذا مدت زمان و ساعت استفاده كردن از ‌برنامه‌های تلویزیون برای پر كردن اوقات فراغت، ارتباط مستقیم با برنامه‌ریزی روزانه افراد دارد. همچنین سن افراد نیز تعیین كننده میزان و نحوه استفاده افراد از رسانه‌ها است. به عنوان مثال افراد مسن به خاطر این كه بیشتر اوقات خود را در منزل می‌گذرانند از تلویزیون نیز بیشتر استفاده می‌كنند. علاوه بر این، افراد در سنین جوانی به طور معمول از تفریحات خارج از منزل نیز استفاده می‌كنند و همه نیازهای سرگرمی خود را از رسانه‌ها رفع نمی‌کنند. در این میان زنان شاغل، خانه‌دار، مجرد و متاهل با سنین و میزان تحصیلات مختلف از اوقات فراغت متفاوتی با توجه به سبک زندگی خود برخودارند که بررسی نحوه استفاده رسانه‌ای آن‌ها با هدف

پایان نامه

 سرگرمی تا حدودی می‌تواند این تفاوت‌ها را نشان دهد. در نهایت می‌توان گفت هر کدام از چهار ویژگی ذکر شده، سبکهای زندگی و روند زندگی روزمره متفاوتی را برای زنان بوجود می‌آورد که نیازها، سلایق و رجحان‌های رسانه‌ای متفاوتی را برای آن‌ها شكل می‌دهد. در مجموع می‌توان گفت، علیرغم این كه نیاز‌هایی از قبیل كسب اطلاع، آموزش و سرگرمی را می‌توان در افراد مشترك در نظر گرفت، اما نحوه برآورد این نیازها و این كه ازچه رسانه و با چه محتوایی برآورده می‌شود، در ارتباط با ویژگی‌های متفاوت از جمله، ویژگی های مورد بررسی در این تحقیق می‌تواند باشد.

نحوه تفسیر زنان با ویژگی‌های متفاوت از بازنمایی‌های رسانه‌ای
یكی از بحث‌هایی كه در مطالعات رسانه‌ها وجود دارد، چگونگی بازنمایی1 گروه‌های مختلف مردم در آن‌ها است. باز نمایی چنان چه از واژه آن نیز بر می‌آید، تعریفی مجدد و به تصویر کشیدن دیگری از یک شیئ است. می‌توان گفت بازنمایی ارتباط مستقیم با قدرت و دردست داشتن امکاناتی دارد که افراد در به تصویر کشیدن خود یا دیگران دارند. یکی از نقد‌هایی که نسبت به رسانه‌ها از سوی فمینیست‌ها در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 یعنی هم زمان با موج دوم فمینیسم وارد شده است، نحوه بازنمایی زنان در آن‌ها است. چرا که یکی از راه‌هایی که مردم به شناخت از خود و دیگران می‌رسند تصویری است که رسانه‌ها از آن‌ها ارایه می کنند(پیلچر و ولهان،2005:144 ).
به عبارت دیگر بازنمایی علاوه بر این كه موجب شناخت افراد از یكدیگر می‌شود، موجب تثبیت یا عدم
__________________________________________________________
1-Representation
تثبیت هویت یك فرد برای خود نیز می‌گردد.در واقع یكی از هشدارهای مهم فمینیست‌ها در موج دوم نیز این بود كه چون درك مردم از خود و دیگران به مقدار زیادی بستگی به نوع تصویری دارد كه از آن‌ها در رسانه‌ها ارایه می‌شود، لذا نحوه بازنمایی آن‌ها اهمیت پیدا می‌کند. در مورد زنان تا زمانی که تنها نقش خودرا در قالب یک همسر و مادر ببینند، احتمالاً شناختی که از خود پیدا می‌کنند تنها مبتنی براین نقش‌ها می‌باشد. طبعاً تا زمانی که دریک جامعه تغییراتی در تفکرات و دیدگاه افراد آن و از جمله زنان درباره این موضوع به وجود نیامده باشد، که آن‌ها می‌توانند نقش‌های دیگری به جز مادری و همسری در جامعه ایفا کنند، این نوع بازنمایی‌ها، به بازتولید این نقش‌ها برای زنان در جامعه ادامه خواهد داد و هر چه بیشتر آن‌ها را برای ایفای این نقش‌ها آماده خواهد کرد. باید به این نکته اشاره کرد که با توجه به تحقیقات پژو هشگران، سریال‌های خانوادگی نقش مهمی در ساخت و تثبیت هویت زنانه داشته‌اند و جذابیت آن‌ها برای زنان به خاطر محتوای ‌آن‌ها بوده است که تركیبی از درام، اندرز، اخلاقیات، تخیلات و حمایت نمادین از نقش زنان در خانه بوده است (مک‌کوایل،1382:142).
به عبارت دیگر چنانچه یكی از دلایل استفاده رسانه‌ای زنان تثبیت هویت باشد، در جامعه‌ای كه زنان هویت یك زن خانه دار را هویتی مطلوب برای خود می‌دانند، به استفاده از یك محتوای رسانه‌ای خاص كه در جهت بازتولید و تحكیم چنین هویتی عمل می‌كند، ادامه خواهند داد. با تغییر ارزش‌های حاكم بر یك جامعه، ‌هویت‌های ایده‌آل نیز برای زنان تغییر می‌كند. چنانچه به عنوان مثال تحصیل و اشتغال برای زنان نسبت به ازدواج در اولویت قرار ‌گیرد، احتمالاً زنان در پی کسب و تثبیت چنین هویتی خواهند بود. لذا به نظر می‌رسد لزوم بررسی دیدگاه زنان نسبت به بازنمایی آن‌ها در رسانه‌ها و نقش این بازنمایی‌ها در بازتولید هویت زنان، در شرایط اجتماعی متفاوت و با توجه به ویژگی‌های مختلف زنان وجود دارد.
در این جا این سوال پیش می‌آیدکه زنان با ویژگی‌های متفاوت، هویت خود را در رسانه‌ها چگونه تفسیر می کنند؟ اگر در نظر بگیریم كه تفسیر پیام‌های رسانه‌ای با توجه به زمینه فرهنگی افراد صورت می‌گیرد بنابراین زنان با ویژگی‌های متفاوت از نظر تاهل، اشتغال، میزان تحصیلات وسن که زمینه فرهنگی متفاوتی برای آن‌ها به وجود می آورد، احتمالاً تفسیرهای متفاوتی از بازنمایی خود در رسانه‌ها خواهند کرد. به عبارت دیگر با تغییراتی که در جامعه از نظرارزش‌های حاكم بوجود می‌آید، كسب هویت‌های مطلوب نیز با توجه به این ارزش‌ها صورت می‌گیرد. به عنوان مثال چنانچه تحصیلات و اشتغال برای زنان به عنوان ارزش برای در یك جامعه تلقی شود، زنان بیشتر به سمت اشتغال و تحصیلات خواهند رفت و لذا زمانی كه ازدیاد زنان شاغل و تحصیل کرده بوجود می آید و تلاش برای رسیدن به چنین هویت‌هایی افزایش یابد، بازنمایی‌هایی از زنان كه فقط در راستای تثبیت هویت مادری و همسری است، كاركرد خود را از دست خواهد داد و زنان در مقابل پیام‌هایی که موقعیت اجتماعی آنان را صرفاً به عنوان مادر یا همسر بازتولید می‌کند مقاومت خواهند کرد. مقاومت کردن در برابر دریافت یک پیام می‌تواند تاحدودی در ارتباط با عدم مصرف محتوای رسانه‌ای خاص باشد. یکی از اهداف این تحقیق نیز، کسب آگاهی نسبت به این موضوع است که نحوه تفسیر زنان از بازنمایی خود در رسانه‌ها، تا چه حد و چگونه با استفاده رسانه ای آن‌ها در ارتباط است.
در نهایت می توان گفت این پایان نامه بر دو فرضیه كلی استوار است:
فرضیه‌‌های تحقیق
1- وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، سن و میزان تحصیلات با استفاده رسانه ای زنان در ارتباط است.
2-‌‌ نحوه تفسیر زنان از بازنمایی زنان در رسانه‌ها با استفاده رسانه‌ای آن‌ها در ارتباط است.
چارچوب نظری
با توجه به موضوع تحقیق، در فصل دوم به بررسی چند رویكرد خواهیم پرداخت كه بر محور مخاطب فعال هستند. رویكرد استفاده و رضامندی كه از اولین رویكرد‌ها در زمینه مخاطب فعال است و رویكرد مطالعات فرهنگی به خصوص مدل كد گذاری- كد گشایی استوارت هال كه به تفسیر مخاطبان با توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی آن‌ها، تاكید می كند، از جمله این رویكرد‌ها هستند. علاوه بر آن به پژوهش‌هایی در زمینه استفاده رسانه‌ای زنان در جهت غنی تر شدن ادبیات موضوع و بررسی خلاءهای موجود در این تحقیقات و مقایسه آن با تحقیق حاضر، پرداخته خواهدشد.
روش تحقیق
روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق روش تحقیق کیفی از طریق استفاده از تکنیک گفت‌ وگوی عمیق یا مصاحبه است. با توجه به این که در این تحقیق نیاز به آگاهی به برنامه روزانه و سبک زندگی و نحوه تفسیر پیام‌های رسانه‌ای زنان وجود دارد، لذا این روش مناسب‌تر تشخیص داده شده است. در فصل سوم به تفصیل به ویژگی‌های این روش و علل استفاده از آن پرداخته خواهدشد.
همانطور كه گفته شد، فصل‌های یك تاسه به طرح مسأله، ادبیات نظری و روش تحقیق اختصاص دارند. فصول چهار و پنج به بررسی نتایج حاصل از مصاحبه‌ها با زنان اختصاص دارد. با توجه به این كه دو فرضیه كلی در این تحقیق وجود دارد، نتایج مصاحبه‌ها نیز با توجه به این دو فرضیه، به دو بخش تقسیم شده است. فصل چهار به بررسی رسانه‌ها و محتواهای مورد علاقه زنان و نحوه استفاده رسانه‌ای آن‌ها با توجه به تعاملات خانوادگی و فصل پنجم به نحوه تفسیر آن‌ها از بازنمایی هویت زنانه در رسانه‌ها اختصاص دارد.در فصل ششم علاوه بر این كه ی بر روند تحقیق خواهیم داشت، به بررسی نتایج و چگونگی تبیین این نتایج از طریق چارچوب نظری و مقایسه آن‌ها با پژوهش‌های بررسی شده در مورد زنان در فصل دوم، خواهیم پرداخت.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه ارشد علوم اجتماعی گرایش پژوهش علوم اجتماعی :مردسالاری و خشونت خانوادگی


در همه جوامع مسئله نظم و امنیت اجتماعی هم برای دولت و حاكمیت و هم برای مردم مسئله مهمی  بوده است. روابط آدمیان در جامعه برنظم و قاعده های خاصی استوار است و شیوه های  رسمی و غیررسمی نظارت و كنترل اجتماعی برای حفظ نظم و امنیت اجتماعی تدارك دیده شده است. اساس نظم اجتماعی بر شناخت و عمل به انتظارات متقابل و ایفای نقشهای اجتماعی استوار است. بطور كلی  درهمه جوامع بشری نظم اجتماعی و نظارت اجتماعی به شیوه های رسمی و غیررسمی دیده می شود، با وجود این، در همه جوامع بشری هم افرادی وجود دارند كه از قواعد عموماً پذیرفته شده رفتار، تخطی می كنند، در واقع اكثر مردم حتی اگر بطور خیلی جزئی هم باشد هنجارها را نقض كرده اند. به قول دوركیم كجرفتاری و همنوایی در درون یك جامعه با ساختار خاصی كه دارد ممكن می گردند.
هر روزه ما چه در محیط اطراف خود و چه از طریق رسانه ها و روابط با دیگران از مسائل مختلفی چون قتل، سرقت، آدم ربایی، ترافیك، جنگ، آلودگی های زیست محیطی، تورم، افزایش خشونت، بیكاری، تجاوز به عنف، اختلاس، ارتشاء، بالا رفتن قیمت اتومبیل ها، افزایش مصرف الكل و مواد مخدر و. . . اطلاع پیدا  می كنیم، حال ممكن است نسبت به بعضی از آنها احساس ناراحتی و نگرانی داشته باشیم و نسبت به بعضی دیگر احساس تنفر و انزجار و نسبت به مواردی هم بی تفاوت باشیم و هیچ واكنشی نداشته باشیم. در این میان خشونت خانوادگی از آن قسم مسائلی است که حساسیت خاصی را در جامعه بر می انگیزد. به نظر  می رسد که دلیل این حساسیت آن است که انسان همواره خانه را امن ترین مکان می شناسد. از این رو، هنگامی که مردی همسر خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، جامعه دچار تشنج می شود و               انسان ها به شدت احساس نا امنی می کنند.
از طرف دیگر باید خاطرنشان کرد که متأسفانه یکی از دلایل عدم موفقیت در جلوگیری از وقوع جرایم، به طور عام و خشونت و پرخاشگری به طور خاص، عدم ریشه یابی در علل و عوامل وقوع آنها است. افراد جامعه توجه خود را بیشتر به غلط به درمان موقتی به نام مجازات معطوف کرده اند که تحقیقات و مطالعات مختلف به عواقب و پیامدهای منفی این نوع درمان پرداخته و ناکارا بودن آنرا گوشزد کرده اند. اصولاً پیشگیری باید با دانش و اطلاعات کافی نسبت به علل ایجاد کننده هر دردی باشد و سپس مداوا در            پی تشخیص درد صورت پذیرد. چراکه اگر تشخیص درست باشد، درمان نیز آسان و سریع خواهد بود. لذا بررسی خشونت خانوادگی به عنوان یكی از مسایل اجتماعی و ارایه راه حلهای مناسب به شیوه علمی، نیازمند به كارگیری روشهای خاص علمی و تخصصی است.
تحقیق حاضر بر آن است تا علاوه بر تشریح فضای مفهومی خشونت و خشونت خانوادگی، ابتدا               عوامل مؤثر برخشونت خانوادگی( همسرآزاری ) را شناسایی کند و سپس سهم متغیر پدرسالاری را در بروز این پدیده نشان دهد. به عبارت دیگر ما خواهان آنیم که نشان دهیم که متغیر مردسالاری در جامعه کنونی تا چه حد می تواند در تولید خشونت خانوادگی نقش داشته باشد.
 
1-1- طرح و بیان مسأله:
با وجود دگرگونی در ساختار خانواده و نقش های خانوادگی، بی تردید خانواده همچنان یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه به شمار می رود. اهمیت خانواده از این روست که نه تنها محیط مناسبی برای همسران به شمار می آید بلکه وظیفه جامعه پذیری و تربیت نسل های آتی را نیز بر عهده دارد. به عبارتی می‏توان گفت؛ درونی كردن ارزشها و هنجارها از خانواده آغاز می‏گردد. وجود خانواده از آن جهت ضروری است كه شخصیت انسانی زاده نمی‏شود بلكه از طریق فرایند اجتماعی شدن که بنیان و اساس آن از خانواده است، ساخته می‏شود، آنها كارخانه‏هایی هستند كه شخصیت انسانی را تولید می‏كنند. ایفای بهینه این كاركردها نه تنها برای بقاء خانواده ضروری است بلكه برای تداوم  جامعه و انسجام اجتماعی نیز ضروری        می باشد.  ولی با این وجود، در حال حاضر خانواده دچار آسیب هایی نظیر: طلاق، اختلافات زناشویی، خودکشی، کودکان فراری و خشونت خانوادگی شده است.
در این میان، خشونت خانوادگی یا خشونت در حوزه خصوصی،  پدیده ای است که روابط سالم خانوادگی را که برای بقاء و تحکیم خانواده لازم و ضروری است، متزلزل ساخته و بعضاً از بین می برد. اشکال و انواع متفاوتی از خشونت خانوادگی وجود دارد که دامنه گسترده آن از نزاع بین خواهران و برادران تا به قتل رسیدن والدین توسط فرزندان و فرزندان توسط والدین کشیده می شود. بطور کلی انواع خشونت های خانوادگی را می توان در قالب هایی نظیر: 1- همسر آزاری، 2- فرزند آزاری، 3- والدین آزاری                   و 4- سالمند آزاری قرار داد.
به نظر می رسد که در بین انواع و اقسام مختلف خشونت خانوادگی، همسر آزاری یا آزار همسر نمود بیشتری دارد و معمولاً در محیط خلوت و خصوصی خانواده به وقوع می پیوندد و در بیشتر موارد میان افرادی رخ می دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی و یا قانونی به هم پیوند خورده اند. به بیان دقیقتر، صرف نظر از بی طرفی ظاهری این واژه، « خشونت خانوادگی »تقریباً همواره جرم وابسته به جنسیت خاص محسوب می گردد که مردان نسبت به زنان روا می دارند.  بدرفتاری و آزار همسر معمولاً به صورت آزارهای کلامی مانند تحقیر و توهین و فحاشی آغاز و نهایتاً به خشونت فیزیکی( ضرب و شتم ) و حتی به قتل ختم می شود. این معضل علاوه بر ایجاد عوارض جسمی و روحی کوتاه و بلند مدّت در قربانی و تهدید کیان خانواده موجب تبعات اجتماعی جبران ناپذیر همچون طلاق، فرار از منزل و خودکشی و غیره می شود.
امّا سئوال اساسی این است که با وجود اهمیتی که خانواده و بویژه نقشی که در جامعه پذیری و تربیت نسل های آتی دارد، چه علل و عواملی سبب بروز خشونت در این حوزه می شود؟
بسیاری از صاحب نظران به منظور تبیین مسأله مذکور به علل و عوامل مختلفی اشاره کردند که بطور کلی می توان آنها را در دو سطح؛ متغیرهای فردی و متغیرهای اجتماعی قرار داد. بدین ترتیب که برخی (جامعه شناسان) آن را انعکاسی از واقعیات اجتماعی می دانند و برخی دیگر (روان شناسان) بر این باور هستند که خشونت منبعث از واقعیات درونی و روانی است. پر واضح است که هر یک از این دو دیدگاه اجتماعی و روانی با در نظرگرفتن کانون واقعیت از منظر خاصی به پدیده مذکور نگریسته  و پاسخی به این پرسش داده اند، ولی پاسخ هر کدام دچار محدودیت هایی است، چرا که جامعه شناسان با تاکید بر واقعیات اجتماعی در بروز این پدیده، نقش شخصیت فرد، آسیب های روانی و تجارب نخستین فرد در ایام کودکی و نیز نیرو های روانی را نادیده گرفته اند. روان شناسان نیز با در نظر گرفتن عوامل روان شناختی در بروز پدیده خشونت، حقایق و واقعیات اجتماعی را نادیده می گیرند. ولی به نظر می رسد که در برخورد با پدیده خشونت، اصل علّیت دایره ای فزاینده دارد و لذا نباید مسأله مذکور را تک بعدی بررسی کرد، بلکه باید مجموعه ای از عوامل جامعه شناختی و روان شناختی را در نظر گرفت. در این پژوهش ما برآنیم تا نقش و سهم متغیر پدرسالاری را در بروز خشونت خانوادگی مشخص کنیم ؛ هر چند که منکر تاثیر دیگر متغیرها در پیدایش این پدیده نیستیم.
بنابراین با توجه به مطالب فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش و تأثیر پدرسالاری را  بر خشونت خانوادگی ( همسرآزاری) در شهرسبزوار مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. همچنین پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به سوالات ذیل می باشد:
1- میزان خشونت خانوادگی( همسر آزاری ) در جامعه آماری مورد بررسی چه اندازه است؟
2- روش ها و نحوه اعمال خشونت علیه همسران چگونه است؟
3- زنانی که مورد ضرب و شتم قرار می گیرند، دارای چه ویژگی های فردی و اجتماعی هستند؟
4 – خشونت های اعمال شده بر علیه زنان تا چه حد تحت تاثیر متغیر پدرسالاری می باشد ؟
5- آیا بین موقعیت های تنش آفرین در خانواده( تضاد و تفاوت علایق زوجین ) و خشونت خانوادگی                               ( همسرآزاری) رابطه وجود دارد؟
6- آیا بین ویژگی های فردی و اجتماعی زوجین ( نظیر: پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات، سن، وضعیت شغلی و… )و خشونت خانوادگی( همسرآزاری ) رابطه وجود دارد؟
7- چه راهکارهایی را می توان به منظور کاهش خشونت خانوادگی( همسر آزاری ) ارائه داد؟
 
 

پایان نامه

 

2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق:
یکی از مهمترین رفتارهای اجتماعی انسان تشکیل خانواده و تلاش برای حفظ و بقاست. با وجود اختلافات بسیار در آداب و رسوم جوامع گوناگون و تغییرات چشمگیر آن ها در بستر زمان، ازدواج و تشکیل خانواده همچنان یکی از مراسم منحصر به فردی است که همواره با بشر همراه بوده است. در تمام ادیان الهی، به خصوص اسلام، نیز به آن توجه ویژه ای شده است. بروز مشکلات فراوان در راه زندگی زناشویی و خانوادگی به طور بالقوه قادر به تهدید کانون گرم خانواده بوده و می تواند پایه اولیه لغزش در زندگی مشترک را            بنا نهد. در واقع خانواده نابسامان قادر به تحویل فرزندان سالم به جامعه نخواهد بود. واقعیت این است که همیشه عواملی با منشأ درون و بیرون از خانواده، روابط زن و مرد را تحت تأثیر قرار داده و موجب به هم خوردن تعادل اولیه در این رابطه می شود.
در ازدواج ، عشق و خشونت دو واژه متداول ، اما متفاوت اند که به لحاظ احساسی، عاطفی و عقلانی و رفتاری، همواره مطرح بوده اند. متأسفانه یکی از چالش های نو در زمینه ازدواج و روابط بین زوجین که آثار فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی مخربی را بر بافت جامعه و نهاد مقدس خانواده وارد می سازد و           می تواند به عنوان بحران مطرح شود، افزایش آزار، پرخاشگری و خشونت در خانواده است.
خشونت خانوادگی در هر شکل آن همواره بزرگترین معضل جوامع در گذشته و حال بوده و هست. هنگامی که مردی همسر و شریک زندگی خود را مورد شکنجه و آزار و اذیت و بعضاً قتل قرار می دهد، نه تنها افکار عمومی جریحه دار می شود، بلکه حساسیت خاصی را در جامعه بر می انگیزد. به نظر می رسد که دلیل این حساسیت آن است که انسان همواره خانه را امن ترین مکان می شناسد. از این رو، هنگامی که مردی همسر خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، جامعه دچار تشنج می شود و انسان ها به شدت احساس نا امنی        می کنند. همچنین با توجه به اوضاع و شرایط اجتماعی، اگر خانواده سالم نباشد و در آن مهر و محبتی وجود نداشته باشد، امکان بروز خشونت و حتی همسرکشی در آن بسیار محتمل خواهد بود.
خشونت خانوادگی بویژه خشونت علیه زنان( همسران ) با توجه به این نکته که زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور نقش غیر قابل انکاری در پیشرفت و توسعه جامعه دارند، باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. چراکه فراگیری این نوع از خشونت در جامعه پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری را بر جای               می گذارد که در ذیل به ذکر چند نمونه از آن بسنده می شود:
1- شاید بتوان مهمترین اثر نامطلوب خشونت خانوادگی بویژه همسرآزاری را خدشه وارد کردن به کرامت ذاتی و انسانی زنان دانست، چراکه اعمال خشونت علیه زنان منافی حیثیت و ارزش انسانی آنها می باشد و برخورداری زنان را از حقوق بشری و آزادی های بنیادین نقض و یا تضییع می کند و تجاوزی آشکار به بهره مندی زنان از حقوق انسانی و آزادی های اساسی محسوب می شود که بالطبع مانعی فراروی اهداف برابری، توسعه و صلح می باشد.
2- از دیگر عواقب خشونت خانوادگی بویژه همسرآزاری، ایجاد ترس و عدم امنیت در زندگی زنان                  می باشد. با توجه به اینکه خشونت علیه زنان چه در حوزه خصوصی( خانواده ) و چه در حوزه عمومی                        ( جامعه ) تجلی مناسبات نابرابر میان زنان و مردان در طول تاریخ  و در برخورداری از قدرت می باشد. به عنوان یکی از مهمترین سازوکارهایی محسوب می شود که زنان را وادار به پذیرش موقعیتی فروتر از مردان می کند. ترس از خشونت سبب می شود که زنان نتوانند مشارکت کامل،  فراگیر و همه جانبه را در زندگی اجتماعی و جامعه داشته باشند. بنابراین باتوجه به اینکه مشارکت به عنوان مهمترین وسیله توسعه به حساب می آید تا جایی که از آن به عنوان حلقه گمشده فرایند توسعه یاد می شود و با در نظر گرفتن این مسأله که بیش از نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، بدیهی است که منزوی گردند و نسبت به جامعه و سرنوشت آن بی تفاوت و بدبین گردند و احساس کنند که عملاً و مستقیماً در توسعه و برنامه های مربوط به آن دخالت ندارند، مسلماً تعهد، دلبستگی و التزامی را نیز در قبال این برنامه ها و  اهداف توسعه اجتماعی و اقتصادی احساس نخوا هند کرد، درنتیجه جامعه از مشارکت نسلی فعال و پویا محروم خواهد شد و هرگز نمی تواند قدم در راه توسعه بگذارد. لذا باید کلیه موانع فراروی برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان( از جمله خشونت علیه آنان ) را از میان برداشت.
3- خانواده هایی که در آنها خشونت خانوادگی به وفور دیده می شود، فرزندانی مستبد، بدون اعتماد به نفس و نابهنجار پرورش می دهند و خود بزرگسالان نیز در محیط کار، رفتارهای نابهنجار اجتماعی داشته و در مقایسه با دیگران از کارایی کمتری برخوردارند که در مواردی به از کار بر کنار شدن آنها منجر می شود. به علاوه این افراد منزوی شده و در روابط اجتماعی از خود تزلزل و عدم اطمینان نشان می دهند و تمایل بسیار زیادی به خودکشی و روی آوردن به مواد مخدر دارند.
بنابراین مطالعه در این زمینه، در مورد این که چه کسانی، چگونه و با چه انگیزه و وسیله ای مورد خشونت و آزار قرار می گیرند و عوامل مؤثر بر آن چه چیزهایی می باشند، یکی از ضرورت های اجتناب ناپذیر برای پیشگیری و درمان این معضل اجتماعی به شمار می آید. چرا که باید دقت کرد که برای داشتن جامعه ای سالم و افرادی متعادل در جامعه، نمی توان بر روابط خشونت آمیز خانوادگی چشم بست؛ زیرا نتایج ناشی از رفتار خشونت آمیز خانوادگی بر قربانی، سبب می شود که او در روابط اجتماعی خود با دیگران رفتاری نابهنجار داشته باشد و حتی برای افرادی که از مقوله خشونت دورند و از آن ذهنیتی ندارند، مشکلاتی به وجود آورد.
 
3-1- اهداف تحقیق: 
تحقیق حاضر درصدد تحقّق اهداف ذیل می باشد:
الف- اهداف اصلی:
1- شناخت میزان اعمال خشونت خانوادگی( همسر آزاری ) در جامعه آماری مورد بررسی.
2-  شناخت اشکال، روش ها و نحوه اعمال خشونت علیه همسران.
3-  شناخت ویژگی های فردی و اجتماعی زنانی که مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.
5- شناخت رابطه بین نظم پدرسالاری  در خانواده با خشونت خانوادگی ( همسرآزاری ).
6- مشخص کردن سهم و میزان تأثیر متغیر پدرسالاری در بروز پدیده خشونت خانوادگی نسبت به سایر عوامل.
7- شناخت رابطه بین موقعیت های تنش آفرین در خانواده( تضاد و تفاوت علایق زوجین ) با                خشونت خانوادگی ( همسرآزاری ).
8- شناخت رابطه بین تداخل نقشی زوجین( اشتغال زن ) با خشونت خانوادگی(همسرآزاری ).
9 – شناخت رابطه بین اعتقاد به تبعیض جنسی از سوی مردان و خشونت خانوادگی.
9- ارائه راهکارهای مناسب به منظور کاهش خشونت خانوادگی( همسر آزاری ) با توجه به یافته های            حاصل از تحقیق.
ب- اهداف فرعی:  
– شناخت رابطه بین ویژگی های فردی و اجتماعی زوجین( نظیر: پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات، سن، وضعیت شغلی و… ) با میزان خشونت خانوادگی( همسر آزاری ).
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است